اضطراب در رابطه عاطفی چیست؟ از کجا می‌آید و روش‌های درمان آن

اضطراب در رابطه عاطفی

 تابه‌حال به این اندیشیده‌اید که چه افکاری در ذهن فردی که دارای اضطراب در رابطه‌ی عاطفی است می‌چرخد؟ قبل از شروع هر چیز این چند خط را باهم بخوانیم.

«کامران…کجایی الان؟ کدوم لباست تنته؟ چه حالی داری؟ با زنی هم‌صحبت شدی؟»

«نه! به کسی لبخند نزن!»

«برام یه پیام بفرست، منو مطمئن کن که دوستم داری هنوز. خواهش می‌‌کنم.»

«کامران عشق من…!»

چند خط بالا را شخصیت مینا (لیلا حاتمی) شخصیت اصلی فیلم رگ‌خواب در سکانسی بی‌نظیر از این فیلم در ذهنش به زبان می‌آورد. آیا این فیلم را دیده‌اید و جزئیات آن را به خاطر می‌آورید؟ به نظر شما او از چه چیز‌هایی رنج می‌بُرد؟

روان‌شناسان معتقدند که اصولا نمی‌شود وارد رابطه‌ای شد و از سایه‌ی استرس و اضطرابی که بر روح و روانمان می‌افتد دوری کرد. پس اضطراب و استرس در روابط عاطفی یک واقعیت است و طبیعی است و می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. اما برخی هستند که در این احساس غرق می‌شوند و کنترل خود و رابطه را از دست می‌دهند. آن‌ها نمی‌توانند احساساتشان را مدیریت کنند و شاید از ناتوانی ارتباطی رنج می‌برند. اضطراب در رابطه‌ی عاطفی ریشه‌های زیادی دارد که ما سعی کرده‌ایم در این مقاله به آن بپردازیم تا بیشتر با آن‌ها آشنایی پیدا کنید. همچنین در پایان با ذکر چند توصیه برای کنترل اضطراب رابطه سعی بر این داریم که شما را تاحد امکان از آسیب‌ها و پیامدهای منفی آن دور نگه داریم. پس اگر شما هم از این مشکل رنج می‌برید، با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.

اضطراب در رابطه‌ی عاطفی به چه معناست؟

یکی از انواع اضطراب به گفته‌ی روان‌شناسان و پزشکان «اضطراب رابطه» یا «اضطراب مبتنی بر رابطه» نام دارد. البته به عنوان یک اختلال جداگانه در کتابچه‌ی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) نیامده است و راه‌حل خاصی برای تشخیص و درمان آن پیدا نشده است. اما اضطرابی است که در روابط دیده می‌شود و عموما وجود دارد.

این اضطراب بدین شکل است که معطوف به رابطه‌ی عاشقانه‌ی اشخاص می‌شود و فردی با این حالت بجای داشتن احساس شادی درون رابطه همواره ترس و نگرانی زیادی از ترک شدن، مورد سوءاستفاده قرار گرفتن یا خیانت دیدن از سمت همسر یا پارتنر خود دارد. در چنین وضعیتی فرد ممکن است رفتار چسبندگی و وابستگی بیش‌ازحد یا شک و بی‌اعتمادی از خود نشان دهد و مدام نیاز داشته باشد که از سمت شریک عاطفی خود اطمینان یا تأیید بگیرد. این اضطراب به گونه‌ای است که به عملکرد افراد در رابطه آسیب می‌زند و موجب مشکلاتی درون آن می‌گردد.

اضطراب در رابطه عاطفی

اضطراب در رابطه‌ی عاطفی چه نشانه‌هایی دارد؟

به‌طور کلی اضطراب، علائم زیادی دارد که مسلما با بخشی از آن‌ها آشنا هستید. علائمی چون:

  • احساس ناآرامی و عصبی بودن
  • بالا رفتن ضربان قلب
  • احساس ترس و بدبختی و خطر قریب‌الوقوع
  • لرزیدن
  • احساس خستگی
  • اشکال در تمرکز و… .

هر یک از این علائم تاحدی که بتوان آن را کنترل کرد طبیعی هستند اما ازآنجایی که بیش‌ازحد می‌شوند و موجب رنج، نابسامانی و نارکارآمدی افراد می‌گردند اختلال اضطراب نام می‌گیرند و باید برای رفع آن چاره‌ای اندیشید. به‌طور اخص اضطراب رابطه از نظر محققان سه نشانه‌ی پررنگ دارد.

