یکی از باارزشترین داراییهای هر سازمان برند آن است. زیرا برندها مجموعهای از نشانهها هستند که ارزشها، فرهنگ، کیفیت محصولات و بسیاری از موارد دیگر را به یک شرکت منتقل میکنند. بدین سبب برند، همان چیزی را به تصویر میکشد که شرکت مایل است توسط مخاطبان هدف درک شود. هرچه برند در ذهن مصرفکنندگان جایگاه بهتری داشته باشد، سازمان میتواند در سایه آن منافع بیشتری را از مصرفکنندگان کسب نماید.
شخصیت برند هسته مرکزی و نزدیکترین متغیر در تصمیمگیری مشتری هنگام خرید محسوب میشود و یکی از موضوعاتی است که در یکی دو دهه اخیر برای محققان و فعالان حوزه بازاریابی اهمیت زیادی داشته است. ازاینرو، وقتی یک برند در بین تعداد زیادی از افراد محبوبیت پیدا میکند، ما را به این فکر فرو میبرد که چه عواملی در ایجاد این محبوبیت تأثیرگذار بودهاند و اگر قرار باشد برندهای دیگر نیز به چنین محبوبیتی دست پیدا نمایند، چه کاری باید انجام بگیرد؟
محققان و بازاریابان زیادی سعی کردهاند به این سؤال پاسخ دهند که جنیفر آکر یکی از مهمترین افراد در این زمینه است. ما در این مقاله قصد داریم به تحلیل شخصیت برند بر اساس مدل جنیفر آکر بپردازیم و نکاتی را در این رابطه توضیح دهیم.
شخصیت برند به چه معناست؟
شخصیت برند به مجموعه ویژگیهای انسانی گفته میشود که به یک برند نسبت داده میشود تا آن را در ذهن مشتریان متمایز و قابل شناسایی کند. این شخصیت میتواند شامل ویژگیهایی مانند صمیمیت، هیجان، حرفهای بودن، ظرافت و قدرت باشد و به برند کمک میکند تا هویتی مشخص و منسجم در بازار داشته باشد. شخصیت برند باعث میشود که مشتریان ارتباطی عاطفی با برند برقرار نمایند و آن را به عنوان موجودیتی قابل اعتماد و دوستداشتنی درک کنند، بهطوری که شخصیت برند به نوعی «چهره» و «روح» برند در تعامل با مشتریان تبدیل میشود.
علاوهبر آن، شخصیت برند نهتنها به تمایز برند از رقبا کمک میکند، بلکه در ایجاد وفاداری و ترجیح مشتریان نیز نقش مهمی دارد. وقتی مشتریان با ویژگیهای شخصیتی یک برند ارتباط برقرار میکنند، احتمالاً احساس نزدیکی بیشتری نسبت به آن پیدا مینمایند و در بلندمدت به آن وفادار میمانند. شخصیت برند از طریق عناصر مختلفی ازجمله طراحی، رنگ، صدا، لحن تبلیغات و نوع ارتباطات برند با مشتریان شکل میگیرد و بهطور مداوم تقویت میگردد. درنتیجه، برندهایی که بهخوبی شخصیت خود را تعریف و اجرا میکنند، میتوانند به یک رابطه پایدار و مبتنی بر اعتماد با مشتریان دست یابند و تجربهای به یاد ماندنی و معنادار برای آنها خلق نمایند.
جنیفر آکر Jennifer Aaker
جنیفر آکر با داشتن مدرک دکتری بازاریابی از دانشگاه استنفورد، جزء پژوهشگران برتر حوزه برند در جهان محسوب میشود که در حوزه روانشناسی و بازاریابی تخصص دارد و بیشتر به دلیل تحقیقات خود در زمینه شخصیت برند، شادکامی و تعاملات انسانی شناخته میشود. «برند جنیفر آکر» بهطور خاص به خود دکتر جنیفر آکر، استاد بازاریابی و روانشناسی و محقق برجسته در زمینه هویت و شخصیت برند اشاره ندارد، بلکه اصطلاحی است که بیشتر برای اشاره به مدل شخصیت برند جنیفر آکر استفاده میشود.
