آدمهای سمی خونآشامهایی هستند که میتوانند تمام انرژی، انگیزه، روحیه و زمانتان را از شما بگیرند و به درون چاهی مملو از احساسات ناکافی بودن و ناامید بودن، پرتابتان کنند. اصلا این آدمهای سمی چه کسانی هستند؟ با ویژگیهای آنها آشنا هستید؟ میدانید چطور آنها را از زندگی، کار و اطرافتان دور کنید؟ آیا شما هم قربانی این آدمهای خطرناک بودهاید؟
آدمهای سمی میتوانند یک استارت آپ با ایدههای اسطورهای را بهسادگی زمین بزنند. اگر قصد دارید در کار و زندگی خود موفق باشید باید بتوانید آدمهای سمی را حذف کنید یا لااقل اثرگذاری آنها را در زندگیتان به حداقل برسانید. ارتباط با این آدمهای آزاردهنده میتواند بهشدت خستهکننده باشد و در درازمدت باعث به هدر رفتن بخش زیادی از انرژی شما بشود. اگر دنبال راهی برای شناخت و نجات از دست این آدمها هستید در ادامه مقاله با ما همراه باشید.
۱۰ ویژگی آدمهای سمی
اگر به دنبال شناخت آدمهای سمی هستید باید بگوییم خوششانس بودهاید که تابهحال آنها را نشناختهاید. انسانهای بسیار اندکی در جهان زندگی میکنند که حداقل یک انسان سمی را در زندگی خود نداشته باشند. هرچند بسیاری از انسانها در بازیهای این آدمهای سمی گرفتار میشوند و بدون آنکه بدانند در چه تارعنکبوت وحشتناکی اسیر شدهاند تمام انرژی و زمان و اعتمادبهنفس خود را قربانی آنها میکنند. مهمترین ویژگی این انسانها شامل موارد زیر است:
۱ـ قضاوت کننده و منتقد
انسانهایی که از هدفهای شما حمایت نمیکنند و همیشه دنبال انتقاد کردن و پیدا کردن ایرادی در کار شما هستند. آنها این حس را به شما میدهند که از پس هیچ کاری برنمیآیید. با هر ایدهای مخالفت میکنند. انتقادهایشان ناعادلانه و غیرمنطقی است، با کلمات نیشدار آن را بیان میکنند و منجربه رشد و سازندگی شما نمیشود. افراد حق به جانبی هستند که برای تبدیل یک دنیای بد به دنیای آرمانی و خوب در ذهنشان تلاش میکنند و همین باعث احساس یأس و ناامیدی در آنها میگردد و پاسخشان به چنین احساسی این است که همه چیز را زیرسؤال میبرند.
برای تعامل با آنها چیکار کنیم؟
ازآنجایی که این افراد انرژی زیادی از شما میگیرند و احساساتی چون گناه، خشم و اضطراب به شما منتقل میکنند تا جایی که میتوانید فاصله بگیرید اما اگر مجبور به تعامل با او هستید روشهای زیر را به کار ببندید:
- قاطعانه برخورد کنید. بحث و مشاجره با این گروه از افراد بیفایده است و شما باید محکم از حق خود دفاع کنید. مثلا بگویید: «ممنونم که نگران من هستی اما من به تصمیم خودم اطمینان دارم. انتقادهای همیشگی تو آزار دهنده است و از تو میخواهم که دیگر تکرارشان نکنی.»
- به خود یادآوری کنید که انتقادهای همیشگی او به خاطر اشکال داشتن کارهای شما نیست بلکه انعکاسی از مشکلات درونی اوست. این نگاه دلسوزانه باعث میشود کمتر انتقادهای او روی شما تأثیر بگذارد.
- با دادن بازخورد مثبت او را خلع سلاح کنید به این صورت که با هر انتقاد منفی که میکند یک نکتهی مثبت در مورد او بگویید. این نشانگر بیتفاوتی پنهانی در رفتار است و به شما قدرت میدهد.
مطلب مرتبط: چرا اشتراکگذاری اهداف، سبب میشود تا کمتر به آنها دستیابیم؟
۲ـ کنترلگری بالا
آدمهایی که به دنبال کنترل کردن زندگی شما هستند. آنها نقش بازی میکنند که شما را دوست دارند و به خاطر دوست داشتن شما به خودشان اجازه میدهند برای شما تصمیم بگیرند. خودشان را همهچیز تمام و آگاه میدانند. آنها هیچوقت به حرف دیگران اهمیت نمیدهند. تا زمانی به قانون و نظم اعتقاد دارند که خودشان بتوانند قانونی را وضع کنند و به دیگران دستور بدهند. آنها تهاجمی، سختگیر، خودخواه، حق به جانب، زورگو، رشد نیافته و غیرمنطقی هستند. به ظاهر شبیه قلدرها هستند اما برخلاف آنان که سعی میکنند با اعمال زور و خشم و عصبانیت به خواستههایشان برسند، کنترلگرها با فریبکاری و حرف زدن به مقصود خود میرسند.
