بلوغ در لغت بهمعنای رسیدگی و پختگی است. در اکثر تعاریف بلوغ را مرحله شروع تغییرات مختلف دانستهاند که از نوجوانی آغاز میشود. آیا بلوغ در ذهن شما هم فقط بهصورت بلوغ جسمی و جنسی تعریف میشود؟ درحالیکه اینگونه نیست. بلوغ دارای ابعاد مختلفی همچون بلوغ روانی، معنوی، اجتماعی و عاطفی است. بلوغ عاطفی یعنی رسیدن به جایی که بتوانید خودتان را بهخاطر اشتباهاتتان ببخشید. تمام وقت و انرژی خودتان را صرف جلب تأیید دیگران نکنید. مسئولیت رفتار، انتخاب، اشتباهات و احساسات خودتان را برعهده بگیرید. انتقادهای درست و سازنده را بپذیرید و خلاصه بهعنوان یک فرد بزرگسال بتوانید احساسات و نیازهای خودتان را مدیریت نمایید.
چه زمانی به بلوغ عاطفی میرسیم؟
بلوغ عاطفی بهمعنای توانایی کنترل هیجانات و احساسات خود است. بلوغ عاطفی در یک فرد باعث میشود که در سطح درون روانی توانایی ایجاد تعادل بین نیروهای عقلی و فرآیندهای عاطفی و در سطح بین فردی توانایی ایجاد تعادل بین استقلال و فردیت، همراه با تجربه صمیمیت را داشته باشد. کسی که به این مرحله رسیده است میتواند تصمیمات عاقلانه بگیرد و در زمان مناسب از عقل و احساسش استفاده کند.
تغییرات روانشناختی و شخصیتی که در نوجوانی اتفاق میافتند باعث گذار نوجوان از مرحله کودکی به بزرگسالی میشوند. بلوغ جسمی و جنسی در دختران از ۸ تا ۱۲ سالگی و در پسران از ۱۰ تا ۱۴ سالگی آغاز میشود. درحالیکه بلوغ عاطفی چهار تا شش سال بعد از بلوغ جسمی و جنسی آغاز میگردد. زنان معمولا در اوایل سی سالگی و مردان در اوایل چهل سالگی به بلوغ عاطفی کامل میرسند.
گاهی در اطرافمان شاهد کسانی هستیم که سنشان افزایش پیدا کرده اما هنوز قادر به کنترل درست احساسات خود نیستند. همانطور که بلوغ جسمی میتواند به سبب بیماریها و مشکلات خاصی به تأخیر بیفتد، بلوغ عاطفی نیز ممکن است در بعضی افراد بهاندازه کافی پیش نرفته باشد. این در حالی است که تأخیر در بلوغ عاطفی بسیار شایعتر از تأخیر بلوغ جسمی و جنسی است و تأثیرات بهمراتب عمیقتر و مخربتری را بر زندگی افراد میگذارد. عوامل زیادی میتوانند روی بلوغ عاطفی تأثیر بگذارند، این عوامل میتوانند این بلوغ را به تأخیر انداخته یا از کامل شدن این فرآیند جلوگیری کنند.
مطلب مرتبط: با هیجانات منفی چیکار کنیم؟
۹ نشانه که به شما میگویند به بلوغ عاطفی رسیدهاید؟
بلوغ عاطفی یک فرایند روانی است و ظهور واضح و آشکاری ندارد. ولی میتوان از روی برخی نشانهها وقوع آن را دریافت.
۱ـ در موقعیتهای مختلف واکنش احساسی مناسبی دارید:
همه ما در طول زندگی احساسات و شرایط مختلفی را تجربه میکنیم. یک کودک تنها میتواند واکنشهای احساسی سادهای به موضوعات مختلف نشان بدهد. وقتی درد میکشد گریه میکند؛ وقتی خوشحال است میخندد. ولی یک انسان بزرگسال باید یاد بگیرد که در هر موقعیتی درستترین واکنشها را نشان دهد.
کسی که به بلوغ عاطفی رسیده است هیجانات تعدیل شدهای دارد. بیشازحد خوشحال یا غمگین نمیشود. قهر نمیکند و سعی میکند دیگران را ببخشد و مشکلات را به روش بهتری حل کند. آستانه تحمل بالایی دارد. میداند چطور در مورد مشکلش حرف بزند و سریع عصبانی نمیشود. رفتارهای تکانشی ندارد و سریع مقابله به مثل نمیکند. کسی که به بلوغ عاطفی رسیده است میداند کجا، چطور و پیش چه کسی هیجاناتش را تخلیه کند.