فرد بیش‌ازحد اطمینان‌جویی دارد.

برخی از پژوهشگران معتقدندکه این عمل به نوعی با وابستگی بین فردی مرتبط است. وابستگی بین فردی یعنی فرد برای ارزیابی و پذیرش دائمی از خودش و وضعیت‌های اجتماعی خود به دیگران وابسته است. شرکای عاطفی افرادی که درجه‌‌ی بالایی از اضطراب رابطه و اطمینان‌جویی دارند زیاد این سؤالات را از طرف مقابل می‌شنوند که: «آیا مرا دوست داری؟» این افراد از پذیرفته نشدن از طرف دیگران می‌ترسند و به معنای دقیق‌تر به خودشان اطمینان ندارند و از طرد شدن هراس دارند.

فرد احساسات و نیاز‌های خود را خاموش می‌کند.

یعنی با اینکه با نظرات و رفتارهای شریک عاطفی خود مخالف است اما آن را به زبان نمی‌آورد. زیرا می‌ترسد که او را از خود ناراضی کند و رابطه‌اش را از دست بدهد. این افراد ممکن است با این کار خود لقب فرشته‌ی بی‌نقص بگیرند. اما هیچ‌گاه درون خود رضایت خاطر را تجربه نخواهند کرد.

فرد بیش‌ازحد تلاش می‌کند تا شریک عاطفی خود را راضی نگه دارد.

افرادی را دیده‌اید که بعد از ورود به یک رابطه ۳۶۰ درجه خود را به خاطر پارتنرشان تغییر می‌دهند؟  آن‌ها در حال همین کار هستند یعنی تلاشی بیش‌ازحد برای راضی نگه داشتن شریک عاطفی خود. این رفتار ممکن است تا جایی ادامه یابد که فرد دچار اختلال وسواسی اجباری شود و کاملا از آن در آینده رنج ببرد.

مطلب مرتبط: ۹ راهکار همیشگی برای حل تعارض در رابطه عاطفی

درمان اضطراب در رابطه عاطفی

ریشه‌های اضطراب در رابطه‌ی عاطفی چه چیز‌هایی می‌توانند باشند؟

داشتن نگرش و واگویه‌های منفی با خود

بعضی‌ از افراد در کل نگرش منفی نسبت به زندگی عاطفی خود دارند. به این معنی که همه چیز را در زندگی خصوصا زندگی عاطفیشان سیاه و منفی می‌بینند و فکر می‌کنند از بیخ‌وبن همه چیز خراب است و اشکال دارد. آن‌ها در زمان سکوت و تنهایی خود واگویه‌های منفی زیادی دارند که می‌توانند برای رابطه دردسرساز و مخرب باشند. عیب‌جویی‌های آن‌ها با عوض کردن رابطه نیز تغییری نمی‌کند. چراکه مشکل، رابطه یا فرد مقابل نیست بلکه طرز تفکر خودشان است. مسلما فردی که بر نقاط منفی تمرکز می‌کند خواه یا ناخواه سیستم عصبی خود را وادار می‌کند که واکنش نشان دهد و به این طریق مضطرب می‌شود.

عدم حضور در لحظه‌ی حال و فکر کردن مداوم به رابطه‌ی پیشین

فردی که هنوز خودآگاهی لازم را نسبت به خودش نداشته باشد فرافکنی زیادی دارد. به این صورت که تمام گناهان را به گردن فردی که قبلا با او در ارتباط بوده است می‌اندازد. چنین افرادی هیچ وقت از گذشته‌ی خود رها نشده‌اند و همین باعث می‌گردد که آن‌ها نتوانند در حال و رابطه‌ی فعلی خود از نظر جسمی و ذهنی و عاطفی حضور داشته باشند. چنین افرادی مسئولیت‌پذیر نیستند و طراوت و بکر بودن رابطه‌ی تازه را با دستان خود نابود می‌کنند. داشتن چنین دیدگاهی به آرامی اضطراب را به درون افراد دعوت می‌کند.

عدم شناخت نسبت به رابطه، نیازهای خود و انتظارات از شریک عاطفی

هر فردی که می‌خواهد رابطه‌ای را شروع کند باید به این سه جنبه توجه داشته باشد:

الف) خودش را بشناسد. بداند که چه ویژگی‌های منفی و مثبتی دارد و چطور می‌تواند خودش را در مسیر رشد نگه دارد تا به نیازهایش رسیدگی کند.

