شاید جالب باشد بدانید محققان، قرن حاضر را عصر افسردگی مینامند، اما این افسردگی بر جوانان چه تاثیری دارد؟ اما افسردگی جوانان چیست؟ افسردگی یک چهارم افراد جهان را درگیر کرده است. البته که این آمار مربوط به افسردگی بالینی است و افسردگی تنها شامل رفتارهای بالینی نمیشود. در واقع آمار ناشادمانی و غمگینی نیز به گونه ای جزو آمار مبتلایان به افسردگی به حساب میآید.
سازمان بهداشت جهانی در این مورد هشدار داده که افسردگی بسیار بیشتر از سایر موارد، حیات جسمی و روانی انسان های عصر حاضر را تهدید کرده است.
بیست سال پیش، تصور پزشکان این بود که افسردگی بیماری ایست که فقط بزرگسالان به آن مبتلا می شوند. اما امروزه محققان و روانشناسان به این باور رسیده اند که اگر سرکشی و زودرنجیهای مداوم نوجوانان که به دلیل خروج از کودکی و ورود به نوجوانی اتفاق میافتد، مزمن یا ماندگار شود، بروز مشکلات جدّی را به دنبال دارد.
به طور کلی، اُفت درسی، بی قید و بندی در امور جنسی و اخلاقی، انزوای اجتماعی، خوددرمانی با داروهای مخدّر یا مشروبات الکلی و حتی اقدام به خودکشی، از جمله خطرات تهدید کنندهی نوجوانانِ افسرده میباشد. خودکشی، علت مرگ تعداد زیادی از نوجوانان و جوانان رده سنی ۱۵ تا ۲۴ سال بوده است.
بهتر این است که افسردگی در همان مراحل ابتدایی نوجوانی درمان شود چرا که در غیر این صورت فرد در دوره بزرگسالی مشکلات روحی ـ روانی شدیدتری را تجربه خواهد کرد و رفتار های دوقطبی و ناهنجارانه از خود نشان خواهد داد. درمان های ضد افسردگی و رفتاری شناختی، باعث شده است که بسیاری از نوجوانان و جوانان زندگی خود را از گذشته تا حال، بررسی کرده و به رفتارهای غلط خود، نزد روان پزشک اعتراف کنند.
جهت ورود به تست افسردگی کلیک کنید.
انواع افسردگی در جوانان:
افسردگی در جوانان دارای انواع مختلفی است و برای هرکدام روش درمان متفاوتی وجود دارد که با شناسایی آن میتوان با کمک روانشناس بهترین روش درمانی را انتخاب کرد. به طور کلی شش نوع افسردگی در بین جوانان وجود دارد که در ادامه به معرفی برخی از آنها خواهیم پرداخت:
افسردگی اساسی
این نوع افسردگی باعث میشود فرد بیشتر لحظاتش را با نوعی احساس غم، ناراحتی و اندوه سپری کند و خوشحالی و شادمانی را خیلی کم تجربه کند.
علائمی که فرد در این حالت با آن روبروست عبارتند از :
احساس گناه، احساس بیارزشی، اختلال در خواب، اختلال در تغذیه
فکر کردن به خودکشی نیز از مواردیست که ممکن است ذهن بیمار را درگیر کند.
افرادی که به افسردگی اساسی دچار هستند اگر تحت درمان قرار نگیرند احتمال شدید شدن بیماریشان بسیار بالاست.
افسردگی خویی
افسردگی خویی علائم شدیدتر و طولانیتری نسبت به افسردگی اساسی داشته و به درمان عمیقتری را نیاز دارد. علائم افسردگی خویی به صورتی است که احتمال ماندگاری آن در فرد بسیار بالاستو فرد گمان میکند که تا زمان مرگ باید با این علائم کنار بیاید و راه درمانی برای او نیست.
اما روانشناسان و روان پزشکان با رواندرمانی و دارو درمانی میتوانند این علائم را از بین برده و شخص بیمار را درمان کنند.
اختلال دوقطبی
علائم اختلال دو قطبی تا حدودی با انواع دیگر افسردگی متفاوت است. چراکه فرد مبتلا به اختلال دو قطبی علاوه بر احساس غمگینی و ناراحتی، در دورههایی از زندگی احساس سرخوشی و شادی را نیز تجربه میکند اما تغییرات خلقی و نوسانات اخلاقی در رفتار های او به وجود میآید که تعداد و زمان این نوسانات مشخص نیست. برای درمان این اختلال پزشک دورههای ناراحتی و خوشحالی فرد را بررسی کرده و درمان لازم را انجام میدهد.
