در این مقاله سعی کردیم دربارهی ۱۵ باور اشتباه در ازدواج با شما عزیزان صحبت کنیم. ازدواج آن چیزی که در رمانهای عاشقانه خواندهاید یا فانتزی قشنگی که در ذهن خود ساخته و پرداختهاید نیست. همه ما باورهایی درباره ازدواج داریم که بسیاری از آنها اشتباه هستند و همین باورهای غلط ریشه اختلافات بزرگ در زندگی زناشویی میشوند. تنها راه نجات از این باورهای غلط شناخت آنهاست. آیا شما در زندگی مشترک خود تابهحال به خاطر باور اشتباهی با مشکل روبهرو شدهاید؟
۱۵باور اشتباه در ازدواج
قطعا باورهای اشتباه در ازدواج به این ۱۵ مورد ختم نمیشوند. بهتر است قبل از ورود به ازدواج چشمها و گوشهایتان را باز کنید. عمه تراپی نگیرید، رؤیاپردازی نکنید. واقعیت ازدواج را ببینید و بشناسید. هرچقدر آگاهتر و با چشمان باز وارد رابطه شوید موفقیت و لذت شما از ازدواج بیشتر خواهد بود.
۱ـ عشق حلال تمام مشکلات است!
ازدواجی که با عشق شروع شود شور عشق در تمام طول زندگی پایدار و بالنده خواهد بود و با گذشت زمان کاهش نخواهد یافت. آیا این عقیده درست است؟ شدیدترین عشقها از شش ماه تا دو سال در اوج هستند و بعد نزول میکنند.
احساسات در اکثر زوجین وجود دارند. در عالیترین سطح از عشق هم ممکن است از یکدیگر دلخور شوید. فرق ازدواجهای موفق فقط این است که میتوانند دعواهای خودشان را مدیریت کنند به نحوی که به چهره هم پنجه نکشند و به کرامت انسانی هم توهین نکنند. اگر ناراحت هستند به خودشان فرصت میدهند و بعد با همفکری هم مشکل را حل میکنند. بحث مدیریت احساسات است و اینکه چه کاری انجام بدهند و چه حرفی بزنند؟ وگرنه هیچ عشقی نمیتواند مانع به وجود آمدن اختلاف در ازدواج شود. زندگی قصه مادربزرگها نیست که یک شاهزاده خانم با یک شاهزاده ازدواج کرد و تا اخر عمر در کمال خوشی باهم زندگی کردند. این باور غلط است که کسی که مرا دوست دارد هرگز مرا اذیت نمیکند.
۲ـ ذهنخوانی
یک باور اشتباه در ازدواج این است که اگر کسی واقعا همسرش را دوست داشته باشد بدون آنکه همسرش به او چیزی بگوید آن فرد باید بتواند افکار، احساسات و نیازهای همسرش را پیشبینی کند و بفهمد که همسرش چه احساسی دارد. از شما میپرسم آیا خود شما توانایی ذهنخوانی دارید؟ آیا اصلا انسانها توانایی ذهنخوانی دارند؟ چگونه چنین انتظار محالی را از همسرتان دارید؟ بله در ازدواج مهمترین نکته این است که زوجین همدیگر را ببینند و بشناسند. دیدن در اینجا یعنی توجه دقیق. یعنی من بدانم نقاط ضعف و قوت و نیازها و خواستههای طرف مقابل چیست. اما این شناخت بدون ابرازگری و صحبت کردن طرفین و وقت گذراندن باهم امکانپذیر نخواهد بود. انتظار نداشته باشید بدون کمک و توضیح شما همسرتان غیب بداند.