کنترلگرها نمیتوانند کار تیمی انجام دهند چون با واگذاری مسئولیت به دیگران مشکل دارند و ترجیح میدهند کارها را خودشان انجام دهند. اگر هم کاری را به دیگری بدهند و او مطابق با میل آنها کار را پیش نبرد، عصبانی میشوند و علاقهشان را به آن کار از دست میدهند. کنترلگرها نمیدانند که نمیتوان افسار آدمها و امور را در دست گرفت و اگر زیاد به دیگران فشار وارد کنند به آنها از نظر جسمی و روحی آسیب میزنند، درست مانند پروانهای که در مشت گرفته شود. آنها اگر ببیند نمیتوانند دیگران را کنترل کنند صحنه را خالی میکنند.
برای تعامل با آنها چیکار کنیم؟
- اولین و مهمترین قدم در برخورد با یک فرد کنترلگر این است که بتوانید خشم خود را کنترل کنید و اگر او سالم برخورد نمیکند شما رفتار سالم و بالغانهای داشته باشید.
- برای او حد و مرز و محدودیت ایجاد کنید و خیلی مصمم و با شجاعت در مقابل خواستههای غیرمنطقی او ایستادگی کنید.
- او را از ارزشها و خواستههای خود باخبر کنید و درعین حال نشان دهید با اینکه نگرانیها و نیازهایش را درک میکنید اما خودتان را هم دوست دارید و نمیتوانید به خاطر او خودتان را اذیت کنید.
۳ـ نقش قربانی را بازی میکنند.
افرادی که مدام درباره بدبختیهای خود سخن میگویند و همیشه در این بدبختیها شما و دیگران را مقصر میدانند. آنها مدام با قربانی نشان دادن خود از شما باج عاطفی میگیرند. هدف آنها این است که برایشان تأسف بخورید ولی وقتی زمان میگذارید و سعی میکنید با حرفها و اعمال خود بهشان کمک کنید علاقهای به آن ندارند و فقط زمان شما را تلف میکنند. این گروه از افراد اغلب نگران هستند و فکر میکنند که میتوانند آینده و اتفاقات را پیشبینی کنند. مثلا میدانند که اگر به آن مهمانی بروند در روابط اجتماعیشان خرابکاری میکنند و هیچکس قرار نیست با آنها حرف بزند.
متأسفانه در رفتار بسیاری از پدر و مادرها میبینیم که بیان میکنند به خاطر بزرگ کردن تو از آرزوها و جوانیام گذشتم. حضور شما در کنار آنها باعث میشود که خیلی زود دچار افسردگی و یأس شوید. ممکن است بعد از مدتی از شنیدن حرفهایشان احساس کنید که دوست دارید بزنید زیر گریه یا به تختخواب خود پناه ببرید و ساعتها بخوابید. چراکه آنها از انرژی روانی شما تغذیه کرده و حال بدشان را به شما منتقل میکنند. بهتر است که این نقش قربانی بودن و ایجاد حس دین و احساس گناه را نپذیرید. هر انسانی حق انتخاب دارد و شما یا هیچکس دیگری مسئول انتخابهای آنها نیستید.
۴ـ بهانه آوردن برای هر چیز
این افراد مدام در حال بهانهتراشی هستند و تقصیر را گردن این و آن میندازند. این گروه آدمهایی هستند که مسئولیت رفتار خود را هیچوقت قبول نمیکنند و انگشت اتهامشان به سمت دیگران است.
۵ـ خبرچین بودن
آدمهای سمی مدام پشت سر بقیه حرف میزنند، شایعهسازی میکنند یا حتی درباره مسائل خصوصی دیگران حرف میزنند. اینگونه افراد باعث ایجاد ناامنی در محیط زندگی دیگران میشوند و چهبسا با حرفهایشان باعث برهم خوردن جمعهای صمیمی و خانوادگی شوند.
۶ـ آدمهای سمی دروغگویان قهاری هستند.
آنها با دروغهایشان محیط را مسموم میکنند و آدمهای قلابی و غیرقابلاعتمادی هستند. اعتماد کردن به آنها بزرگترین اشتباه زندگی هر کسی خواهد بود. تشخیص اینکه چه زمانی صداقت دارند هرگز کار راحتی نیست.
۷ـ نگرش منفی و بدبینی
ویژگی بارز آدمهای سمی منفی نگری آنهاست. آنها همیشه نیمه خالی لیوان را میبینند و همیشه نه در کار میآورند.
۸ـ ترسو بودن با آدمهای سمی عجین شده است.
آنها از ریسک کردن میترسند و مدام از دلایلشان برای ریسک نکردن حرف میزنند. بهانههای آنها برای درجا زدن ترس زیادی را وارد زندگی شما میکند و انگیزه شما را از بین میبرد.
۹ـ حسادت زیادی دارند.
این افراد سمی فکر میکنند اگر شما پیشرفت کنید جای پیشرفت آنها را گرفتهاید و همیشه از پیشرفت دیگران ناراحت میشوند و حتی تا جایی که بتوانند با سنگاندازی موانعی را برای رشد و ارتقا دیگران فراهم میآورند.
