بدون شک تمامی انسانها حداقل یک بار در طول زندگی خودشان تصمیمی گرفتهاند که گاهی این تصمیمها موجب موفقیت و سربلندی شخص موردنظر شده و گاهی هم مشکلساز و زیانآور بوده است. ازطرفی، تصمیمگیری در مدیریت، از این جنبه که سرنوشت افراد دیگری را نیز درگیر میکند، بسیار حائز اهمیت است. در همهی سازمانها مدیران عالی رتبه تصمیماتی مانند تصمیمگیری درمورد استفاده از یک فناوری جدید یا ایجاد یک خط محصول تازه میگیرند و بر آیندهی سازمان و ذینفعان آن تأثیرات قابلتوجهی میگذارند که میتواند پیامدهای مثبت یا منفی به همراه داشته باشد.
تصمیمگیری در سازمان بر اساس دستیابی به اهداف اتخاذ میگردد که اغلب با پیچیدگی، ابهام، اطلاعات ناقص و محدودیت زمانی همراه است و به ندرت فقط یک پاسخ صحیح وجود دارد. زیرا تصمیمگیری درست نقش بسیار مهمی در رشد و پایداری سازمان ایفا کرده و تصمیم نادرست میتواند تجارت را به ورشکستگی و نابودی بکشاند. بدین سبب بعضی اوقات، چندین گزینه درست و یا چندین گزینه نادرست وجود دارند و مدیر باید در این راستا تلاش نماید تا بتواند تصمیم بگیرد که کدام گزینه نتایج مثبتی را به همراه و یا پیامدهای منفی کمتری خواهد داشت. درنتیجه تصمیمگیری مدیران درمورد مسائل مهم سازمانی بهتر است در زمان مناسبی به انجام برسد. چراکه تصمیمگیری در مدیریت، اساس موفقیت تیمهای کاری بوده و بر فرآیند کلی سازمان و فعالیت همه اعضای سازمان تأثیر بسزایی دارد.
تصمیمگیری چیست؟
به فرآیندی که طی آن دادهها و اطلاعات در ارتباط با یک موضوع را مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهیم تا به بهترین استراتژی و راهحل برسیم، تصمیمگیری میگویند. به عبارتی، فرآیند تصمیمگیری به مراحلی اشاره دارد که شما برای فکر کردن به راهحلی در راستای برطرف نمودن یک مشکل در پیش میگیرید. این امر در رابطه با اقدامات مهم جهت تصمیمات بلندمدت و تصمیمات کوچک که در جهت اهداف کوتاهمدت هستند، شامل میشود. ازاینرو شرکتها و سازمانها برای کسب بهرهوری، توسعه و پیشرفت، تأمین منابع مالی، سودآوری، بازاریابی، افزایش کارایی تیم اجرایی و … نیاز به یک شخص دارای صلاحیت جهت اخذ تصمیم دارند. زیرا امروزه تصمیمگیری وظیفه اصلی و یک بخش جدانشدنی از مدیریت به حساب میآید.
هر مدیری در طول دوران مدیریت خود صدها تصمیم را بهطور ناخودآگاه یا آگاهانه میگیرد که این تصمیمات نقش مهم و تأثیرگذاری در تعیین فعالیتهای سازمانی و مدیریتی دارند. این اختیار به مدیران این امکان را میدهد تا اهدافی را تعیین کرده و تحقیق نمایند که چه اقداماتی برای دستیابی به این اهداف مورد نیاز است و درنهایت ارزیابی کنند که آیا این اقدامات آنها را به نتیجه مطلوب خواهد رساند یا خیر؟
ازطرفی در سازمان و در محیط کار، این فرآیند و تصمیمگیری حاصل از آن ممکن است تأثیر قابل توجهی بر سایر افراد و کار آنها نیز داشته باشد. بهطورکلی، فرآیند تصمیمگیری و در نظر گرفتن هر مرحله میتواند به شما در ارزیابی هر راهحل بالقوه برای یک مسئله و چگونگی تأثیر آن بر کل کسبوکار کمک نماید. درحقیقت، فراگیری و عملیاتی کردن این فرآیند به شما کمک خواهد کرد تا راهکاری را انتخاب نمایید که بیشترین سود را برای سازمانتان دارد.