مطلب مرتبط: همهچیز دربارهی ترس از ازدواج
۳ـ ازدواج به پیشرفت من و اهدافم کمک میکند و زندگی شخصی من به روال قبل ادامه خواهد داشت
قبلا شما یک نفر بودید و تلاشتان برآورده کردن نیازهای خودتان بود. حالا دو نفر هستید. فرض کنید بازی فوتبال مهمی است و همزمان باید به مهمانی بسیار مهمی هم بروید. چه کار خواهید کرد؟ اصلا میتوان گفت ازدواج زندگی شخصی مرا تحت تأثیر قرار نمیدهد؟ یا اینکه شما باردار میشوید و مجبور به کناره گیری از کار خود میگردید. آیا ازدواج پیشرفت شما را تحت تأثیر قرار نداده است؟ بله زندگی مشترک نیاز به ازخود گذشتگی و توجه به نیازهای خود و طرف مقابل دارد.
اشتباه نکنید منظور ما قربانی بودن نیست. مثلا برای خانمی کار کردن بسیار مهم است. پس باید قبل از ازدواج در مورد آن با پارتنرش صحبت کند و تقسیم وظایف انجام دهند. در بخش راهحلها توضیح بیشتری در این زمینه خواهیم داد. باید چیزهایی که وجود دارند و شما یا طرف مقابلتان حاضر نیستید در این ازدواج رهایش کنید مشخص شوند. مثلا کوه رفتن، درس خواندن، فوتسال و… محدوده شخصی هرکس باید مشخص باشد. اگر اهداف یکدیگر را بدانید و همسوی هم باشید قطعا ازدواج به پیشرفت و اهداف شما کمک خواهد کرد. اما زندگی شخصی شما هرگز به آزادی زمان مجردی نخواهد بود. هر غنیمتی بهایی دارد.
۴ـ اگر عاشق هم باشیم کشش جنسی ما نسبت به یکدیگر کاهش نمییابد
عشق و دوست داشتن مقولهای جدا از کشش جنسی است. حتی باید دانست بسیاری از افراد بدون عشق رابطه جنسی پایداری دارند و حتی تنها دلیل پیوندشان رابطه جنسی است. در موارد بسیاری هم افراد فقط صمیمی هستند و میلی به یکدیگر ندارند. رابطه جنسی از عشق و صمیمیت جداست. هرچند رابطه جنسی همراه با عشق و صمیمیت از کیفیت بهتری برخوردار است. اما کشش جنسی هم مثل عشق کاهش مییابد. گاها افراد یکدیگر را بسیار دوست دارند اما کشش جنسی در آنها نسبت به یکدیگر از بین رفته است.
مطلب مرتبط: همهچیز دربارهی رابطه جنسی قبل از ازدواج
۵ـ اگر انتخاب درستی داشته باشیم بعد از ازدواج دیگر مشکلی نخواهیم داشت
قطعا مهمترین برگ برنده ما در ازدواج انتخاب درست و آگاهانه است. اما این تنها تضمینکننده بقای ازدواج ما نیست. به من بگویید شما آدم پنج سال پیش هستید؟ خواستهها و نیازها و اهدافتان تغییری نکرده است؟ شاید شما پنج سال پیش برای هم مناسب بودید. اما باید در طول این پنج سال یکدیگر را ببینید، به هم توجه کنید، یکدیگر را بشناسید و تغییرات و اولویتهای یکدیگر را بدانید. اگر بعد از ازدواج دست از شناخت یکدیگر بردارید زمانی به خود خواهید آمد که با آدم دیگری روبهرو هستید.
مطلب مرتبط: ازدواج موفق و معیارهای داشتن یک ازدواج موفق
۶ـ میتوانم همسرم را مطابق میل خود تغییر دهم
به خاطر داشته باشید که تغییر همسرتان غیرممکن است. شخصیت او، نیازها و علایقش قبل از حضور شما شکل گرفته است. شما قادر به تغییر او نیستید. تنها کسی که میتوانید تغییرش دهید و کنترل کنید خودتان هستید. پس به جای اینکه دنبال تغییر دادن افراد باشید آنها را بشناسید و اگر همسوی شما هستند انتخابشان کنید.
