چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم؟ چالشی که اجتناب از آن امکانپذیر نیست و همهی ما در برههای از زمان با این سؤال کلنجار رفتهایم. نوزادی را درنظر بگیرید که برای برطرف کردن مسئلهای چون گرسنگی با گریه کردن از مادرش میخواهد که این مشکل را برطرف کند. درواقع بهطور غریزی گرسنگی و نیاز به تعویض پوشک را اعلام میکند. تا زمانیکه در این دنیا زندگی میکنیم ناچاریم به حل مسائل و پاسخگویی به نیازهایمان بپردازیم.
هر چقدر بزرگتر میشویم مشکلات و نیازهایمان نیز گستردهتر میشوند. توجه کنید در تمام مقاطع زندگی و تحصیلی گرفته تا اجتماع و خانواده، ما مدام در حال حل مسئله و تصمیمگیری هستیم. شما تابهحال از خودتان پرسیدهاید که چرا نمیتوانم در موقعیتهای مختلف بهدرستی تصمیم بگیرم؟ به باورهای غلطی که از کودکی در ذهنتان رسوخ کردهاند توجه کردهاید؟ همان باورهای غیرواقعبینانهای که باعث میشوند تصمیم نگیرید یا اینکه دست به تصمیم اشتباه بزنید.
بهنظر شما چرا گاهی اوقات تصمیمگیری اینقدر سخت میشود؟ مهارت حل مسئله چه ارتباطی با تصمیمگیری دارد؟ و چگونه میتوان این مهارت را تقویت کرد؟ حتما با این جملات و باورهای غلط روبهرو شدهاید که تنها آدمهای ضعیف دچار مشکل میشوند. یا اینکه اطرافیان بهطور مستقیم شما را ناتوان خطاب کردهاند و این نگاه سرزنشگرانه اعتمادبهنفستان را نابود کرده است. حال چطور میتوانید با خلاقیت و درایت خودتان این مسائل را شناسایی و حل کنید تا بتوانید در انتها تصمیم درستی بگیرید؟ با ما تا انتها مقاله همراه باشید.
با مهمترین دلایل ضعف در تصمیمگیری آشنا شوید:
در قدم اول برای پاسخ دادن به این سؤال مهم که چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم باید ببینیم علت ناتوانی یا ضعف در تصمیمگیری از کجا نشئت میگیرد. منشأ این همه تردید و دودلی در چیست؟
۱ـ ترس از پذیرش مسئولیت
برخی از افراد همیشه میترسند از اینکه مسئولیت جدیدی را برعهده بگیرند. شاید شما هم جزء این دسته از افراد باشید. باید بدانید که تصمیمگیری ارتباط معناداری با مسئولیتپذیری دارد. درواقع اگر شما تصمیم میگیرید، باید پای تمام مسئولیتهای آن قاطعانه بمانید. برای مثال فرض کنید که شما دانشگاه قبول شدهاید. با رسیدن به این هدف یک مسئله را حل کرده و از پل کنکور عبور کردهاید. با این حساب یک مسئله برایتان برطرف شده و یک پله به جلو حرکت کردهاید. بالطبع از این به بعد یک مسئولیت به مسئولیتهایتان اضافه خواهد شد. پس جان کلام این است که شما با هر حل مسئلهای یک مسئولیت جدیدی را تجربه خواهید کرد و تصمیمگیری و انتخاب بدون پذیرش مسئولیت آن امکانپذیر نخواهد بود.
۲ـ بهطرز وسواسگونهای موقعیتها و مسائل گوناگون را تجزیهوتحلیل میکنید.
شاید زیاد یک مسئلهای را ارزیابی میکنید. اینقدر درگیر حواشی مسئله میشوید که اصل مسئله از ذهنتان میپرد. برای مثال آدمهای وسواسی خیلی با تأخیر تصمیمگیری میکنند. حتی ممکن است به دلیل ویژگی کمالگرایی که دارید این فرآیند نامطلوب در شما ایجاد شده باشد. وقتی نسبت به ویژگیهای شخصیتی و نقاط قوت و ضعف خود آگاهی نداشته باشید مدام تصمیمات اشتباه میگیرید یا طوری وسواسگونه با هر موضوع کوچک و بزرگی رفتار میکنید که درنهایت فرصتها را از دست میدهید.
