این روزها به‌واسطه‌ی اخبار ناخوشایندی که به گوشمان می‌رسند، خواسته یا ناخواسته ذهن همه‌ی افراد درگیر واکاوی فجایع پیش‌آمده است. اینکه طالبان چه کسانی هستند؟ از کجا آمده‌اند؟ چگونه می‌توانند مرتکب چنین جنایت‌هایی شوند؟ و هزاران سؤال دیگر که افراد متخصص و غیرمتخصص در چنین شرایطی با آن‌ها کلنجار می‌روند. بلکه بتوانند پاسخی منطقی برای این ابهامات ذهنی بیابند.
آیا تابه‌حال شده که در سیکل معیوبی از انتخاب‌های اشتباه خود گیر افتاده باشید؟ یا به‌طور مثال خود را قربانی رنج و شکست و فقدان بدانید ولی درعین‌حال نمی‌توانید از این شرایط خلاص شوید؟ آیا چنین استیصالی را تجربه کرده‌اید که نه توانایی ریسک کردن داشته باشید نه توان تحمل شکست؟ آیا دلتان نمی‌خواهد شکل بهتری از زندگی را تجربه کنید؟ احساس نمی‌کنید که رفتارهای خودویرانگری همانند پرخوری یا سوءمصرف مواد و الکل در شما به اعتیاد تبدیل‌شده‌اند؟
ما تصمیم گرفتیم از منظری دیگر یعنی بررسی محتوای ناخودآگاه و کهن‌الگوهای (آرکی تایپ) غالب طالبان به این موضوع بپردازیم. اینکه تحت تأثیر چه عوامل روانی طالبان دست به چنین جنایاتی می‌زنند. پیشنهاد می‌کنیم تا انتهای مطلب ما را همراهی کنید. چراکه قرار است عوامل روان‌شناسانه‌ای که در این پدیده دخیل بوده‌اند را موردبررسی قرار دهیم.
کهن‌الگو(آرکی تایپ) نابودگر به چه معناست؟ چرا کهن‌الگو غالب طالبان، نابودگر است؟
ساده‌ترین تعریفی که از این مفهوم می‌توان ارائه داد این است که در بحث شخصیت شناسی با بررسی بر روی شباهت‌های انسان‌ها به مدل‌های کلی و مشخصی برای شخصیت افراد رسیده‌اند. کارل گوستاو یونگ که مطالعاتش بیشتر حول محور ناخودآگاه ذهن بود. آن را در قالب ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تعریف کرد. درواقع کهن‌الگوها که برگرفته از ناخودآگاه جمعی هستند شامل افکار غریزی، احساسات و رفتارهایی هستند که به‌صورت الگوهایی از پیش تعیین‌شده از گذشتگان به ناخودآگاه جمعی انسان‌ها راه‌یافته‌اند. عدم آگاهی نسبت به کهن‌الگوها ممکن است شما را دچار عدم تعادل کند و از مسیر زندگی منحرف شوید. یونگ معتقد است انسان‌ها باید با خودشناسی از سه مرحله‌ی رشد عبور کرده و به سمت قهرمانی حرکت کنند.
به‌بیان‌دیگر در مرحله‌ی اول شما باید برای رفع وابستگی و دستیابی به بلوغ در تلاش باشید. اینکه از احساس یتیم و قربانی بودن خلاص شوید و قادر باشید به خود و دیگران اعتماد کنید. پس در مرحله‌ی اول با پرورش حامی درونی خود بر هرگونه ضعف، ترس و درماندگی غلبه کرده و به سمت اهداف و ارزش‌ها حرکت می‌کنید. در مرحله‌ی دوم به شناخت هویت خویش می‌پردازید و تمام افکار و باورهای ناکارآمد را تخریب می‌کنید. درنهایت در مرحله‌ی سوم حاکم درون شما بیدار شده است. مسئولیت قهرمانی را تمام و کمال برعهده‌گرفته‌اید و تمام‌قد بر زندگی‌تان تسلط دارید. آموختن، شناخت خود و رسیدن به تعادل به شما کمک می‌کنند که به انسانی اثرگذار و متعادل تبدیل شوید.
کهن‌الگو (آرکی تایپ) نابودگر در طالبان
ازآنجایی‌که کهن‌الگو غالب در طالبان نابودگر است. درنتیجه آن‌ها تمایل زیادی برای حرکت به سمت کسب جایگاهی جدید در زندگی دارند. نابودگر فردی است که قربانی شکست‌ها و محرومیت‌های بسیاری شده است. اکنون خواهان بازسازی تمام خرابی‌های گذشته است. اساسا نابود گران رفتارهایی از خودشان نشان می‌دهند که موجب ترس و وحشت دیگران می‌شوند. وجود آرکی تایپ نابودگر در طالبان موجب می‌شود که آن‌ها دست به هر نوع جنایتی بزنند. مرگ‌ومیر، زخمی و عاجز شدن و بی‌خانمان شدن مردم و همچنین وحشی‌گری‌هایی که درنهایت به از بین رفتن ایمان و امید مردم می‌انجامد. تنها نمونه‌ی کوچکی از پیامدهای تسلیم شدن طالبان در برابر آرکی تایپ نابودگر است.
