با اوضاع اقتصادی این روزها چقدر در کارتان، احساس بیثباتی میکنید؟ هر روز که از خواب بیدار میشوید نگران امنیت شغلی خود هستید و مضطرب از اینکه شاید بدون اطلاع یکباره اخراج شوید؟ احتمالا روزها از استرس شغلی همیشه مضطربید و درباره امنیت شغلی خود نگرانید. هر شرکتی ممکن است در شرایطی مجبور شود که تعداد کارمندان خود را کاهش دهد. این میتواند به علت کم کردن هزینهها باشد و یا صلاحدید مدیرعامل. در هرصورت این اتفاق میتواند برای کارمندان بسیار نگران کننده باشد. راهحل جادویی برای از دست ندادن شغلتان وجود ندارد اما راهحل احتمالی وجود دارد که بتوانید با از دست دادن شغلتان مبارزه کنید.
ما در این مقاله راهکارها و پیشنهادهای کارآمدی را ارائه خواهیم داد. این روشها میتوانند به شما کمک کند تا با مدیرتان رابطه قویتری برقرار کنید. این راهکارها شما را به کارمندی با ارزشتر تبدیل خواهند کرد و درنهایت، امنیت شغلی شما را افزایش میدهند.
امنیت شغلی چیست؟
امنیت شغلی به اطمینانی که یک کارمند در حفظ شغل خود در طول زمان دارد اشاره میکند. درحقیقت داشتن امنیت شغلی نشان میدهد که فرد به احتمال زیاد شغل خود را بهطور غیرمنتظره از دست نمیدهد و همین باعث میشود که بتواند بدون استرس و با انگیزه بیشتری کار کند و برای رسیدن به اهدافش برنامهریزی کند. شما مطمئن هستید که برای آیندهای قابل پیشبینی کار دارید. درحقیقت، شما مطمئن هستید که کارفرما با همه تغییراتی که از نظر اقتصادی _ اجتماعی اتفاق خواهند افتاد، شما را در آن سیستم نگه میدارد و احتمال بیکار شدنتان خیلی پایین است.
مطلب مرتبط: مسیر شغلی مناسب من چیست؟
امنیت شغلی لازمه هر نیروی کار
امنیت شغلی هم برای پرسنل و کارمندان اهمیت دارد و هم برای کارفرمایان. حالتی را درنظر بگیرید که افراد دائما از بیکار شدن میترسند و انواع استرسها را در محیط کار تحمل میکنند. بیکاری به معنای وارد شدن یک ضربه مالی بزرگ است و نگرانی از اینکه از پس هزینهها برخواهید آمد یا نه موجب وارد شدن فشار بیشازحد به افراد میشود.
احساس نگرانی و استرس، سلامت افراد را با چالش روبهرو میکند و احساس در حاشیه بودن در محیط کار اعتمادبهنفس آنها را ضعیف میکند. این حالت سبب میشود فرد قبل از آنکه بهطور طبیعی از کار بازنشسته شود، احساس فرسودگی و کسالت کند. این ترس از تزلزل یا کنار گذاشته شدن در افرادی که به بالاترین سطح از پیشرفت در محیط کار رسیدهاند دوچندان است.
این افراد برای اینکه خود را در سطوح بالاتر نگه دارند همیشه به پرکاری میپردازند، مسئولیتهایی که مربوط به بقیه است را انجام میدهند و کارهایی را که از آنها خواسته نشده است را نیز برعهده میگیرند. این دسته در ورای همه این کارها احساس عدم امنیت شغلی را پنهان میکنند و بیشتر در معرض استرس قرار میگیرند.
