آیا تابهحال به این موضوع اندیشیدهاید که اکثر ارتباطات شما در محیط کار از طریق نوشتن است؟ مثل نوشتن درخواست مرخصی بر روی کاغذ یا هماهنگ کردن برخی کارها از طریق ایمیل به همکارانتان. گزارش کامل تست دیسک یک ابزار شگفت انگیز برای بهبود ارتباط نوشتاری است که در محیط کار از طرق مختلف صورت میگیرد.
هر مدل رفتاری در این آزمون هم در ارسال و هم در دریافت پیامها، گرایشها و الویتهای خاص خود را دارند که این امر میتواند منجر به بروز سوء تفاهم یا مشکل شود. اما اگر شما از این گرایشها و الویتها مطلع باشید میتوانید ارتباط نوشتاری خود را تقویت کنید و از بروز این مشکلات جلوگیری نمایید.
پیشنهاد میکنیم قبل از خواندن ادامه مقاله ابتدا مدل رفتاری خود را توسط آزمون رفتارشناسی دیسک مورد ارزیابی قرار دهید. بنابراین ابتدا تست دیسک را انجام دهید و سپس از تمامی اطلاعات زیر استفاده کنید. علاوهبر این شما به کمک نتیجه این آزمون میتوانید دانش فوقالعادهای در تمامی جوانب زندگی شخصی و حرفهای خود به دست آورید.
الگوهای مختلف رفتاری چطور ارتباط نوشتاری خود را در محیط کار نشان میدهند؟
مدل رفتاری تسلط گرا (D) چگونه ارتباط نوشتاری برقرار میکند؟
مدل رفتاری تسلطگرا یا همان D در تست دیسک وظیفهگرا و فعال است. فردی که دارای مدل رفتاری D است در هنگام ارسال پیام دوست دارد، پیام خود را سرراست و بیهیچ مقدمه چینی ارسال کند. بههمین دلیل گاها این نوع ارسال پیام باعث برداشت بد توسط مخاطب میشود. زیرا اینطور به نظر میرسد که از روی خشم یا میل به ریاست فرستاده شده است. برای رفع این مشکل سخت تلاش کنید. میتوانید جمله مقدماتی خود را به شکل “سلام. امیدوارم روز خوبی داشته باشید. یک سوال کوتاه دارم…” بنویسید.
اما مدل رفتاری تسلطگرا هنگام دریافت پیام، نسبت به ایمیلهای دقیق، منظم و پیامهایی که مثلا از سوالهای کوتاه تشکیل شدهاند بهخوبی پاسخ میدهد و معمولا از پیامهایی که طولانی هستند بیزار است. بنابراین برای برقراری ارتباط با تیپ D باید سریع اصل موضوع را بیان کنید و حرفهایتان را بیحاشیه برای او ارسال کنید.
مدل رفتاری تاثیرگذار (I) چگونه ارتباط نوشتاری برقرار میکند؟
افرادی که دارای مدل رفتاری I هستند، مردم گرا و فعالاند. افراد با این مدل رفتاری هنگام ارسال پیام، ممکن است ایمیل طولانی ارسال نمایند. این افراد در ایمیلهای غیررسمی که در محیط کاری خود برای همکارانشان میفرستند از شکلکها و جملات خندهدار استفاده میکنند. پیام این افراد را باید تا آخر بخوانید تا متوجه اصل موضوع شوید. توصیه ما به این افراد در محیط کاریشان این است که در نامههای اداری و رسمی، سریعتر اصل موضوعشان را بیان کنند.
اما هنگام دریافت پیام نوشتاری، پیامی که یک فرد با مدل رفتاری I به آن نیاز دارد باید مرتب یا با جوابها و دستورالعملهای شفاف باشد. اگر ایمیل دریافتی غیر از این باشد از سطح حوصله و صبر او خارج است بههمین دلیل ایمیل را بهدرستی نمیخواند.
مدل رفتاری باثبات (S) چگونه ارتباط نوشتاری برقرار میکند؟
مدل رفتاری S مردمگرا و منفعل است. افرادی که دارای مدل رفتاری باثبات هستند دوست دارند پیامی که برای مخاطبشان ارسال میکنند به او حس خوبی بدهد. بههمین دلیل هنگام ارسال پیام به صورت خودمانی مینویسند و از شکلکها در پیام خود استفاده میکنند تا به مخاطبشان حس خوبی را در ابتدا القا کنند. گرچه، بسته به مخاطب ساختار پیام را به یک حالت دقیق و مستقیمتر ممکن است تغییر دهند.
مدل رفتاری S هنگام دریافت پیام، پیامهای ایمیل را بهطور کامل میخواند. پیامهای با لحن مستقیم و غیرمنتظره دریافتی از سوی تیپ D باعث آزار آنها می شود.
مدل رفتاری وظیفه شناس (C) چگونه ارتباط نوشتاری برقرار میکند؟
مدل رفتاری C یا وظیفه شناس وظیفه گرا و منفعل است. چنین فردی در ارسال پیامهایش به دقت کامل و جزئیات پیامهای خود و حس ایجاد اطمینان در طرف مقابل، اهمیت میدهد. یعنی فرد با مدل رفتاری C در تست دیسک ایمیلهای خود را دو بار میخواند تا از نبود غلط املائی، نگارشی و دیگر موارد مطمئن شود و پیامهای خیلی دقیق و با طول مناسب ارسال میکند.
هنگام دریافت پیام نوشتاری، افراد دارای الگوی C به دنبال پاسخهای کامل و باجزئیات هستند تا از دقیق بودن پیام مطمئن شوند و ممکن است جواب پیامها را با پیامهای طولانی، ایدهها یا سوالات خود بدهند تا این قضیه ثابت شود و بنابراین احتمال بروز اختلاف بین آنها و افراد تیپ D که پیامهای کوتاه و سرراست ارسال میکنند، زیاد است.
با توجه به اطلاعاتی که در بالا ذکر شد، هر فرد میتواند یاد بگیرد که چطور در محیط کاری خود به شکل موثرتری از طریق ایمیل با مدلهای رفتاری مختلف ارتباط برقرار کند. یعنی نهتنها آگاهی بیشتری نسبت به شیوه پاسخدهی و تمایلات آنها به دست آورد. بلکه از آن در برقراری ارتباط با افراد و همکاران مختلف استفاده کند.
اگر تمامی افراد محیط کار شما در تست دیسک شرکت کرده باشند، نتیجه آن برای ایجاد یک تیم عالی بسیار مفید است. هر فرد آگاهی جدیدی نسبت به خود و افرادی که با آنها روزانه کار میکند به دست میآورد و همه میتوانند باتوجه به تغییراتی که در رفتار خود ایجاد میکنند به شکل بهتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.