طبقهبندی اصلی سبک مدیریتی در سازمانها
پیش از اینکه به انواع و اقسام سبکهای مدیریت بپردازیم بهتر است با ۵ گروه اصلی این سبکها آشنا شوید. هر سبک مدیریتی که شما بخواهید در مسیر پیشبرد اهدافتان از آن بهرهمند شوید زیرمجموعهی این پنج گروه خواهد بود. پس با دقت بخوانید و ببینید که کدام سبک مناسب شخصیت و نحوهی عملکرد شما و تیم کاریتان است. البته ناگفته نماند که هرکدام از این سبکهای اصلی شامل چندین سبک فرعی هستند و دامنهی گستردهای را تشکیل میدهند.
سبک سلطهگر
شاید بتوان گفت این سبک بیشتر مناسب روزها و شرایط بحرانی است تا شرایط روزمره عادی. مشخصهی بارز این سبک، کنترل گری و نظارت شدید از سوی منبع قدرت است. به همین دلیل میتواند در شرایطی که نیاز به تصمیم و اقدام سریع است کارساز باشد. در این سبک چندان خبری از ارتباط متقابل و تعامل نیست چراکه ارتباطات بهصورت یکطرفه انجام میشوند و همهی اعضا تابع و پیرو مدیر هستند. در این سبک مهمترین ابزاری که در اختیار مدیریت برای کنترل کارکنان وجود دارد پاداش و مجازات است. مدیران طرفدار این سبک علاقهمند هستند هر چه سریعتر به اهداف موردنظرشان برسند. به همین منظور از ابزارهای انگیزشی بیرونی استفاده مینمایند. مانند یادآوری پیامدهای منفی هرگونه نقصان و اشتباهی در انجام وظایف یا اختصاص دادن پاداش. طبیعتا چنین سبک مدیریتی منجر به ایجاد حس منفی نسبت به مدیریت در میان کارکنان میگردد و ارتباطات سازمانی روزبهروز تضعیف میشوند.
سبک متقاعدکننده
این سبک مدیریت نیز بیشباهت به سبک سلطهگر نیست اما میزان دیکتاتوری حاکم در این سبک بهاندازهی سبک قبلی نیست. در این سبک هم کنترل و نظارت حرف اول را میزنند. مدیران در سبک متقاعدکننده با در نظر گرفتن شرایط موجود تصمیماتی را اتخاذ میکنند. منتهی در این سبک دیگر پای اجبار در میان نیست. مدیران متقاعدکننده در خصوص تصمیمهای گرفتهشده با کارکنان صحبت میکنند و با استفاده از روشهای مختلف متقاعدسازی نه پاداش و تنبیه سعی میکنند سایر کارکنان را با خود همره سازند.
سبک مشاورهای
این سبک مدیریت همانطور که از نامش پیداست مبتنی بر مشاوره و تعامل است. در این سبک نیز کماکان مدیران بر مسند تصمیمگیری و سیاستگذاری نشستهاند؛ اما تمایل دارند تا از نظرات کارمندان خود نیز جویا شوند. مزیت بزرگ این سبک مشارکت کارمندان در تصمیمگیریهای بزرگ سازمان است اما درعینحال میتوانند معایبی از قبیل کند شدن سرعت تصمیمگیری و اقدام و به تعویق افتادن ایجاد تغییرات مهم را در پی داشته باشد. درنتیجه این سبک مدیریت را نمیتوان در تمام شرایط و موقعیتهای متفاوت اجرا کرد چراکه پیشرفت کسبوکار شما را به خطر میاندازد.
سبک برقراری پیوند
این دسته از مدیران درواقع افراد را نمکگیر سازمان میکنند. آنها با ایجاد پیوند احساسی، وابستگی و احساس تعلقخاطر به سازمان را به کارکنان القا میکنند. در این سبک افراد در اولویت محض هستند. معمولا مدیران در شرایط بعد از عبور از بحران یا زمانی که احساس میکنند کارکنان دچار یأس و بیاعتمادی شدهاند از این سبک برای تزریق روحیهی تازهای در سازمان استفاده میکنند. تأکید اصلی این رویکرد بر تشویق و تمجید است. یعنی کشف روزنههای نور و امید (نکات مثبت) در تاریکی مطلق (شرایط بحران) است. بنابراین نمیتوان برای تمام موقعیتها روی آن حساب باز کرد.
سبک مشارکتی
اما برویم سراغ آخرین گروه یعنی سبک مشارکتی در مدیریت. در این سبک مدیریت مشارکت کارمندان چندین برابر میشود. مدیر درعینحال که قدرت و اقتدارش را در سازمان تزریق میکند اما سعی میکند حداکثر همفکری را با سایر همکاران داشته باشد. این شیوهی مدیریتی سهم بسزایی در توانمندسازی و افزایش اعتمادبهنفس کارمندان دارد. درواقع در این سبک از کارمندان انتظار میرود که بر روی پای خود بایستند. کارمندان از طریق روشهای انگیزشی درونی یاد میگیرند تا مسیر خود را پیدا کنند و برای ارتقا و پیشرفت خود تمام تلاششان را انجام دهند. همچنین از اصلیترین وظایف مدیران در این سبک ایجاد محیطی امن و قابلاعتماد، متعهد و خلاق برای رشد و شکوفایی کارکنان است. همچنین آنها عوامل تهدیدکنندهی انگیزهی کارکنان را شناسایی میکنند و با تمام قوا آنها را از میان میبرند تا افراد بدون هرگونه نگرانی و ناامیدی تا انتهای مسیر ادامه دهند.
