رفتار پرخطر، رفتاری است که فرد را در معرض عواقب بد یا ناخوشایند قرار میدهد. انجام رفتار پرخطر در محل کار منجر به بروز حوادث میشود و کارایی سازمان را بهشدت پایین میآورد. حتما دیدهاید که یک کارمند پرخاشگر یا بیمسئولیت بهتنهایی توانسته است کل شالوده و نظم یک سازمان را از بین ببرد. قطعا عوامل بسیاری در ایجاد رفتارهای پرریسک تأثیرگذار هستند. اما ما در این مقاله به شش مورد از مهمترین و تأثیرگذارترین راههای پیشگیری از این رفتارها اشاره میکنیم.
همانطور که میدانید هر سازمان برای پرواز کردن و اوج گرفتن در کار خود نیازمند دو بال است. یکی مدیریت و دیگری کارمندانی همسو و وفادار. پس اگر خواهان پیشگیری از رفتارهای آسیبزا و خطرآفرین هستید باید بر روی اصلاح این دو بال تمرکز کنید. بسیاری از کارگران و کارمندان بیش از یکسوم زندگی خود را در محیط کار میگذرانند و در این زمان با انواع خطرات شغلی روبهرو هستند. حوادث محل کار یکی از مباحث مهم مدیریت منابع انسانی است.
چرا یک فرد ممکن است به انجام رفتار پرخطر دست بزند؟
دلایل مختلفی وجود دارد که یک فرد به سمت انجام رفتار پرخطر گرایش پیدا میکند. اما بهطورکلی کسانی که به دنبال رفتارهای پرخطرند عموما تحتفشار روانی هستند. این فشارهای روانی میتوانند نتیجه مشکلات شخصیتی و رفتاری فرد باشند. مثل نداشتن پیوند عاطفی و منطقی با خانواده و یا عدم اعتمادبهنفس و داشتن کمبودهایی در زندگی که سبب رنج و بروز رفتارهای آسیبزننده میشوند. فردی که از سلامت روان برخوردار است همیشه مطمئن و هدفمند زندگی میکند.
نکته دوم در ایجاد فشار روانی، محیط کار و نقش مدیریت است. یک کارمند سالم در یک محیط پرتنش قطعا رفتارهای پرخطر بروز خواهد داد. حتی یک کارمند سالم در یک محیط کاری سالم با یک مدیریت غلط میتواند رفتار پرخطر نشان دهد. تصور کنید شما کارمندی مسئولیتپذیر، متعهد و مقید به اخلاق هستید و محیط کاری امن و سالمی دارید. اما مدیر شما فردی بیکفایت باشد که پرخاشگری کند، بیشتر از توانتان از شما انتظار داشته باشد، نورچشمی در میان کارمندان داشته باشد یا اصلا زحمات شما را نبیند. قطعا یا خشم خود را بروز میدهید یا آن را فرومیخورید و بهواسطهی آن کارایی شما پایین میآید.
نکته دیگر که بسیار هم پرهزینه است، وجود وصله ناجور است. فکر کنید همهچیز بر وفق مراد شما باشد.کارمندی متعهد، اخلاقی، مسئولیتپذیر، محیط کاری مطبوع و مدیریت شایسته. اما باید بدانید رفتارهای نادرست در سازمان بسیار مسری هستند. اگر تأثیرات مسری بودن رفتارها را جدی نگیرید، ممکن است چند کارمند آسیبزا بهراحتی بتوانند فرهنگ کاملا سالم سازمان را آلوده کنند.
کارمندی که کارهایش را بر گردن دیگران اندازد، احساس نارضایتی کند، وظیفهشناسی پایینی داشته باشد، به دنبال حاشیه و شایع پراکنی باشد یا مهمتر از همه رفتار نامناسبی با مشتریان داشته باشد، یک کارمند مخرب و بسیار خطرناک برای کار شماست.
مطلب مرتبط: مقاله رفتارهای نادرست یک کارمند بد و تأثیر آن بر سایر کارمندان
۶ تکنیک مؤثر برای جلوگیری از رفتار پرخطر در محیط کار
اگر کارمند هستید و این مقاله را میخوانید لطفا چهار نکته را در خود بسنجید و در صورت مشکل داشتن سعی کنید آنها را رفع کنید.
