۵ حقیقت شگفت‌انگیز در مورد کاریزما که علم فاش می‌کند

Charisma

بسیاری از ما بر این باوریم که کاریزما یک ویژگی جادویی و ذاتی است؛ یا با آن به دنیا می‌آیید یا نه. اما اگر به شما بگویم این باور کاملاً اشتباه است چه؟ اگر به شما بگویم کاریزما نه یک هدیه، بلکه مهارتی است که هر کسی می‌تواند آن را بیاموزد، درست مانند نواختن پیانو؟

داستان معروفی در مورد مریلین مونرو وجود دارد که این موضوع را به بهترین شکل نشان می‌دهد. یک روز در سال ۱۹۵۵، او به همراه یک عکاس به ایستگاه قطار گرند سنترال در نیویورک رفت. با اینکه ایستگاه مملو از جمعیت بود، هیچ‌کس متوجه حضور او نشد. او مانند یک فرد عادی به نام «نورما جین بیکر» سوار قطار شد و هیچ‌کس او را نشناخت. اما وقتی از قطار پیاده شد، تصمیم گرفت دوباره به «مریلین مونرو» تبدیل شود. او به عکاسش نگاهی انداخت و با حالتی بازیگوشانه پرسید: «می‌خوای ببینیش؟» سپس، فقط کمی موهایش را مرتب کرد و ژستی گرفت.

در یک لحظه، همه چیز تغییر کرد. او ناگهان مغناطیسی شد. مردم با شگفتی ایستادند و ستاره‌ای را که در میانشان بود شناختند. در یک آن، مریلین در میان طرفدارانش غرق شد و «چند دقیقه ترسناک و پر از فشار و هل دادن» طول کشید تا عکاس بتواند به او کمک کند از آن جمعیت فزاینده فرار کند.

مریلین با این کار ثابت کرد که می‌تواند کاریزمای خود را به میل خود «روشن» و «خاموش» کند. این داستان، ایده اصلی این مقاله را آشکار می‌کند: کاریزما یک استعداد ذاتی نیست، بلکه مجموعه‌ای از رفتارهای آموختنی است. در این مطلب، قصد داریم پنج حقیقت شگفت‌انگیز و علمی در مورد کاریزما را که توسط اولیویا فاکس کابان در کتاب «افسانه کاریزما» مطرح شده است، برای شما فاش کنیم. این نکات به شما کمک می‌کنند تا آهنربای شخصی خود را تقویت کنید.

مطلب مرتبط: چطور تیپ شخصیت کاریزماتیک داشته باشیم و افراد را جذب خود کنیم؟

۱. کاریزما یک استعداد ذاتی نیست، یک مهارت آموختنی است

اولین و مهم‌ترین افسانه‌ای که باید کنار بگذاریم این است که افراد کاریزماتیک، کاریزماتیک به دنیا آمده‌اند. تحقیقات علمی نشان داده‌اند که کاریزما نتیجه‌ی رفتارهای غیرکلامی مشخصی است که می‌توان آن‌ها را یاد گرفت و تمرین کرد. درست مانند هر مهارت دیگری، با تمرین مداوم، هر کسی می‌تواند به طور قابل توجهی کاریزماتیک‌تر شود. به استیو جابز فکر کنید. امروزه او را به عنوان یکی از کاریزماتیک‌ترین مدیران عامل تاریخ می‌شناسیم. اما اگر ویدیوهای سخنرانی‌های اولیه او را ببینید، با فردی خجالتی، بی‌دست‌وپا و حتی گاهی کاملاً خوره (nerdy) به نظر می‌رسید.

جابز آگاهانه و در طول سال‌ها روی حضور صحنه‌ای خود کار کرد تا به آن سخنران مسحورکننده‌ای تبدیل شود که همه ما به یاد داریم. این ایده بسیار قدرتمند است، زیرا به این معنی است که هر کسی، صرف نظر از شخصیت یا نقطه شروع خود، می‌تواند جذابیت شخصی خود را به میزان چشمگیری افزایش دهد.

