۹ گام تا ترک عادت سمی راضی نگه داشتن دیگران

یکی از مسائلی که اکثر ما با آن سروکار داریم وسواس همیشگی راضی نگه داشتن دیگران است. این حس نیاز به مقبولیت در همه ما انسان‌ها وجود دارد و همه‌ی ما دوست داریم که انسان محبوبی در جامعه باشیم. اما کسی که به‌طورناسالم بخواهد به این نیاز خود پاسخ بدهد انتظار دارد همه انسان‌ها از او راضی باشند. طبیعتا این اتفاق هیچ‌وقت نخواهد افتاد. به قول آن جمله که می‌گوید: شما حتی اگر خدا هم باشید بازهم کسانی هستند که شما را قبول ندارند.

یکی از دوستانم نسبت به راضی نگه داشتنِ دیگران، حساسیت زیادی دارد. از رفتارش که نیاز به تأیید و رضایت دیگران به‌شدت در آن احساس می‌شود، متوجه شدم. بسیاری از نیازهای خودش را نه‌تنها درنظر نمی‌گیرد، بلکه برای راضی نگه داشتن اطرافیان نیز از بسیاری خواسته‌ها و نیازهایش می‌گذرد.

او مادر دو فرزند دوقلوست و در شرکتی مشغول به کار است. برای جلب رضایت همسرش برخی از مسئولیت‌های او را نیز انجام می دهد. می‌دانم که مشابه دوستِ من در جامعه کم نیست. شاید شما هم درحال‌حاضر با این معضل در حال دست‌وپنجه نرم کردن هستید و دائم درحال خدمت‌رسانی و راضی نگه داشتن دیگرانید. ممکن است خودتان متوجه این موضوع نباشید. اما سال‌ها عمرتان را وقف برطرف کردن نیازهای دیگران کرده‌اید با این هدف که مبادا ناراحت شوند. حس ناخوشایند قربانی بودن که خشم پنهان به‌همراه دارد متأسفانه درنهایت باعث آسیب به خودتان و دیگران می‌شود. بالاخره روزی مضطرب شدن و حس افسردگیِ دائم برایتان مسئله‌ساز خواهد شد.

به‌عنوان یک همسر چقدر از خواسته‌ها و نیازهایتان گذشته‌اید؟ در محل کار چطور؟ هنوز مسئولیت‌های همکاران بر شانه‌ی شماست؟ اصلا تا به این لحظه توانسته‌اید همه را راضی و خشنود نگه دارید؟ دیگران می‌توانند همیشه شما را راضی نگه دارند؟

پس باید یاد بگیریم چطور با حس مقبول نشدن از طرف جامعه کنار بیاییم. در این مقاله با نه گام، یاد می‌گیریم چطور بپذیریم لازم نیست همه را از خودمان راضی نگه داریم؟!

چرا اصرار داریم همه را از خودمان راضی نگه داریم؟

اول از هرچیزی، بیایید بررسی کنیم ببینیم چه دلایلی باعث می‌شوند که آدم‌ها اینقدر برای راضی نگه داشتن دیگران اصرار داشته باشند:

رفتارهای خانواده در کودکی:

اگر پدر و مادرتان ناآگاهانه، در کودکی رفتارهای مثبت شما را مورد تأیید قرار نمی‌دادند و مدام بابت کوچک‌ترین اشتباه از سمت این عزیزان موأخذه می‌شدید طبیعی است که امروز تااین‌حد نگران تأیید دیگران باشید. رفتار سلطه‌‌طلبانه‌ی خواهر و برادر بزرگتر، فرزندان کوچک خانواده را ترسو و ضعیف بار می‌آورد. زورگویی‌های فرزندان بزرگ‌تر باعث می‌شود که فرزندِ کوچک سلطه‌پذیر شود‌ و متأسفانه مجبور می‌شود برای راضی نگه داشتنِ خواهر و برادر بزرگترش به آن‌ها باج بدهد.

