باید بدانیم که تعارضها بخش جدایی ناپذیر زندگی ما هستند و همهی ما در هر سن و سال و موقعیتی با آنها روبهرو هستیم. چه در ارتباط با همکارمان، دوستمان یا اعضای خانوادهمان و چه در ارتباط با خودمان، آنچه که اهمیت دارد، شیوهی روبهرویی و مواجههی ما با این تعارضهاست. انسانهای مختلف در مواجهه با تعارضهایشان، واکنشها و راهکارهای متفاوتی برای حل تعارض نشان میدهند. جان گاتمن، پژوهشگری که مطالعاتش در زمینهی رابطه ی عاطفی و زوج درمانی شهرت جهانی دارد، بر این باور است که: «رابطهی عاطفی بدون تنش، صرفاً یک افسانه است.» در صمیمیترین و عمیقترین رابطهها هم تنش، خشم و دعوا به وجود میآید.
اگر شنیدید که کسی میگوید: «ما هیچ وقت باهم دعوا نمیکنیم. ما هیچ وقت باهم بحث نمیکنیم. ما بهترین دوستان هم هستیم. ما حتی تصور نمیکنیم روزی برسد که باهم دعوا کنیم.» نتیجهی منطقی که میتوانید بگیرید این است که یکی از دو طرف یا هر دو طرف، از تعارض میگریزند و استراتژی اجتناب را انتخاب میکنند. اما آیا واقعاً میتوان رابطهی عاطفی را سالها بدون دعوا، تنش، خشم و عصبانیت پیش برد؟ یا به زبان دیگر، اگر در رابطهی عاطفی به تنش و چالش رسیدیم، باید بگوییم که رابطهی ما کیفیت پایینی دارد و در وضعیت ایده آل نیست؟
در این مقاله ۹ راهکار مدیریت تعارض در رابطه و حل تعارض زوجین را بررسی میکنیم. اما پیش از آن بیایید یک بار برای همیشه دربارهی تعریف تعارض باهم صحبت کنیم.
تفاوت تعارض و اختلافنظر در چیست؟
قبل از مدیریت تعارض در رابطه اول اینکه باید بدانیم هر اختلافنظر یا تفاوت دیدگاه را نمیتوان تعارض دانست. تعارض زمانی اتفاق میافتد که این تفاوت دیدگاه تبدیل به یک چالش جدی و بیرونی شود و دیگر نتوان آن را به سادگی حل و برطرف کرد. وقتی در نتیجهی یک اختلاف دیدگاه، شاهد بروز نشانههای رفتاری واضح یا قابل مشاهده باشیم، میتوانیم با اطمینان خوبی بگوییم که یک تعارض اتفاق افتاده است. این تعارض همیشه بین دو نفر شکل نمیگیرد و گاهی وقتها در گروهها یا تیمها بزرگ شاهد این اتفاق هستیم حتی ممکن است در زندگی شخصیمان و با خودمان هم دچار تعارض شویم.
تعارض یعنی زمانی که در مواجهه با یک اتفاق، فرد یا افرادی میکوشند تا به گونهای سبب ناکامی فرد یا افراد دیگر در رسیدن به خواستهها یا علاقهمندیهایشان شوند. نکتهی مهم دیگر این است که باید بدانیم تعارضها همیشه منفی نیستند و خیلی از مواقع، اگر در حد کم و کوچک باقی بمانند یا به موقع به آنها رسیدگی شود، باعث استحکام بیشتر روابط و یا حتی حل بسیاری از اختلافنظرهای پیشین میشوند.
مطلب مرتبط: ۱۲ نشانه ازدواج اشتباه
رایجترین راهکارهای حل تعارض در رابطه عاطفی
حالا بیایید تا باهم دربارهی راهکارهای مدیریت تعارض در رابطه بهطور معمول صحبت کنیم. افراد معمولا برای مدیریت تعارض در رابطه از یکی از سبکهای پنج عاملی استفاده می کنند. اما این سبکهای پنجگانهی حل تعارض که آن را مدل دو عاملی نیز مینامند، اولین بار توسط دو نفر با نامهای توماس و کیلمن پیشنهاد شد. برای همین آن را مدل توماس و کیلمن نیز مینامند.