ب) رابطه را بشناسد. در مورد ماهیت آن و اصول ارتباط عاطفی اطلاعات کسب کند و به باید‌ها و نبایدهای آن اشراف کامل داشته باشد.

ج) بداند که می‌خواهد چه کسی با چه معیارهایی را به زندگی خود راه دهد و انتظاراتش از او چه مواردی است؟

 بعضی از افراد بدون درنظر گرفتن این موارد، از روی هیجان و نه عقلانیت به درون رابطه‌ای شیرجه می‌زنند و به همین خاطر با تصویری بی‌نقص و غیرواقع‌بینانه از رابطه‌ی عاطفی به آن ورود پیدا می‌کنند ولی بعدها متوجه می‌شوند که تصوراتشان باطل بوده است و این موضوع آن‌ها را نسبت به سرنوشت و آینده‌ی خود مضطرب می‌کند.

زیرسؤال بردن توانایی‌ها و اهداف خود

فردی که مدام خود و توانایی‌هایش را زیرسؤال می‌برد و استعدادهایش را نادیده می‌گیرد، اعتمادبه‌نفس پایینی دارد؛ درنتیجه نمی‌تواند احساساتش را با شریک عاطفی خود درمیان بگذارد. چراکه می‌ترسد آن عواطف پذیرفته نشوند، پس زده شوند و باعث شرمساری او گردند. این افراد معمولا چنان در عشق آنی و تازه‌ی خود غرق می‌شوند که به کلی خودشان و آرزوهایشان را فراموش می‌کنند. آن‌ها رفته‌رفته فردیت خود را از دست می‌دهند، می‌بینند که به پوچی رسیده‌اند و چیزی برای خود نساخته‌اند و همین مضطربشان می‌کند.

داشتن تحلیل افراطی در رابطه

بعضی‌ها را می‌بینیم که زیادازحد فکر می‌کنند، برای خود سناریوهای مختلفی در مورد رابطه می‌چینند و از هیچ بالا و پایین کردنی ابایی ندارند. دلیلش چیست؟ مهم‌ترین دلیل این رفتار این است که آن‌ها نمی‌خواهند شکست بخورند و اتفاقات آسیب‌زننده گریبانگیرشان شود. افراد این چنینی از درجه‌ی بالای اضطراب در رابطه‌ی عاطفی رنج می‌برند و به همین خاطر یا کلا وارد رابطه‌ی عاطفی نمی‌شوند و یا وقتی درون آن قرار می‌گیرند دست به رفتارهایی غیرمنطقی و کنترل‌گرایانه می‌زنند. این افراد باید بدانند که در رابطه هیچ وقت همه چیز عالی پیش نخواهد رفت و ممکن است همین بیش‌ازحد تحلیل و فکر کردن بر روی مسائل کوچک و جزئی خودش عاملی برای نابودی رابطه شود.

شکل گرفتن ناسازگاری و تضاد عاطفی در سطح ناخودآگاه

حتما شما هم افراد زیادی را دیده‌اید که بسیار خودشان را مقید می‌کنند. آن‌ها با یک سیستمی مملوء از «باید» در تمام مراحل زندگی خود و در بستر خانواده رشد کرده‌اند. مفهوم دختر یا پسر خوب از همین سیستم منشأ می‌گیرد. البته خوشبختانه در سال‌های اخیر در این مورد زیاد حرف زده شده است و حتی کتاب در مورد آن منتشر کرده‌اند اما هنوز هم هستند افرادی که نمی‌خواهند از تصویر خوب بودن دست بکشند. این نگرش در میان زنان شایع‌تر است. مثلا آن‌ها فکر می‌کنند زن خوب زنی است که خشمش را به پارتنرش نشان نمی‌دهد.

اما خشم و عصبانیت به هر حال اتفاق می‌افتند و فرد آن‌ها را حس می‌کند. در این حالت تضادی ناخودآگاه شکل می‌گیرد، بدین شکل که بخش خشمگین فرد با بخشی که می‌خواهد خوب باقی بماند باهم در تضاد قرار می‌گیرند، او نمی‌خواست عصبانی باشد اما هست و از واکنش‌های خود در هنگام خشم می‌ترسد. در این میان تعارضی عاطفی شکل می‌گیرد و منجربه اضطراب می‌شود. شاید به همین خاطر باشد که زنانی را می‌بینیم که در هنگام عصبانیت بجای فریاد زدن گریه می‌کنند!

