مدیریت بحران در سازمان! بحران، به وقوع پیوستن یک حادثه یا وضعیت ناخوشایندی گفته میشود که به واکنش فوری و مدیریت مؤثر نیاز دارد. این وقایع ممکن است شامل حوادث طبیعی، حوادث انسانی یا مشکلات داخلی سازمان باشند. بحرانها اهمیت زیادی برای سازمانها دارند زیرا عدم مدیریت صحیح یک بحران میتواند به زیان مالی، صدمات غیرقابل اصلاح به سازمان، خسارت به شهرت و اعتبار و حتی باز نشر اخبار منفی منجر شود. بهعلاوه، مدیریت موفق بحران باعث افزایش اطمینان عمومی، اعتماد مشتریان و تقویت چارچوب قانونی و مقرراتی سازمان میشود. درنهایت، بحرانها میتوانند به عنوان فرصتی برای ارتقاء مهارتها و پیشرفتهای سازمانی مورد توجه قرار گیرند و آمادگی برای مدیریت بحرانها میتواند به تقویت ارتباط سازمان با مشتریان و جامعه کمک کند.
در شرایط بحرانی، تصمیمگیریها باید سریع، دقیق و با واکنشهای منطقی گرفته شوند. تصمیمگیری در این شرایط باید مبتنی بر اطلاعات دقیق و دسترسی به منابع مناسب باشد. اولویت باید بر تخصیص منابع به نحو اثربخش و موازنه بین مصلحتهای مختلف قرار گیرد. ارتباط مؤثر و هماهنگی بین تصمیمگیران و اعضای تیم نیز بسیار حیاتی است. تصمیمگیریها باید به منظور حفظ امنیت و محافظت از سازمان و افراد اعمال شوند و باید با مدیریت منابع، ارتباطات عمومی و ارزیابیهای دورهای همراه باشند.
برخی از مدیران در شرایط بحران عملکرد بهتری دارند زیرا دارای ویژگیها و مهارتهایی هستند که در این شرایط بهخصوص مؤثر هستند. مدیران با تواناییهای مدیریتی مثل خلاقیت، انعطافپذیری، تصمیمگیری سریع و اثربخش، تعاملات مؤثر و رهبری قوی، معمولاً موفقیت بیشتری در مدیریت بحرانها دارند. این مدیران توانایی دارند که سریعاً واکنش نشان دهند، تصمیمات صحیح و کارا بگیرند و تیمهای خود را به درستی هدایت کنند. همچنین، مدیرانی که در شرایط بحران با پویایی و برتری مثبت عمل میکنند، توانایی برنامهریزی از پیش برای سناریوهای مختلف را دارند و با تکیه بر تجربه و دانش قبلی، به صورت حداکثری از وضعیت بحران بهره میبرند.
نقش تیپهای شخصیتی در عملکرد مدیران
نقش تیپهای شخصیتی در عملکرد مدیران بسیار مهم است زیرا تیپ شخصیتی هر فرد تأثیر زیادی بر رفتار و تصمیمگیریهایش دارد. تیپهای شخصیتی مدیران میتوانند تأثیر چشمگیری بر روی روشهای ارتباطی، تصمیمگیریها و رهبریشان داشته باشد. بر اساس تست شخصیت شناسی MBTI، بهطور کلی ۱۶ تیپ شخصیتی وجود دارد که به عنوان یک ابزار شناختی میتواند به مدیران کمک کند تا الگوهای تصمیمگیری خود و اعضای تیمشان را بهتر درک کرده و با آنها هماهنگ شوند. بهعنوان مثال، تیپهای INTJ و ENTJ ممکن است برای حل مسائل پیچیده و رهبری گروههای بزرگ و جداگانه مناسب باشند. همچنین، تیپهای ESTJ و ISTJ ممکن است در مدیریت امور روزمره و ارتباط با اعضای تیم بهتر عمل کنند. درنتیجه، شناخت تیپهای شخصیتی مدیران و دیگر افراد تیم از طریق تست MBTI میتواند به بهبود کارکرد و تعاملات در سازمان منجر شود.
اما باید توجه داشت که تیپهای شخصیتی تنها یک ابزار برای شناخت الگوهای تصمیمگیری مدیران هستند و برای یک صورتبندی دقیق و کاملتر، نیاز به ارزیابیهای دیگر، مشاهدات عملی و تجربه واقعی در محیط کار وجود دارد. این تست تنها یکی از ابزارهای موجود برای شناخت تیپهای شخصیتی است و نباید به تنهایی بهعنوان یک معیار قطعی برای انتخاب، ارتقا یا ارزیابی مدیران مورد استفاده قرار بگیرد. به این ترتیب، شناخت تیپهای شخصیتی مدیران توسط ابزارهای شناختی مانند تست شخصیت شناسی MBTI میتواند به بهبود ارتباطات و هماهنگی در تیمها و سازمان کمک کند، اما نباید به تنهایی برای تصمیمگیریهای مهم و ارزیابیهای کارکنان استفاده شود.