ترس از طرد شدن:

ازطرفی ترس از تنهایی و نگرانی درمورد اینکه دیگران شما را ترک کنند، اضطراب بیمارگونه‌ای که شخصیت شما را به اطرافیان وابسته نشان می‌دهد. همه‌ی این موارد رفتارهای ناسالمی را شکل می‌دهند که گاه متوجه هستید و گاها توجهی به آن‌ها ندارید. برای مثال باج دادن‌های مداوم برای راضی نگه داشتن دیگران، این‌قدر شخصیت شما را متزلزل و آسیب‌پذیر می‌کند که با از دست دادن، ترک و یا قهر دیگران، خودتان را می‌بازید. این رفتارها مثل یک سیکل معیوب شما را در خود غرق می‌کنند و برای بیرون آمدن از این چرخه نیاز به انرژی زیادی دارید. این سیکل معیوب در علم روان‌شناسی طرحواره طردشدگی نام دارد. اگرچه تشخیص اینکه این احساس شما به معنی داشتن این طرحواره هست یا نه به عهده روانشناس است.

احساس گناه و شرم:

احساس گناه و نشخوارهای فکری با این تفسیر که: من چه اشتباهی مرتکب شدم که مستحق طرد شدن از سوی آدم‌های اطرافم هستم؟! تمام این تجارب گذشته باعث می‌شوند در بزرگ‌سالی دچار چنین رفتارهای ناسالمی شوید. خلاصه رفتارِ همه، چه پدرومادر، چه معلمان و مربیانِ کودک بسیار در شکل‌گیری این عادت مخرب که به هرقیمتی «دیگران را باید راضی نگه داشت » تأثیرگذار هستند. این احساس باعث می‌شود شما فکر کنید بقیه حق دارند هر رفتاری با شما داشته باشند و همیشه مشکل را از خودتان ببینید و خودتان را مقصر بدانید.

مطلب مرتبط: ۱۰ ویژگی آدم‌های سمی؛ چگونه نقش آن‌ها را در زندگیتان خنثی کنید؟

اعتمادبه‌نفس پایین:

وقتی کسی خودش را قبول نداشته باشد و به اندازه کافی به خودش و تصمیمات و اعتقاداتش مطمئن نباشد، طبیعی است که دنبال تأیید بیرونی می‌گردد. درواقع آن شخص می‌خواهد با تأیید بیرونی و مورد احترام قرارگرفتن از سمت دیگران، اعتمادبه‌نفس نداشته‌اش را جبران کند. درحالی‌که این کار در بلندمدت اتفاقا بیشتر اعتمادبه‌نفسش را تخریب می‌کند. ازطرفی یک فرد سالم، بیش‌ازحد دنبال تأیید بیرونی نیست چون تأیید درونی را به اندازه کافی دارد.

ترس از انتقاد:

درواقع این هم از مواردی است که تا حدودی به اعتمادبه‌نفس وابسته است. هرچند در کل انسان‌ها از اینکه کسی آن‌ها را نقد کند و به آن‌ها این حس را بدهد که به اندازه کافی خوب نیستند، متنفرند، اما افرادی با اعتمادبه‌نفس پایین بیشتر تحت تأثیر ترس ناشی از انتقاد شدن قرار می‌گیرند.

مغز باستانی:

بله! مغز باستانی!

شاید اسم این مورد کمی برایتان عجیب باشد اما نگران نباشید! در ادامه متوجه خواهید شد که چرا این مورد را به لیست اضافه کردیم.

محققان دریافته‌اند که خیلی از رفتارهای انسان‌های نخستین همچنان در ما وجود دارند. رفتارهایی که در این دنیای امروزه هیچ معنی‌ و مفهومی ندارند. مثلا در گذشته، اگر کسی نمی‌توانست قبیله‌اش را از خودش راضی نگه دارد و طبق خواسته آنان عمل کند، از قبیله‌اش طرد میشد. طرد شدن در آن دوران هم به معنی ریسک بیشتر برای مردن بود. چون به دلیل موقعیت‌های سخت زندگی در آن زمان، افراد به تنهایی نمی‌توانستند زنده بمانند. امروزه هرچند این مشکل برای افراد وجود ندارند و طرد شدن از یک عده آدم به معنی ریسک بیشتر برای مردن نیست، اما به دلیل مغز باستانی، ما بیشتر احساس خطر می‌کنیم.

۹ راهکار ساده برای ترک عادت مخرب راضی نگه داشتن دیگران

۱ـ از ریشه این حس آگاه شوید.