چنین اشخاصی باید خود را در قدم اول بپذیرند و همچنین با شناخت هیجاناتشان، هوش هیجانی خود را تقویت کنند تا بتوانند به شیوه‌ای سالم احساسات منفی خود را بروز دهند و با شریک عاطفی خود برای حل آن مشکل به راه‌حلی برسند.

داشتن طرحواره رهاشدگی

قبل از اینکه ببینیم طرحواره رهاشدگی چیست اول خوب است اندکی با مفهوم طرحواره آشنا شویم.

طرحواره‌ها الگو‌هایی هستند که از زمان کودکی در روان ما نقش می‌بندند و ما بر اساس آن عینک به جهان پیرامون خود می‌نگریم و متناسب با آن‌ها فکر، احساس و عمل می‌کنیم و به برقراری ارتباط با دیگران می‌پردازیم. طرحواره‌های مختلفی وجود دارند اما آن طرحواره‌ای که باعث می‌شود ما دچار اضطراب رابطه شویم بیشتر طرحواره‌ی رهاشدگی است. اعتقاد اساسی افرادی که این طرحواره‌ را دارند این است که هر کسی را که دوستش دارند ناگزیر روزی از دست می‌دهند و برای همیشه منزوی می‌شوند.

آن‌ها ناامیدان از عشق هستند و سه نوع واکنش تسلیم، اجتناب و جبران افراطی را در برابر طرحواره‌ی خود در پیش می‌گیرند. یعنی یا زیاد به پارتنر خود می‌چسبند و با احساس کوچک‌ترین نشانه‌‌ای از رهاشدگی عصبی می‌شوند، یا  وابسته نمی‌شوند و نمی‌گذارند کسی وابسته‌ی آن‌ها شود و یا پیش‌دستی می‌کنند و خودشان پارتنرشان را رها می‌کنند تا مبادا زودتر رها نشوند و درد نکشند. ترس از طرد شدن، مشکل در اعتماد به دیگران، رفتارهای خودتخریبی، بی‌اعتباری، اضطراب و خشم،حسادت و داشتن تعیبرهای نادرست ازجمله نشانه‌های داشتن طرحواره‌ی رهاشدگی هستند.

نکته‌ی تأسف باری که در مورد این طرحواره وجود دارد این است که این افراد معمولا از همان ابتدا جذب افرادی می‌شوند که به آن‌ها محل نمی‌دهند و معلوم است که آن‌ها را ترک خواهند کرد. این شیفتگی ناخودآگاه است و نیاز به درمان دارد.

داشتن دلبستگی ناایمن

اولین رابطه‌ی عاطفی که هر کودکی تجربه می‌کند، رابطه‌اش با مراقب اولیه (معمولا مادرش) است. اگر این دلبستگی و پیوند بین کودک و مراقب اولیه ایمن باشد در بزرگسالی رابطه‌ی فرد با دیگران هم ایمن است و اگر فرد در کودکی حمایت کافی را نگرفته باشد یا رها شده باشد احساس ناایمنی در بزرگسالی هم دست از سر او و روابطش برنمی‌دارد. همان‌طور که تا الان متوجه شدید به‌طور کلی دلبستگی به دو نوع مفهوم ایمن و ناایمن تقسیم می‌شود و خود دلبستگی ناایمن سه نوع دارد:

  • دلسبتگی ناایمن اضطرابی: به راحتی به پارتنر خود اعتماد نمی‌کنند، مدام در رابطه اضطراب ترک شدن و خیانت دیدن دارند و تنش زیادی را حس می‌کنند.
  • دلبستگی ناایمن اجتنابی: از برقراری رابطه حذر می‌کنند و بیشتر اوقات خود را در تنهایی می‌گذرانند.
  • دلبستگی ناایمن آشفته: ترکیبی از دلبستگی ناایمن اضطرابی و اجتنابی است و دوست دارند با دیگران ارتباط برقرار کنند. اما از نزدیکی هراس دارند و احساسات ضد و نقیضی را درباره‌ی روابط احساس می‌کنند.

هر سه‌ی این دلبستگی‌های اضطرابی ریشه در اضطراب دارند و منجربه اضطراب می‌شوند.