مطلب مرتبط: هر آنچه باید دربارهی تصمیمگیری مدیریتی بدانید.
انواع تصمیمگیری در سازمان
مدیریت یک سازمان چالشهای مختلفی به همراه دارد و مدیران برای اینکه به اهداف خود دست یابند باید روزانه تصمیمهای ریزودرشت بسیاری بگیرند که این تصمیمات در موقعیتهای مختلف به روشهای گوناگونی گرفته میشوند. برخی از آنها متداول و برخی تکراری هستند و مطابق با الگویی از پیش تعیین شده، اخذ میشوند. اما برخی دیگر جدید هستند و مدیر لازم است برای انتخابی صحیح، دانش و مهارت زیادی داشته باشد. انواع تصمیمگیری در سازمان را میتوان به روشهای مختلفی دستهبندی کرد که در ادامه به آنها میپردازیم تا مدیران از این روشها برای انتخاب گزینههای خود استفاده نمایند.
تصمیمگیری برنامهریزی شده
به تصمیمات تکراری که معمولاً به دفعات رخ میدهند، تصمیمگیری برنامهریزی شده گفته میشود. در چنین حالتی مدیران سازمان جهت اجتناب از انتخابهای تکراری برای شرکت خودشان قوانین و اصولی تعریف میکنند تا در برابر این نوع مشکلات همه افراد حاضر در آن سازمان بتوانند آگاهانه رفتار نمایند. به عنوان مثال تصمیمهایی ازجمله: مشکلات گمرکی، قانون مرخصی، زمان افزایش حقوق و … در این تصمیمهای برنامهریزی شده دستهبندی میشوند و معمولاً مدیران رده پایین بر روی آنها تمرکز دارند.
در مواقعی که کارمندان سازمان با این دسته از مشکلات یا سؤالها روبهرو میشوند لازم نیست برای رفع نیازهای خود به مدیر مراجعه نمایند، بلکه میتوانند قوانین موجود برای هر کدام از این شرایط را مطالعه کرده و مطابق آن عمل کنند. زیرا این تصمیمهای برنامهریزی شده در بیشتر مواقع تأثیرات آنی دارند و در درازمدت چندان تأثیرگذار نیستند.
تصمیمگیری برنامهریزی نشده
تصمیمگیری بدون برنامهریزی برای مسائلی است که بروز آنها متداول نیست و در مواقع استثناء به وجود میآیند که در چنین مواقعی هیچ قانون و رویه مشخصی برای برخورد با آنها تعریف نشده است. مثلاً ممکن است مسئلهای ناگهانی برای افراد اتفاق بیفتد که سازمانها از پیش برای آنها برنامهریزی نکرده باشند. ازاینرو برای رفع این قبیل مسائل باید از روشهای حل مسئله استفاده نمایید و تا جای ممکن برای رسیدن به بهترین پاسخ روشهای متفاوتی را در پیش بگیرید.
بهطور معمول بزرگترین مسائل هر سازمان برای مدیر و اعضای آن جدید هستند و باید برای رفع آنها تصمیمگیری اصولی و درستی انجام گیرد. در بسیاری از مواقع برای اینکه مدیر بتواند بر مشکل بهوجود آمده غلبه کند، باید تحلیلی دقیق از شرایط داشته باشد. بهطور مثال تصمیمگیریهای مربوط به مسائل سیاسی سازمان ازجمله: اضافه کردن بخش جدید به کسبوکار فعلی، شروع کاری متفاوت در سازمان و … معمولاً برای مدیر پرهزینه هستند که این نوع تصمیمات میتوانند تأثیرات بلندمدتی بر روی سازمان بگذارند. بدین جهت مشخص است که اگر در این مرحله از تصمیمگیری مدیر اشتباه کوچکی در خط مشی سازمان انجام دهد کل اعضای سازمان ضرر میکنند.
تصمیمگیری شخصی
در این نوع از تصمیمگیری در مدیریت، تصمیمگیرنده برای زندگی شخصی خودش تصمیم میگیرد. بهطوری که فرد این تصمیم را در خانه و محیطهای شخصی اجرا میکند و انتخابهایش تأثیری در عملکرد سازمان نخواهد گذاشت و تا زمانی که تصمیم شخصی میگیرد به عنوان عضو تصمیمگیرنده برای سازمان شناخته نمیشود. به عنوان مثال یکی از کارمندان سازمان برای خرید خودرو یک روز را مرخصی میگیرد. در این حالت خرید خودروی او تأثیری بر روی روال سازمان نمیگذارد و اگر در روند کاری او اختلالی وارد نشود این تصمیم کاملاً شخصی است.