خیلی اوقات دلیل اینکه انتظار داریم همه آدم‌ها ما را قبول داشته باشند این است که در بچگی، خانواده ما را با شرط و شروط دوست داشته‌اند. مثلا فرزندی که از پدر و مادرش می‌شنود باید نمره‌ات خوب شود تا دوستت داشته باشم، یاد می‌گیرد خودش را فقط در صورتی دوست بدارد که کاری انجام داده باشد یا دستاورد و موفقیتی به‌دست آورد. او هرگز نمی‌تواند خودش را بی‌قیدوشرط بپذیرد و دوست داشته باشد. طبیعتا در چنین شرایطی نمی‌توانیم دوباره به دوران کودکیمان برویم و به پدر و مادرمان بگوییم که این‌بار ما را طور دیگری تربیت کنند. ولی آگاهی از اینکه چرا این حس در وجود ما هست باعث می‌شود که برای از بین بردن این طرز تفکر قدمی برداریم و در حل کردن مشکل راضی نگه داشتن دیگران موفق‌تر عمل کنیم چون این‌گونه مشکل را از ریشه حل کرده‌ایم.

۲ـ ارزش‌های خودتان را مشخص و از آن‌ها دفاع کنید.

اگر تمام مدت سعی داشته باشید دیگران را راضی نگه دارید، ناخودآگاه ناگزیر می‌شوید تا ارزش و باورهای شخصی خود را رها کرده و از ارزش‌های دیگران پیروی کنید. این اقدام آثار مخربی را در پی خواهد داشت. از یک‌سو، شما با رها کردن ارزش‌های خود به‌نوعی هویت خود را رها کرده‌اید که این اتفاق در طولانی‌مدت می‌تواند باعث حس فقدان و پوچی در شما شود. از سوی دیگر، ارزش‌های افراد مختلف با یکدیگر متفاوت است و شما برای راضی کردن هر شخص بایستی رنگ عوض کنید و شخص متفاوتی شوید. در این زمان شما مثل یک موم می‌شوید که شکل آدم‌های اطرافش را می‌گیرد و از خودش هیچ شکل و شمایلی ندارد. این کار شما باعث می‌شود در مرور زمان مردم شما را به‌عنوان فردی ریاکار بشناسند و به حسن نیت شما نگاه سویی داشته باشند.

 برای جلوگیری از این اتفاق، بهتر است ارزش‌ها و علایق شخصی‌تان را برای خودتان شفاف‌سازی کنید و برای آن‌ها حدومرز قائل شوید. می‌توانید حتی لیستی از آن‌ها تهیه کنید. این کار منجربه این می‌شود که شما به اندازه کافی برای خودتان وقت بگذارید تا خودتان را بهتر بشناسید. تجربه فعالیت‌های گوناگون و انجام تست‌های معتبر شخصیت شناسی و رفتارشناسی نیز می‌توانند به شما در این زمینه کمک شایانی کنند.

به‌یاد داشته باشید هر زمان که می‌خواهید ازنظر یا جریانی پیروی کنید این سؤال را از خود بپرسید که آیا من به میل و اراده خودم این کار را انجام می‌دهم یا میل من به راضی نگه داشتن شخص یا اشخاص خاصی موجب انجام این امر شده است.

۳ـ به‌اندازه کافی خودتان را دوست داشته باشید.

  یکی از دلایلی که موجب می‌شود بعضی افراد به‌صورت افراطی به‌دنبال جلب رضایت دیگران باشند، ارضای نیاز دوست داشته شدن است. آن‌ها گمان می‌برند که می‌توانند با راضی نگه داشتن افراد محبت و خشنودی همیشگی آن‌ها را به‌دست آورند. اما قربانی کردن خود برای دیگران لزوما باعث نمی‌شود آن‌ها شما را دوست بدارند. اگر هدفتان از راضی نگه داشتن دیگران ابراز علاقه به آن‌ها و دریافت متقابل آن است، این موضوعات را درنظر داشته باشید:

در گام نخست خودتان را دوست داشته باشید. اگر علاقه به خود وجود نداشته باشد، هیچ ابراز محبتی از سوی دیگران حفره آن را پر نمی‌کند. وقت و انرژیتان را صرف همه افراد نکنید. روی خانواده‌تان و کسانی‌که دوست دارید تمرکز کنید. جلب نظر افراد خودخواه یا قدرنشناس فقط انرژیتان را هدر می‌دهد. علاقه‌تان را با همدلی، صبوری کردن و قدرشناسی نشان دهید و از کمک‌های افراطی و بی‌جا پرهیز کنید. به‌یاد داشته باشید افراد بااعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس بالا از افرادی که همیشه نقش زیردست و قربانی را ایفا می‌کنند دوست داشتنی‌تر هستند.