جنیفر آکر با ارائه این مدل، شهرت زیادی در حوزه بازاریابی و رفتار مصرفکننده کسب کرده و تأثیر زیادی بر طرز فکر برندها درباره هویت و شخصیت خودش گذاشته است. همچنین مدل شخصیت برند جنیفر آکر در سطح جهانی پذیرفته شده و در تدوین استراتژیهای بازاریابی، تقویت هویت برند و ایجاد ارتباطات عاطفی با مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیقات او در کنار مدل شخصیت برند، به درک بهتر موضوعاتی مانند تجربه مشتری، شادی در محیط کار و نقش احساسات در رفتار مصرفکننده نیز کمک شایانی کرده است.
تست شخصیت برند جنیفر آکر
تست شخصیت برند جنیفر آکر، ابزاری کلیدی در حوزه بازاریابی و برندسازی بهحساب میآید که به برندها کمک میکند تا هویت خود را بهصورت دقیق و هماهنگ با نیازهای بازار تعریف نمایند. این مدل در سال ۱۹۹۷ توسط جنیفر آکر استاد دانشگاه استنفورد، معرفی شد که پنج بُعد شخصیتی انسانی شامل صمیمیت، هیجان، شایستگی، ظرافت و سرسختی را به برندها اختصاص میدهد. این مدل نهتنها در آکادمی، بلکه در دنیای کسبوکار و برندینگ نیز بسیار پرکاربرد و تأثیرگذار بوده است. هدف این مدل ایجاد ارتباط عاطفی و شناخت بهتر از برند در ذهن مشتریان است. بنابراین با استفاده از تست شخصیت برند آکر، برندها میتوانند تصویری منسجم و جذاب از خود به مخاطبان ارائه دهند و ارتباطی عاطفی و عمیق با آنها برقرار نمایند و در دنیای رقابتی امروز جایگاه متمایزی را به دست بیاورند.
ابعاد پنجگانه تست شخصیت برند جنیفر آکر
صمیمیت (Sincerity)
صمیمیت در ابعاد پنجگانه تست شخصیت برند جنیفر آکر، به ویژگیهایی اشاره دارد که برندها را به عنوان موجوداتی صادق، گرم و قابلاعتماد معرفی میکند. برندهایی که در این بُعد قرار دارند، با استفاده از زبان دوستانه و نزدیک، ارتباطات عاطفی عمیقتری با مشتریان خود برقرار میکنند و سعی مینمایند تا احساس راحتی و نزدیکی را در مشتریان ایجاد کنند. این برندها به شفافیت و صداقت در تعاملات خود اهمیت میدهند و معمولاً به ارزشهای انسانی مانند خانواده و دوستی توجه دارند.
با ایجاد ارتباطات پایدار و معنادار، برندهای صمیمی میتوانند اعتماد و وفاداری مشتریان را جلب کرده و به عنوان گزینهای قابلاعتماد در ذهن آنها باقی بمانند. علاوهبر این، برندهایی که به بُعد صمیمیت توجه دارند، معمولاً بر روی کیفیت خدمات مشتری تمرکز میکنند و به سرعت به نیازها و نگرانیهای مشتریان پاسخ میدهند. این تعاملات مؤثر نهتنها حس وفاداری را در مشتریان تقویت مینماید، بلکه باعث ایجاد یک جامعه پیرامون برند میشود که در آن مشتریان احساس تعلق و حمایت میکنند.
مثال برای صمیمیت
برند پاندورا: این برند جواهرات، با تأکید بر صداقت و صمیمیت، محصولات خود را به گونهای طراحی میکند که داستانها و احساسات خاص مشتریان را بازتاب دهد. پاندورا به ارزشهای خانوادگی و ارتباطات عاطفی اهمیت میدهد و در تبلیغات خود بر روی ارزشهای انسانی تأکید مینماید.
تفاوت با سایر ابعاد مدل شخصیت برند جنیفر آکر
برندهای صمیمیت به ایجاد اعتماد و ارتباط نزدیک با مشتریان متمایل هستند، درحالی که دیگر ابعاد بیشتر بر روی ویژگیهای ظاهری یا عملکردی تأکید میکنند.