در این مدل رفتاری برای شناسایی هر یک از سبکهای حل تعارض، دو عامل درنظر گرفته میشود:
- اول اینکه چقدر حاضریم از ارزشها و خواستههایمان دفاع کنیم و قاطعانه برای محافظت از آنها اقدام کنیم؟
- دوم اینکه چقدر ارتباط با طرف مقابل برایمان مهم است و حاضریم ارتباطمان را با او حفظ کنیم؟
پاسخ ما به سؤالات بالا یکی از پنج راهکار زیر را برای حل تعارض زوجین مشخص میکند:
اجتناب
زمانی که حفظ ارتباط برایمان مهمتر از موضعمان دربارهی مسئلهی مورد تعارض باشد، به احتمال زیاد، یکی دیگر از راهکارهای حل تعارض یعنی، اجتناب را انتخاب میکنیم. همچنین زمانی که بخواهیم با طرف مقابلمان همدلی کنیم، این راهکار انتخاب اغلب افراد است. به عنوان مثال زمانی که دوستمان در زمان مناسب سر قرار حاضر نمیشود اما ما سعی میکنیم تمام تلاشمان را بکنیم تا او متوجه عصبانیت ما از این اتفاق نشود.
درواقع در طی فرایند اجتناب، خیلی از اوقات حتی طرف مقابل از اینکه مسئلهای به وجود آمده است مطلع نمیشود. به عنوان مثال ممکن است دوست ما هیچگاه متوجه نشود تأخیر او ما را دلخور کرده است یا اصلا فراموش کند که تأخیری هم داشته است.
پذیرش و تسلیم
در این سبک رفتاری خود موضوع تعارض برای ما دارای اهمیت است و آن را به رسمیت میشناسیم. برعکس سبک اجتناب، در این روش طرف مقابل هم متوجه به وجود آمدن تعارض میشود. اما به دلیل دلبستگی، ترس، کمبود جسارت و شجاعت یا هر دلیل دیگری تصمیم میگیریم تن به خواستهی طرف مقابلمان بدهیم و تسلیم شویم.
رفتار تهاجمی
بعضی وقتها آنچنان مسئلهی مورد تعارض برای ما مهم است و نقش پررنگی برایمان دارد که حاضر نیستیم دربارهی آن کوتاه بیاییم. در این مواقع، مسئلهی موردنظر حتی نسبت به رابطه نیز برایمان مهمتر میشود و حاضریم موضعمان را حتی به قیمت آسیب دیدن ارتباطمان حفظ کنیم. اگرچه گاهی پیش میآید که حتی با این سبک رفتاری، ارتباطمان با طرف مقابل همچنان باقی میماند، اما باید آگاه باشیم که وقتی به سراغ این سبک رفتاری میرویم باید خودمان را برای آسیب جدی ارتباط آماده کنیم. در این شرایط ممکن است خواستهمان را به طرف مقابل تحمیل کنیم و در این شرایط سبک رفتاری تهاجمی را انتخاب کنیم.
تعامل
از دیگر راهکارهای حل تعارض تعامل است یعنی زمانی که تلاش میکنید راهکاری را انتخاب کنید تا هم همهی انتظارات شما و هم همهی انتظارات طرف مقابل را برطرف کند، به سراغ راهکار تعامل با طرف مقابل رفتهاید. بدانید و آگاه باشید که انتخاب این سبک همیشه هم به انتخاب ما نیست و شرایط هم باید بهگونهای باشد که بتوانیم انتظارات خودمان و طرف مقابل را باهم برآورده کنیم و راهکاری که هر دو طرف را پوشش میدهد، انتخاب کنیم و همیشه امکان این نیست که بتوانیم تمام خواستههای طرفین را برآورده کنیم. در این شرایط معمولا راهکار آخر یعنی مصالحه اتفاق میافتد.
مصالحه
در این راهکار از راهکارهای حل تعارض ما میپذیریم که نمیتوانیم همهی خواستههایمان را برآورده کنیم و درعینحال موضوع ارتباط نیز برایمان دارای اهمیت است. به همین دلیل است که حاضر میشویم از بعضی از خواستهها و مواضع خودمان چشمپوشی کنیم. البته باتوجه به اینکه همچنان موضوع تعارض برایمان مهم است، انتظار داریم که طرف مقابل هم از بخشی از خواستههایش چشمپوشی کند و به همین دلیل است که در این راهکار، بین طرفین تعامل رخ میدهد.