۲ـ انعطافپذیری بالایی دارید:
بلوغ عاطفی به افراد اجازه میدهد تصمیمات هیجانی نگیرند، صبورتر باشند و بیشتر در مورد واکنشهایشان فکر کنند. این کار موجب میشود انعطافپذیریشان در روابط و مشکلات زندگی افزایش پیدا کند. انعطافپذیری نقش بزرگی را در پایداری روابط و گذر از مشکلات زندگی بازی میکند. همه ما بالاخره از مشکلاتمان گذر میکنیم ولی کسی که با کمترین آسیب از این مرحله رد شده و بهخوبی خودش را با موقعیتها و افراد مختلف سازگار کرده به بلوغ عاطفی رسیده است.
آنها نسبت به اختلافات دیدگاه بازتری دارند و صبورترند. در زندگیشان جدیت به خرج میدهند ولی در مسیر زندگی و انتخابهایشان خشک و مصر نیستند. همچنین زندگی را در گذر میبینند و با رنجها بهتر کنار میآیند.
۳ـ مستقل هستید:
موفقترین روابط عاطفی روابطی هستند که در آنها استقلال و فردیت حفظ میشود. صمیمیت و استقلال دو مفهوم متضاد هم نیستند، بلکه باید در راستای یکدیگر وجود داشته باشند. فردی که به بلوغ عاطفی رسیده است میداند اگر وابستگی از حدی فراتر رود صمیمیت سالمی شکل نمیگیرد. طرفین مجبور میشوند بعضی از نقشهای خود در زندگی یا حتی بخشی از هویت خود را فدای این وابستگی کنند.
کسی که به بلوغ عاطفی رسیده است از عبارتهایی مثل: تو به من اهمیت نمیدهی، من را نمیبینی، دیر جواب میدهی و برایم وقت کافی نمیگذاری استفاده نمیکند. هیچوقت توجه گدایی نمیکند و بهخاطر کارها و محبتهایی که به دیگران کرده است از آنها طلبکار نیست.
مطلب مرتبط: چرا مدام با آدمهای اشتباه وارد رابطه عاطفی میشویم؟
۴ـ بهراحتی عاشق نمیشوید:
بلوغ عاطفی باعث میشود دید گستردهتر و چند وجهی به موضوعات مختلف داشته باشید. زیباییها و برازندگیهای ظاهری که مردم از دور نشان بقیه میدهند، دیگر تنها چیزهایی نیستند که چشمتان را میگیرد. بهخوبی میدانید پشت این نقابهای زیبا یک انسان واقعی با تمام نقاط قوت و ضعفش وجود دارد. یاد میگیرید داشتن نقاط ضعف جزء ویژگیهای ذاتی آدمیزاد است، پس بهتر و بیشتر با اطرافیاتان کنار میآیید. دیدگاه پختهتری به عشق پیدا میکنید و میدانید که هر رابطهای از نزدیک مشکلات خودش را دارد، پس به روابطتان وفادار میمانید.
مطلب مرتبط: چگونه از خودمان دربرابر آسیبهای روابط گذشته مراقبت کنیم؟
۵ـ بلوغ عاطفی شما را در درک متقابل دیگران توانمند میکند:
دوران کودکی، دوران خودمداری است. یعنی کودک فقط به نقطهنظرهای خودش اعتقاد دارد و هر چیزی منحصرا از دیدگاه و منافع او برایش اهمیت دارد. وقتی او یک ماشین کنترلی جدید میخواهد، چک برگشت خورده شما برایش اهمیتی ندارد. وقتی از شما میخواهد با او بازی کنید، شیفت کاری سنگین و کمبود خواب شما مانعش نمیشود. اما نمیتوان بر کودک خرده گرفت، زیرا او از نظر رشد روانی در همین حد ابتدایی تکامل یافته است.
اما بلوغ عاطفی که در دوران نوجوانی رخ میدهد کمکم به نوجوان این توانایی را میدهد که بتواند از دیدگاه دیگران نیز به دنیا بنگرد. بلوغ عاطفی زمانی کامل میشود که نهتنها بدانیم چه چیزی برای دیگران اهمیت دارد، بلکه آن را درک کنیم، حتی اگر آن چیز برای خودمان اهمیتی نداشته باشد.
درک بهتر انسانها باعث میشود بفهمید که بیشتر بدرفتاریهایی که انسانها از خود بروز میدهند ریشه در اضطراب و آسیبهایی که به آنها وارد شده است دارد. پس دنیا دیگر برایتان پر از هیولا نخواهد بود. افرادی که به بلوغ عاطفی رسیدهاند میدانند درک کامل یک فرد امکانپذیر نیست. هیچکس نمیتواند از افکار و یا احساساتی که دیگران در سروسینه خود حمل میکنند اطلاعی داشته باشد. او برای به وجود آوردن این درک با دیگران حرف میزند و از آنها انتظار ندارد بدون هیچ اطلاعاتی از احساسات او خبردار شوند و او را درک کنند.