مطلب مرتبط: چطور خودم را دوست داشته باشم؟ ۷ گام مؤثر برای افزایش عزت‌نفس

۴ـ کمال‌گرایی را کنار بگذارید.

ممکن است علت تلاش شما برای راضی نگه داشتن دیگران این باشد که می‌خواهید شرایط را در بهترین وضعیت نگه دارید. ازنظر شما محیطی که در آن تعارض وجود نداشته باشد و همه رضایتمند و خشنود باشند یک محیط ایده آل است. اما همان‌طورکه می‌دانید محیط ایده آل تحقق نیافتنی است. شما نمی‌توانید همه‌چیز برای همه‌کس باشید. حتی اگر تمام تلاشتان را به‌کار گیرید بازهم نقص‌هایی وجود خواهند داشت؛ مخصوصا که خیلی وقت‌ها کمال‌گرایی منفی در ظاهر یک رفتار مثبت و خوب تلقی می‌شود و این باعث می‌شود نه تنها برای کم‌رنگ کردن این ویژگیتان تلاش نکنید بلکه حتی هر روز برای تقویت کردن این ویژگی انرژی بگذارید غافل از اینکه بدانید این رفتار به ظاهر خوب چقدر مخرب است و برای مخرب بودن این ویژگی همین بس که ازآنجایی که شما به‌دنبال یک محیط ایده آل هستید، تنها نقص‌ها توجه شما را جلب خواهند کرد و تمام تلاش‌ها و نقاط مثبت کارتان از نگاهتان دور خواهد ماند. از سمت دیگر خواسته‌های دیگران ممکن است در تناقض باهم باشند.

این جمله کلیدی را همیشه به‌خاطر بسپارید که شما مسئول همه‌چیز نیستید و نباید باعث شوید دیگران نیز این طرز فکر را نسبت به شما داشته باشند.

ورود به تست کمال‌گرایی هیل Hill

۵ـ محدوده وظایف خود را مشخص کنید.

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات افرادی که به‌دنبال جلب رضایت دیگرانند، فراتر رفتن از حد وظایفشان است. در بعضی محیط‌ها مانند محیط‌های تحصیلی و کاری شرح وظایف مشخص‌تری وجود دارد. سعی کنید خط مشی مشخصی را دنبال کنید و اولویت را بر انجام شرح وظایف خودتان بگذارید. کمک کردن به دیگران کاری شایسته و قابل قبول است، اما قبل از انجام آن به این موضوعات بیندیشید که آیا شما حقیقتا مایل به انجام این کار هستید و آیا اطمینان دارید که از شما سوء استفاده نمی‌شود؟

در محیط‌های خانوادگی و دوستانه معمولا شرح وظایف مشخصی وجود ندارد. در این زمان سعی کنید نقش خود را در محیط پیدا نمایید. از خود بپرسید آیا من میهمان هستم یا میزبان؟ آیا مسئولیتی که پذیرفته‌ام با نقشی که در این جمع دارم هماهنگی دارد؟ آیا من در تلاشم تا مسئولیت‌های دیگران را نیز به‌عهده بگیرم؟

در محیط خانه حتما وظایف را بسته به نقش اعضای خانواده تقسیم‌بندی کنید و از اعضا بسته به میزان مسئولیت‌پذیری‌شان قدردانی کنید. به‌یاد داشته باشید محیط خانواده اصلی‌ترین بستر شکل‌گیری شخصیت است، سپردن مسئولیت بیش‌ازحد به یکی از اعضا می‌تواند موجب شود که این باور در فرد شکل بگیرد که او همواره موظف و مجبور به انجام وظایف دیگران است و قدردانی ناکافی از فرد موجب می‌شود فرد در آینده بیشتر به‌دنبال جلب رضایت دیگران باشد. پس سعی کنید وظایفتان را مشخص کنید و درباره این موضوع شفاف خواسته‌تان را بیان کنید.