تصمیمگیری فردی
تصمیمگیری فردی با تصمیمگیری شخصی یکسان نبوده و تفاوت دارد. در این حالت، تصمیمگیرنده عضوی از یک سازمان است که تصمیم فردی میگیرد و اگر اختیار اجرا به وی داده شود آن را پیادهسازی مینماید. این فرد در هنگام پیادهسازی تصمیم خودش حتماً باید به قوانین و ساختار سازمانی آگاه باشد و کاری در خارج از چارچوب آن انجام ندهد.
تصمیمگیری گروهی
گاهی اوقات در یک سازمان مشکلی بهوجود میآید که حل کردن آن به تنهایی امکانپذیر نیست و باید توسط یک گروه رفع گردد. در این مواقع هر کدام از اعضای گروه میتوانند ایدهای را ارائه دهند و با همفکری یکدیگر به نتیجهای مطلوب برسند. آنچه در این نوع تصمیمگیری اهمیت دارد، این است که در چنین موقعیتهایی بهترین تصمیمگیری چیست و زمانی پاسخ صحیح را مییابید که منافع تمام اعضای سازمان و درنهایت خود سازمان را درنظر گرفته باشید.
تصمیمگیری عملیاتی
تصمیمگیریهای روزانه سازمان را تصمیمگیری عملیاتی آن سازمان میگوییم که بهطور معمول مدیران رده میانی این تصمیمات را میگیرند. زیرا این افراد بر تمامی امورات سازمانی نظارت کافی دارند و از عملکرد کل سازمان آگاه هستند. به عنوان مثال تاریخ پرداخت اضافه کاری یا قانون اضافه کاری اجباری توسط این مدیران انجام میگیرد.
تصمیمگیری بحرانی
تصمیمگیری بحرانی زمانی انجام میگردد که سازمان با اتفاقی غیرمنتظره روبهرو است. بهطوریکه در حین تصمیمگیری و اجرای آن هرگز فرصتی برای تحقیق پیش از تصمیمگیری وجود ندارد. گاهی به تصمیمگیری بحرانی، تصمیمگیری نقطهای نیز میگویند که در لحظه باید جهت بحران بهوجود آمده راهحلی بیابید و هرچه سریعتر آن را رفع نمایید.
تصمیمگیری تحقیقاتی
در این مورد تصمیمگیری از انواع تصمیمگیری در سازمان، انتخابها بر اساس تحلیل مزایا و معایب هر گزینه صورت میگیرند و هیچگونه فشاری بر روی تصمیم گیرنده برای انتخابی خاص وجود ندارد. در تصمیمگیری بر اساس تحقیق باید اطلاعات و دادههای زیادی را جمعآوری نمایید. بهطوری که هرچقدر اطلاعات قابل استنادتری بهدست آورید، تصمیم باکیفیتتری خواهید گرفت.
مطلب مرتبط: ۷ اصل مدیریت تغییر در سازمان
فرآیند تصمیمگیری در مدیریت
شما هر روز در محیط کار تصمیمهایی میگیرید که مسئولیتهای زیاد و مختلفی دارد. ازاینرو برای رسیدن به بهترین نتایج و افزایش قدرت تصمیمگیری باید یاد بگیرید که ابتدا اطلاعات مورد نیاز را بهخوبی کسب کرده و زمانی را جهت اندیشیدن به این اطلاعات اختصاص دهید. اگر شما هم مدیر هستید و میخواهید تصمیمهایی اندیشمندانه و آگاهانه بگیرید و نقش اثربخشی در تحقق یافتن اهداف سازمانتان داشته باشید، پیشنهاد میکنیم از یک رویکرد گام به گام پیروی نمایید. زیرا با تقویت مهارت تصمیمگیری در مدیریت آمادگی بیشتری برای مواجهه با مشکلات خواهید داشت.
به جمعآوری اطلاعات صحیح بپردازید.