مطلب مرتبط: مدیران نالایق؛ ۱۰ نشانه مدیری که باید ترکش کنید!
فاکتور J و P در مدل شخصیتشناسی MBTI
فاکتور J و P در مدل شخصیتشناسی MBTI برای مشخص کردن نحوه تصمیمگیری و تحلیل اطلاعات دنبال ترتیب و سازماندهی هستند و وقتشان به سمت هدفمند کردن زندگی میرود. آنها به جستجوی تجربیات جدید و انعطافپذیری در مواجهه با تغییرات تمایل دارند. افراد استفاده میشود. عامل J نشاندهنده افرادی است که تمایل دارند تصمیمات زودتر و با اطمینان بیشتری بگیرند، بنابراین، تفاوت اصلی بین دو فاکتور J و P در نحوه تصمیمگیری، سازماندهی و اولویتبندی زندگی و توجه به انعطافپذیری و تجربیات جدید است.
تأثیر فاکتور J و P در تصمیمگیری مدیریتی در شرایط بحران
فاکتور J (Judging): مدیرانی که فاکتور J (Judging) در تیپ شخصیتی آنها غالب است، معمولاً دارای ویژگیهایی مانند:
- ساختارمند بودن: این مدیران تمایل دارند به برنامهریزی دقیق، تعیین اهداف مشخص و ترتیب و نظم دادن به فعالیتها و پروژهها. آنها اهمیت زیادی به برنامهریزی و مدیریت زمان میدهند.
- تمرکز بر کنترل: معمولاً این دسته از مدیران تمایل دارند تا در موقعیتهای مختلف، کنترل کامل را داشته باشند. آنها دوست دارند دست به همه کارها بزنند و تحت کنترل و نظارت باشند.
- تأکید بر نظم: این مدیران دوست دارند که محیط کاریشان سازماندهی شده و منظم باشد. آنها اهمیت زیادی به رعایت قوانین، آییننامهها و روالهای موجود در سازمان میدهند.
مدیرانی که فاکتور J در تیپ شخصیتی آنها غالب است، در بحرانها معمولاً به روشهای خاصی برای تصمیمگیری میپردازند. آنها به سازماندهی سریع تمایل دارند؛ یعنی با دقت و سرعت به بررسی وضعیت و شناختن مسئله اولویت بالا میدهند تا بهترین تصمیمات را به زودی اتخاذ کنند. همچنین، این مدیران به برنامهریزی و استراتژی پایبند هستند و تلاش میکنند تا حتی در شرایط بحرانی، از طرح راهکارهای مؤثر و مطابق با اهداف و استراتژیهای قبلی خود پیروی کنند. این تمرکز بر برنامهریزی به آنها کمک میکند تا در موقعیتهای بحرانی هدفمند و با دقت تصمیمگیری کنند و از تصادفی بودن تصمیمات خود جلوگیری کنند.
چالشهای ترجیح شخصیتی J
ترجیح شخصیتی Judging در بحرانها با چالشها و نقاط قوت خود روبهرو میشود. یکی از چالشهای اصلی این ترجیح شخصیتی در بحرانها این است که ممکن است بهخوبی با وضعیتهای غیرقابل پیشبینی و متغیر مقابله کند. زیرا این افراد به برنامهریزی و سازماندهی پایبند هستند و تغییرات غیرمنتظره میتوانند باعث بروز استرس و اضطراب در آنها شود. اما نقاط قوت این تیپ شخصیتی در بحران شامل قدرت تصمیمگیری سریع، پایبندی به استراتژیها و توانایی برنامهریزی دقیق برای مدیریت موقعیتهای پیچیده هستند. ازجمله نقاط قوت این افراد میتوان به اهداف مشخص و استقامت در دنبال کردن آنها اشاره کرد که در مواجهه با بحرانها برای رسیدن به راهحل مؤثر و کارآمد بسیار حیاتی است.