۶ـ نه گفتن را تمرین کنید.

یکی از اصولی که می‌تواند شما را از عادت سمی راضی نگه داشتن دیگران نجات دهد تمرین نه گفتن است. به‌خصوص زمانی‌که دیگران را عادت داده‌اید که از شما درخواست‌های زیادی داشته باشند. سعی کنید واضح منظور خود را بیان کنید و از نه گفتن مستقیم نترسید. از بهانه‌تراشی پرهیز کنید، زیرا این‌گونه نمی‌توانید پیام «دیگر به کسی اجازه نخواهم داد از من سوءاستفاده کند» را به‌صورت واضح منتقل کنید. نگران نباشید نه گفتن، آن‌هم در زمان مناسب نه‌تنها بی‌احترامی نیست بلکه احترام به زمان خودتان است.

نگران قضاوت دیگران نباشید. یعنی ذهنتان را درگیر این موضوع نکنید که ممکن است اطرافیان شما را فردی ناسازگار یا مغرور ببینند. با نه گفتن‌های منطقی کسی برچسب ناسازگاری به شما نمی‌زند. از دیگران به‌خاطر اینکه نمی‌توانید درخواست‌های نابه‌جایشان را انجام دهید عذرخواهی نکنید. این‌گونه این طرز تفکر را در خود و دیگران ایجاد خواهید کرد که کار نادرستی انجام داده‌اید. به‌یاد داشته باشید توقع بیش‌ازحد داشتن از دیگران کار اشتباهی است نه رد کردن آن.

ازطرفی مهارت نه گفتن باعث می‌شود که شما افراد سوءاستفاده‌گر را بشناسید و از آن‌ها فاصله بگیرید و اطرافتان را از انسان‌های قدرشناس پر کنید. قطعا این کار در مرحله اول برایتان دشوار خواهد بود؛ سعی کنید با گام‌های کوچک شروع کنید و بعد با گذر زمان خواهید دید که پیشرفت می‌کنید و دیگر برایتان نه گفتن مثل شکستن شاخ غول نخواهد بود!

مطلب مرتبط: چگونه همیشه با همه‌چیز موافق نباشیم؟

۷ـ کم‌کم از محدوده امنتان خارج شوید.

حال زمان آن رسیده است که از محدوده امنتان خارج شوید. اگر مدت‌زمان طولانی را صرف کسب رضایت دیگران کرده باشید، فاصله گرفتن از این عادت به شما حس ناامنی خواهد داد. شما حس می‌کنید که مردم شخصیت جدیدتان را دوست نخواهند داشت و شما را قضاوت خواهند کرد. در این زمان این نکات را به‌یاد داشته باشید:

شما قرار نیست مهربانی کردن به دیگران را کنار بگذارید. مطمئن باشید افراد سالم به شخصیت جدید شما بیشتر جذب خواهند شد و شما را بیشتر از قبل دوست خواهند داشت. زمانی‌که عادت به راضی کردن مردم را کنار بگذارید، وقت بیشتری برای بازیابی هویت خود و دوست داشتن خودتان خواهید داشت و این اعتمادبه‌نفس شما را افزایش می‌دهد.

این جمله را شنیده‌اید که: «در دروازه را می‌توان بست ولی در دهان مردم را نه.» مردم به‌هرحال شما را قضاوت خواهند کرد و پشت سرتان حرف خواهند زد. حال ترجیح می‌دهید وقتی درباره‌ی شما حرف می‌زنند شما را بی‌اعتمادبه‌نفس بخوانند یا با اعتمادبه‌نفس؟

مطلب مرتبط: ۸ گام مؤثر برای خروج از منطقه امن ذهنی

۸ـ  از افراد با نگرش منفی دوری کنید.