برای اینکه بتوانید تصمیمگیری در مدیریت را براساس دادهها و حقایق صحیح انجام دهید، حتماً باید اطلاعات را گردآوری نمایید. این منابع مختلف اطلاعاتی عبارتنداز: مشاهده، مصاحبه، نظرسنجی و یا منابع داده ثانویه مانند مقالهها و گزارشها که مدیران میتوانند از آنها استفاده نمایند. برای انجام صحیح این امر، لازم است که داوری ارزشی انجام بدهید تا مشخص کنید که کدام گروه از اطلاعات میتوانند بر روی تصمیمگیری شما نقش مؤثری داشته باشند و چه بخشی از این اطلاعات در دسترس هستند و یا از چه روشی میتوانید به آنها دست یابید.
این اطلاعات میتوانند شامل این باشد که افراد و فرآیندهای درگیر در مشکل کدام هستند، چه دلایل احتمالی موجب ایجاد مشکل شدهاند و یا مشکلات مربوطه در مسیر حرکت سازمان به سمت اهدافش چه اختلالی ایجاد میکنند، باشند. حتی اگر در زمینه کاری خودتان باتجربه و آگاه باشید، بازهم امکان دارد با مشکلاتی مواجه شوید که حل آنها دشوار بوده و ممکن است از دیدگاههای دیگر بهرهمند گردید. بدین سبب تحقیق و جمعآوری اطلاعات صحیح در مورد علت مشکل و راهحلها احتمال دارد نشاندهنده راهکاری باشد که به آن فکر نکردهاید.
بهتر است از پیش برای مواجهه با خطاها و مشکلات احتمالی برنامهریزی داشته باشید.
برنامهریزی و تصمیمگیری همه جانبه یکی از مهمترین عوامل افزایش قدرت تصمیمگیری در مدیریت است و اعتمادبهنفس فرد را برای دفاع از انتخابهایش افزایش میدهد. بهتر است همواره یک انتخاب اضطراری برای خودتان درنظر بگیرید و برای بدترین حالتتان نیز برنامهریزی داشته باشید تا در هنگام بروز مشکلات غافلگیر نشوید. زیرا با اندیشیدن به تمام احتمالات بد و آمادگی برای برخورد با آنها دیگر در مواجهه با آنها غافلگیر نشده و دچار استرس نخواهید شد و بهترین تصمیم ممکن را خواهید گرفت. بهطور کلی، این حالت به شما دید وسیعتری داده و میتوانید تصمیمگیری استراتژیک انجام دهید و با هیچ مشکلی مواجه نشوید.
با یک فرد آگاه و باتجربه مشورت نمایید.
مشورت با افراد آگاه و باتجربه، رویکرد بسیار مفیدی در فرآیند تصمیمگیری در مدیریت است. اگر در انتخاب خودتان مردد هستید و نیاز به کمک و همفکری شخصی دارید با افراد آگاه و قابل اعتماد صحبت کنید. مشورت با یک فرد باتجربه موردی فراتر از پرسوجو دربارهی حقایق و اقدامات قبل از تصمیمگیری است. چراکه این کار به بهبود مهارت تصمیمگیریهای پیش روی شما در سازمان کمک میکند.
ازطرفی شما با کمک گرفتن از یک فرد باتجربه، اطمینان پیدا کرده و اعتمادبهنفستان افزایش مییابد و درنهایت تصمیم درستی میگیرید. همچنین اگر در موقعیت خاصی قرار گرفتید که اطرافیانتان در آن زمینه بیتجربه بودند حتماً با افراد خبره در آن حوزه مشورت نمایید. این اشخاص علاوهبر آنکه قابل اعتماد هستند، ذهن شما را درمورد مسائل روشن میکنند و درنتیجه تصمیم مطمئنتری خواهید گرفت. بهتر است در این موقعیتهای حساس، تمام تفکرات خود و شخص خبره را یادداشت نمایید و با کمک چک لیست از زوایای مختلف به موضوع بیندیشید و سپس با خط زدن راهکارهای غیرمناسب گزینه بهتر را پیدا کنید.
هرگز بر روی اشتباهات تمرکز نکنید.
