دلبسته شدید یا وابسته؟ فرق بین دلبستگی یا وابستگی در روابط عاشقانه

تفاوت دلبستگی با وابستگی در روابط عاشقانه

دل‌بستگی و وابستگی دو مفهوم در روابط عاطفی هستند که ازنظر بسیاری از افراد تفاوتی با یکدیگر ندارند. اما تفاوت‌ها نه‌تنها در معنی کلمه بلکه در سطح چگونگی یک رابطه نیز قابل‌ مشاهده هستند. در روابط امروزی چیزی که بیشتر با عشق و دل‌بستگی اشتباه گرفته می‌شود، وابستگی‌هایی است که برای نزدیک شدن به عشق، خود را به‌صورت بیمارگون به نمایش می‌گذارند. وابستگی برای شروع یک رابطه لازم است، اما وابستگی یک حالت غیرمنطقی و هیجانی است که پایداری ندارد و دو عاشق در یک رابطه بالغانه وابستگی را به دل‌بستگی تبدیل می‌کنند تا درنهایت بتوانند به عشق و حس تکرار نشدنی آن دست یابند. در غیر این صورت از عشقی که در ذهن دارید فقط نوعی غبطه باقی خواهد ماند.

خب حالا شما فکر می‌کنید تفاوت بین دل‌بستگی و وابستگی چیست؟ شما در رابطه‌ی عاطفی خودتان کدام‌یک را تجربه کرده‌اید؟ به نظر شما بین دل‌بستگی و وابستگی کدام‌یک تضمین‌کننده‌ی رابطه‌ی عاطفی بلندمدت هستند؟ پیشنهاد می‌کنیم ما را در ادامه‌ی این مطلب همراهی کنید.

دل‌بستگی و وابستگی چیست؟

دل‌بستگی و وابستگیدل‌بستگی و وابستگی دو مفهوم در روابط عاطفی هستند. در دل‌بستگی روابط پایدار و دائمی میان افراد شکل می‌گیرد و این رابطه می‌تواند در میان خانواده، دوستان و یا هر شخص دیگری باشد. دل‌بستگی باعث رشد روانی افراد ‌می‌گردد و همچنین افرادی که آن را تجربه می‌کنند از اعتمادبه‌نفس بالا، آزادی عمل و رضایت از زندگی برخوردارند و عاشقی بدون قید و شرط را تجربه می‌کنند.. افراد عاشق و دل‌بسته، خود را از عشق سرشار می‌کنند و تعریف مشخصی از ارزشمندی دارند. درواقع این افراد، بالعکس افراد وابسته، برای اینکه احساس کنند ارزشمند و دوست‌داشتنی هستند، نیازی به دیگری ندارند و این احساس را در خودشان پیدا می‌کنند.

به عبارتی دیگر در دلبستگی فرد در حالی که برای خود ارزش قائل است و خودش را دوست دارد، فرد مقابلش را هم دوست دارد. هرچند در عشق فداکاری لازم است اما یک فرد با دلبستگی ایمن، خواسته‌های خودش را بیش‌ازحد توانش برای فرد مقابلش فدا نمی‌کند و مرز بین فداکاری عاشقانه و فداکاری مهرطلبانه را می‌داند.

دل‌بستگی به دنبال خود صمیمیت، احترام و دوست داشتن بی‌قیدوشرط می‌آورد و از همه مهم‌تر فرد عاشق می‌تواند از پس‌نیازهای خود بربیاید، شریک عاطفی خود را اسیر خواسته‌های خود نکند و کنترل و مسئولیت زندگی خویش را به دست ‌بگیرد.

آیا وابستگی همان اسارت است؟

اما وابستگی از نیاز سرچشمه می‌گیرد. عبارت معروف «بدون تو نمی‌توانم زندگی کنم» درواقع مصداق بارزی از این نیاز و وابستگی محسوب می‌شود. فرد وابسته احساس می‌کند بدون طرف مقابلش نمی‌تواند در زندگی دوام بیاورد و خوشبختی و خوشحالی‌اش را درگرو حضور و حمایت دیگری می‌داند. در وابستگی فرد بدون عشق خود نمی‌تواند زندگی کند و به‌شدت به فرد مقابل وابسته است و افراد هیجاناتی مانند اضطراب، غم، شادی و… را تجربه می‌کنند.