هیجان (Excitement)
هیجان به عنوان یکی از ابعاد پنجگانه تست شخصیت برند جنیفر آکر، به برندهایی اشاره دارد که دارای انرژی، نوآوری و جذابیت بالایی هستند. این برندها معمولاً با ارائه تجربههای جدید و هیجانانگیز، احساس شگفتی و شور و شوق را در مشتریان خود برمیانگیزند. برندهای هیجانانگیز با استفاده از طراحیهای خلاقانه، تبلیغات جذاب و رویکردهای جسورانه، به دنبال جلب توجه و ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطبان خود هستند. این برندها معمولاً به مشتریان احساس ماجراجویی و آزادی میدهند و میکوشند تا تصویری از جوانی و پیشرفت را در ذهن مشتریان ایجاد کنند. با تکیه بر نوآوری و خلاقیت، برندهای هیجانانگیز نهتنها میتوانند جایگاه خاصی در بازار پیدا کنند، بلکه میتوانند مشتریان را به سمت خود جذب نموده و آنها را به تجربههای منحصربهفرد دعوت نمایند.
مثال برای هیجان
برند نایک: نایک به عنوان برندی جوانپسند و پرانرژی، با استفاده از تبلیغات جسورانه و خلاقانه، احساس هیجان و رقابت را در مشتریان ایجاد میکند. این برند به ماجراجویی و ورزشهای اکشن توجه دارد و سعی مینماید تا مشتریان را به تجربههای نوآورانه دعوت کند.
تفاوت با سایر ابعاد مدل شخصیت برند جنیفر آکر
بعد هیجان، بیشتر بر تجربههای احساسی و فعالیتهای پرانرژی متمرکز است، درحالی که ابعاد دیگر میتوانند به ویژگیهای عملکردی و کاربردی نیز توجه داشته باشند.
شایستگی (Competence)
شایستگی به عنوان یکی از ابعاد پنجگانه تست شخصیت برند جنیفر آکر، به برندهایی اشاره دارد که به عنوان گزینههای قابلاعتماد، حرفهای و کارآمد در ذهن مشتریان شناخته میشوند. این برندها معمولاً بر کیفیت، تخصص و توانمندیهای خود تأکید دارند و در تلاش هستند تا تصویری از قابلیت و مهارتهای خود را به مشتریان ارائه دهند. برندهای شایسته بهطور معمول در حوزههای فنی و حرفهای فعالیت مینمایند و سعی میکنند با ارائه محصولات و خدمات باکیفیت و نوآورانه، اعتماد مشتریان را جلب کنند.
همچنین، این برندها به مسئولیتپذیری و عملکرد مؤثر در زمینههای مختلف اهمیت میدهند و به همین دلیل میتوانند حس اعتماد و اطمینان خاطر را در مشتریان خود ایجاد کنند. درنهایت، شایستگی به برندها کمک میکند تا به عنوان گزینهای مطمئن و معتبر در بازار معرفی شوند و ارتباطی پایدار با مشتریان برقرار نمایند.
مثال برای شایستگی
برند مایکروسافت: مایکروسافت به عنوان یک برند با قابلیتهای فنی و تخصصی، بر روی کیفیت و نوآوری محصولات خود تأکید دارد. این برند در حوزه فناوری اطلاعات و نرمافزارها شناخته شده است و بهدلیل قابلیت اطمینان و کارآمدی محصولاتش، به مشتریان احساس امنیت و اعتماد میدهد.
تفاوت با سایر ابعاد مدل شخصیت برند جنیفر آکر
بعد شایستگی بر مهارت و قابلیت اطمینان برند تأکید دارد، درحالی که دیگر ابعاد ممکن است بر ویژگیهای عاطفی یا هنری برند تمرکز کنند.
ظرافت (Sophistication)
ظرافت به عنوان یکی از ابعاد پنجگانه تست شخصیت برند جنیفر آکر، به برندهایی اشاره دارد که با ویژگیهایی همچون لوکس، باکلاس و خاص شناخته میشوند. این برندها معمولاً بر زیباییشناسی و جذابیت ظاهری تأکید دارند و سعی میکنند تجربهای منحصربهفرد و باکیفیت را به مشتریان ارائه دهند. برندهای ظریف، بهدنبال ایجاد تصویری از اصالت و سطح بالایی هستند و معمولاً از طراحیهای شیک و مینیمالیستی، رنگهای ملایم و جزئیات دقیق در محصولات و خدمات خود بهره میبرند.