مطلب مرتبط: ۶ اقدام مؤثر برای مدیریت حسادت در محیط کار
۱۰ـ پرخاشگری و روان رنجوری
آدمهایی که در رفتار و مواجهه با آنها همیشه باید حواستان باشد که ناراحتشان نکنید. هیچوقت کنارشان نمیتوانید خودتان باشید.
آدمهای سمی ویژگیهای بسیاری دارند و موارد بالا تنها بخشی از ویژگیهای آسیبزننده آنها بود. اگر دنبال شناخت کامل این آدمها هستید خواندن کتاب «آدمهای سمی نوشته لیلیان گلاس» را به شما توصیه میکنیم.
چگونه نقش آدمهای سمی را در زندگیتان خنثی کنید؟
آدمهای سمی همچون موریانه بهمرور شما را به سمت نابودی میکشانند. این موضوع شوخیبردار نیست. بهتر است دل سوزی بیجا را متوقف کنید. جرئت ورزی را یاد بگیرید. خطاهای شناختی و ارتباطی خود را بشناسید. یاد بگیرید شما اولویت اول زندگی خود هستید و بدانید هر انسانی مسئول انتخابها و زندگی خودش است. پس دست از مسئولیتپذیری افراطی بردارید. با قاطعیت، عزتنفس و اندکی عشق به خود تارهایشان را پاره کنید و به رهایی برسید.
تنها راه نجات از دست آدمهای سمی حذف کردن آنها از زندگیتان است. اگر این افراد سمی از نزدیکان شما هستند. مثلا پدر، مادر یا خواهر و برادر و نمیتوانید آنها را برای همیشه حذف کنید برای خوشبختی و زندگی خودتان هم که شده ارتباطتان را با آنها به حداقل برسانید. اگر آدمهای سمی در محیط کار شما هستند باید بدانید برای داشتن یک تیم خوب به هرس کردن نیاز دارید. نترسید و با قاطعیت حذفشان کنید. اجازه ندهید به تیم شما آسیب بزنند. آنها حوصله یادگیری ندارند و بیشازحد روی علم نهچندان زیاد خود تعصب دارند.
افرادی عجول هستند و نمیتوانند خشمشان را کنترل کنند. در دروغگویی و خبرچینی هم که استاد اعظم هستند. پس چرا منتظرید؟ اگر همکار شما هستند و نمیتوانید حذفشان کنید از آنها دور شوید. اکثر اوقات سعی میکنند لاف بزنند و شما را تحقیر کنند یا حتی در کار شما و دیگران خرابکاری کنند. تنها روی کار خود تمرکز کنید و سعی کنید بهترین خودتان باشید. این آدمها برخلاف کسانی که اعتمادبهنفس بالایی دارند و الهامبخش بقیه هستند باعث میشوند درجا بزنید و انرژی خود را هدر بدهید. پس پیشنهاد میکنیم سعی کنید قبل از اینکه این گروه از افراد نابودتان کنند از آنها فاصله بگیرید و خودتان را راحت کنید.
سخن آخر
مسئولیت مراقبت از شما اول از همه به عهده خود شماست!
با دور کردن آدمهای سمی از خودتان مراقبت کنید تا هم تعادل زندگیتان به هم نخورد و هم انرژیتان به هدر نرود و هم اینکه بتوانید مسیر زندگیتان را با آرامش و راحتی بیشتر طی کنید.
شما با افراد سمی زندگیتان چهکار میکنید؟!
۷ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
درود بر شما این متن فوق العاده مفید و ارزشمند بود . چقدر خوبه که اول هر چیزی رو بشناسیم و بعد به دنبال راه حلش بریم . خیلیامون چیزی رو کامل درک نمیکنیم و بعد قصد داریم که اقدام کنیم که اون کارو انجام بدیم . ممنون از دوست عزیزی که این متن رو آماده کردی . فوق العاده سپاسگذارم
سپاسگزاریم از حسن توجه شما
عالی دستتون درد نکنه مطالبتان خیلی کمکم کرد ❤️
خوشحالیم از رضایت شما. سپاس از حسن نظر شما
من معاون مدرسهام. مدیر مدرسه ما واقعا یه آدم سمیه. در حد سیانور. نمیشه هم حذفش کرد
بسیار متأسفم بابت این اتفاق. اگر نمیتونیم خودمون و جابهجا کنیم و محل کارمون و تغییر بدیم باید روشهایی و یاد بگیریم که تأثیرات منفی آدمهای سمی و بتونیم روی افکار و احساسات خودمون به حداقل برسونیم.
شوهرم ادم بشدت سمی هستش از بدم میاد اما الان شرایط جدایی ندارم دلم میخواد با بیتفاوتیم حالشو بگیرم اما بلد نیستم و هربار تو تله اش میفتم کلی حرص میخورم جالب اینجاس که فقط برای من سمی اما برای خانواده اش ابدا . تو شرایط مشابه و اتفاقای مشابه ای که برای من و همون اتفاقا و شرایط برای زنهای فامیل از جمله مادر و خواهر زنداداش افتاد برای اونا بشدت مهرطلب و خوب و برای من وحشی و سمی بود .