مطلب مرتبط: چگونه درست تصمیمگیری کنیم؟ ۸ گام مؤثر برای افزایش قدرت تصمیمگیری
۳ـ نمیتوانید تصمیم بگیرید چون بهاندازهی کافی اعتمادبهنفس ندارید!
کمبود اعتمادبهنفس نشان میدهد که به توانمندیهای خودتان باور ندارید. وحشت دارید و میترسید و غالبا چنین سؤالاتی را از خودتان میپرسید. آیا من میتوانم؟ آیا من توان پذیرش مسئولیت جدید را دارم؟ همین شک به توانمندیهایتان عامل بزرگی است که قادر نباشید تصمیم بگیرید. بهعبارت دیگر هوش هیجانی پایین توانایی ابراز وجود را از شما میگیرد.
۴ـ مدام شک و تردید دارید.
یک دلیل دیگر که باعث میشود از زیربار مسئولیت فرار کنید، این است که مدام دچار شک و تردید میشوید. اینقدر در دایرهی تردید قرار میگیرید تا بترسید از اینکه انتخاب درستی انجام دهید. برای مثال با خودتان میگویید آیا قرار است تصمیم درستی بگیرم؟ از کجا معلوم که این تصمیم درست باشد؟ اگر فلان اتفاق نیفتد چی؟ البته این موضوع را میتوان به خصوصیات شخصیتتان هم مرتبط کرد.
۵ـ آیا راحتطلب هستید؟
یک پاسخ ساده و روشن در جواب به سؤال چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم؟ وجود دارد و آن این است که برخی از افراد به قدری راحتطلب هستند که دوست دارند با کمترین تلاش ممکن، بیشترین دستاورد را داشته باشند. اگر فردی تنبل و راحتطلب هستید دیگر نپرسید چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم؟ چون تصمیمگیری نیازمند تلاش مستمر و پذیرش مسئولیت و تمام عواقب احتمالی آن است و قاعدتا باید به خاطر آن به زحمت زیادی بفتید.
مطلب مرتبط: ۱۰ نکتهی ساده و کاربردی برای گرفتن تصمیم هوشمندانه
۶ـ عجول و بیتجربه هستید.
اگر از آن دسته افرادی هستید که دوست دارید، عجولانه چند کار را بهطور همزمان انجام دهید دیگر نمیتوانید تصمیمات درستی بگیرید. غالبا تصمیمهایتان از روی هیجان است و مضطرب هستید و مطمئنا از تصمیم خود خیلی زود پشیمان میشوید. شاید هم به دلیل اینکه بیتجربه هستید نمیتوانید و یا نمیدانید چگونه تصمیم بگیرید و از آن بدتر اینکه به استفاده از تجربیات دیگران اعتقادی ندارید.
۷ـ در باتلافی از اظهار نظرات متفاوت گرفتار میشوید.
معمولا تعدد آرا در همهی خانوادهها وجود دارد. قاعدتا هر کدام از اعضای خانواده نظری دارند. دوستان و مشاوران هرکدام نظری متفاوت را بیان میکنند. با این شرایط و فراوانی نظرات، چنان ترسی در دلتان رخنه میکند که در مورد تصمیمگیری و حل مسائل و پیامدهای آن مستأصل میمانید.
۸ـ فقدان اطلاعات کافی
کمبود اطلاعات بهطور طبیعی نشان میدهد که شما نمیتوانید تصمیم بگیرید. چون تصمیمگیری در گرو بهدست آوردنِ اطلاعات است. هر چه اطلاعات دقیقتر و قویتر باشند تصمیمگیری برایتان راحتتر میشود. برای مثال استادی قرار است درسی به شما ارائه دهد. اگر در مورد آن اطلاعات کافی نداشته باشد نمیتواند تدریس خوبی ارائه دهد. پس شما هم باید اطلاعات مفیدی داشته باشید تا بتوانید جنبههای مختلف انتخابتان را مورد بررسی قرار دهید. وقتی پذیرفتید که تصمیمی بگیرید حتما اطلاعات زیادی جمعآوری کنید. بدون اطلاعات دست و دلتان میلرزد و نمیتوانید کاری از پیش ببرید.