این برندها اغلب در صنایع لوکس و تجملاتی مانند مد، عطر و خودروهای گرانقیمت فعالیت میکنند و به نوعی نمایانگر سبک زندگی خاص و متفاوت هستند. با تأکید بر کیفیت بالا و تجربه مشتری ممتاز، برندهای ظریف قادرند تا ارتباطی عاطفی و جذاب با مخاطبان خود برقرار کرده و آنها را به سمت خود جذب نمایند.
مثال برای ظرافت
برند شانل: شانل به عنوان یک برند لوکس و باکلاس، با طراحیهای شیک و زیباییشناسی خاص خود، نماد ظرافت و تجمل در دنیای مد است. این برند بر روی کیفیت بالا و تجربه مشتری ممتاز تأکید میکند و به عنوان یک برند سطح بالا در صنعت مد شناخته میشود.
تفاوت با سایر ابعاد مدل شخصیت برند جنیفر آکر
بعد ظرافت، بیشتر به ویژگیهای بصری و تجملی توجه دارد و با احساسات لوکس و خاص بودن مرتبط است، درصورتی که دیگر ابعاد ممکن است بر روی تجربیات عاطفی یا عملکردی تأکید کنند.
سرسختی (Ruggedness)
سرسختی به عنوان یکی از ابعاد پنجگانه تست شخصیت برند جنیفر آکر، به برندهایی اشاره دارد که ویژگیهایی چون قدرت، استقامت و قابلیت تحمل چالشها را به نمایش میگذارند. این برندها معمولاً بر تصاویری از فعالیتهای خارج از منزل، ماجراجویی و زندگی پرجنبوجوش تأکید میکنند و به مشتریان احساس قدرت و اعتمادبهنفس میدهند. برندهای سرسخت بهدنبال ایجاد تصویری از مقاومت و استحکام هستند و معمولاً در حوزههایی مانند تجهیزات ورزشی، خودروهای SUV و پوشاک مناسب فعالیت میکنند.
این برندها با ارائه محصولات مقاوم و باکیفیت، مشتریان را به سوی تجربههای چالشبرانگیز و ماجراجویانه دعوت میکنند. با تأکید بر رؤیای آزادی و فعالیتهای خارج از منزل، برندهای سرسخت میتوانند حس تعلق و ارتباط عمیقی را در مشتریان خود ایجاد کرده و به عنوان نمادهایی از قدرت و نشاط شناخته شوند.
مثال برای سرسختی
برند جیپ: جیپ به عنوان یک برند خودرویی با تصویری از قدرت و سرسختی شناخته میشود. این برند بر روی ماجراجوییهای خارج از منزل و قابلیتهای آفرود خودروهای خود تأکید دارد و به مشتریان حس آزادی و استقامت را منتقل میکند. جیپ با طراحیهای مقاوم و قدرت بالای خودروهایش، مشتریان را به تجربههای چالشبرانگیز دعوت مینماید.
تفاوت با سایر ابعاد
بعد سرسختی به نمایش قدرت و مقاومت میپردازد و بیشتر بر روی فعالیتهای فیزیکی و طبیعی تمرکز میکند، در صورتی که ابعاد دیگر میتوانند به تجارب احساسی یا تخصصی توجه بیشتری داشته باشند.
کاربردهای مدل شخصیت برند جنیفر آکر
توسعه هویت برند
توسعه هویت برند یکی از کاربردهای اساسی مدل شخصیت برند جنیفر آکر است که به برندها کمک میکند تا تصویر مشخص و متمایزی از خود در ذهن مشتریان ایجاد کنند. با بهرهگیری از ابعاد پنجگانه این مدل، شرکتها میتوانند شخصیت خاصی را برای برند خود طراحی کرده و ارتباطات مؤثری با مشتریان برقرار نمایند. این هویت برند نهتنها به شفافسازی ارزشها و مأموریتهای برند کمک میکند، بلکه میتواند به جذب و حفظ مشتریان وفادار منجر شود. علاوهبر این، هویت برند قوی به برندها این امکان را میدهد تا در بازار رقابتی تمایز یابند و تجربیات احساسی معناداری را برای مشتریان فراهم آورند که این امر درنهایت به افزایش اعتبار و ارزش برند منجر میشود.