- کنترل و مدیریت خشم
- میزان تابآوری
- وظیفهشناسی
- توانایی ابراز وجود و پرزنت کردن کار خود
اما اگر مدیر هستید و این مقاله را میخوانید لطفا سعی کنید علاوه بر چهار مورد بالا به این دو نکته مهم نیز توجه داشته باشید:
۱ـ مدیریت درست و اصولی ۲ـ قرار دادن کارمندان در جایگاههای شغلی متناسب با توانمندیها و ویژگیهای شخصیتی آنها.
شما یک مدیر هستید پس باید درست و بهجا مدیریت کنید. با ما در ادامه مقاله با معرفی و بررسی شش مورد ذکرشده همراه باشید.
۱ـ درک مفهوم تابآوری و اهمیت آن در کاهش احتمال بروز رفتار پرخطر
تابآوری به معنای ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامهدار و توانایی در ترمیم خویشتن است. تابآوری یعنی اینکه فرد بتواند قوام و سلامت روانشناسی خود را در مواجهه با سختیها حفظ کند و رفتار پرخطر را کنترل نماید.
پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علیرغم قرار گرفتن در معرض تنشهای شدید، شایستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی او ارتقا یابد. تابآوری به معنای توانایی مقابله با شرایط دشوار و پاسخ انعطافپذیر به فشارهای زندگی است. ضمن اینکه به افراد قدرت میدهد تا با مشکلات پیش رو مواجهه سالم داشته باشند و بر سختیها فائق آیند و با جریان زندگی حرکت کنند و با موقعیتهای غیرمنتظره کنار بیایند.
تابآوری نوعی ویژگی است که از فردی به فردی دیگر متفاوت است و حاصل تعامل ویژگیهای شخصیتی فرد و محیط است و از طریق آموزش، یادگیری، تمرین و تجربه حاصل میشود. پس بهطورکلی تابآوری افزایش قدرت تحمل و سازگاری فرد در برخورد با مشکل است و مهمتر از آن منجر به حفظ سلامت روانی و حتی ارتقای آن میشود.
تابآوری چگونه منجر به کاهش رفتارهای خطرناک میشود؟
فرد تاب آور نحوه استدلال و نگرش متفاوتی در مواجهه با شرایط ناگوار اتخاذ میکند و بهجای فاجعه ساختن از مشکل و بروز رفتار پرخطر و گرفتار شدن در تبعات آن، به خود و تواناییهایش توجه بیشتری میکند. بهطور مثال چنین شخصی ممکن است یک موقعیت پرمخاطره را یک فرصت در نظر بگیرد نه یک تهدید و در دشواریها بهجای اضطراب، موفقیت را تجربه کند. بنابراین تابآوری موجب سازگاری مناسب در مواجهه با مشکلات شده و این چیزی بیش از اجتناب ساده از پیامدهای منفی است. انسانهای تاب آور عزتنفس بالایی دارند و به توانمندیهای خود در مقابله با مشکلات تکیه میکنند و مؤثرتر عمل مینمایند.
آنها افرادی هدفمند هستند و معنای مهمی برای زندگی خود پیداکردهاند و با هر سختی و مشکلی از هم نمیپاشند و انگیزه خود را از دست نمیدهند. ارتباطات خود را توسعه میدهند و روابط عاطفی و اجتماعی محکمی دارند.
۲ـ کنترل و مدیریت خشم و توانایی مقابله با همکاران و مدیران پرخاشگر
رایجترین رفتار پرریسک یک کارمند، تکانش گری و عدم کنترل خشم است. تنها راه پیشگیری از آن درک خشم و مدیریت آن است. احتمالا همهی شما در زندگی روزمره خود با افراد عصبانی برخورد داشتهاید. یا اینکه هرروز خشم را در خود و دیگران دیدهاید که گاهی بدون علت مشهودی رخ میدهد و شما را متعجب میکند. خشم درواقع نوعی هیجان و عکسالعمل طبیعی در برابر تهدید، خطر و… است که به ما این اجازه را میدهد در شرایط بحرانی از خود دفاع کنیم.
بنابراین عصبانیت برای بقا و پایداری انسانها ضروری و اجتنابناپذیر است. پس میتوان چنین گفت که خشم پدیدهای کاملا طبیعی است. اما هنگامیکه از کنترل خارج شود میتواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیلشده و پیامدهای ناگواری در محیط کار، روابط شخصی و در تمامی عرصههای زندگی به وجود آورد.