با توجه به اینکه این کهن‌الگو در طالبان به هیچ شناخت و تکاملی نرسیده است. درنتیجه شاهد رفتارهای افراطی از قبیل خودویرانگری، سوءمصرف مواد مخدر و الکل، خودکشی، آسیب رساندن به دیگران، قتل، تجاوز و بی‌آبرو کردن دیگران در آن‌ها هستید. آن‌ها به‌راحتی اصول اخلاقی را زیر پا می‌گذارند. با تکیه‌بر شعارهایی پوچ از هر راهی که لازم باشد به اهدافشان می‌رسند. متأسفانه در این مسیر برخی از افراد شیفته‌ی قانون‌شکنی و زندگی خارج از محدوده‌ی آن‌ها و اعمال انقلابی‌شان می‌شوند.
ریشه‌ی کهن‌الگو نابودگر در طالبان به چه چیزی برمی‌گردد؟
احتمالا کهن‌الگو نابودگر در طالبان از افسانه‌هایی که روایتگر چنین داستان‌هایی بودند به طالبان و سایر افراد منتقل‌شده است. داستان‌های ترسناکی که در آن‌ها اسطوره‌های خیالی مرتکب جرم‌های وحشتناکی می‌شوند. یا قصه‌ی یاغی‌هایی که هر نوع هنجارشکنی را انجام می‌دهند. یا حتی اشخاصی که برای افشای کارهای غیراخلاقی، موقعیت و جایگاه شغلی خود را به خطر می‌اندازند. همه‌ی این روایت‌ها در ناخودآگاه طالبان نفوذ کرده و بخش مهمی از ناخودآگاه جمعی آنان را به خود اختصاص داده‌اند.
آیا کهن‌الگو نابودگر همواره به ظلم و جنایت ختم می‌شود؟
اما چنانچه شناخت و تکامل در خصوص همین کهن‌الگو نابودگر اتفاق بیفتد می‌توانید انتظار چنین تغییرات مثبتی را داشته باشید:
- یادگیری توانایی رها کردن تا بیش از این آسیب نبینند.
- روش‌ها و عادات مخرب کنار می‌روند و جای خود را به طرز فکر و رفتار بهتری می‌دهند.
- متوقف کردن برنامه‌های بی‌نتیجه و حذف افراد ناکارآمد و آسیب‌رسان
- جلوگیری از کنار گذاشتن عجولانه افراد و مفاهیم ارزشمند زندگی
- افزایش توانایی پذیرش شکست
- توانایی مدیریت ترس و اضطراب برای ورود به مرحله‌ی تازه‌ای از زندگی
- تقویت شهامت و جرئت مندی برای کنار گذاشتن هر آنچه برای رشد و زندگی شما ارزشمند نیست.
از چه روشی می‌توان به وجود کهن‌الگوها (آرکی تایپ) پی برد؟
مطمئن باشید تا زمانی که به شناخت مطلوبی از کهن‌الگوهای فعال در ناخودآگاه خود نرسید. نمی‌توانید متوجه شوید که انرژی روانی شما در کدام بخش در حال هدر رفتن است. کدام آرکی تایپ در کدام سطح بر تمام وجوه زندگی شما سیطره انداخته و زندگی‌تان را با خودش به بیراهه می‌برد. با آگاهی نسبت به کهن‌الگو غالب و دنیای اسرارآمیز ناخودآگاهتان مسیر تکامل و قهرمانی را پیدا خواهید کرد و دیگر اجازه نخواهید داد که عوامل مخرب درونی شما را از رسیدن به موفقیت بازدارند.
تست قهرمان درون دقیقا به‌منظور تشخیص حضور و چگونگی عملکرد کهن‌الگوها در زندگی شما طراحی‌شده است. نتایج این آزمون به شما خواهند گفت که آیا آرکی تایپ غالب شما همانند طالبان نابودگر است یا خیر؟ اصلا کدام آرکی تایپ در حال هدایت روند زندگی شماست؟ و شما در چه مرحله‌ای از سفر قهرمانی و تکامل قرار دارید؟
حرف آخر
همان‌طور که در این مقاله مطرح شد طالبان نه برای عدالت‌خواهی آمده‌اند نه به دنبال ترویج و گسترش زندگی اسلامی هستند. آن‌ها تنها بردگان انگیزه‌های غیرعقلانی و ناخودآگاه خودشان‌اند. انتقال داستان‌هایی تحریف‌شده از گذشتگان و مشروعیت دادن به وحشی‌گری‌های خود از طریق جعل احادیث آن‌ها را به اینجا رسانده است.
بنابراین بهتر است اجازه دهید شناخت و آگاهی هدایتگر مسیر زندگی شما باشند. خودتان را به دست ناخودآگاه و کهن‌الگوهای تکامل نیافته نسپارید. تا روزبه‌روز از موفقیت و قهرمانی دورتر نشوید.
