فکر میکنید فرد ریسکپذیری هستید؟ آیا در محل کار شما فرهنگ ریسکپذیری وجود دارد؟ آیا از روحیهی ریسکپذیری در شغل برخوردار هستید؟ تجربهی ریسکپذیری در شغل چه عایدی برایتان داشته است؟ منجر به موفقیت شده یا بالعکس شکست سنگینی را تجربه کردهاید؟ به نظر شما چقدر قدرت خطرپذیری در شغل در میزان رضایت شغلی تأثیرگذار است؟
بیتردید تأمل در خصوص تمام این سؤالات شما را در این دوراهی قرار میدهد که بالاخره از قدرت ریسکپذیری در شغلتان استفاده کنید یا خیر؟ بدیهی است که تجربهی هر نوع ریسکی همواره با دلهره و نگرانی همراه است. اما تا دلتان بخواهد در زندگینامهی بسیاری از افراد موفق خواهید دید که آنها در مقطعی از زندگی تصمیم به انجام کاری گرفتند که ازنظر دیگران دیوانگی محض بوده است.
جالب اینجاست که این روزها در انواع و اقسام سایتهای کاریابی و آگهیهای استخدام بهکرات به فاکتور ریسکپذیری برمیخوریم. حتی ممکن است در هنگام مصاحبهی شغلی با سؤالاتی در رابطه با سنجش میزان ریسکپذیری مواجه شوید. بنابراین نمیتوان بهراحتی از کنار این فاکتور مهم عبور کرد. حتی گاهی اوقات ممکن است همین عامل ریسکپذیری در شغل بهطورکلی مسیر و آیندهی شغلی شما را در معرض تغییرات ریزودرشتی قرار دهد. پس با ما تا انتهای مقاله همراه باشید تا به شما بگوییم چه زمانی وقت ریسک کردن است؟
چرا ریسکپذیری برای مدیران سازمان مهم است؟
امروزه میزان ریسکپذیری کارکنان بیشازپیش موردتوجه مدیران قرارگرفته است. شاید یکی از مهمترین دلایلش این باشد که بدون ریسکپذیری در شغل نمیتوان انتظار تغییرات شگرفی را در سازمان داشت. همواره بخشی از ماهیت تجربهی هر نوع تغییری ناشناخته و غیرقابلپیشبینی است. اضطراب از مواجهشدن با ناشناختهها نباید تبدیل به مانع بزرگی برای تجربهی هر چیز جدیدی شود. هر شرکت و سازمانی به ترکیبی از کارمندان ریسکپذیر و ریسک ناپذیر نیاز دارد. حمایت همهجانبه از هر دو گروه و همکاری آنها با یکدیگر منجر به برقراری تعادل در سازمان میشود.
چرا داشتن ویژگی ریسکپذیری در شغل یک مزیت محسوب میشود؟
ساختارشکنی شما را به موفقیت نزدیک میکند
به همان اندازه که حضور افراد با گرایش بالا نسبت به ریسکپذیری اهمیت دارد، حضور کارکنانی که چندان تمایلی به خروج از چارچوبهای استاندارد ندارند، مهم تلقی میشود. داشتن روحیهی ریسکپذیری در شغل ازآنجهت حائز اهمیت است که با حرکت در یک مسیر ثابت و پیشبرد کارها از طریق روشهای رایج و روتین نمیتوانید شاهد رشد چشمگیری باشید.
تزریق خلاقیت به تمام بخشهای سازمان
شاید بتوان دو عامل ریسکپذیری و خلاقیت را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. اساسا ریسکپذیری بدون خلاقیت معنا و مفهومی ندارد. اجرا و پیادهسازی هر ایدهی جدیدی در سازمان بدون آنکه خلاقیت را چاشنی آن کنید ممکن است شما را از مسیر رسیدن به موفقیت و تحقق اهداف سازمان منحرف کند.
فعالیت در محیطی باثبات و بدون تغییر ذوق نوآوری افراد را کور میکند. روبهرو شدن سازمان با خطرات و شرایط گوناگون منجر به تقویت قدرت پذیرش ریسک و بهتبع آن ابتکار میشود که همهی اینها به معنی رشد و ارتقای شخصی و شغلی است.