افسردگی روانی
علائم افسردگی روانی یا سایکوتیک شامل هذیان، توهم و پارانویا است و در این نوع از افسردگی فرد درواقع روان پریشی خود را با نوعی افسردگی تجربه میکند.
تشخیص این اختلال کمی دشوار است، چراکه افراد مبتلا به آن سعی در پنهان کردن علائم افسردگی خود دارند اما برای درمان لازم است این اختلال توسط روانشناس تشخیص داده شود.
افسردگی فصلی
دلیل این نوع افسردگی تغییرات فصلی و ویژگیهای انحصاری هر فصل است و البته نسبت به انواع دیگر شدت کمتری دارد. بیشترین افسردگیهای فصلی در زمستان و به خاطر کمبود نور اتفاق میافتد و تغییراتی را در خلق افراد به وجود میآورد. به طورکلی تشخیص صحیح برای درمان هر بیماری ای بسیار مهم است. و افسردگی نیز از این مورد مستثنا نیست و درمان باید با توجه به نوع اختلال باشد.
نشانه شناسی افسردگی
طبق گفته ی دکتر مجتهدی «قبل از بررسی ریشه شناسی و دیدگاههای مربوط به افسردگی، باید نشانه شناسی افسردگی را مورد توجه قرار دهیم. این کار باعث میشود بتوانیم در همان آغاز نسبت به پیشگیری از بروز بیماری اقدام نموده و آن هارا به مشاوران و متخصصان ارجاع دهیم.»
ایشان چهار نشانه را برمیشمارد:
- در سطح شناختی: در این سطح فرد احساس بیارزشی کرده و تمرکز و حافظه ی او کاهش مییابد و در تصمیم گیری دچار نوعی ناتوانی میگردد.
- در سطح بدنی: در این سطح شاهد نشانههایی مانند افزایش یا کاهش وزن و اشتها، خواب، وزن، میل جنسی و نشانههای روان تنی میباشیم.
- در سطح هیجانی و عاطفی: این سطح باعث بروز احساس بدبختی، شرمساری، پوچی، گناهکاری، بیعاطفگی نسبت به خانواده و دوستان میشود.
- سطح انگیزشی: در این سطح شاهد کاهش تمایل به مشارکت در فعالیتهای زندگی و مرگاندیشی میباشیم.
ریشه شناسی افسردگی:
در علم روانشناسی در درجه دوم و پس از شناخت نشانهها به رویکردهای ریشه شناسی افسردگی میپردازیم. دکتر مجتهدی در این زمینه چندین رویکرد را معرفی میکند:
نگاه روانکاوانه: این نظریه مانند مسالهی فقدان انگشت است. یعنی فرد دچار یک فقدان شده که این فقدان میتواند از جدایی عاطفی یا مرگ عزیزان تا فقدان آرمانها، ارزشها یا تعلقات روانی را در بر بگیرد.
رویکرد تحلیلی: رویکرد دوم، رویکرد تحلیلی است. این رویکرد اظهار دارد که انسان در حالت افسردگی، بازگشت پرخاشگری دارد.
بازگشت پرخاشگری زمانی است که افراد نمیتوانند پرخاش و خشم خود را به بیرون بروز دهند درنتیجه درونریزی کرده و با کاهش لذت از زندگی مواجه میشوند که اروپاییان آن را ضد لذت مینامند.
رویکرد احساس گناه: سومین رویکرد، رویکرد احساس گناه است. که در آن احساس گناه ناهوشیارانه ی فرد باعث میشود نیاز به تنبیه خود داشته باشد و نشانههای افسردگی کمک کنندهی او در پرداختن تاوان گناهانش هستند. از این رو احتمالا پشت این نشانهها لذتی غیرهوشیارانه نهان است.
جهت ورود به تست افسردگی کلیک کنید.
نشانههای افسردگی در جوانان:
هنگام ابتلای جوانان به افسردگی تغییرات بسیاری در شیوه ی زندگی آنها به وجود میآید. آنها از زندگی و فعالیتهای روزمره خود لذت نمیبرند و همه چیز برایشان روزمره و یکنواخت میشود.
