امروزه در دنیایی با توجههای کوتاه مدت و تعهدکاری پایین، داستانسرایی یک ابزار ضروری برای رهبران مؤثر است. اگر رهبران میخواهند تا الهامبخش تیمهای خود و تقویت کنندهی وفاداری به برند باشند باید از داستانسرایی در رهبری به عنوان یک راهبردی کلیدی بهره ببرند. داستانسرایی دیگر نه فقط یک مهارت نرم بلکه یک ضرورت راهبردی برای رهبری موفق است.
اهمیت داستانسرایی در رهبری
آنجلا روسو-اوتستوت، مدیر خلاقیت AGBO است. این شرکت سرگرمی توسط برادران روسو تأسیس شد. آنجلا روسو-اوتستوت یکی از برجستهترین افراد در زمینه داستانسرایی است و مسئولیت نظارت بر پروژههای بزرگی مانند سریال Citadel و فیلم The Electric State را برعهده دارد. به باور او داستانسرایی نهتنها در صنعت سرگرمی، بلکه در رهبری کسبوکار نیز نقش حیاتی دارد. او معتقد است: «داستانسرایی فقط یک عملکرد خلاقانه نیست؛ بلکه یک راهبرد رهبری است. در AGBO، همهچیز با یک داستان شروع میشود، داستانی که باید در تمامی پلتفرمها واضح، احساسی و هماهنگ باشد. همین اصل در رهبری نیز کارآمد است. اگر افراد معنایی برای کار خود پیدا نکنند، به آن پایبند نمیمانند.»
درسهای رهبری از دنیای سرگرمی
AGBO با برنامههای موفقیت آمیزی مانند Everything Everywhere All At Once و Extraction 2، جایگاهش را به عنوان یک برند جهانی در داستانسرایی تحکیم بخشیده است. روسو- اوتستوت با مدیریت تیمهای گسترده و چندوجهی کشمکشهایی مانند هدایت افراد به سمت یک هدف مشترک را تجربه میکند. این کشمکشها مشابه کشمکشهایی است که رهبران کسبوکارها از سر میگذرانند. او میگوید: «شما باید فرهنگی بسازید که در آن افراد شاهد چگونگی کمک کردن مشارکتهایشان به داستان بزرگتر باشند. فرقی نمیکند در حال ساخت فیلم باشید یا عرضهی یک محصول در هر صورت وظیفهی رهبر درآوردن یک داستان واضح و هماهنگ دربارهی مسیر تیم است.»
اصالت در داستانسرایی
داستان رهبری نمیتواند سطحی یا نمایشی باشد؛ بلکه باید دارای اصالت باشد. روسو-اوتستوت از این اصل در پرورش خلاقیت تیمهایش نیز استفاده میکند و تأکید میکند که نوآوری زمانی به شکوفایی میرسد که افراد احساس امنیت روانی داشته باشند. او پیشنهاد میدهد: «داستان اصلی خود را بشناسید، اما آماده باشید تا با دگرگونی جهان، طرح را تنظیم کنید. انعطافپذیری همراه با نگاه به هدف، داستان رهبری شما را مرتبط و تأثیرگذار نگه میدارد.»
آینده داستانسرایی و رهبری
با پیشرفت فناوریهایی مانند هوش مصنوعی و رسانههای فراگیر، داستانسرایی در حال دگرگونی است. روسو-اوتستوت باور دارد که رهبرانی که داستانهای احساسی و اصیل را با این فناوریها درهم میآمیزند، شاخص خواهند شد. او به رهبران پیشنهاد میکند: «داستان خود را بشناسید. آن را بهطور شفاف اشتراکگذاری کنید و با هدف آن را شاخ و برگ دهید، اینگونه است که افراد را از طریق تغییر هدایت میکنید و به سمت چیزی بزرگتر از خودشان به حرکت در میآورید..»
چگونه داستان رهبری خود را بسازید؟
برای ساخت یک داستان رهبری تأثیرگذار، مراحل زیر را در پیش بگیرید:
به سراغ تعریف اصل داستان خود بروید:
از خود بپرسید: «من برای چه چیزی ایستادهام؟ چه چیزی من و تیمم را راهنمایی میکند؟» داستان شما نباید فقط بر اساس نتایج باشد بلکه باید بر اساس ارزشها و هدف نوشته شود.
رهبری اصیل داشته باشید:
چیزی که اعتماد را میسازد آسیبپذیری و حقیقت است. داستانهای شخصی، اشتباهات و درسهای آموختهشده را اشتراک گذاری کنید.
مطلب مرتبط: انواع سبکهای رهبری؛ بهترین سبک رهبری برای کسبوکار شما چیست؟
نقشهای هر فرد را برای افراد تیم تشریح کنید:
به هر فرد کمک کنید تا ببیند چگونه نقشش به رسالت بزرگتر شرکت کمک میکند.
رشد کنید و داستان شرکت را با آن تکامل بخشید:
داستانها راکد نیستند. با رشد شرکت یا تغییر بازار، پیام رهبری خود را بررسی کنید و بهبود دهید.
مطلب مرتبط: ۱۵ درس مهم دربارهی رهبری که باید بیاموزید!
صدای دیگران را تقویت کنید:
فضایی برای به اشتراک گذاشتن داستانهای تیم خود ایجاد کنید و دیدگاههای کمتر شنیدهشده را بشنوید و از آنها حمایت کنید.
استفاده از ساختار کلاسیک داستان
هر داستان رهبری جذاب ساختاری سهبخشی را دنبال میکند:
- آغاز: ریشههای سفر خود را با کشمکشها ترکیب کنید. این بخش زمینه را فراهم میکند و به دیگران یاری میرساند تا «چرایی» پشت رهبری شما را درک کنند.
- میانه: بر رشد و تعارض متمرکز باشید. کشمکشها، درسها و پیشرفتها را با دیگران به اشتراک بگذارید. آسیبپذیری در این بخش اعتماد و ارتباط را تقویت میکند.
- پایان: داستان را با یک نتیجهگیری تمام نکنید بلکه با یک احساس قوی به عنوان چشمانداز به پایان برسانید تا آیندهای را که در حال ساخت آن هستید و اهمیتش را توصیف کند.
نتیجهگیری
داستانسرایی ابزاری قدرتمند برای رهبری مؤثر است. رهبرانی که راوی داستانهای اصیل و الهامبخش هستند نهتنها تیمهای خود را هدایت میکنند بلکه آنها را به سمت اهداف بزرگتر به حرکت در میآورند. روسو-اوتستوت میگوید: «داستانی که به عنوان رهبر تعریف میکنید و نحوه صحبت درباره ارزشها، مأموریت و اهدافهایتان به ستاره شمالی تیم شما تبدیل میشود. اما این تنها زمانی کار میکند که واقعی باشد. مردم تفاوت را احساس میکنند.»