 افراد وابسته احساس می‌کنند که آزادی خود را از دست‌داده‌اند و یک احساس ناامنی از رابطه می‌گیرند. بااین‌حال وابستگی می‌تواند بعد سالم یا ناسالم داشته باشد که در وابستگی سالم، هر دو طرف به خواسته‌های یکدیگر توجه کرده و برای نیاز‌های همدیگر ارزش قائل هستند اما در وابستگی ناسالم فرد سعی دارد تا طرف مقابل را به سلطه خود درآورد و او را تحقیر کند.

تفاوت‌های دل‌بستگی و وابستگی در نظر روانشناسان

در روابطی که وابستگی نمی‌تواند به دل‌بستگی تبدیل شود مشکلات بسیاری به وجود خواهد آمد. ساده‌ترین اتفاق ممکن، جدایی و شکست خواهد بود. تحمل این وضعیت برای شخصیت‌های وابسته بسیار سخت و دشوار است. در رابطه‌ای که وابستگی به دل‌بستگی تبدیل نمی‌شود فرد علاوه بر انتخاب اشتباهش، در شناخت طرف مقابل و خودش نیز با مشکل روبه‌رو خواهد شد. در ادامه به بیان روشن‌تر تفاوت‌های میان دل‌بستگی و وابستگی خواهیم پرداخت.

زندگی کردن به‌جای مردن

در دل‌بستگی ایمن، رابطه به‌صورت پایدار به وجود می‌آید و افراد به‌واسطه خواستن یکدیگر به هم نزدیک می‌شوند و هر دو تمایل به ادامه رابطه دارند. اما در وابستگی بیشتر هیجانات حکمرانی می‌کنند و وضعیت رابطه به فرد مقابل بستگی دارد. در این روابط فرد به مردن بدون معشوق فکر می‌کند درحالی‌که در دل‌بستگی ایمن فرد به زندگی کردن برای معشوق تمایل دارد.

تفاوت دل‌بستگی و وابستگی در تعلق یا تملک

در دل‌بستگی ایمن دو طرف به یکدیگر تعلق دارند اما مالک یکدیگر نیستند. در تعلق فرد محبت خود را به یک نفر می‌بخشد و می‌داند که می‌تواند در رابطه به‌طرف مقابل به‌عنوان یک تکیه‌گاه نگاه کند. اما در وابستگی یک نوع حس مالکیت به فرد مقابل وجود دارد و به همین دلیل فراموش می‌کند که باید به او محبت کند یا شاید حتی فرد به طرف مقابلش محبت کند اما متأسفانه در برابر محبتش از شخص مقابل انتظار دارد که در تملک او در بیاید و می‌خواهد با محبتش بر او سلطه پیدا کند.

ترس از دست دادن

دل‌بستگی و وابستگیدر دل‌بستگی ممکن است شما این احتمال را بدهید که روزی پارتنرتان را از دست دهید، اما نمی‌خواهید به هر قیمتی هم که شده او را در رابطه نگه‌ دارید. درواقع تمام تلاشتان را برای نگه‌داری رابطه می‌کنید اما اگر دیدید شخص مقابل از یکسری خط قرمزهای مهم شما گذشت یا دیدید طرف مقابل هیچ تلاشی برای ادامه رابطه نمی‌کند و فقط شما هستید که رابطه را نگه داشته‌اید، دیگر تلاش بیهوده برای ادامه آن رابطه نمی‌کنید.

اما در وابستگی فرد تنها به از دست ندادن و رها شدن فکر می‌کند. ترس از طرد شدن باعث می‌شود بیشتر مسائل و ناراحتی‌هایی که به وجود می‌آیند را پنهان کنند و فرد وابسته زندگی و خواسته‌های خود را قربانی رابطه می‌کند. به عبارت دیگر شخص دیوانه‌وار برای نگه داشتن رابطه تلاش می‌کند و حاضر است تمام انرژی و توانش را برای یک رابطه بدون سرانجام بگذارد تا احساس طردشدگی نکند!

این موضوع باعث می‌شود تا زمانی که از ماندن طرف مقابل به اطمینان کامل نرسد تغییرات زیادی در رفتارش ایجاد نماید. این تغییر ناگهانی در اکثر مواقع موجب جدایی و پایان رابطه می‌گردد. در دل‌بستگی ایمن فرد به پایداری رابطه فکر می‌کند و می‌داند قرار نیست تا پایان عمر به نقش بازی کردن به‌عنوان فردی که نیست ادامه بدهد. همچنین باید بدانید که یادگیری مهارت‌های ارتباطی به ایجاد دل‌بستگی ایمن کمک خواهد کرد.