مطلب مرتبط: چگونه رابطه عاطفی خود را بازسازی کنیم؟

درمان اضطراب در رابطه عاطفی قطبینو

برای کاهش و درمان اضطراب در رابطه‌ی عاطفی چیکار کنیم؟

مراقبت کردن از خودتان را یاد بگیرید.

وابستگی و به دنبال آن اضطراب رابطه، زمانی شروع می‌شوند که نمی‌دانیم چطور از خودمان به لحاظ  احساسی حمایت کنیم بنابراین آن را در دیگری جستجو می‌کنیم. برای اینکه بتوانیم از خودمان درست مراقبت کنیم باید شناخت کافی نسبت به نیازهای خودمان پیدا کنیم. باید ببینیم که چه نیازهایی درون ما هست که پارتنر ما آن‌ها را برطرف می‌کند و باعث این وابستگی شدید شده است؟ اصلا ما چه نقاط قوت و ضعفی داریم؟ آن‌ها را شناسایی کنیم. می‌توانیم یک لیست برای خودمراقبتی‌هایمان درست کنیم و هرازچند گاهی به آن سر بزنیم تا به ما یادآور شود که به فکر حال خود باشیم.

از تنهایی خود لذت بردن را یاد بگیرید.

چه سرگرمی‌هایی هست که اگر آن‌ها را به تنهایی انجام دهید لذت می‌برید؟ ورزش؟ مدیتیشن؟ کتاب خواندن؟ یا چیزهای دیگر؟ لیستی از آن‌ها تهیه کنید. هر قدر بتوانید استقلال خود را بالاتر ببرید، اعتمادبه‌نفس شما افزایش می‌یابد و کمتر اضطراب در رابطه‌ی عاطفی را تجربه می‌کنید. چراکه نقطه‌ی تمرکز شما بر روی خودتان قرار می‌گیرد و نسبت به حرکات پارتنرتان کمتر حساس می‌شوید.

الگوهای معیوب خود را شناسایی کنید و آن‌ها را بشکنید.

 هرچه بتوانید بیشتر به کمک روش‌های مختلف ازجمله تراپی گرفتن، کتاب خواندن یا شرکت در کلاس‌ها و دوره‌های خودشناسی این الگوها را پیدا کنید در مسیر کاهش اضطراب موفق‌تر خواهید بود. همچنین پیشنهاد می‌شود تا طرحواره‌ها و نوع دلبستگی خود را بشناسید تا با ارزیابی آن‌ها بتوانید وضعیت ذهنی خود را راحت‌تر تغییر دهید.

روابط اجتماعی خود را گسترش دهید.

وقتی به کلاس‌ها و دوره‌های مختلف بروید یا زمان خود را با کارهایی که دوست دارید و به رشد شما کمک می‌کند پر کنید کمتر روی رابطه‌ی خود متمرکز می‌شوید. سعی کنید با افراد بیشتری ارتباط بگیرید و تمرین کنید که آن الگوهای معیوب را در روابط جدید خود نیاورید.

درمان اضطراب در رابطه عاطفی

از یک درمانگر کمک بگیریم.

مسئله‌ی حل طرحواره‌های مخرب و دلبستگی‌های ناایمن چیزی نیست که به تنهایی بتوان آن را حل کرد. چراکه ریشه در کودکی ما دارند و زخم‌هایی عمیق هستند. مسلما یک درمانگر خوب می‌تواند با روش‌هایی علمی چون EFT (درمان متمرکز بر احساسات و هیجانات)، ACT (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، زوج‌درمانی و استفاده از روش‌های دیگر این مشکلات را حل و شما را در کاهش اضطراب خود در رابطه‌ی عاطفی یاری کند.

پیشنهاد: آیا مشاوره پیش از ازدواج تضمین کننده خوشبختی ماست؟

سخن آخر

اضطراب در رابطه‌ی عاطفی با چالش‌هایی همراه است که حل کردن آن‌ها ممکن است زمان‌بر باشد اما با مدیریت مناسب و استفاده از راه‌حل‌های فردی و بین فردی که گفته شد می‌توان از شدت آن کاست. امیدواریم این مقاله به شما در شناخت بیشتر خود کمک کرده باشد و آگاهی بیشتری نسبت به اضطراب در رابطه‌ی عاطفی پیدا کرده باشید.

دسته بندی : ازدواج

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.