۷ـ حریم خصوصی ممنوع!
آیا شما هم گوشی همسرتان را چک میکنید؟ انتظار دارید تمام مسائل کاری و خانوادگیش را بدانید؟ تبر به ریشه رابطهتان نزنید. هرکس حریم خصوصی خود را دارد. شما نباید دنبال نفوذ در تمام زندگی همسرتان باشید.
۸ـ تمام اوقات فراغت تو برای من است!
این باور اشتباه در ازدواج خود بهتنهایی میتواند برای کسانی که میل به آزادی بالایی دارند عامل نابودی ازدواج باشد. آدمها نیازمند گذراندن وقت با دوستان، همکاران، خانواده و زمانی برای تنها بودن هستند. پس این باور اشتباه را تغییر دهید.
مطلب مرتبط: شخصیت شناسی در ازدواج چه کمکی به زوجین میکند؟
۹ـ وقتی آتش عشق خاموش شود، پایان رابطه است
دوام آتشینترین عشقها دو سال است. پس اگر بقای رابطه خود را به عشق پیوند زدهاید باید بگوییم زمان کمی خواهید داشت. رابطه خوب ساختنی است و محافظت از آن برعهده هر دو نفر است. بدون وقت گذاشتن و هزینه کردن عاطفی برای رابطه نمیتوان تنها با تکیه بر عشق به رابطه ادامه داد. زیبایی رابطه تنها به عشق نیست. بلکه به شناخت و سازگاری و فداکاریهای دو طرف رابطه بستگی دارد. اینگونه از دل رابطه شما هر روز عشق متولد خواهد شد.
۱۰ـ اگر ما نتوانیم مشکلات رابطه خود را حل کنیم هیچکس دیگر نیز نمیتواند!
این باور اشتباه در ازدواج مثل این است که بگوییم اگر ما نتوانیم بیماریهای جسمانی یکدیگر را خوب کنیم دیگر کسی نمیتواند به ما کمک کند.
زوج درمانگری شاخهای از روان درمانگری است که اساس آن تمرکز بر حل مشکلات و بهبود روابطه بین همسران است. زوج درمانی راهی برای حل کشمکشها و مشکلات زوجهایی است که خود بهتنهایی قادر به حل مشکلاتشان نیستند.
۱۱ـ کیفیت زندگی جنسی یک زوج متأهل مهمترین پیشبینی کننده رضایت زناشویی است
بهطورکلی کیفیت دوستی زوجین برای رضایت زناشویی بیش از کیفیت زندگی جنسی آنها ضروری است. در مطالعه مقایسه رضایت کلی زناشویی با سایر متغیرها، زندگی جنسی در رتبه چهارم قرار گرفت.
اول ارتباط عاطفی (احساسی) و حل مسئله، دوم داشتن علایق مشترک و سوم میزان و کیفیت اوقات فراغت یک زن و شوهر مهم هستند.
۱۲ـ داشتن فرزند معمولاً رضایت زناشویی را برای هردو شریک زندگی افزایش میدهد
متأسفانه داشتن فرزند بهطورکلی رضایت زناشویی را برای هردو شریک زندگی کاهش میدهد. تطبیق با تغییرات و چالشهای همراه با ورود کودک قطعاً به ایثار،بلوغ و قدرت نیاز دارد. این زمانی است که برخی از احتیاجات واقعی ازدواج آغاز میشود، زیرا زوجین برای تقویت روابط زناشویی و کمک به یکدیگر علیرغم استرس و مسئولیتهای اضافه شده والدی، باید نسبت به یکدیگر کشش جنسی داشته باشند.
اگرچه برخی ممکن است از این موضوع بهعنوان توجیهی برای جلوگیری از بچهدار شدن استفاده کنند، اما بهنظر میرسد که خداوند ازدواج و آوردن فرزند را به عنوان دو ابزار عالی برای صاف کردن لبههای ناهموار و کمک به شباهت بیشتر زوجها قرار داده است.