ترکیبی از بهترین کارمندان مسیر رسیدن به موفقیت را هموار میکند
هر زمان که صحبت از انتخاب به میان میآید ناخودآگاه ذهن افراد به سمت بهترین و برترین گزینههای موجود میرود. اینکه بخواهید تنها یک فرد ریسکپذیر را در تیم کاری خود قرار دهید کاری را از پیش نمیبرد. یا حتی حالت برعکس آن. یعنی ایجاد تیم کاری که تمام اعضای آن هیچ بویی از ریسکپذیری در شغل نبردهاند. در چنین شرایطی شک نکنید که تمام ایدههای شما با شکست مواجه خواهند شد.
شما بهعنوان مدیر یا سرپرست به افرادی نیاز دارید که اهل رقابت، شجاع، جسور، سریع در تصمیمگیری و انجام وظایف و اهل چالش و ریسک باشند. افرادی که از روحیهی ریسکپذیری در شغل برخوردار هستند. همواره به دنبال شکار فرصتهایی برای پیشرفت و کسب دستاوردهای مختلف هستند. همچنین حضور اشخاصی که توانایی سنجش خطر را دارند و با احتیاط و محافظهکاری شرایط و تصمیمات را موردبررسی قرار میدهند در کنار آنها ضرورت دارد. اما چطور میتوان چنین افرادی را شناسایی کرد؟
چرا و چه زمانی ریسکپذیری در شغل جواب میدهد؟
شاید با شنیدن واژههایی همچون ریسک و خطر اینطور به نظر برسد که خطرات ممکن است به کسبوکار شما لطمه بزنند. اما نکتهی جالبتوجه اینجاست که اتفاقا خطرپذیری را میتوان همانند نیروی محرکهای برای رشد کسبوکارها در نظر گرفت. تمام کسبوکارهای کوچک و بزرگ بههرحال در طول عمر فعالیت خویش با خطر و شرایط بحرانی مواجه میشوند. رکود اقتصادی، تورم، بلایای طبیعی، بیماری، افت سهام شرکت و تهدیدهای متعدد دیگری همواره در کمین کسبوکارها هستند.
برترین و محبوبترین شرکتهای دنیا مانند گوگل و فیسبوک پیوسته به دنبال تقویت فرهنگ ریسکپذیری در شغل بودهاند و سعی کردند هرگز از خطر و بحران اجتناب نکنند. اگر غیر از این بود اکنون در چنین جایگاهی نبودند. اما ریسکپذیری در شغل الزاما به معنای بیخیالی و انجام دادن هر کار عبث و بیهودهای نیست. ازآنجاییکه پذیرش ریسک با مفهوم خلاقیت درهمتنیده است. بنابراین به تفکر نقادانه و خلاق احتیاج دارد. پذیرش خطر را با بیدقتی و بیتوجهی اشتباه نگیرید. شما حتی باید به میزان ریسکپذیری خود واقف باشید. چراکه این موضوع منجر به دستیابی به راهکارهای جدید و درنهایت افزایش بهرهوری میشود. ضمن اینکه باید پیامدهای احتمالی پذیرش ریسک را مورد ارزیابی قرار دهید.
اما چه زمانی باید برای ریسکپذیری در شغلتان اقدام کنید؟
حس کار زدگی و کسلکننده بودن امانتان را بریده است
یکی از ناتوانکنندهترین احساساتی که ممکن است به سراغتان بیاید حس کار زدگی و بیتفاوت شدن نسبت به شغلتان است. رسیدن به چنین مرحلهی خطرناکی بهمنزلهی این است که دیگر کارایی خود را از دست دادهاید. توجه و تمرکزتان معطوف به وظایفتان نیست. بهطور عمدی و سهوی به ارتباطات کاری خود لطمه وارد میکنید و دیگر نمیتوانید تأثیرگذاری سابق را داشته باشید. شاید وقت آن رسیده که قدرت ریسکپذیری در شغل را در خودتان تقویت کنید و برای ترک شغلتان تصمیم بگیرید.
