همهی ما با اهمیت بسیار زیاد تغییر و تحول در سازمانها آشنایی داریم، به خصوص در چند ماه اخیر و با شرایط پیش آمده شاهد آن بودیم که تغییر و تحول چقدر در سرپا نگه داشتن و جلوگیری از ورشکسته شدن سازمانها پر اهمیت بوده است. پس غفلت از ایجاد این تغییر در زمان مناسب در روند و یا استراتژی یک سازمان میتواند آسیبها و زیانهای گسترده و غیرقابل جبرانی را به دنبال داشته باشد. اما آیا فکر کردید که سازمانهایی که توسط رهبران تغییرپذیر مدیریت میشوند، در این تغییرات پایدارترند؟
ریچارد برانسون، بنیانگذار و مدیرعامل گروه ویرجین، میگوید: «آنقدر خوب به مردم آموزش بده که بتوانند بروند و مستقل باشند؛ ولی آن چنان خوب با آنها رفتار کن که دلشان راضی به رفتن نباشد.» این سخن در هنگام ایجاد یک تغییر در روند شرکت بسیار مهم و کارآمد است. در این زمان است که کارمندان یکی پس از دیگری از تغییرات احساس خطر کرده و یا در برابر آن ممانعت میکنند، یا به دنبال شغل دیگری برای خود میگردند و این تعهد و رضایت درونی از شغل و سازمان است که آنها را در هنگام ایجاد تغییر به جای ممانعت، با شما همراه میکند. اما آیا رهبران تغییرپذیر میتوانند تغییرات را به نحوی انجام دهند که کارمندان حس رضایتبخشی داشته باشند و احساس نگرانی نکنند؟
رهبران تغییرپذیر چه ویژگیهایی دارند؟
در این میان، رهبرانی مسیر موفقیت را سریعتر و راحتتر طی میکنند که هم فرآیند تغییر سازمانی را تشویق و هدایت میکنند و هم آن را تسهیل و تسریع مینمایند. چنین رهبرانی دارای ویژگیهایی هستند که در این مقاله به پنج مورد از مهم ترین آنها اشاره میکنیم:
۱ـ به کارگیری مهارتهای ارتباطی پیشرفته:
بهطور کلی سه تکنیک وجود دارد که به مدیران کمک میکند که به این اطمینان دست یابند که همهی کارکنان سازمان در فرآیند مدیریت تغییر، مشارکت کافی و کامل را دارند و همهی آنها در جهت تحقق منافع و خواستههای مدیران و سهامداران گام برمیدارند؛ که این سه تکنیک عبارتند از :
اطمینان حاصل کردن از درک متقابل: هنگامی که درک متقابل بین مدیریت و کارمندان به طور کامل رخ میدهد، آنها به راحتی حرف یکدیگر را میفهمند و میدانند که چه تغییراتی به چه دلایلی باید در سازمان روی دهد.
سپاسگزاری در قبال دیگران: سپاسگزاری و خرسندی خود را ابراز کنید، چرا که این گونه است که میتوانید نشان دهید که به عنوان یک مدیر برای سخن و نظر زیردستان خود درباره تغییرات ارزش و احترام قائل هستید.
پیوند زدن: یکی از مهمترین اقداماتی که مدیران در زمان تغییر باید به آن توجه کنند این است که بین نقاط اشتراک خود و کارمندانشان پل بزنند. این را بدانید که همین پلهاست که شبکهای از ارتباطات مستمر درون سازمانی به وجود میآورد و برآیند اصلی آن، شکلگیری نگرش مشترک سازمانی خواهد بود.
۲ـ ایجاد محیطی که در آن همهی افراد تمایل به مشارکت و همکاری در همه زمینهها از خود نشان دهند:
در بسیاری از شرکتها مدیران اجرایی از عدم مشارکت کارکنان در فرآیندهای مختلف تصمیمسازی و فعالیتها شکایت دارند. آنها میخواهند بدانند که چگونه میتوانند کارکنان را نیز در تصمیمات و دستاوردهای ناشی از کار دخیل کرده و آنها را نسبت به تغییرات شغلی متعهد و ملزم سازند.
یک رهبر موفق و تغییر پذیر محیطی به وجود میآورد که در آن همهی افراد به دلیل تعهدی که نسبت به کار و شرکت دارند در زمینههای مختلف تمایل به مشارکت و همکاری داشته باشند، خود را عقب نکشند و همه چیز را به رهبران واگذار نکنند. برای حل این مشکل به دو صورت میتوان عمل کرد:
مهار کردن انرژی احساسی و عاطفی گروه:
مدیران باید روشی را برای مدیریت خود برگزینند که سرشار از روح تحول و دگرگونی بوده و منطبق با روحیات و عواطف کارکنان باشد. همچنین بسیار مهم است که مدیران به هوش هیجانی و عاطفی کارکنانشان نیز توجه کافی داشته و در راستای مهار انرژی عاطفی افراد و هدایت آن به مسیر درست گام بردارند.