۶ـ مسئولیتپذیر هستید:
نوجوان کودکی را پشت سر گذاشته است و حالا به بازهای رسیده است که کمکم انتخابهای کوچک و بزرگ زندگیاش در کنترلش قرار میگیرند. اما بلوغ تنها توانایی تصمیمگیری برای زندگی خود نیست، بلکه مسئولیتپذیری در قبال رویدادهای متعاقب آن است. کسی که به بلوغ عاطفی رسیده مسئولیت اشتباهاتش را بهعهده میگیرد و بهدنبال مقصر خارجی نمیگردد. او نسبت به امور یا افراد مربوط به خود وظیفهشناس است.
۷ـ انتقاد را وسیلهای برای ترفیع میدانید نه تخریب:
فردی که به بلوغ عاطفی رسیده است فقط نظرش را در صورت نیاز بیان میکند و اصراری بر به کرسی نشاندن آن ندارد. همچنین نظرش بر پایه عقلانیت است و با هدف تنش و تخریب نیست. از سمت دیگر انعطافپذیری بیشتری نسبت به دیدگاه دیگران دارد و دربرابر انتقادهایشان زره به تن نمیکند. این قضیه نشان میدهد در روابطی که در آن طرفین به بلوغ عاطفی رسیدهاند، چقدر از تنشهای احتمالی کاسته میشود و مکالمات بهمیزان بیشتری به نتیجه درست و دلخواه میرسند.
مطلب مرتبط: چگونه به شیوهای مؤثر به انتقاد دیگران پاسخ دهیم؟
۸ـ خود را همانگونه که هستید میپذیرید:
افرادی که به بلوغ عاطفی رسیدهاند نگاه واقعبینانهای به خود دارند. به نقصها و ضعفهایشان آگاهند. اشتباهاتشان را میپذیرند و خود را میبخشند. زندگی را مانند یک مسابقه نمیبینند و همواره در حال مقایسه خود با دیگران نیستند. برایشان مهم نیست که دیگران به آنها به دید بازنده نگاه کنند. آنها راه خودشان را میروند و اجازه نمیدهند چیزی به عزتنفسشان خدشهای وارد کند.
مطلب مرتبط: ۹ گام تا ترک عادت سمی راضی نگه داشتن دیگران
۹ـ بلوغ عاطفی یعنی دنیا را همانگونه که هست بپذیرید:
شما بهعنوان فردی که از نظر عاطفی به بلوغ رسیدید واقعبین هستید و میپذیرید درد و رنج بخش جداییناپذیر زندگی است. تنشها، بیعدالتیها و بیرحمیها همه در دنیا وجود دارند و شما در بیشتر مواقع کاری برای از بین بردن آنها از دستتان برنمیآید.
کسی که به بلوغ عاطفی نرسیده است دربرابر کوچکترین رنجی سر خم میکند و آهوناله سر میدهد. اما کسی که به بلوغ عاطفی رسیده است بهجای بدبینی و ناامیدی سعی میکند با آن رنج کنار بیاید. گاهی رنج باعث رشد ما و رسیدن ما به سطحی بالاتر میشود. همانگونه که میگویند: آنچه نکشدمان قویترمان میکند. گاهی نیز رنجها بیهودهاند و فقط ترکی بر وجود ما باقی میگذارند. کسی که به بلوغ عاطفی رسیده این شرایط را میپذیرد و از آن فرار نمیکند. آنها میدانند که درد و رنج غیرقابل امتناع است و کاری که ما با آن درد و رنج میکنیم اهمیت دارد.
حرف آخر
بلوغ عاطفی لازمه یک ازدواج موفق است. پس یکی از نشانههایی که میتواند نشان دهد آیا شما برای تشکیل یک زندگی مشترک آماده هستید رسیدن به بلوغ عاطفی است. پایداری بسیاری از روابط دوستانه و کاری نیز در گرو رسیدن به بلوغ عاطفی هستند و از آن مهمتر نقش والد بودن بیش از هر نقش دیگری نیاز به یک فرد بالغ و باثبات دارد. تحقیقات نشان دادهاند که کودکان مادرانی که به بلوغ عاطفی نرسیده بودند، در سنین دبستان و نوجوانی مستعد اختلالات رفتاری بیشتری هستند.
طبق آنچه در این مقاله ذکر شد، آیا شما به بلوغ عاطفی رسیدهاید؟ آیا از مهارتهایی همچون کنترل خشم، توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و مدیریت احساسات برخوردارید؟ یادتان باشد اغلب این مهارتها آموختنیاند و با مطالعه یا مشاوره قابل دستیابی هستند.