مطلب مرتبط: چگونه رابطه عاطفی خود را بازسازی کنیم؟
۴ نتیجه تعارضات بین زوجین
روانشناس بالینی راسل گریگر معتقد است که اختلاف نظر چهار پیامد ممکن دارد:
۱ـ نتیجه برای شخص اول خوب است، اما برای نفر دوم خیر.
این یک وضعیت برد- باخت است. یک نفر به آنچه میخواهد میرسد، درحالی که دیگری شکست خورده، احتمالاً احساس آسیب، عصبانیت و رنجش میکند. چنین احساساتی ممکن است منجربه اختلافات بیشتر شود یا در سایر زمینههای رابطه ظاهر شود.
۲ـ نتیجه به نفع شخص دوم است، نه شخص اول.
این شبیه به اولین نتیجه ممکن است، فقط این بار این شخص اول است که در رابطه احساس خنثی یا بیارزشی می کند. (سناریوی باخت-برد)
۳ـ نتیجه برای هر دو طرف ناخوشایند است.
گزینه سوم برای هر دو نفر بد است. آنها یکسان با ضرر مواجه میشوند (بازنده-بازنده) که اغلب نتیجه سرسختی هر دو طرف است، زمانی که هیچیک نمیخواهند دیگری «برنده» شود، بنابراین هیچ یک تسلیم نمیشوند. بازهم، این برای رابطه مضر است و اگر ادامه یابد یا تکرار شود، درنهایت سمی است.
۴ـ نتیجهای حاصل میشود که برای هر دو نفر مناسب است.
زوج یا شرکا به سمت یک راهحل سودمند حرکت میکنند و به یک نتیجه برد-برد دست مییابند. هیچ یک از افراد احساس شکست یا آسیب نمیکنند، که منجربه افزایش اعتمادبهنفس و اعتماد در رابطه میشود. بدون شک، گزینه چهارم ایده آلترین گزینه برای یک شراکت بلندمدت و سالم است و از پتانسیل مارپیچ رو به پایین در رابطه جلوگیری میکند. در پاسخ به تعارض، یک نتیجه برد-برد منجربه رشد و حرکت به جلو میشود.
مطلب مرتبط: چگونه یک رابطه اشتباه را تمام کنیم؟ ۱۳ دلیل ماندن در یک رابطه اشتباه
۹ راهکار مؤثر برای مدیریت تعارض در رابطه یا حل تعارض زوجین
گاتمن بارها در کتابهای خود توضیح میدهد که دو طرف یک رابطهی عاطفی، لزوماً سیستم باورهای یکسانی ندارند. جهانبینی آنها متفاوت است. الگوهای ارزشیشان تفاوت دارد. عادتهای آنها مشابه نیست. ویژگیهای شخصیتیشان هم، حتی به فرضِ شبیه بودن، کاملاً یکسان نیست. پس واضح است که رابطهی عاطفی همیشه با تعارض همراه است. اگر ما این تفاوتها را نبینیم و جدی نگیریم و اگر موفقیت رابطهی عاطفی را چنین تعریف کنیم که «ما هرگز نباید گرفتار دعوا و تنش و تعارض شویم» از همان ابتدا این رابطهی عاطفی را در سراشیبی شکست و ناامیدی قرار دادهایم. شاید تا مدتها نشانههای منفی را نبینیم، اما بالاخره این نشانهها پدیدار میشوند و رابطه رو به فرسایش و حتی جدایی خواهد رفت.