۱۳ـ مردان در ازدواج از مزایای بسیار بیشتری نسبت به زنان برخوردار میشوند
در دهه ۷۰ برخی مطالعات نشان داد که مردان در ازدواج بیش از زنان سود میبرند. اما تحقیقات امروز نشان میدهند که زنان و مردان هردو به طور یکسانی از ازدواج سود میبرند. مزایای آن برای مردان غالباً مربوط به سلامتی است و مزایای آن برای زنان معمولاً اقتصادی است. اما زن و شوهر هر دو در هنگام ازدواج، زندگی طولانیتر، شادتر، سالمتر و ثروتمندتری خواهند داشت.
۱۴ـ قیافه و هیکل طرف مقابل بعد از مدتی عادی میشود!
احتمالا همه شما بارها و بارها این جمله و این باور غلط راجع به ازدواج را از زبان افراد زیادی شنیده باشید. اگر واقعا قیافه طرف مقابلتان برایتان خوشایند نیست و آن را دوست ندارید، این خوره ذهنی تا آخر عمر با شما خواهد بود و نهتنها عادی نمی شود بلکه مدام زوجهای اطرافتان را با خود و همسرتان مقایسه می کنید. زیبایی شاید بعد از مدتی برای طرف مقابل عادی شود اما ظاهری که برایتان خوشایند نیست، هرگز!
۱۵ـ با ازدواج تمامی مشکلات حل میشوند
ازدواج با خود مشکلات زیادی را بههمراه دارد که باید حل کنید و قدرت حل مسئله در مواجهه با چالشها راز موفقیت شما و بقای رابطه است. اما هرگز ازدواج غول چراغ جادو نیست که همه مشکلات شما را حل کند. مراد خود را از خودتان بخواهید نه ازدواج.
مطلب مرتبط: با چه تیپ شخصیتی ازدواج موفقتری خواهید داشت؟
چگونه اثرگذاری این باورهای اشتباه را در زندگی خود خنثی کنیم؟
اما راهحل طلایی چیست؟ قبل از خواندن پاسخ به ما بگویید چرا ازدواج میکنید؟ هدف شما از ازدواج کردن چیست؟ در ازدواج به دنبال چه هستید؟ نیازهای اساسی خود و پارتنرتان را میشناسید؟
در زندگی آنچه از ما سر میزند رفتار است. همه رفتارهایی که از ما سر میزنند معطوف به یک هدف هستند و آنهم ارضای نیازهای خود من است. دقت کنید نیازهای خودتان نه دیگری! هیچکس برای نیاز دیگری به این دنیا نیامده است.
ازدواج هم یک انتخاب است. یک رفتار است که فقط برای ارضای نیازهای خودتان رخ میدهد. چرا مردان از میان تمام زنانی که با آنها آشنا می شوند یک نفر را بر میگزینند تا با او ازدواج کنند؟ پاسخ کاملا مشخص است چون آن شخص خاص به آنها بهخوبی سرویس میدهد و از آنها مراقبت میکند. یعنی نیاز آنها را در زمینه اجتماعی، فکری، صمیمیت و رفاقت، احساسی یا جنسی میتواند بهخوبی برآورده کند. در مورد زنان هم دقیقا همین داستان جریان دارد. آنها بهدنبال فردی هستند که بیشترین توانایی را درارضای نیازهایشان داشته باشد. خواه عاطفی، جنسی، اقتصادی و… .
بله ازدواج یک خودخواهی محض است. ازدواج یک انتخاب معطوف به من است. اما نکته بسیار مهم: اگر من این انتخاب را برای پاسخ نیازهای خودم کردم و او نیز این انتخاب را برای نیازهای خودش کرده است. پس در این ازدواج ما باید به گونهای عمل کنیم که هم او بتواند نیازهایش را ارضا کند و هم من بتوانم نیازهایم را ارضا کنم.