راهکارهایی برای کنترل و مدیریت خشم
- مهارتهای خود آرامسازی: که بسیار مفید و آرامشبخش هستند. مثل تمرین تنفس یا قبل از پاسخ دادن تا عدد ده شمردن.
- تجزیهوتحلیل ارزیابیهای اولیه خود: وقتی ارزیابی اولیه شما از رویدادی ناکام کننده و مشکلساز است باید معین کنید آیا مسئله ارزش ناراحت شدن را دارد یا نه؟ اگر دریافتید از خشمی بیاساس رنج میبرید احتمالا خواسته نامعقولی دارید. پس تغییرش دهید. بهطور مثال با جملهی «احساس میکنم این به نفع من نیست» و پرسیدن سؤال چگونه میتوانم به شیوهای مؤثر با این احساسات مقابله کنم؟
- علت خشم را شناسایی کنید: چه چیزی دکمه عصبانیت شما را فشار میدهد؟ مثلا وقتی خسته هستید، گرسنه هستید، ناراحت هستید یا خوب نخوابیدهاید؟ یا زمانی که کسی رفتار گستاخانهای با شما داشته باشد؟
- تصمیم بگیرید به شکل منفی واکنش نشان ندهید.
- اجازه دهید هر آن چیزی که متعلق به گذشته است، بگذرد. مدام ناراحتی خود را مرور نکنید.
- تغییر وضعیت دهید: از موقعیت و فردی که شما را ناراحت کرده است، فاصله بگیرید.
این نکته را مدنظر داشته باشید. در بسیاری از موارد ما در کنترل خشم خود انسانهای توانمندی هستیم. اما قربانی پرخاشگری و خشم همکاران میشویم. چگونگی مقابله با پرخاشگری خود مبحثی گسترده است.
۳ـ بهجای بروز رفتار پرخطر، کار خود را به بهترین شکل ارائه دهید
یکی از مهمترین علتهای خشم پنهان در کارمندان عدم توانایی آنها در ارائه کردن کار خود است. اگر شما هم نیروی کارآمدی هستید و تمام کارهای ریزودرشت را انجام میدهید. اما به چشم مدیرتان نمیآید، لطفا روش درست ارائه کردن کار خود را یاد بگیرید. اگر پرزنت کردن را یاد بگیرید میتوانید ارتباط بهتری با مشتریان برقرار کنید و خدمات بهتری ارائه دهید و حتی اگر در کار فروش هستید فروش بیشتری نیز داشته باشید. مهمتر از همه اینکه میتوانید خود را به چشم مدیر بیاورید تا از زحماتتان قدردانی شود.
چطور خودمان را پرزنت کنیم؟
احتمالا فیلم معروف کریستین رونالدو را در اینستاگرام دیده باشید که خبرنگار از او میپرسد بهترین بازیکن تاریخ کیست؟ رونالدو برخلاف بقیه که گفتند مارادونا یا پله پاسخ میدهد من.
بدون شک پاسخ رونالدو نشئتگرفته از اعتمادبهنفسش و نگرشی که نسبت به خودش و دنیای اطرافش دارد، بوده است.
نگرش مثبتی نسبت به خودتان داشته باشید
باید به پرزنت کردن طوری نگاه کنید که اغلب اوقات به آن نگاه نمینگرید. آنوقت است که رفتار متفاوتی از خود نشان خواهید داد که باعث ایجاد تفاوتهای عظیم در کار و ارتباط سازی برای شما خواهد شد. ازآنجاییکه خیلیها پرزنت کردن را نوعی مکالمه زیرکانه میدانند که با مهارت زبانبازی و چربزبانی در ارتباط است. طبیعتا رفتارشان هم به همین سمتوسو کشیده شده و به خاطر همین طرز فکر در آخر چیزی نصیبشان نمیشود. گاهی افراد تصور میکنند پرزنت کردن نوعی پررنگتر نشان دادن کارشان است و بهنوعی کلاهبرداری محسوب میشود. درنتیجه آنها سعی میکنند سر دیگران کلاه بگذارند یا درگیر عذاب وجدان شوند و قید استفاده از این مهارت ناب را بزنند.