خب حالا که با انواع سبکهای مدیریت آشنا شدید خالی از لطف نیست که قدری با چموخم و ترفندهای کار آشنا شوید و ببینید چطور میتوانید کیفیت عملکردتان را در جایگاه مدیریت به بالاترین حد ممکن برسانید.
چه اقداماتی موجب تقویت و بهبود سبک مدیریتی شما میشوند؟
اساسا اولین قدم برای حرکت در مسیر رشد و پیشرفت این است که تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید. به زبان ساده یعنی باید بدانید کدام سبک بیشترین تناسب را با شما دارد؟ البته این بهمنزلهی غافل شدن از سایر سبکهای مدیریت نیست. چه بخواهید چه نخواهید شما مجبور هستید برحسب نیاز از چندین سبک مختلف استفاده کنید. اما مهمتر از هر چیزی پیدا کردن سبک اصلی برای استفاده در موقعیتهای عادی و روزمره است. ولی چهکار کنید تا در همین سبک اصلی مدیریت به پیشرفتهای چشمگیری برسید:
به خودشناسی بیشتر از هر زمان دیگری توجه کنید
در این مرحله بهتر است خیلی تکرو نباشید. از نظرات و بازخوردهای دیگران نیز بهرهمند شوید. نقاط قوت و ضعف، روحیات، احساسات و انگیزههای مدیریتیتان را بهدقت موردبررسی قرار دهید. همچنین میتوانید به کمک ابزارهای تخصصی که دقیقا به همین منظور تعبیهشدهاند به ارزیابی دقیق و درستی نسبت به خودتان برسید.
بهطور مثال اگر میخواهید بدانید کدام ویژگیهای شخصیتی شما مانع اصلی رشد و پیشرفتتان هستند یا حتی بالعکس یعنی بر روی کدام ویژگیهای شخصیتی میتوانید توجه و تمرکزتان را معطوف کنید تا سریعتر شما را به اهداف تعیینشده برسانند، هیچچیز بهاندازهی تست شخصیت شناسی نئو نمیتواند به داد شما برسد. یا حتی اگر میخواهید با جزئیات بیشتر یا اصطلاحا تخصصیتر توانمندیهایتان را در زمینهی مدیریت و مذاکره به چالش بکشید خب چه ابزاری بهتر از تست رغبت شغلی هالند که واضح و مستقیم به سراغ نکات مثبت و منفی سبک مدیریتی شما میرود. آگاهی نسبت به موارد فوق شما را مجهز میکند تا نسبت به مشکلات روزمره و چالشهای غیرمنتظره واکنش بهتری نشان دهید.
اثرگذاری ارتباطات را دستکم نگیرید
بهتر است یکطرفه به قاضی نروید. همیشه همهچیز مطابق با معادلات ذهنی شما پیش نمیرود. شاید این فقط احساس شما باشد که در سازمان ارتباطات خوب و مؤثری در جریان است اما آیا دیگران نیز چنین نظری دارند؟ جسور باشید و از مواجهشدن با بازخوردهای منفی نهراسید. سبک مدیریتی خود را به چالش بکشید حتی اگر گمان میکنید در بخش ارتباطات هیچ مشکلی در مجموعهی شما وجود ندارد اما بازهم آن را کنار نگذارید.
سبک مدیریتیتان را تغییر دهید و ببینید آیا تغییری در نحوهی عملکرد کارکنان و بهرهوری آنها حاصل میشود؟ بدون اغراق ارتباطات سازمانی که پایه و ستون آن را نیروی انسانی شکل میدهد تأثیرگذارترین عناصر در روند موفقیت سازمان هستند. نظرخواهی و برقراری ارتباط نزدیک با زیردستان را کسر شأن قلمداد نکنید. شک نکنید برخی از آنها از چنان قدرت تحلیل و خلاقیتی برخوردارند که میتوانند با نظرات ارزشمند خود، شما را انگشتبهدهان بگذارند.
فرصتهای یادگیری را شکار کنید
و اما زگهواره تا گور دانش بجوی. مگر میشود در این بازار کسبوکار که هرروز سروکلهی یک ابرقدرت پیدا میشود و از آن مهمتر رشد و گسترش فوقسریع تکنولوژی سرعت تغییرات را چند برابر کرده است، دست روی دست گذاشت و فقط نظارهگر بود. شک نکنید که بهترین و مؤثرترین روش بهبود سبک مدیریتیتان یادگیری و پیشرفت بیوقفه است. باید پیوسته خود را به متدهای نوین مدیریت بهروز کنید. با سبکهای مدیریتی جدید و معایب و مزایای آنها آشنا شوید تا قادر باشید در مواجهه با هر موقعیتی بهترین انتخاب و تصمیمگیری را انجام دهید.
و حرف آخر
این روزها اغلب افراد تمایل دارند کسبوکار مستقل خود را راهاندازی کنند و بهقولمعروف «آقای خودشان باشند». بیتردید همهی شما نسبت به این موضوع واقف هستید که مدیریت یک کسبوکار و به سود رساندن آن کار سخت و پیچیدهای است. اینکه صرفا بخواهید با تقلید از سبک و سیاق مدیریت اطرافیان و الگوهای خارجی به حداکثر سود و بهرهوری برسید شوخی بزرگی است. پس این موضوع را جدی بگیرید و تا میتوانید دانش خود را در این حیطه بالا ببرید تا به این توانمندی برسید که مناسبترین انتخاب را انجام دهید.
۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
مقالاتی که در مورد رشد کسب و کار قرار میدید بسیار برام جذاب هستن سپاسگزارم
سپاس از نظر ارزشمند شما