۲. فرمول مخفی به طرز شگفت‌آوری ساده است:حضور، قدرت و صمیمیت 

بر اساس تحقیقات کابان، کاریزما از سه عنصر اصلی تشکیل شده است. اگر بتوانید این سه عنصر را در تعاملات خود به نمایش بگذارید، دیگران شما را فردی کاریزماتیک خواهند دید. قدرت: توانایی تأثیرگذاری بر دنیای اطرافمان. صمیمیت: نیت خیرخواهانه نسبت به دیگران. حضور: کاملاً در لحظه و همراه با فرد مقابل بودن

برای درک عمیق‌تر قدرت و صمیمیت، می‌توانیم به سوالات غریزی و اولیه‌ای که ذهن ما هنگام رویارویی با دیگران می‌پرسد، فکر کنیم. سوال قدرت این است: «بجنگم یا فرار کنم؟». سوال صمیمیت این است: «دوست است یا دشمن؟». با این حال، همانطور که خواهیم دید، «حضور» هسته اصلی کاریزما و سنگ بنایی است که دو عنصر دیگر بر روی آن ساخته می‌شوند.

داستان انتخابات نخست‌وزیری بریتانیا در سال ۱۸۸۶ بین ویلیام گلادستون و بنجامین دیزرائیلی، این مفهوم را به زیبایی نشان می‌دهد. هر دو نامزد در هفته پایانی انتخابات، با یک زن جوان شام خوردند. وقتی از آن زن در مورد تأثیری که این دو بر او گذاشته بودند پرسیدند، او پاسخ مشهوری داد: «بعد از شام با آقای گلادستون، فکر کردم او باهوش‌ترین فرد در انگلستان است. اما بعد از شام با آقای دیزرائیلی، فکر کردم من باهوش‌ترین فرد در انگلستان هستم.» دیزرائیلی در انتخابات پیروز شد. چرا؟ چون گلادستون فقط «قدرت» خود را به نمایش گذاشت، اما دیزرائیلی هم «قدرت» و هم «صمیمیت» را نشان داد. توانایی او در ایجاد این حس شگفت‌انگیز در طرف مقابل، مستقیماً از حضور کامل او در گفتگو نشأت می‌گرفت؛ حضوری که اجازه می‌داد صمیمیت او به طور کامل احساس شود و طرف مقابل را مجذوب خود کند.

۳. کاریزمای واقعی از ذهن شما شروع می‌شود

شاید فکر کنید که می‌توانید به سادگی زبان بدن کاریزماتیک را تقلید کنید، اما این یک اشتباه بزرگ است. علم نشان می‌دهد که حالت درونی واقعی ما ناگزیر از طریق microexpressions (ریزحالات چهره) که در کسری از ثانیه رخ می‌دهند، به بیرون درز می‌کند. ذهن انسان می‌تواند حالات چهره را در کمتر از هفده میلی‌ثانیه بخواند. این بدان معناست که هرگونه ناهماهنگی بین کلمات شما و احساسات واقعی‌تان، به صورت ناخودآگاه توسط دیگران درک خواهد شد.

آن‌ها ممکن است ندانند دقیقاً چه چیزی اشتباه است، اما حس می‌کنند که چیزی سر جایش نیست. اصل اساسی این است: اگر بتوانید یک حالت درونی کاریزماتیک ایجاد کنید، زبان بدن کاریزماتیک صحیح به طور طبیعی و معتبر از شما جاری خواهد شد. این پایه و اساس کاریزمای واقعی است، نه تقلید ظاهری.