در شغل فعلیتان امکان رشد و پیشرفت بیشتر وجود ندارد
بههرحال پتانسیل و ظرفیت هر سازمانی محدود و مشخص است. ممکن است حد و اندازهی نیاز به پیشرفت در شما با امکانات سازمان در تناسب نباشد. درنهایت شما به این نتیجه برسید که علیرغم بهرهمندی از حقوق و مزایا نسبتا خوبی که دارید، اما شغلتان را عوض کنید. ولی حواستان باشد که این روحیهی ریسکپذیری در شغل کار دستتان ندهد. قبل از اینکه تصمیم قطعی بگیرید تمام جوانب را بسنجید و از منابع حمایتی خود مطمئن شوید. پذیرش خطر آنهم به شکلی بیمحابا و بدون فکر ممکن است به قیمت از دست دادن همهچیز برایتان تمام شود.
تغییرات در زندگی شخصی بر انگیزانندههای خوبی برای تقویت قدرت ریسکپذیری در شغل هستند
بدیهی است که با گذر زمان زندگی شخصی افراد دستخوش تغییراتی میشود. ازدواج، صاحب فرزند شدن، ادامه تحصیل، مهاجرت، طلاق و هزاران عامل دیگر روند طبیعی زندگی شما را با خطرات متعددی روبهرو میکند. ممکن است با شرایطی که در حال حاضر در شغلتان دارید نتوانید بهخوبی از عهدهی خرج و مخارجتان برآیید.
برخی از افراد از ترس اینکه همین میزان درآمد و رفاه فعلی خود را از دست ندهند قید هر تغییری را میزنند. درصورتیکه تقویت قدرت ریسکپذیری در شغل به شما کمک میکند که همسو با تغییرات زندگی شخصی، مسیر شغلی خود را نیز متحول سازید.
عدم وجود ریسکپذیری در شغل چگونه شما را دچار فرسودگی شغلی میکند؟
تصور کنید ماهها یا شاید هم سالها است که در مجموعهای مشغول به فعالیت هستید. در تمام این مدت بزرگترین تغییر اتفاق افتاده در آن محیط تغییر رنگ روکش صندلیتان بوده است. شرکتی که از اولین روز تأسیس خود مبتنی بر یک سری اصول و چارچوب مشخص فعالیت خود را آغاز کرده و هرگز به دنبال امتحان کردن روشهای نو بهمنظور ارتقای کسبوکارش در این بازار رقابتی پر از تغییر و تحول نبوده است. اساسا هیچگاه فرصت جدیدی به دلیل ترس از شکست مهیا نشده که بخواهند برای رشد و توسعهی مهارتهای کارکنان از آنها حمایت کنند.
بدیهی است که اجتناب از روبهرو شدن با هر نوع خطری باعث شده که به هیچ دستاورد و موفقیتی دست پیدا نکنند. طبیعتا کار کردن در چنین محیطی این حس را به شما القا میکند که در شغلتان آنگونه که باید باشید، نیستید. بنابراین رفتهرفته احساس رضایت شغلی در شما کمرنگتر شده و جای خودش را به فرسودگی شغلی میدهد. حالا دیگر شاهد این خواهید بود که افت شدیدی در کمیت و کیفیت ارائهی خدمات توسط شما اتفاق افتاده و دیگر هیچگونه هیجان و اشتیاقی نسبت به آن جایگاه شغلی ندارید. شغلی که در روزگاری به شوق آن از خواب بیدار میشدید الان به کاری طاقتفرسا تبدیلشده است. در چنین شرایطی به مرحلهی بیتفاوتی نسبت به بودن یا نبودن در آن شغل میرسید.
آیا در موقعیت شغلی فعلی خود چنین هیجانات منفی را تجربه میکنید؟ احساس نمیکنید که دلتان میخواهد از هر چیزی که مرتبط با شغلتان است فرار کنید؟ آیا احساس مفید و مؤثر بودن در شما تحلیل رفته است؟ پیشنهاد میکنیم برای اطمینان یافتن از شدت و میزان این هیجانات منفی در خود و رسیدن به منشأ آنها تست فرسودگی شغلی را امتحان کنید.
حرف آخر
پذیرش خطر همانطور که از نامش پیداست همواره ماهیتی ناشناخته و غیرقطعی دارد. داشتن اضطراب و نگرانی بهواسطهی عدم آگاهی از نتایج احتمالی امری طبیعی است. اما فراموش نکنید که اگر ریسکپذیری در شغلتان را امتحان کردید و شکست خوردید بازهم توانستهاید دستاوردهای مهمی را به دست آورید. تقویت اعتمادبهنفس و قدرت تصمیمگیری کمترین نتایج مثبتی است که از این تجربه نصیبتان شده است.