گاتمن رابطهی عاطفی را به جادهای تشبیه میکند که در طول آن سرعتگیرهای فراوانی وجود دارد. منظور او از استعارهی سرعتگیر این است که نباید انتظار داشته باشیم که هرروز و هر لحظه از رابطه، عشق و دوستی وجود داشته باشد و این علاقه پیوسته بیشتر شود. در طول رابطه، بارها به سرعتگیر میرسیم. در حدی که احساس میکنیم دوست داشتن طرف مقابل، دشوار شده است و نمیتوان او را به اندازهی قبل دوست داشت. حتی شاید از خود بپرسیم: «آیا واقعاً من باید تمام سالهای باقیماندهی زندگیام را با چنین فردی بگذرانم؟»
اما برای مدیریت تعارض در رابطه یا حل تعارض زوجین باید چیکار کنیم؟
- در ابتدا بپذیرید که یک رابطه همیشه با تعارض و اختلاف همراه هست و هنر زوجین مدیریت تعارضات و حل آنهاست.
- همانقدر که برای ارزشها و خواستههای خود ارزش و احترام قائل هستید برای طرف مقابل هم این حق را قائل شوید.
- حذف یا کاهش احساساتی که مانع حل تعارض میشوند: مانند خشم، احساس گناه و رنجش. درغیر این صورت، بعید است که هر یک از طرفین با صبر و حوصله به آنچه طرف مقابل میگوید گوش کند.
متعهد بودن به وضعیت برد -برد
هریک از طرفین باید متعهد به یافتن راهحلی باشد که برای هر دو بهطور یکسان عمل کند. برد یک طرف درحالی که طرف دیگر ببازد قابل قبول نیست. زن و شوهر باید با انگیزه و آماده برای تغییر باقی بمانند.
پذیرفتن گوش دادن فعال و هدفمند
راهحل برد-برد زمانی کارایی بیشتری دارد که هریک از طرفین بهطور فعال به حرف دیگری گوش میدهند. هر فردی میداند که یک برد برای خودش چگونه به نظر میرسد، اما اکنون باید بهطور هدفمند به صحبتهای دیگری گوش دهد و از سانسور یا قضاوت اجتناب کند. هنگامی که هر دو درک مشترکی داشته باشند، رسیدن به یک راهحل برد-برد امکانپذیر است.
تمرین طوفان فکری همافزایی
زوجین میتوانند به سمت شناسایی یک راهحل قابل اجرا پیش بروند، هرگونه آلودگی عاطفی را از بین ببرند، طرز فکر برد-برد را اتخاذ کنند و کاملا متعهد به پیروزی برای هر دو باشند. زن و شوهر میتوانند ایدهها، امیدها، نیازها، اهداف و نگرانیها را به اشتراک بگذارند. تا زمانی که راهحلی هر دو آنها را راضی کند.
موارد زیر را یادداشت کنید:
- اختلاف بر سر چیست؟
- یک برد برای هر فرد چگونه به نظر میرسد؟
- ایدههایی که میتوانند به رضایت متقابل منجر شوند را طوفان فکری کنید.
اغلب، راهحلهای حل تضاد و اختلافنظر برای هر دو طرف یک پیروزی است. این یک وضعیت برد-برد است. هدف زوجین باید رضایت متقابل باشد.
یادآوری علت زوج شدن شما
تعارض میتواند به یک عادت ناسالم تبدیل شود، که منجربه تکرار الگوی یک یا هر دو طرف شود که بهطور مداوم احساس میکنند که دچار باخت شدهاند. مهم است که در وهله اول به این موضوع توجه داشته باشید که چه چیزی این زوج را بهم نزدیک کرده است و چه کارهایی میتوانند کموبیش برای نشان دادن عشق خود و درک بهتر یکدیگر در آینده انجام دهند.
چه شد که عاشق یکدیگر شدید؟
- سالهای اولیه زندگی مشترک شما چگونه بوده است؟
- در آن زمان اوضاع چگونه بهتر بود؟
- اکنون اوضاع چگونه بهتر است؟
- درحال حاضر چگونه به همسرتان نشان میدهید که به او اهمیت میدهید؟
- شریک زندگی شما چه کاری انجام میدهد که به شما احساس دوست داشتن میدهد؟
- چه رفتارهای مراقبتی را میتوانید بیشتر انجام دهید یا شروع کنید؟
چیزی از دلخوریها را مخفی نکنید.