حتما شنیدهاید یا تجربه کردهاید که در دوران نامزدی کمترین میزان اختلافات بین زوجین وجود دارد؟ اما علت چیست؟
در دوران نامزدی هرکس سعی میکند که نیازهای فرد مقابل برآورده شود. فرد خودش را عقب می کشد و نیازهای طرف مقابل را میبیند و ارضا میکند. اما در ازدواج پدیدهای داریم به نام مالکیت. یعنی دوست داریم همسری داشته باشیم که نیازهای ما را برآورده کند و خود را مالک او میدانیم و فکر میکنیم هرگز او را از دست نمیدهیم و دیگر خرمان از پل گذشته است!
ما وقتی طرف مقابلمان میگذارد و میرود تازه حقیقت همچون سیلی بر صورتمان میخورد.
هفت خصلت که به مالکیت منتهی میشود:
۱ـ شروع به انتقاد می کنیم.
۲ـ شکایت می کنیم.
۳ـ غر میزنیم.
۴ـ سرزنش میکنیم.
۵ـ تهدید می کنیم.
۶ـ تنبیه می کنیم.
۷ـ یکدیگر را نمیبینیم.
و اما راهحلی برای تمام فصول!
لطفا این کلمات را بهدقت بخوانید و بهخاطر بسپارید. این کلمات راهحل تمام مشکلات شماست. بدانید که هر کاری که شما و دیگران انجام میدهید در جهت رفع نیازهای خودتان است. همه انسانها با پنج نیاز اساسی بهدنیا میآیند: ۱) نیاز به بقا ۲) نیاز به عشق ۳) نیاز به قدرت ۴) نیاز به پیشرفت ۵) نیاز به آزادی.
ازدواج عملی است که میتواند هر پنج نیاز ما را ارضا کند. اما بهتنهایی نه بلکه با همکاری یک فرد دیگر که همسر شماست. احساس پیوند در زنان قویتر از مردان است. یعنی زنان تمایل بیشتری به ازدواج دارند. اما بعد از دو سال نارضایتی زنان بیشتر از مردان است. چون زنان بیشازاندازه از شوهرانشان انتظار دارند. نیازهای ما باید در ازدواج ارضا شوند تا ما رضایت از زندگی بالایی داشته باشیم.
اما باید بدانیم بقیه آدمها هم این پنج نیاز را دارند و آنها هم بهدنبال ارضای نیازهای خود هستند. ازطرفی ظرفیت این پنج نیاز در انسانها متفاوت است. مثلا یک نفر تمایل بیشتری به آزادی دارد و آزادی برای او نیاز اول است. برای دیگری نیاز به عشق. وقتی تعارض در نیازها به وجود میآید باید یاد بگیریم فشار، قهر، تنبیه، ترک خانه، فحاشی نکنیم بلکه صحبت کنیم. باورها و کلیشههای غلط را کنار بگذاریم و مشکل را بهبهترین شکل ممکن حل کنیم. انسانی باشیم که بدون قیدوشرط دوست دارد، احترام میگذارد و احترام میبیند. به نیازهای طرف مقابل گوش میدهد و نیازهایش را بیان میکند. اینجاست که عشق متولد میشود. لطفا یکدیگر را ببینید.
پیشنهاد: افزایش تفاهم در زندگی مشترک به سبک مدل رفتارشناسی دیسک DISC
سخن آخر
باور اشتباه در ازدواج ریشه تمام مشکلات در ازدواج است. اگر شما باور داشته باشید که کاری درست است طبق اصول و عقایدتان عمل میکنید. حال اگر باور شما غلط باشد و شما تصور کنید درست است. آنوقت زندگی را به کام خود و دیگری تلخ خواهید کرد. این مقاله تنها گوشه کوچکی از این باورهای اشتباه را پوشش داده است. لطفا بخوانید، بیاموزید و بدانید بقای رابطه و زیبایی آن در دستان کسی جز خودتان نیست.