پیامدهای نداشتن امنیت شغلی
نداشتن امنیت شغلی، تأثیرات گستردهای بر فرد، خانواده و حتی جامعه میگذارد. این تأثیرات میتواند در ابعاد مختلف زندگی افراد نمود پیدا کند. در ادامه به برخی از مهمترین پیامدهای عدم امنیت شغلی اشاره میشود:
- استرس و اضطراب: یکی از اصلیترین پیامدهای نداشتن امنیت شغلی، افزایش میزان استرس و اضطراب در کارمندان است. این احساس میتواند به پایین بردن کارایی و بهرهوری منجر شود.
- کاهش انگیزه و تعهد: کارکنانی که احساس امنیت شغلی ندارند، امکان دارد انگیزه کمتری برای انجام وظایف خود داشته باشند و تعهدشان به سازمان کم میشود. این موضوع میتواند باعث نارضایتی شغلی و ترک شغل شود.
- مشکلات جسمی و روانی: نداشتن امنیت شغلی میتواند به بروز مشکلات جسمی مثل سردرد، ناراحتیهای معده و فشار خون بالا منجر شود. این مشکلات به علت استرس و فشار روانی ناشی از نبود اطمینان در مورد آینده شغلی ایجاد میشوند.
- کاهش کیفیت کار: وقتی کارکنان نگران از دست دادن شغل خود هستند، امکان دارد کیفیت کارشان تحت تأثیر قرار گیرد. این موضوع میتواند به پایین آمدن کیفیت خدمات و محصولات ارائه شده توسط سازمان ختم شود.
- تأثیر بر روابط کاری: نداشتن امنیت شغلی میتواند باعث ایجاد تنش و عدم همکاری در محیط کار شود. کارکنان ممکن است بجای همکاری، به فکر حفظ موقعیت خود باشند.
درنهایت، ایجاد امنیت شغلی نه تنها به نفع کارکنان است، بلکه میتواند به بهبود عملکرد کلی سازمان نیز کمک کند.
عوامل مؤثر در ایجاد امنیت شغلی
ثبات اقتصادی سازمان:
یکی از عوامل کلیدی و مهم در ایجاد امنیت شغلی برای کارکنان است. وقتی که یک سازمان از نظر مالی و اقتصادی در وضعیت پایداری قرار دارد، کارکنان احساس اطمینان بیشتری نسبت به آینده شغلی خود خواهند داشت. این پایداری به معنای نبود نگرانی از احتمال کاهش نیرو یا تعطیلی ناگهانی است که میتواند به بالا بردن انگیزه و بهرهوری در کار منجر شود. درواقع، کارکنان با احساس امنیت اقتصادی، با حس مسئولیتپذیری و تعهد بیشتری وظایف خود را انجام میدهند و این آیتم به نفع کل سازمان خواهد بود. به همین دلیل، مدیریت باید به دنبال نگهداری و تقویت ثبات اقتصادی سازمان باشد تا بتواند امنیت شغلی را برای کارکنان فراهم کند.
مدیریت کارآمد و شفاف:
مدیریت کارآمد و شفاف نقش بسیار مهمی در ایجاد امنیت شغلی دارد. زمانی که مدیران بهطور مؤثر و با شفافیت با کارکنان ارتباط برقرار میکنند، اعتماد و اطمینان در محیط کار افزایش مییابد. این نوع مدیریت به کارکنان این احساس را میدهد که در تصمیمگیریها و برنامههای سازمان مشارکت دارند و نظرات آنها موردتوجه قرار میگیرد. علاوهبر این، شفافیت در ارتباطات به پایین آمدن شایعات و نگرانیها در مورد آینده شغلی کمک میکند. وقتی کارکنان از وضعیت سازمان و برنامههای آینده آن اطلاع داشته باشند، احساس امنیت بیشتری خواهند داشت و این موضوع میتواند باعث افزایش انگیزه و تعهد آنها به کار شود. درنتیجه، مدیریت کارآمد و شفاف نهتنها به بهبود روحیه کارکنان کمک میکند، بلکه به افزایش بهرهوری و کارایی سازمان نیز میانجامد.