سعی کنید زمانتان را برای افرادی که انرژیتان را هدر می‌دهند و دائما از شما طلبکار هستند محدود کنید. هم‌زبانی و دلسوزی بیش‌ازحد برای این نوع افراد اشتباه است. چون حس ترس و گناه را به شما منتقل می‌کنند. این افراد مدام شما و اطرافیان را بی‌رحمانه نقد می‌کنند. توجه دلسوزانه‌ی شما برای متقاعد کردن و یا کمک کردن به این افراد بهره‌وریتان را در خانواده و در محل کار پایین می‌آورد. توجه داشته باشید این افراد از انرژی مثبت شما تغذیه می‌کنند و در ازای این انرژی خواری، تمام انرژی منفیشان به شما منتقل خواهد شد.

یادتان باشد شما به این افراد بدهکار نیستید که هرموقع دلشان بخواهد افکارشان را به وجود شما تزریق کنند. بنابراین صرفا برای راضی نگه داشتن دیگران، پای درددل‌های منفیشان ننشینید و آن‌قدر قوی باشید که این افراد نتوانند طلبکارانه شما را وارد چرخه‌ی معیوبی کنند که از طرد کردنشان احساس گناه کنید. پس یک‌بار انرژی بگذارید و این آدم‌ها را از زندگیتان بیرون کنید یا ارتباطتان را با آن‌ها کم‌رنگ کنید تا بار انرژی منفی این آدم‌ها از روی دوش شما برداشته شود.

۹ـ شجاعت داشته باشید و جسورانه با نظرات دیگران مخالفت کنید.

به نظر شما این درست است که همیشه نظر دیگران نسبت به نظرات خودتان ارجحیت داشته باشند؟ اگر فکر می‌کنید که مورد توجه دیگران بودن یعنی اینکه همواره با نظراتشان موافق باشید، سخت در اشتباهید. پذیرش نظرات دیگران برخلاف میل باطنی کار صحیحی نیست. سعی کنید صادقانه و بدون ترس و البته باقاطعیتی همراه با احترام نظر خود را بیان کنید. برای تأیید و جلب‌نظر دیگران منفعلانه رفتار نکنید.

تردید را کنار بگذارید و موقع نظر دادن سرتان را پایین نیندازید. چراکه نیاز است به‌اندازه کافی ارتباط چشمی هم داشته باشید. همین‌که برای راضی نگه داشتن دیگران خودتان را سلطه‌پذیر نشان ندهید نیمی از راه را طی کرده‌اید‌. البته احتمالا در ابتدا فکر می‌کنید که این رفتار باعث می‌شود بقیه شما را طرد کنند و از دستتان عصبانی شوند اما جالب اینجاست که وقتی بقیه مصمم بودن شما را ببینند، هرچند در ابتدا از این رفتارتان استقبال نمی‌کنند اما در بلندمدت باعث می‌شود به اعتمادبه‌نفس شما پی ببرند. البته قرار نیست این مخالفت کردن حالت لج کردن داشته باشد. مرز بین لج‌ کردن و مخالفت کردن‌های بجا مرز باریکی است و کم‌کم قادر خواهید بود این مرز را تشخیص دهید.

و در آخر

راضی نگه داشتن دیگران شما را وارد سیکل معیوبی می‌کند که از زندگی و خلاصه از زمین‌وزمان ناراضی باشید. همین‌طور احساس گناه که باعث می‌شود شما اکثر مواقع از خودتان راضی نباشید و درنهایت افسرده شوید. اگر عادت کرده‌اید به اینکه دیگران را خشنود نگه دارید از خود واقعیتان فاصله می‌گیرید. درنهایت درونتان پر از خشم پنهان می‌شود و در تصمیم‌گیری‌ها مردد خواهید شد. پس دست از این سؤال که چرا همه از من دوری می‌کنند؟ بردارید.

اگر شما تصمیم گرفتید این هفت گام را در زندگی خود پیاده کنید و وسط راه از تغییر سبک زندگی خودتان معذب شدید یا از حذف شدن یک‌سری افراد حس بدی گرفتید، یادتان بیفتد که آخر این مسیر و مهم نبودن نظر مردم در ذهنتان چه حس رهایی عجیبی به‌دنبال خواهد داشت.

۲ دیدگاه
دسته بندی : توسعه فردی و یادگیری

مطالب مرتبط

۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.