بنابراین نکته اول این است که بدانید پرزنت کردن به معنای چربزبانی و کلاه گذاشتن سر دیگران نیست. پرزنت کردن و متقاعدسازی اینطور نیست که بخواهیم دیگران را مجبور کنیم برخلاف میل و رغبت خود کاری انجام دهند. مثلا از ما چیزی بخرند یا به اهمیت کار ما پی ببرند. معنی درست پرزنت کردن این است که مخاطبتان را طوری تحت تأثیر قرار دهید که با میل و رغبت خودش به حرف شما گوش دهد و در آخر منجر به رضایت دو طرف (کارمند و کارفرما یا فروشنده و مشتری) شود.
نحوهی رفتار درست در زمان پرزنت کردن را یاد بگیرید
تکنیک اول همزادپنداری با کارفرماست. ما انسانها بیشتر از هرکسی در دنیا خودمان و افراد شبیه به خودمان را دوست داریم. برای همین است که در عکسهای دستهجمعی دنبال خودمان میگردیم. پسازاین حس درونی استفاده کنید و با کارفرمای خود دوست شوید. یکچیز مشترک پیدا کنید. مثلا هر دو اعتقاد دارید که کاروکاسبی خراب است اما باید تلاش خود را بکنید.
تکنیک دوم تیز کردن گوشهاست. ببینید مدیر از یک کارمند خوب چه انتظاراتی دارد و انتظاراتش را برآورده کنید. باید کارفرما بداند که شما چرا برایش نفع دارید؟ وگرنه چرا باید پولش را به شما بدهد!
تکنیک سوم و مهمترین آن صادقانه کار کردن است. این خود بهترین روش پرزنت برای شماست. چون اعتماد کارفرما را به دست خواهید آورد. شما توانستهاید نیازهایش را درک کنید و آنها را برآورده سازید.
تکنیک چهارم همیشه داوطلب و سنگ صبور باشید.
تکنیک پنجم لباس خوب بپوشید. عقل مردم در چشم آنهاست.
تکنیک ششم انتقاد نکنید یا درست انتقاد کنید. میتوانید در این مورد از فن ساندویچ استفاده کنید.
تکنیک هفتم لبخند بزنید و تماس چشمی برقرار کنید. حرفهای مدیر را قطع نکنید و زبان بدن مناسب همراه با احترام داشته باشید.
تکنیک هشتم باید پیشنهادات و خدماتی ارائه دهید که مشکلی از کارفرما را حل کند.
تکنیک نهم سؤال بپرسید و خواستههای کارفرما را بفهمید. مثلا دوست دارید خدمات ما چه کارهایی را برای شما انجام بدهد؟ کدامیک از وظایف ما اولویت دارند؟ برای شما کیفیت خدمات مهم است یا فروش بیشتر؟ و آخرین مورد اینکه برای بیان خواسته خود زمان و مکان مناسب را در نظر بگیرید. شما باید خدمات بیشتر، تضمین کارایی و کیفیت بهتر و بازگشت وجه سرمایهگذاری شده بر روی خود را بدهید.
۴ـ وظیفهشناسی مانع از بروز رفتار پرخطر خواهد شد
لطفا اگر مدیر هستید کارمندان وظیفهشناس استخدام کنید. اگر کارمند هستید شغلی را انتخاب کنید که با عشق و علاقه آن را انجام دهید. اگر کارمندی بهصورت خودکار دارای وجدان کاری بالا و وظیفهشناسی باشد هرگز نیازمند کنترل بیرونی نخواهد بود. آنها در بیشترین فشار هم کار درست را انجام میدهند.
پیشنهاد: برای اندازهگیری شاخص وجدانی بودن یا وظیفهشناسی C در کارمندان، میتوانید از تست پنج عامل شخصیت نئو NEO استفاده نمایید.