درگیری اغلب اجتنابناپذیر و گاهی خارج از کنترل ما است. بااین حال، نحوه پاسخ ما به اختلافنظرها، سخنان تند و استدلالها اینگونه است. تاتکین پیشنهاد میکند که زوجها باید این سیاست را اتخاذ کنند که هرگز از چیزی اجتناب نکنند، مهم نیست چقدر سخت است. در اسرع وقت پس از وقوع یک مشکل، در مورد یک نتیجه دوجانبه بحث و توافق کنید. اگر این امکانپذیر نیست، دربارهی زمانی که میتوان در مورد آن بحث کرد، موافقت کنید.
روی ارتباط خوب تمرکز کنیم.
گفتگوی شفاف، باز و کامل برای یک رابطه موفق و کاهش تعارض بسیار مهم است. به اشتراکگذاری و تفاهم زمانی به بهترین شکل به دست میآید که ما باورهای خود را در مورد شریک یا چیزی که قرار است بگویند بیان نکنیم، اما واقعاً به رفتار کلامی و غیرکلامی توجه کنیم.
گوش دادن مؤثر نیاز به تمرین دارد. روی شریک زندگیتان، حرفهایی که او برای گفتن دارد و نحوه رفتارش تمرکز کنید. با نگاه کردن به تلفن خود یا افرادی که از آنجا میگذرند، توجهتان را تقسیم نکنید. بشنوید که آنها چه میگویند و چگونه میگویند، نه اینکه به افکار خود توجه کنید و مهمتر از همه، با لحظات سکوت راحت باشید و قضاوت نکردن را تمرین کنید.
مطلب مرتبط: ۱۱ پیشنهاد ویژه برای جلوگیری از عادی شدن رابطه عاطفی
۹ راهکار برای حل تعارض در خانواده
- از فردی بیطرف مثل مشاور یا متخصص روانشناسی کمک بگیرید.
- آرامش خود را حفظ کنید.
- عواقب انتخاب گزینههای مختلف را بررسی کنید.
- حرفهای فرد مقابل را گوش دهید.
- جبهه گرفتن و لجبازی ممنوع
- بحث را به وقت دیگری موکول کنید.
- برای ارائه توضیح بیشتر درخواست کنید.
- از شناختی که دارید استفاده کنید.
- مشکلات قبلی را به موضوع فعلی اضافه نکنید.
برای مدیریت تعارض در رابطه عاطفی لطفا جملات زیر را نگویید!
چرا بیخود عصبانی میشوی؟
وقتی این عبارت را به کسی میگویید، یعنی هیچ دلیلی برای عصبانیت نمیبینید و درحقیقت او را درک نکردهاید.
استفاده از کلمات هرگز، همیشه و هیچ ممنوع است.
این عبارات بسیار اغراق شده هستند برای همین زیاد هم منصفانه و دقیق نیستند.
دیگه همه چی تمام شد! ممنوع.
تهدید کردن، مخصوصاً تهدید به رفتن بدترین چیزی است که میتوانید به شریکتان بگویید یا انجام دهید؛ مخصوصاً وقتی که واقعاً قصد چنین کاری را ندارید.
تو فلان جور هستی!
بدترین کاری که میتوانید در حین دعوا بکنید این است که صفت نامناسبی روی طرف مقابل بگذارید یا از یک لفظ نامحترمانه استفاده کنید.
سکوت نکنید و همسرتان را از خود نرنجانید.
اگر بعد از دعوا به زمان نیاز دارید تا دوباره روحیه خود را به دست بیاورید، اشکالی ندارد؛ اما حتما این را به همسرتان بگویید. راشل سوسمان، روانپزشک و متخصص روابط زوجین، معتقد است اگر بعد از دعوا همسرتان را از خود برانید، او احساس میکند میخواهید او را تنبیه کنید و به همین دلیل شاید نتواند به سمت شما بیاید و احساساتش را بازگو کند. بجای این کار به او بگویید: «احساسات من به سرعت احساسات تو به حالت قبلی برنمیگردند. به من فرصت بده. وقتی حالم خوب شد، در این مورد بیشتر صحبت میکنیم.
فقط نگویید ببخشید.