فرهنگ سازمانی مثبت:
به مجموعهای از ارزشها، باورها و رفتارهایی اشاره دارد که در یک سازمان حاکم است و بر نحوه تعامل کارکنان با یکدیگر و با مدیریت تأثیرگذار است. این نوع فرهنگ میتواند به ایجاد محیطی حمایتگر و انگیزشی کمک کند که در آن کارکنان احساس امنیت و ارزشمندی کنند. وقتی کارکنان در یک فرهنگ سازمانی مثبت مشغول به کارند، احساس تعلق و مسئولیت بیشتری نسبت به سازمان دارند و این موضوع باعث افزایش بهرهوری و کارایی آنها میشود. علاوهبر این، فرهنگ مثبت میتواند به کاهش تنشها و تعارضات در محیط کار کمک کند و محیطی را فراهم آورد که در آن کارکنان به راحتی نظرات و ایدههای خود را بیان کنند. این احساس امنیت و حمایت از طرف سازمان، به کارکنان این اطمینان را میدهد که در صورت بروز مشکلات، سازمان در کنار آنها خواهد بود و این موضوع به تقویت امنیت شغلی آنها کمک میکند.
فرصتهای آموزشی و توسعه مهارت:
زمانی که سازمانها به کارکنان خود فرصتهای آموزشی و برنامههای توسعه مهارت ارائه میدهند، این احساس را در آنها به وجود میآورد که به رشد و پیشرفت حرفهای آنها اهمیت میدهند. این موضوع نهتنها به افزایش توانمندیهای فردی کارکنان کمک میکند، بلکه به آنها این اطمینان را میدهد که در بازار کار رقابتی، مهارتهای لازم برای نگهداشتن شغل خود را دارند.
علاوهبر این، آموزش مستمر و بهروز نگهداشتن مهارتها به کارکنان کمک میکند تا با تغییرات و تحولات صنعت سازگار شوند و از این راه احساس امنیت بیشتری نسبت به آینده شغلی خود پیدا کنند. درنتیجه، سرمایهگذاری در آموزش و توسعه مهارتها نهتنها به نفع کارکنان است، بلکه باعث بهبود عملکرد کلی سازمان نیز میشود.
حمایت از کارکنان:
وقتی که سازمانها بهطور فعال از کارکنان خود حمایت میکنند، این احساس را در آنها ایجاد میکنند که ارزشمند و مورد توجه هستند. این حمایت میتواند به شکلهای مختلفی مانند ارائه مشاوره، ایجاد محیط کار سالم و فراهم کردن منابع لازم برای انجام وظایف باشد. وقتی کارکنان احساس کنند که سازمان در کنار آنهاست و به نیازها و چالشهای آنها توجه میکند، اعتماد و وفاداری بیشتری نسبت به سازمان پیدا میکنند. این احساس امنیت و حمایت این اطمینان را میدهد که در صورت بروز مشکلات، سازمان از آنها حمایت خواهد کرد و این موضوع باعث تقویت روحیه و انگیزه آنها در انجام وظایف شغلی میشود. درنهایت، حمایت تؤثیرگذار از کارکنان نهتنها به افزایش امنیت شغلی آنها کمک میکند، بلکه موجب بهبود عملکرد کلی سازمان نیز میشود.
مطلب مرتبط: با این ۱۰ روش به کارکنانتان احساس ارزشمندی دهید!
شفافیت در ارتباطات:
زمانی که سازمانها اطلاعات لازم را بهطور واضح و بهموقع به کارکنان خود انتقال میدهد، این احساس را در آنها به وجود میآورند که در جریان امور و تصمیمگیریها قرار دارند. شفافیت به معنی نبود وجود شرایط پنهان و در دسترس بودن اطلاعات کامل برای همکاری و تصمیمگیری گروهی است.