استقلال شخصیتی

این نکته را فراموش نکنید که حتی وقتی در رابطه هستید همچنان باید فضایی برای تنهایی وجود داشته باشد. برعکس در روابط وابسته تمام کارها باید با یکدیگر انجام شود و در تمام قضایا از یکدیگر نظرخواهی می‌کنند. احتمالا دیده‌اید در روابط ناسالم و ناپخته‌ای که منجربه جدایی می‌شود، دو طرف هیچ کاری را بدون هم نمی‌توانند انجام دهند و حتی اگر شخص مقابلشان یک ثانیه دیرتر جوابشان را بدهد، طرف فکر می‌کند که طرد شده است! درحالی‌که همه ما در زندگی نیاز به محیطی برای خلوت کردن داریم و یا کارهایی به غیر از رابطه‌مان با پارتنرمان داریم و نمی‌توانیم ۲۴ ساعته در اختیار کسی باشیم!

مشورت نباید با وابستگی و عدم استقلال اشتباه گرفته شود. فرد وابسته اختیار عمل را از خود سلب می‌کند و تمام اتفاقات زندگی خود را بر اساس زندگی فرد مقابل تنظیم می‌نماید. شاید در ابتدا این نوع رفتار ازنظر خود فرد، عاشقانه به نظر برسد، اما فرد دل‌بسته زندگی خود را در کنار فرد دیگری می‌سازد تا عشقی بالغانه را داشته باشد و به پایداری رابطه نیز می‌اندیشد.

تفاوت دل‌بستگی و وابستگی در محدودیت یا آزادی

فردی که وابستگی دارد بیشتر به محدود کردن و رفتارهای توأم با سوءظن دست می‌زند. او می‌ترسد که مبادا پارتنر خود را از دست بدهد و یا دیگران آن‌ها را جدا کنند. بنابراین مدام کاری می‌کند که آزادی را از طرف مقابلش بگیرد و رابطه را برای پارتنرش به زندان تبدیل می کند.

در دل‌بستگی نه‌تنها کسی محدود نمی‌شود بلکه می‌تواند آزادی خود را لمس کند. فرد دل‌بسته می‌داند تا زمانی که دو طرف رابطه نخواهند، هیچ اتفاقی نمی‌تواند آن‌ها را از هم جدا کنند. بنابراین آزاد گذاشتن طرف مقابل را امری بدیهی و لازم تلقی می‌کنند. افرادی که وابستگی دارند معمولا به دلیل محدودیت‌هایی که برای فرد ایجاد می‌کنند باعث کمرنگ شدن محبت در رابطه می‌شوند و درنهایت از سمت معشوق طرد می‌شوند.

پذیرش بی‌قیدوشرط

در یک رابطه هر دو طرف باید به یک پذیرش غیر مشروط نسبت به یکدیگر برسند. افراد دل‌بسته فرد مقابل را پذیرفته‌اند و برای پذیرش فرد مقابل شرط و شروط نمی‌گذارند. اما افراد وابسته تنها در زمان‌هایی که فرد کارهای خاصی انجام دهد او را موردپذیرش و محبت خود قرار می‌دهند. مدام در پی تأیید رابطه هستند و همیشه نگران از دست رفتن رابطه هستند. در پذیرش مشروط فرد انتظار دارد همه‌چیز بر اساس انتظارات خودش پیش برود و زمانی که فرد کمی متفاوت از انتظارات برخورد می‌کند، می‌ترسد که نکند دیگر من را دوست نداشته باشد و من در زندگی او اضافه باشم.

تعادل در احساسات

دل‌بستگی و وابستگیدر وابستگی احساسات به‌صورت افراطی تجربه می‌شوند. یک روز رومئو و ژولیت و روز دیگر جنگ‌های صلیبی، رابطه را دستخوش تغییرات زیادی می‌کنند. در دل‌بستگی یک تعادل احساسی در ابراز احساسات وجود دارد و شدت احساسات چه مثبت و منفی به‌صورت مناسبی بیان می‌گردند. در وابستگی‌ها احساسات شدید بوده و معمولا غیرقابل‌کنترل هستند. افراد وابسته در مهربانی‌ها چنان افراط می‌کنند که در خشونت‌ها فکر می‌کنید با یک فرد جدید روبه‌رو هستید. این تضادهای مشاهده‌شده در رابطه باعث ایجاد نگرانی نسبت به تعادل ذهنی فرد مقابل می‌شود و او را می‌ترساند. بنابراین تمایل خود را برای ادامه رابطه از دست می‌دهد.