ایجاد احساس مثبت و حالتی آگاهانه نسبت به پتانسیل تغییر:
یکی از موارد مهم در روند تغییر این است که افراد یک شرکت یا سازمان با درکی کامل و احساسی مثبت نسبت به تغییر برخورد کنند و این موضوع را به طور کامل و روشن بدانند که چه تغییراتی و به چه دلایلی قرار است در سازمان رخ دهد.
اگر چنین آگاهی و احساسی در سازمان به وجود بیاید بیشک افراد با جانودل در فرآیند تغییر مشارکت میکنند. رهبران تغییر پذیر، بیش از آنکه در انجام کارها به افراد خود امرونهی کنند، از آنها میپرسند که چگونه میتوانند به پیشبرد اهداف سازمانی کمک کنند.
۳ـ رهبران تغییرپذیر افراد را به گفتن، ناگفتنیها تشویق میکنند:
بسیاری از رهبران و مدیران از برخی جزئیات اطلاعی ندارند و یا مایل نیستند درباره برخی چیزها اطلاعات کسب کنند. اما رهبری که توانایی پذیرش و ایجاد تغییرات را دارد، همیشه در حال تشویق افرادش به گفتن مسائل مهمی است که گاه «ناگفتنی» طبقهبندی میشوند.
در هر سازمان یا شرکتی، یکسری مسائل مهم و حساس وجود دارد که از نظر خیلیها «بیش از حد حساس»، «سیاسی» و «غیرقابل بیان بهصورت عمومی و شفاف» تلقی میشوند و بسیاری از افراد از بیان کردن آنها هراس دارند و ترجیحشان بر مطرح نکردن این موارد است. اما شاید بیان همین ناگفته ها در حل شدن بسیاری از مشکلات سازمان نقش مهمی ایفا کند. رهبران تغییرپذیر با استفاده از یکسری ابزارهای ارتباطی و زبانی این جرات و تمایل را بین افراد زیردستشان پدید میآورند که با آنها راحت باشند و ناگفتنیها را بیان کنند.
۴ـ قدم برداشتن آگاهانه و هدفمند به سوی تغییر فرهنگ سازمانی:
برای ایجاد هر تغییری در یک سازمان، در مرحلهی اول به دو مورد استراتژی و بستر مناسب برای ایجاد تغییر نیاز است. رهبران تغییرپذیر کسانی هستند که علاوه بر توجه به تمام این عوامل، تمامی ارکان سازمانهای تحت رهبریشان را نیز در فرآیند تغییر دخالت میدهند و آنها را به ورود به عرصهی تغییر با دیدی باز و انگیزهای قوی ترغیب میکنند. در چنین شرایطی همهی افراد سازمان بهطور شفاف و کامل از وضعیت کنونی شرکت یا سازمان آگاهی داشته و میدانند که این راه قرار است در آینده به کجا برسد.
رهبران تغییرپذیر یک چارچوب فرهنگی برای سازمان ترسیم کرده و میکوشند که «فرهنگ سازمانی مطلوب» را به تصویر بکشند و این فرهنگ سازمانی مطلوب چهره آینده سازمان را پس از اجرای تغییرات موردنظر نشان میدهد. این رهبران تسلی مشارکت دادن همه ی افراد به صورت فعال و دائمی در کلیه مراحل تغییر فرهنگ سازمانی، در مسیری مطلوب و مشخص، تغییرات لازم در فرهنگ سازمانی را هدایت میکنند.
۵ـ گفتار و رفتاری با رویکرد خودآگاهانه و با شناختی دقیق از خود و افرادشان:
رهبران تغییرپذیر، این ویژگی مهم را دارند که علاوه بر اینکه خودشان میدانند که چه میکنند و چه میخواهند، این ویژگی را به زیردستان خود نیز تسری میدهند. به همین دلیل در سازمانهایی با رهبری چنین رهبرانی میتوان کارکنانی را یافت که با اصالت، یکپارچگی و تعهد در جهت ایجاد تغییرات گام برمی دارند و قطعا هدایت چنین سازمانهایی در این مسیر درست و به این صورت در دست رهبری قدرتمند و البته محبوب است.
کسی که میتواند کشتی سازمان را با درایت، همدلی و درک متقابل افرادش و استفاده از استعداد های آنها از تمام توفانهای سهمگین به سلامت عبور داده و به مقصد برساند.
سخن آخر
به طور کلی شما به عنوان یک مدیر که توانایی پذیرش و ایجاد یک تغییر مهم را در یک سازمان دارد باید بتوانید نسبت به موقعیتهایی که نیازمند تغییر هستند هشیار باشید، درباره نیازهای مشتریان فکر کنید و چارچوب فکری خود را به چالش بکشید. یک مدیر تغییرپذیر شرایط موجود را بررسی کرده و راههای جایگزین برای آن را توسعه میدهد. به موضوعات و مسائل و ایدههایی که دیگران با او در میان میگذارند گوش داده و در صورت نیاز از آنها استفاده میکند.
شما نیز سعی کنید برای تبدیل شدن به یک مدیر توانا نسبت به ایجاد تغییر جایی را که قرار دارید، بپذیرید و برای آینده برنامهریزی کنید. هنگام برنامهریزی از نقاط قوّتتان کمک بگیرید و برای کارهایی که نمیتوانید انجام دهید توجیه نیاورید.