۴. مغز شما تفاوت خیال و واقعیت را نمی‌فهمد ( این ابرقدرت شماست)

یکی از شگفت‌انگیزترین حقایق در مورد مغز انسان این است که نمی‌تواند تفاوت بین تخیل و واقعیت را تشخیص دهد. این ویژگی، که می‌توان آن را «اثر پلاسیبو برای کاریزما» نامید، ابرقدرت شما برای ایجاد حالات درونی دلخواه است. به عنوان یک مثال ساده، به یاد بیاورید که چگونه هنگام تماشای یک فیلم ترسناک قلبتان به شدت می‌تپد، با اینکه کاملاً آگاه هستید که آنچه می‌بینید واقعی نیست. مغز شما تصاویر را می‌بیند و به بدن فرمان می‌دهد که واکنش نشان دهد، گویی خطر واقعی است.

به همین دلیل، شما می‌توانید از تجسم (visualization) برای ایجاد یک حالت ذهنی خاص (مانند اعتماد به نفس، آرامش یا صمیمیت) استفاده کنید. وقتی شما یک موقعیت را با جزئیات زنده در ذهن خود تصور می‌کنید، مغزتان آن را به عنوان یک تجربه واقعی پردازش می‌کند و بدن شما با زبان بدن معتبر و متناسب با آن حالت، واکنش نشان می‌دهد. این «جادوی عملی» به شما اجازه می‌دهد تا احساسات و رفتارهای کاریزماتیک را در هر زمان که بخواهید، در خود ایجاد کنید.

۵. قدرتمندترین عنصر «حضور» است

قدرتمندترین عنصر، «حضور» است و این یک هنر گمشده است از میان سه عنصر کاریزما، «حضور» (Presence) سنگ بنای اصلی است. این همان چیزی است که قدرت و صمیمیت بر روی آن ساخته می‌شوند و اغلب چیزی است که مردم پس از یک تعامل کاریزماتیک، بیش از همه به یاد می‌آورند. یک مطالعه بر روی ۲۲۵۰ نفر که توسط روانشناس هاروارد، دنیل گیلبرت، به طور مشترک تألیف شده است، نشان داد که ذهن یک فرد عادی نزدیک به ۵۰ درصد از مواقع در حال سرگردانی است. این آمار تکان‌دهنده نشان می‌دهد که چرا عمل ساده‌ی «کاملاً حاضر بودن» اینقدر نادر و تأثیرگذار است.

وقتی شما حتی برای چند لحظه تمام توجه بی‌دریغ خود را به کسی می‌دهی، به او احساس احترام، ارزش و اهمیت می‌بخشی. در دنیایی که حواس‌پرتی یک هنجار است، این هدیه‌ی توجه کامل، شما را از دیگران متمایز می‌کند. برای تمرین حضور، می‌توانید از تکنیک‌های ساده‌ای استفاده کنید. برای مثال، هر زمان که متوجه شدید ذهنتان سرگردان است، فقط برای یک ثانیه روی نفس کشیدن خود یا احساسی که در انگشتان پایتان دارید تمرکز کنید. این کار به سرعت ذهن شما را به لحظه حال بازمی‌گرداند.

 

مطلب مرتبط: رهبران کاریزماتیک چه ویژگی‌هایی دارند؟ مزایا و معایب این رهبران چیست؟

سخن نهایی

یک فکر نهایی کاریزما یک ویژگی ثابت و غیرقابل تغییر نیست که با آن متولد شده باشید. بلکه مجموعه‌ای از مهارت‌هاست که ریشه در حالت درونی ما دارد و هر کسی می‌تواند با تمرین آگاهانه آن را در خود پرورش دهد. این به معنای تغییر شخصیتتان نیست، بلکه به معنای یادگیری مهارت‌های جدید برای بیان بهترین نسخه از خودتان است. حالا که می‌دانید کاریزما یک انتخاب است نه یک هدیه، کدام جنبه را برای تغییر نگاه جهان به خودتان اول تمرین خواهید کرد؟

مطالب مرتبط

عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه ایمیل خود را وارد کنید.

تازه‌های امروز

جعبه ابزار مدیریتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.