بزرگترین مانع تصمیمگیری صحیح، این است که برای تصمیمات جزئی زیاد وقت صرف کرده و خودتان را به خاطر اشتباهات گذشته سرزنش نمایید. زندگی کردن با تشویش و پشیمانی از تصمیمات گذشته، به توانایی تصمیمگیری سریع و مؤثر شما در محیط کار و حتی آینده آسیب میرساند. بدین سبب بجای تمرکز کردن بر روی اشتباهات و شکستهای گذشته، بهتر است قاطعانه تصمیم بگیرید و هنگامی که تصمیمتان را به سازمان رساندید، دیگر به گذشته فکر نکنید. حتماً برای این کار، به یاد بیاورید که اهمیت تصمیم خودتان را بهخوبی بسنجید و حداقل زمان ممکن را به تصمیمگیریهای جزئی و دقیق اختصاص دهید. توجه نمایید که اگر تصمیمتان بر خود شما و یا دیگران اثر مهمی نمیگذارد، پس با فکر کردن بیشازحد برای انتخاب گزینهها، وقت خود را تلف نکنید.
سایر اعضای تیم را در گفتوگوهای خود بگنجانید.
اگر در محدود نمودن گزینههای خود و انتخاب گزینههای مؤثرتر به تنهایی دچار دشواری میشوید، نظرات دیگران را برای صحبت در مورد ایدههای خودتان جلب کنید. گاهی افراد در محیط کار، در میان خانواده و یا در هر گروهی که قرار میگیرند خودشان را مسئول همه چیز میدانند. درحالی که بیشتر تصمیمات بر پایه دادههایی است که اشخاص مختلف آنها را جمعآوری مینمایند. بدین سبب همکاری سایر کارمندان به شما این امکان را میدهد تأثیر راهحلهای خود را بهطور کامل ارزیابی کنید و درک بهتری از اثرگذاری بر بخشهای مختلف داشته باشید.
یادتان باشد که شما مسئول همه چیز نیستید و ازاینرو نیازی نیست که تمام تصمیمها را خودتان به تنهایی بگیرید. همچنین برای اینکه به دیگران در تصمیمگیری کمک کنید برخی از انتخابها را به آنها بسپارید. چراکه این کار بهخصوص هنگام تصمیمگیری در زمینهای که تخصص کمی دارید، مفیدتر است. علاوهبر آن، بحث در مورد عملیاتی کردن تصمیمات هم سبب میشود که همکاران شما بهخوبی تصمیم شما را دریافت کرده و درنتیجه منجربه تقویت پیوندها با تیم و تسهیل ارتباط از طریق اجرای راهحل میگردد. بنابراین برای تمامی افراد مرتبط با این موضوع مسئولیتی بدهید تا زاویههای مختلف موضوع را به درستی بررسی نمایند و دربارهی نتیجه هر انتخاب اطلاعات کاملی بهدست بیاورند تا با کمک بقیه بتوانید به بهترین تصمیم و انتخاب ممکن برسید.
سخن نهایی
امروزه باتوجه به محدودیتهای مالی، زمانی، فقدان اطلاعات کافی و قابل اطمینان، انتخاب کردن بهترین راهحل به سادگی امکانپذیر نیست. ازاینرو، مدیران ناچار هستند با استفاده از تجربیات قبلی، لحاظ کردن اندکی تغییرات در تصمیمهای خود و با اطلاعات اندکی که در دسترس دارند، فرآیند تصمیمگیری در مدیریت را انجام دهند. بنابراین مدیران موفق در سازمانها با شناخت کافی از نحوه تصمیمگیری و آگاهی از انواع تصمیمگیریها بهراحتی میتوانند اهداف سازمان را بر پایه فروش و سود بیشتر و توسعه سازمانی بنا سازند.
زیرا تصمیمگیری در مدیریت جنبهها و انواع مختلفی دارد که منجربه دستیابی اهداف مشترک سازمان میگردد. همچنین در جریان تصمیمگیری بهراحتی میتوانید با تحلیل اطلاعات شرکت و با درنظر گرفتن عوامل مؤثر بر آن، استراتژی سودبخشی را در خصوص هدف مدنظر انتخاب نمایید. ما در این مقاله از قطبینو به شما توضیح دادهایم که چگونه به عنوان یک مدیر حرفهای تصمیمات صحیح و بجایی را اتخاذ نمایید.