محافظه‌کاری

یکی از تفاوت‌های جالب دل‌بستگی و وابستگی همین مورد است. چراکه فرد دل‌بسته همواره برای رشد و پیشرفت پارتنرش از او حمایت می‌کند. او کاملا می‌داند که یکی از اساسی‌ترین نیازهای هر انسانی، نیاز به رشد و پیشرفت است. اما فرد وابسته معتقد است: «تنها باید به من فکر کنی.» آن‌ها از هرگونه تغییر نگران می‌شوند و به‌سختی داشتن یک رابطه دوطرفه را قبول می‌کنند. درواقع درعین‌حال که دم از عشق و عاشقی می‌زنند اما حاضر نیستند کوچک‌ترین زحمتی در رابطه به خود بدهند.

شاید هم در عمق افکار خود این تصور را دارند که طرف مقابل با پیشرفت کردن دیگر اهمیتی برای او قائل نمی‌شود و اگر او پیشرفت کند، گزینه‌های بیشتری برای رابطه خواهد داشت و او را ترک خواهد کرد. اما در دل‌بستگی ایمن دیگر شخص این ترس را ندارد چون هم اعتمادبه‌نفس کافی را دارد و هم خودش برای پیشرفت خودش تلاش می‌کند و می‌داند که قرار نیست عقب بماند.

آرامش

وجود دل‌بستگی تضمین‌کننده‌ی امنیت و آرامش در رابطه است. البته آرامش را با سکون اشتباه نگیرید؛ هیجانات زیادی در آرامش درونی و ذهنی وجود دارد. اما افراد وابسته تنها تنش و چالش را در رابطه تجربه می‌کنند و از آن مهم‌تر اینکه خودشان عامل اصلی ایجاد ناامنی و آشفتگی در رابطه هستند.

دل‌بستگی یا وابستگی؟ کدام‌یک تضمین‌کننده‌ی یک ازدواج موفق هستند؟

اگر همچنان احساس سردرگمی می‌کنید و نمی‌دانید که بین دل‌بستگی و وابستگی کدام‌یک شما را در مسیر ازدواج موفق قرار می‌دهد، بهتر است دید واقع‌بینانه‌تری نسبت به این موضوع داشته باشید و بدانید زمانی که تمام احساس خوشحالی و خوشبختی شما به فرد دیگری بستگی داشته باشد و نتوانید به‌تنهایی عاملی برای حال خوب خودتان باشید این بدان معنی است که شما وابستگی را انتخاب کرده‌اید و باید منتظر آسیب‌های جدی که ممکن است رابطه‌ی شما را تهدید کنند، باشید. در چنین شرایطی بدون شک متحمل هزینه‌های روانی زیادی خواهید شد. بنابراین اگر تمایل دارید که در کنار اهمیت دل‌بستگی و وابستگی در کیفیت زندگی زناشویی از سایر فاکتورهای ضروری برای داشتن یک ازدواج موفق مطلع شوید، پیشنهاد می‌کنیم محتوای جامعی که در این زمینه برای شما آماده کرده‌ایم را از دست ندهید.

ازدواج موفق چیست؟ معیارهای داشتن یک ازدواج موفق

جمع‌بندی

در پایان به شما پیشنهاد می‌کنیم ازآنجایی‌که شکل‌گیری یک رابطه سالم و ایجاد دل‌بستگی ایمن برای تداوم و ارتقای سلامت ذهنی و جسمانی افراد لازم و ضروری است، کمک گرفتن از روانشناسان و اشخاصی که در این زمینه متخصص هستند را درنظر بگیرید. معمولا کسانی که دلبستگی ایمن ندارند به دلیل داشتن طرحواره‌هایی مثل طرحواره رهاشدگی و… این مشکل را دارند که احتمالا از کودکی در آن‌ها شکل گرفته است. مثلا نتوانسته‌اند در کودکی عشق کافی را دریافت کنند و یا در کودکی به اندازه کافی توانایی‌هایشان مورد توجه قرار نگرفته است. اگر شما هم این مشکل را دارید، طبیعتا نمی‌توانید به گذشته برگردید و این مشکل را حل کنید، اما می‌توانید با مراجعه به روانشناس مشکل عدم دل‌بستگی ایمن را در خودتان حل کنید.

دسته بندی : ازدواج

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.