لوریا پون متخصص ارتباط درمانی میگوید: «وقتی همسرتان از شما میخواهد تنهایش بگذارید یا اینکه خسته شده است و دوست دارد کار دیگری انجام دهد، فقط گفتن «معذرت میخواهم» برای التیام احساسات او کافی نیست و باید بگویید که من به خاطر فلان چیز یا فلان حرف، از تو معذرت میخواهم و در آینده سعی میکنم که … .
برای برخورد تندتان بهانه تراشی نکنید.
شما میتوانید برای این دعوا میلیونها بهانه بیاورید؛ مثلا بگویید:«روز کاری بدی داشتهام، سردرد دارم یا شب قبل بد خوابیدهام»؛ اما این جملات به تنهایی مشکل را حل نمیکنند. به گفته دکتر گولان: «اگر شما عصبانی یا خستهاید و یا از نظر روحی آسیب دیدهاید، باید این را به طرف مقابلتان بگویید. اگر یک روز در محل کار یا هر جای دیگری شرایط بدی را گذراندهاید که موجب عصبانیت شما شده است، قبل از رسیدن به خانه همسرتان را از این موضوع مطلع کنید تا او بداند شما بیشتر از شرایط عادی حساس و شکنندهاید.»
از دعوا فرار نکنید.
به همسرتان بگویید هر حرف یا سؤالی دارد میتواند از شما بپرسد و در مورد چیزهایی که بعد از دعوا هنوز او را آزار میدهد، صحبت کند. هرگز به دلیل ترس از دعوای مجدد از این مرحله فرار نکنید. اگر باهم صحبت نکنید، مشکلتان حل نشده باقی میماند و ناراحتیها از بین نمیروند. نسبت به حرفهای همسرتان عکسالعمل نشان بدهید؛ مثلا به او بگویید: «بنابراین منظور تو این است که … درست است؟» و از او تأیید بگیرید تا مطمئن شوید منظورش را فهمیدهاید.
آزار کلامی ممنوع!
یادتان باشد در زمان دعوا حق داد زدن و برچسب زدن به همسرتان را ندارید؛ چون تأثیر آن به سادگی از بین نمیرود. بجای این کار، در زمان خونسردی درباره ناراحتیتان صحبت کنید.
سخن آخر
لزومی ندارد که تعارض همیشه منجربه آسیب شود. چالش و اختلاف در یک رابطه (عاشقانه یا غیرعاشقانه) میتواند رشد، درک عمیقتر، بهبود ارتباطات و پیشرفت به سمت یک هدف را تشویق کند. اما این مورد همیشه صادق نیست. مهمترین جنبه مدیریت تعارض در رابطه که بر سلامت یک رابطه تأثیر میگذارد، حل آن است. همیشه اختلافنظر و اختلاف سلیقه وجود خواهد داشت. بااین حال، برای جلوگیری از، از دست دادن اعتماد، آسیب به صمیمیت، یا رفتاری که باعث ناراحتی بیشتر رابطه میشود، زن و شوهر میخواهند مطمئن شوند که تعارض آسیب یا رنجش طولانی مدت در یکی یا هر دوی آنها ایجاد نمیکند.
ما مرتباً برای اطمینان از سلامت جسمانی خودمان را معاینه میکنیم، پس چرا برای سلامت رابطهمان اقدامی نمیکنیم؟ بدون نظارت منظم، ما نمیدانیم که آیا کارها را برای رابطه درست یا غلط انجام میدهیم و از درگیریهای غیرضروری اجتناب میکنیم. پس برای حل تعارض زوجین و مدیریت تعارض در رابطه پیشنهاد میکنیم:
از شریک خود بخواهید که سؤالات زیر را باهم یا جدا درنظر بگیرید:
- چه چیزی در رابطه خوب کار میکند، و چه کاری را باید انجام دهیم؟
- چه چیزی در رابطه خوب است که بتوانیم آن را بهبود بخشیم؟
- چه کارهایی را انجام نمیدهیم که باید شروع کنیم؟
- چه چیزی را به خوبی انجام نمیدهیم و نیاز به توقف، بهبود یا جایگزینی داریم؟
چکآپها باید با یک ذهنیت باز و برد-برد انجام شوند. این فرصتی برای کسب امتیاز نیست، بلکه برای انجام یک بررسی کامل سلامت رابطه و حرکت مثبت به جلو است.