موقعیتیابی برند
موقعیتیابی برند یکی از کاربردهای کلیدی مدل شخصیت برند جنیفر آکر بهحساب میآید که به برندها کمک مینماید تا در بازار رقابتی بهطور مؤثری جایگاه خود را تعیین کنند. با استفاده از ابعاد پنجگانه این مدل، شرکتها میتوانند ویژگیها و ارزشهای خاصی را که میخواهند با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند، شناسایی و تعریف نمایند. این فرآیند نهتنها به تعیین تمایز برند از رقبای خود کمک میکند، بلکه به مشتریان این امکان را میدهد تا برند را به عنوان یک گزینه مناسب بر اساس هویت و ارزشهایش انتخاب نمایند.
باتوجه به اینکه شخصیت برند میتواند تأثیر عمیقی بر ادراک مشتریان داشته باشد، موقعیتیابی مؤثر بر اساس این مدل میتواند به جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان وفادار و تقویت اعتبار برند در بازار منجر شود. درنهایت، این رویکرد به برندها کمک میکند تا تصویر مثبتی از خود در ذهن مصرفکنندگان ایجاد کنند و به اهداف تجاری خود دست یابند.
طراحی کمپینهای تبلیغاتی
طراحی کمپینهای تبلیغاتی با استفاده از مدل شخصیت برند جنیفر آکر به برندها این امکان را میدهد تا پیامهای خود را به گونهای توسعه دهند که با هویت و شخصیت خاص برندشان همخوانی داشته باشد. با شناسایی ابعاد پنجگانه شخصیت برند، شرکتها میتوانند کمپینهایی را طراحی کنند که نهتنها جذاب و تأثیرگذار باشند، بلکه بهطور مستقیم به ارزشها و انتظارات مشتریان هدف پاسخ دهند. این رویکرد باعث میشود تا کمپینهای تبلیغاتی بهطور مؤثری احساسات مشتریان را تحریک کنند و ارتباط عاطفی قویتری بین برند و مشتریان برقرار سازند.
به عنوان مثال، یک برند با شخصیت هیجانی ممکن است از تصاویر پرانرژی و داستانهای هیجانانگیز برای جلب توجه مخاطبان استفاده کند، درحالی که یک برند با شخصیت اخلاقگرا میتواند بر روی صداقت و مسئولیت اجتماعی تأکید نماید. درنتیجه، این مدل به برندها کمک میکند تا کمپینهای تبلیغاتی منسجم و تأثیرگذاری ایجاد کنند که درنهایت به تقویت ارتباط با مشتریان و افزایش آگاهی از برند منجر میشود.
ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان
ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان یکی از مهمترین کاربردهای مدل شخصیت برند جنیفر آکر است که به برندها کمک میکند تا روابط عمیقتری با مخاطبان خود برقرار کنند. با استفاده از ابعاد پنجگانه شخصیت برند، شرکتها میتوانند هویت برند خود را به گونهای طراحی کنند که به احساسات و نیازهای مشتریان پاسخ دهد. این ارتباط عاطفی میتواند از طریق داستانسرایی مؤثر، محتوای مرتبط و تبلیغات جذاب ایجاد شود. به عنوان مثال، برندهایی که بر روی شخصیت اخلاقگرا تمرکز دارند، میتوانند با تأکید بر ارزشهای انسانی و مسئولیت اجتماعی، احساس اعتماد و همدلی را در مشتریان تقویت نمایند. از طرفی دیگر، برندهای هیجانانگیز میتوانند از ماجراجویی و نوآوری برای جذب و تحریک احساسات مشتریان استفاده کنند. درنتیجه، ایجاد یک ارتباط عاطفی قوی میتواند به وفاداری مشتری، افزایش میزان خرید و بهبود تصویر برند منجر گردد. زیرا مشتریان بیشتر به برندهایی وابسته میشوند که با احساسات و ارزشهایشان همخوانی داشته باشند.