۵ـ مدیریت خوب، بهترین و قدرتمندترین راه پیشگیری از رفتار پرخطر است
لطفا مدیر خوبی باشید. میدانیم که تنها در کلام ساده است و در عمل کار بسیار سختی است. مدیریت دیگران به همان اندازه که بلند پروازانه است، فشار و مسئولیت زیادی را هم با خود به همراه دارد. به تعداد تکتک افرادی که در شرکت تحت مدیریت شما کار میکنند، نسبت به عملکرد شما ارزیابی و قضاوت وجود دارد. اگر مدیریت صحیح و عادلانه باشد بسیاری از علتهای خشم در کارمندان بهخودیخود از بین خواهد رفت. آیا به پرسنل خود احترام میگذارید؟ یا احترام لازم را از آنها دریافت میکنید؟ این احترام به خاطر عملکرد شماست یا لزوما به این خاطر که پرسنل ناچار هستند به شما احترام بگذارند؟
لطفا پرخاشگری نکنید. قدرت کلماتتان را بالا ببرید. مدیر خوب نورچشمی ندارد و با کارکنان رفتار انسانی دارد. همه را مسئول میداند و خواستههایش را با احترام مطرح میکند. حامی کارمندان و یک مربی خوب است. موانع را از میان برمیدارد و توقعها را برآورده میکند. به پرسنل فیدبک میدهد و نظر آنها را جویا میشود.
جلوگیری از استخدام کارمندانی پرخاشگر، بیمسئولیت و با تابآوری پایین وظیفه شماست. اما شاید بپرسید که بسیاری از افراد در مصاحبه بینظیر ظاهر میشوند و چطور باید به رفتار و شخصیت پنهان آنها پی ببریم؟ اگر میخواهید مدیر خوبی باشید و راهحل سؤال بالا را بفهمید با دقت مورد ششم را بخوانید.
مطلب مرتبط: مقاله نشانههای ضعف در مدیریت و چگونگی تبدیل آنها به نقاط قوت
۶ـ وجود تناسب بین شغل و شخصیت به میزان قابلتوجهی رفتار پرخطر را کاهش میدهد
شخصیت جز مؤلفههای نسبتا ثابت است و تغییر آن کار بسیار سخت و تقریبا غیرممکنی است. پس اگر میخواهید جلوی رفتار پرریسک در محیط کار را بگیرید. مهمترین قدم شناخت شخصیت متقاضیان کار قبل از استخدام است. هزینهای که شما برای شناخت شخصیت کاری کارمندان خود پرداخت میکنید در مقایسه با هزینهای که برای اخراج کارمندان پرخاشگر، زودرنج یا بیمسئولیت پرداخت میکنید بهمراتب بسیار کمتر است.
پس لطفا پیشگیری را به درمان ارجحیت دهید. از طرفی یک مدیر خوب هرگز به یک عقاب نمیگوید شنا کن یا به یک ماهی بگوید پرواز کن. درنتیجه بهتر است قبل از قرار دادن کارمندان خود در هر موقعیت کاری نسبت به توانمندیهای آنها آگاه شوید. اما شاید میپرسید چگونه؟ اگر دنبال جواب سؤالهایتان هستید ما راهحل را به شما میگوییم. کارمندان را بشناسید. اما نه با حرفها و رفتاری که نشان میدهند. بلکه با آنچه تستهای معتبر به شما میگویند به عمیقترین لایههای پنهان شخصیت آنها نفوذ کنید. میتوانید از تستهای زیر کمک بگیرید:
تستی که میزان روان رنجوری و تابآوری، اضطراب، خشم و کینهتوزی، افسردگی، شرم و حساسیت، تکانش ورزی، آسیبپذیری، هیجان خواهی و رفتارهای پرخطر، نوعدوستی، تبعیت، تواضع، درک دیگران، وظیفهشناسی و وجدانی بودن را نشان میدهد.
به شما کمک میکند بدانید کارمندتان یک انسان مدیر و متهور و ریسکپذیر است یا انسانی سنتی و قراردادی؟
تستی بسیار محبوب در زمینه کاری که به شما میگوید کارمندتان در موقعیتهای مختلف بر چه اساسی تصمیمگیری میکند و واکنش نشان میدهد؟
سخن آخر
رفتار پرخطر به هر دلیلی که بروز کند عواقب و هزینههای بسیاری برای سازمانها و شرکتها خواهد داشت. شاید بسیاری از شما عزیزان نمیدانستید این حجم از اطلاعات مفید را تنها با انجام یک تست ساده بتوانید به دست آورید و جلوی بسیاری از دردسرها و هزینههای اضافه بعد از استخدام نادرست را بگیرید. پس پیشنهاد میکنیم تا دیر نشده اقدام کنید. جلوی ضرر را از هر جا که بگیرید منفعت است.