مطلب مرتبط: آیا تستهای شخصیت شناسی در هر مرحلهای از تصمیمگیری به ما کمک میکنند؟
۹ـ سماجت و لجبازی بیشازحد
چنانچه شخصیتی لجباز داشته باشید، بیمحابا تصمیمتان را بهم میزنید. یا بر اساس اطلاعاتی تصمیم میگیرید که چندان منطقی و قابل استناد نیستند. همچنین به دلیل اینکه منعطف نیستید زود عصبانی میشوید و حاضر به بررسی چندوچون تصمیمتان نیستید. درواقع این نابالغانهترین رفتاری است که از افراد لجوج سر میزند.
۱۰ـ ترس از عاقبت تصمیم
ترس از آیندهی تصمیم و پیامدهای آن باعث میشود که نتوانید بهموقع تصمیم بگیرید. چون همیشه نمیدانید که درنهایت چه اتفاقی خواهد افتاد و این ابهام منجر میشود که از انتخاب کردن بترسید. بنابراین سعی میکنید که تصمیم نگیرید و راحتترین راه را که همان هرچه پیش آید خوش آید را برمیگزینید.
۱۱ـ ترس از سرزنش دیگران
و اما برویم سراغ یکی از اصلیترین دلایل ضعف در تصمیمگیری یعنی ترس از حرف مردم! امکان دارد بترسید از اینکه تصمیمی بگیرید و درنهایت موفق نشوید و در قبال آن دیگران شما را سرزنش کنند یا توانمندیهای شما را زیر سؤال ببرند. باید بگوییم که این نگرانی تنها مختص شما نیست و متأسفانه خیلیها نگران این مسئله هستند. اگر مهمترین پاسخ شما به سؤال چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم؟ ترس از قضاوت و حرف دیگران است به شما پیشنهاد میکنیم مطالعهی مقالهی زیر را از دست ندهید.
مطلب مرتبط: ۹ گام تا ترک عادت سمی راضی نگه داشتن دیگران
۱۲ـ هدف مشخصی در زندگی ندارید.
ازآنجاییکه تصمیم به آینده اشاره دارد. چنانچه هدف روشن و مشخصی نداشته باشید طبیعی است که ندانید قرار است راجعبه چه چیزی تصمیم بگیرید. اینکه مشخص نکنید از زندگی چه میخواهید حسابی سردرگمتان میکند.
۱۳ـ یاد نگرفتید چطور تصمیم بگیرید.
اگر تا به الان دیگران برایتان تصمیم گرفتهاند پس هنوز یاد نگرفتهاید خودتان این کار را انجام دهید. آنقدر که دیگران راهحل پیش پایتان گذاشتهاند، ترس از تصمیمگیری درونتان نهادینه شده و دیگر کاری از دستتان برنمیآید.
.
۱۴ـ اختلالات افسردگی
فرد افسرده نمیتواند تصمیم بگیرد. چراکه افکار پوچی دارد. اصلا نمیتواند هدف و چشماندازی برای خود تعیین کند. پاسخ اینکه چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم در اینجا بهوضوح مشخص است. اگر درمانی برای افسردگی صورت نگیرد فرد در سیکلی معیوب از ضعف در تصمیمگیری و شک و دودلی باقی میماند.
۱۵ـ داشتن تفکر همگرا
تفکر همگرا یعنی برای حل هر مسئلهای فقط یک راهحل محدود و مشخص وجود دارد. درنتیجه هنگامیکه در مواجهه با چالشهای گوناگون همان راهحل همیشگی را امتحان کنید و شکست میخورید با خودتان میگویید چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم. باید بدانید که هر مسئلهای راهحلهای بیشماری دارد. در این دنیا همه چیز قابل حل است به غیر از مرگ که راهحلی ندارد. اگر نسبت به خودتان شناختی ندارید، در مورد فرآیند فکری به مانع برخورد میکنید و نمیتوانید تصمیم درستی بگیرید. به خاطر همین است که فکر میکنید ایجاد شدن مسئله، یک ضعف بزرگی برایتان محسوب میشود. به همین ترتیب همواره نگران هستید که چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم چون خودتان را نالایق و بیکفایت میبینید.