این نوع ارتباطات سبب کاهش شایعات و نگرانیها در مورد آینده شغلی میشود و به کارکنان این اطمینان را میدهد که سازمان به آنها اعتماد دارد و به نظرات و نیازهایشان توجه میکند. درنهایت، شفافیت در ارتباطات نهتنها به تقویت اعتماد و وفاداری کارکنان به سازمان کمک میکند، بلکه موجب ایجاد محیطی مثبت و حمایتی میشود که در آن کارکنان احساس امنیت بیشتری نسبت به شغل خود دارند.
توجه به نیازهای کارکنان:
توجه به نیازهای کارکنان تأثیر بسیاری در ایجاد امنیت شغلی دارد. زمانی که سازمانها به نیازهای فردی و حرفهای کارکنان خود توجه میکنند، این احساس را در آنها به وجود میآورند که ارزشمند و مورد حمایت هستند. این توجه میتواند شامل فراهم کردن شرایط کاری مناسب، فرصتهای آموزشی، و حمایتهای عاطفی باشد.
وقتی کارکنان احساس کنند که نیازهایشان در سازمان موردتوجه قرار میگیرد، اعتماد و وفاداری بیشتری نسبت به سازمان پیدا میکنند و این موضوع باعث تقویت احساس امنیت شغلی آنها میشود. درنتیجه، توجه به نیازهای کارکنان نهتنها به بهبود روحیه و انگیزه آنها کمک میکند، بلکه به ایجاد یک محیط کاری مثبت و پایدار نیز منجر می شود که در آن کارکنان با اطمینان بیشتری به انجام وظایف خود میپردازند.
توسعه برنامههای رفاهی و انگیزشی:
برنامههای رفاهی و انگیزشی به عنوان ابزاری قدرتمند در به وجود آوردن احساس امنیت شغلی در کارکنان عمل میکنند. با ارائه مزایا و فرصتهای رشد، این برنامهها به کارکنان نشان میدهند که سازمان به آنها اهمیت میدهد و برای نگه داشتن آنها تلاش میکند. این کار موجب افزایش تعهد و رضایت شغلی شده و درنهایت، کارکنان تمایل کمتری به ترک سازمان خواهند داشت. همچنین، برنامههای رفاهی و انگیزشی میتوانند به بهبود عملکرد کارکنان و کاهش نرخ غیبت کمک کنند که این خود به پایداری شغلی میانجامد. بهطور خلاصه، این برنامهها با ایجاد یک محیط کار مثبت و حمایتگر، به کارکنان اطمینان میدهند که شغلشان پایدار است و این احساس امنیت، انگیزه آنها را برای تلاش بیشتر افزایش میدهد.
هممسیر و همجهت بودن با مدیران:
برای اینکه بتوانید نزد مدیر خود محبوب باشید و امنیت شغلی خود را حفظ کنید، باید بتوانید طرز فکری مشابه مدیرتان برسید. منظور از طرز فکری مشابه این است که اهداف و مقاصد او برای کار را درک کنید و برای پیشبرد اهداف سازمان تمام تلاش خود را بکنید. مدیر شما در این صورت قدر و ارزشتان را در شرکت درک میکند. اگر از اهداف و مقاصد سازمان آگاهی نداشته باشید، به راحتی از کار خود دور میشوید. درنتیجه ممکن است در انجام وظایف خود شکست بخورید. درکل، شما باید نشان دهید که به کار خودتان و موفقیت شرکت اهمیت میدهید و این زمانی دست یافتنی خواهد بود که هدف شما همان هدف سازمان باشد.
بهطور مؤثر ارتباط برقرار کنید:
اگر نمیتوانید به راحتی صحبت کنید و تا به امروز هیچنظر و بازخوردی را ارائه ندادهاید و یا اگر شما همان کارمند گوشهگیری هستید که در انزوا و دور از همه در سکوت کار میکنید باید بگوییم اشتباه میکنید. چراکه نداشتن ارتباط در محیط کار میتواند نقش زیانآوری در امنیت شغلی شما داشته باشد.