در ادامه به برخی از این علائم و نشانهها در جوانان میپردازیم:
- تغییرات در خلق و خو، درخود فرورفتگی، غمگینی، دلمردگی و احساس گناه.
- ناامیدی نسبت به زندگی و آینده و بیعلاقه بودن نسبت به آنها
- از دست دادن انگیزه، تلاش و هدفمندی که باعث از دست رفتن مسئولیتپذیری و نیمه تمام رها کردن کارها نیز میشود.
- بروز رفتارهایی نظیر بیتفاوتی یا بیاعتنایی نسبت به مسائل
- کاهش یا افزایش بیش از حد میل جنسی طبیعی (برخی از افراد مبتلا به افسردگی به دلیل عدم لذت ار رابطهی جنسی سعی میکنند با بالا بردن تعداد روابط خود به حس لذتی که در پی آن هستند دوباره دست یابند.)
- اشکال در خواب، کابوسهای مکرر شبانه و سحرخیزی با وجود کمخوابی
- بروز حساسیت شدید در قبال رد یک خواهش و یا شکست در یک کار
- نشخوار فکری، خودخوری و اشکال در تمرکز
- پرخاشگریهای بیمورد، رفتارهای ضداجتماعی
- گله و شکایتهای مبهم در خصوص وضعیت جسمانی، مانند سردردهای مکرر
- عدم تعاملات اجتماعی و اولویت قرار دادن تنهایی به حضور در اجتماع
- احساس پوچی، آرزوی مرگ، یأس، دلمردگی، انزوا، خستگی مفرط و فقدان انرژی
البته روشن است که با بروز برخی از این نشانهها نمیتوان کسی را افسرده یا بیمار روانی دانست، زیرا تمام انسانها در مقاطعی از زندگی با نشانهها و عارضههایی این چنینی مواجه میشوند. مسئلهی قابل بررسی ادامهدار بودن یک یا چند رفتار نشانگر افسردگی است که بر زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی فرد تأثیر میگذارد.
بعضی از محققان فکر میکنند فشارهای روانی ناشی از افزایش میزان طلاق در جامعه، افزایش انتظارات والدین در خصوص تحصیلات دانشگاهی فرزندانشان و همچنین فشارهای اجتماعی دیگر سبب میشود بچهها بیشتر از قبل به لبه پرتگاهِ ناامیدی نزدیک شوند.
شاد زیستن
یکی از مشکلات امروزهی جوانان کشور ما عدم وجود تعریفی صحیح از تئوری شاد زیستن است. جوانان ما که همان کودکان دیروزند مانند گذشتهشان با زندگی شاد بیگانهاند. دکتر سیدحسین مجتهدی دراینباره میگوید: شاد زیستن در دوران ما دارای سه بعد است:
بعد فرهنگی: در گذشته، با فرهنگ شاد زیستی در ایران مواجه بودیم. بدینگونه که هرماه یک روز را به عنوان روز جشن در نظر میگرفتند. اما به دلیل تجربههای تاریخی جراحتزای روانی اجتماعی در طول زمان، افسردگی به گونهای ارزش قلمداد شد.
بعد اجتماعی: به دلیل مسائل اقتصادی، اجتماعی، رویکردهای کلان مدیریتی برای برنامهریزیهای درست شیوههای زیستی و عدم بهرهمندی نسل جوان از مهارتهای زندگی به مفهوم علمی آنچنان که شاید و باید این نسل به قدرت پیشگیری از افسردگی مجهز نیست.
بعد فردی: عدم شیوه زیستی مناسب، عدم پیشگیری، اهتمام به ورزش، هنر، ادبیات و …
جهت ورود به تست افسردگی کلیک کنید.
سخن آخر
نگرش مثبت به زندگی، تغذیه سالم و اصولی، ورزش، مشارکت در طرحهای اجتماعی، کسب مهارتهای مقابله با استرسهای محیطی، فاصله گرفتن از انرژیهای منفی، خشم و آموختن تکنیکهای صحیح و اصولی زندگی از عوامل مؤثری است که تا حدود بسیاری دچار شدن و ابتلا به این عوارض را کاهش میدهد.