چگونه میتوانیم درست و بهموقع تصمیم بگیریم؟
۱ـ مسئله را برای خودتان درست و شفاف تعریف کنید.
بیان صحیح مسئله و روشن کردن آن پیدا کردن راهحل را آسانتر میکند. برای مثال شما برای انجام کارها مشکل دارید و مثل قبل قادر به انجام منظم امور نیستید. مسئله چست؟ عدم تمرکز. خواسته خودتان را بنویسید. اینکه قرار است چه مسئلهای را برطرف کنید و تصمیمتان چیست.
۲ـ از مشاوران متخصص کمک بگیرید.
بعضی از افراد یا خجالت میکشند و یا اینکه غرورشان اجازه نمیدهد که با افراد مجرب مشورت کنند. امیدورام شما جزء این دسته نباشید. از مشورت کردن نترسید و نگاهتان را تغییر دهید. قرار نیست دیگران جای شما تصمیم بگیرند. قطعا شما تصمیمگیرندهی نهایی هستید.
۳ـ به توانمندیهای خودتان اعتماد کنید.
اولین پله را خودتان باید بالا بروید. ترس و حس بیکفایتی مانع تصمیم درست میشوند. محدودیتهایتان را بنویسید و با نگرش مثبت پیش بروید. اگر ضعفی دارید با تلاش آن را بهبود ببخشید. مهارتهای جدید یاد بگیرید و فرصتها را از دست ندهید. هر چقدر استقلال فکری داشته باشید میتوانید شجاعانهتر تصمیم بگیرید.
۴ـ اطلاعات خوبی جمعآوری کنید.
موضوعی که قرار است در مورد آن تصمیمگیری کنید را مشخص کنید. حال باید اطلاعات مناسب و کافی در مورد آن بهدست آوردید. وسواس نداشته باشید و خیلی درگیر حواشی نباشید تا از اصل موضوع جا نمانید و بتوانید شرایط را بهخوبی بسنجید.
۵ـ مزایا و معایب را بررسی کنید.
به دور از قضاوت لیستی تهیه کنید و مزایا و معایب تصمیمتان را بسنجید. مواردی که نامناسب است و نفعی ندارند را حذف کنید و بهترین موارد را انتخاب نمایبد. برای مثال اگر خواهان راهاندازی کسبوکار کوچکی هستید مزایا و مضراتش را بسنجید. راهحلهای مناسب را پیدا کنید و در مورد اجرای آن تردید نداشته باشید. تفکر نقادانه داشته باشید و هر راهحلی را به آسانی و بدون تجزیهوتحلیل نپذیرید. ارزیابی اطلاعات کمک میکند برآورد کنید که چه مواردی مناسب است و چه مواردی مناسب نیست.
۶ـ تصمیمتان را نهایی و اجرا کنید.
تصمیم خود را نهایی کنید. با استفاده از اطلاعاتی که بهدست آوردهاید، تصمیمگیری مؤثری داشته باشید. خودتان را محدود به راهحلهای ساده و پیش پا افتاده نکنید. وقتی از پیامد آن اطمینان پیدا کردید تصمیمتان را اجرا کنید.
جمعبندی
با خواندن مطالب بالا بهتر است دیگر نگویید چرا نمیتوانم تصمیم بگیرم؟ برای تصمیمگیری درست باید در ابتدا مسئله را بفهمید. برای مثال باید بدانید مسئله چیست و از چه زمانی و در کجا به وجود آمده است. چه کسی در شکلگیری مسئلهی پیش آمده نقش دارد و اصلا چرا و چگونه ایجاد شده است؟ هرچقدر اطلاعاتتان بهروزتر باشد بهتر و سریعتر میتوانید تصمیم بگیرید.
البته حواستان باشد از هول حلیم در دیگ نیفتید. برای مثال اگر تحت این فشار فکری و اجتماعی هستید که دیگر سنتان بالا رفته، پس هرچه زودتر تصمیم بگیرید که ازدواج کنید. شک نکنید که ازدواج موفقی نخواهید داشت. بنابراین تحت تأثیر شارهای موقعیتی قرار نگیرید. چراکه ممکن است تصمیم خطایی بگیرید.
راه های تصمیم گیری درست را به کار بگیرید و از موفقیت هایتان لذت ببرید.