هنگامیکه شما توانایی ارتباطی خود را تقویت میکنید، نشان میدهید که به خود و ایدههایتان مطمئن هستید. زمانیکه شما بهطور مؤثر ارتباط برقرار میکنید، مدیرتان برای شما ارزش بیشتری قائل است. در روند برقراری ارتباط با مدیرتان در ابتدا باید بدانید او چه روشی برایش خوشایند است. برای مثال به صورت ایمیلی یا بهطور رودررو. در هر گزارشی که دریافت میکنید، ابهاماتتان را سؤال کنید و اندیشههای پیشنهادی خود را بیان کنید. این کار باعث میشود مدیرتان همیشه شما را به اسم در خاطرش داشته باشد. در این صورت وقتی میخواهد به علت کاهش هزینهها نیرویی را اخراج کند، مطمئن باشید شما در امان خواهید بود و امنیت شغلی شما همیشه حفظ میشود.
مطلب مرتبط: ۱۸ مهارت ارتباطی مؤثر که شما را به موفقیت شغلی میرساند
از انتظارات فراتر روید:
همیشه یادتان باشد کارمند خوبی باشید. اگر میخواهید امنیت شغلی داشته باشید لازم است که به شکل فوقالعادهای کارهایتان را انجام دهید. همیشه جوری تلاش کنید که در صورت نبود شما جای خالی تلاشهایتان دیده شود. آنقدر با ارزش باشید که متمایز باشید و در صورت نبود شما چیزی در سازمان کم باشد.
یادتان باشد اگر سازمانی جهت کاهش هزینهها از تعداد کارمندانش کم کند، احتمالا آنهایی را حذف خواهد کرد که انتظارات شرکت را برآورده نمیکنند و نتایج ضعیفی را تحویل میدهند. به هر حال از دید سازمان این پرسنل زمان و هزینهها را هدر میدهند. با کار کردن زیاد روی فعالیتهای روزمره و بالارفتن از سطح توقع، از این موقعیت دوری کنید.
حواستان به همهچیز باشد:
بکوشید کارمندی باشید که همیشه، حتی در سختترین شرایط حواسش به همهچیز هست و این چیزی است که مدیر شما را تحتتأثیر قرار میدهد. قطعا در زمانی که حجم کاری بسیار زیاد باشد ممکن است. بکوشید که آن کارمندی باشید که در روزهای بارانی و برفی، حواسش به همهچیز هست و اینطور مدیر خود را تحتتأثیر قرار دهید. وقتی حجم کار زیاد باشد، بهراحتی چیزی از قلم میافتد؛ اما تمام تلاشتان را به کار گیرید تا منظم باشید و حساب وظایفتان را نیز داشته باشید.
بهعلاوه، برای خارقالعاده عملکردن، لازم است که کارتان را بهوقت تحویل دهید. برای نگهداشتن کارمندی که دیر وظایفش را انجام میدهد، هیچ دلیلی وجود ندارد. وقتی که این موضوع به مشکلی همیشگی تبدیل شود، احتمال اینکه مدیرتان عذر شما را بخواهد، زیادتر خواهد شد. مهم است که از اتلاف زمان و پول کارفرمایتان بهخاطر عادات مدیریتی و سازمانی ضعیف جلوگیری کنید. راههایی را برای انجام وظایفتان و آشکار کردن مهارتهای عالی سازماندهی به وجود آورید و گسترش دهید تا از طریق آنها ارزش کارمندی و امنیت شغلی خود را بالا ببرید.
انعطاف نشان دهید:
میتوانید با نشان دادن انعطاف، تأیید مدیر خود را بگیرید. انعطافپذیری کارمند در یک سازمان یک ویژگی ارزشمند است. چراکه نشاندهنده این است که میتواند در هر شرایطی با وظایف و کارهای جدید کنار بیاید. ممکن است در سازمان گاها در برخی زمانها مجبور به انجام کارهایی خارج از وظیفه شوید. سعی کنید از انجام دادن آنها سرباز نکنید. این فعالیت نشاندهنده انعطافپذیری شما است.