تنظیم و تدوین استراتژیهای محصول
تنظیم و تدوین استراتژیهای محصول با استفاده از مدل شخصیت برند جنیفر آکر به برندها کمک مینماید تا محصولات و خدماتی را طراحی کنند که با هویت و شخصیت برندشان همخوانی داشته باشد. با شناسایی ابعاد پنجگانه شخصیت برند، شرکتها میتوانند ویژگیهای خاص محصولات خود را متناسب با انتظارات و ترجیحات مشتریان هدف تعریف کنند. به عنوان مثال، یک برند با شخصیت شایسته میتواند بر روی کیفیت و کارایی محصولات خود تأکید داشته باشد، درحالی که یک برند با شخصیت هیجانانگیز ممکن است محصولات نوآورانه و با طراحیهای جذاب را ارائه دهد.
این رویکرد به برندها این امکان را میدهد تا محصولاتی را توسعه دهند که نهتنها نیازهای بازار را برآورده میکند، بلکه با هویت برند نیز هماهنگ است. درنتیجه، تنظیم استراتژیهای محصول بر اساس شخصیت برند میتواند به افزایش رضایت مشتری، وفاداری و تمایز در بازار کمک نماید. چراکه مشتریان بیشتر به محصولاتی جذب میشوند که نمایانگر شخصیت برندشان هستند.
شناسایی فرصتهای همکاری
شناسایی فرصتهای همکاری با استفاده از مدل شخصیت برند جنیفر آکر به برندها این امکان را میدهد که شرکای تجاری و تأثیرگذاران (اینفلوئنسرها) را انتخاب کنند که با هویت و شخصیت برندشان همخوانی داشته باشند. باتوجه به ابعاد پنجگانه شخصیت برند، شرکتها میتوانند بهطور مؤثری شراکتهایی را ایجاد نمایند که به تقویت تصویر برند و افزایش شناخت آن در بازار کمک داشته باشد. به عنوان مثال، یک برند با شخصیت اخلاقگرا ممکن است بهدنبال همکاری با سازمانهای خیریه یا برندهای دیگر باشد که بر روی مسئولیت اجتماعی تمرکز دارند، درصورتی که یک برند هیجانانگیز ممکن است تمایل به همکاری با شخصیتهای عمومی معروف در حوزه ورزش یا سرگرمی داشته باشد.
این نوع همکاریها میتواند به انتقال ارزشهای برند و ایجاد تجارب مشترک مثبت برای مشتریان منجر شود و درنهایت به افزایش اعتبار و دسترسی برند کمک نماید. درنتیجه، مدل شخصیت برند میتواند به عنوان ابزاری کارآمد برای شناسایی و انتخاب شرکای مناسب در راستای اهداف تجاری برندها عمل کند.
سخن نهایی
بهطور کلی، قدرت یک برند به ارزش کسب شده آن از طریق ویژگیهایی است که به روش ملموسی مثل ارتباط نام برند و سود آن شکل میگیرد. مصرفکنندگان معمولاً برند را از جنبههایی که بهطور عمده از شخصیت فرد گرفته شده است درک میکنند و سپس آن را به برند تعمیم میدهند. بدین سبب تست شخصیت برند جنیفر آکر، جنبههای گوناگون شخصیت برند را دربرمیگیرد و در هر برند معمولاً یک جنبه بر جنبههای دیگر برتری دارد. ازاینرو، جنیفر آکر با ارائه چنین مدلی برای تحلیل شخصیت برند نتیجه میگیرد که صاحبان برند برای سیاستگذاری و برنامهریزی فعالیتهای بازاریابی خود باید قبل از هر چیز به شخصیت برند خود توجه داشته باشند و آنگاه بر اساس آن ارتباطات بازاریابی را شکل دهند. درنهایت، اگر شبکههای بازاریابی بر پایه شخصیت برند طراحی شوند، میتوانند دستاوردهای بهتری را برای کسبوکارها به ارمغان بیاورند.