اینها، راههایی هستند برای اینکه مدیرتان شما را بشناسد و درنتیجه امنیت شغلی شما را تضمین کند. اگر پاسخ شما «این کار من نیست» یا «آیا واقعا باید این کار را انجام بدهم» باشد، احتمالا بهزودی اسمتان از لیست کارمندان وفادار حذف میشود.
مطلب مرتبط: ۱۵ مهارت شغلی پردرآمد و ثروتساز که باید بهسرعت بیاموزید
مهارتهای خود را افزایش دهید:
همیشه سعی کنید مهارتهای خود را در سازمان تقویت کنید. کارفرمایان نسبت به کارکنانی که تلاش میکنند بیشتر یاد بگیرند، حس بهتری دارند. یادگیری مهارتهای جدید باعث میشود علم شما همیشه بهروز باشد و در صورت وجود مشکلات در سازمان، توانایی حل آنها را داشته باشید. همچنین باعث میشود در شغل خود عملکرد بهتری نسبت به همکاران خود داشته باشید. این شاخصی است که همیشه مدیران شرکتها را تحت تأثیر قرار میدهد. هرچه بیشتر اشتیاق نشان دهید، امنیت شغلیتان را بالاتر بردهاید.
چرا ارتباطات کلید امنیت شغلی شماست؟
ارتباطات مؤثر، ستون اصلی موفقیت شغلی است. وقتی شما به عنوان یک کارمند، توانایی برقراری ارتباط مؤثر با همکاران، مدیران و مشتریان را داشته باشید، نهتنها به موفقیت پروژهها کمک میکنید بلکه ارزش خود را در سازمان افزایش میدهید. ارتباطات قوی، به شما کمک میکند تا نظرهایتان را به خوبی انتقال دهید، مشکلات را به سرعت حل کنید و روابط حرفهای مستحکمی ایجاد کنید. این روابط قوی، به نوبه خود، به شما احساس امنیت شغلی میدهند. زیرا وقتی شما به عنوان یک فرد قابل اعتماد و ارزشمند شناخته شوید، احتمال نگه داشتن شغلتان بهطور قابل توجهی افزایش مییابد. علاوهبر این، ارتباطات مؤثر به شما امکان میدهد تا از فرصتهای جدید آگاه شوید و در مسیر رشد شغلی خود گام بردارید.
بهطور خلاصه، ارتباطات تأثیرگذار نهتنها به شما کمک میکند تا در محیط کار موفق باشید، بلکه به شما احساس امنیت و اطمینان خاطر میدهد.
سخن نهایی
در پایان، میتوان گفت ایجاد امنیت شغلی در سازمانها به عوامل مختلفی بستگی دارد که ارتباطات مؤثر، توجه به نیازهای کارکنان و توسعه برنامههای رفاهی و انگیزشی ازجمله آنها هستند. ارتباطات شفاف و تأثیرگذار به کارکنان این احساس را میدهد که در جریان کارها قرار دارند و از آنها حمایت میشود، که این موضوع به تقویت اعتماد و وفاداری آنها به سازمان کمک میکند. همچنین، توجه به نیازهای فردی و حرفهای کارکنان و ارائه برنامههای رفاهی و انگیزشی، نهتنها به بهبود روحیه و انگیزه آنها میانجامد، بلکه احساس امنیت و تعلق بیشتری را در آنها به وجود میآورد. درکل، این عوامل باعث ایجاد یک محیط کاری مثبت و پایدار میشوند که در آن کارکنان با اطمینان بیشتری به انجام وظایف خود میپردازند و درنهایت، بهرهوری و کارایی سازمان نیز افزایش مییابد.