فاکتور P (Perceiving): مدیرانی که فاکتور P (انعطافپذیری و باز بودن به ایدههای جدید) در تیپ شخصیتی آنها برجسته است، معمولاً دارای ویژگیهایی هستند که آنها را به رهبرانی مؤثر و نوآور تبدیل میکند. این مدیران به راحتی میتوانند با تغییرات محیطی سازگار شوند و در مواجهه با چالشها، رویکردهای جدیدی را در پیش بگیرند. آنها تمایل دارند به نظرات و ایدههای تیم خود گوش دهند و فضایی را ایجاد کنند که در آن همکاری و خلاقیت رشد کند. این ویژگی باعث میشود که تیمها احساس راحتی بیشتری در بیان ایدهها و مشارکت در تصمیمگیریها داشته باشند که درنهایت به افزایش بهرهوری و نوآوری منجر میشود.
علاوهبر این، مدیران با فاکتور P بالا معمولاً توانایی تفکر تحلیلی و تفکر انتقادی قوی دارند و میتوانند از دیدگاههای مختلف به مسائل نگاه کنند. این توانایی به آنها کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند و در مواجهه با عدم قطعیتها، اعتمادبهنفس خود را حفظ کنند. همچنین، این مدیران به تغییرات تکنولوژی و روندهای جدید در صنعت توجه ویژهای دارند و به دنبال بهبود مستمر هستند. درنتیجه، آنها میتوانند تیمهای خود را به سمت موفقیتهای بلندمدت هدایت کنند و فرهنگ یادگیری و رشد را در سازمان ترویج دهند.
مدیرانی که فاکتور P در تیپ شخصیتی آنها برجسته است، در شرایط بحرانی با آمادگی بالا و وفقپذیری به تصمیمگیری میپردازند. آنها توانایی تحلیل سریع وضعیت را دارند و میتوانند از اطلاعات و دادههای موجود بهره ببرند تا گزینههای مختلف را بررسی کنند. این مدیران معمولاً بجای وابستگی به یک روش ثابت، به تفکر خلاق و نوآورانه روی میآورند و به سرعت به ایدههای جدید و راهحلهای جایگزین توجه میکنند. آنها همچنین با گوش دادن به نظرات و پیشنهادات اعضای تیم، به ایجاد یک جو مشارکتی کمک میکنند که موجب میشود تصمیمگیریهایشان جامعتر و کارآمدتر باشد. این رویکرد منعطف به آنها امکان میدهد که در مواجهه با تغییرات ناگهانی و چالشهای پیشبینینشده، به سرعت سازگار شوند و به بهترین نحو ممکن واکنش نشان دهند.
چالشهای مدیران با تیپ شخصیتی P
مدیرانی با تیپ شخصیتی P در بحرانها با چالشها و نقاط قوت خاصی روبهرو هستند. یکی از چالشهای اصلی آنها، مواجهه با عدم قطعیت و فشار زمانی است که ممکن است آنها را به سمت تصمیمگیریهای عجولانه سوق دهد. همچنین، اگرچه آنها به ایدههای جدید و رویکردهای غیرمتعارف علاقهمندند، ممکن است در برخی مواقع نیاز به ایجاد ساختار و ثبات را نادیده بگیرند که این میتواند باعث سردرگمی در تیم شود.
اما نقاط قوت این مدیران در بحرانها بسیار برجسته است. آنها به دلیل انعطافپذیری و باز بودن به تغییر، میتوانند به سرعت با شرایط جدید سازگار شوند و گزینههای نوآورانه را بررسی کنند. این ویژگیها به آنها این امکان را میدهد که در شرایط پرچالش، راهحلهای خلاقانه پیدا کنند و تیم را به سمت موفقیت هدایت کنند. همچنین، توانایی آنها در ایجاد فضایی مشارکتی باعث میشود که اعضای تیم احساس ارزشمندی کنند و به مشارکت فعالتری در روند تصمیمگیری بپردازند که این خود به تقویت روحیه و افزایش بهرهوری تیم کمک میکند.
مطلب مرتبط: چه زمانی باید مدیران درگیر تصمیمگیریها شوند؟
مقایسه تیپهای شخصیتی J و P در بحرانهای واقعی
در بحرانهای واقعی، تیپهای شخصیتی J (سازمانیافته و برنامهریز) و P (انعطافپذیر و باز به تغییر) رویکردهای متفاوتی را در مدیریت چالشها به نمایش میگذارند.
مثال ۱: بحران مالی جهانی ۲۰۰۸
مدیرانی با تیپ شخصیتی J، مانند برخی از رهبران مالی در این بحران، معمولاً به ایجاد برنامههای از پیش تعیینشده و مدیریت دقیق فرآیندها میپردازند. آنها بر روی تجزیهوتحلیل دادهها و پیشبینی نتایج تمرکز دارند و سعی میکنند از طریق ایجاد سیاستهای مالی منظم و محدودیتها، ثبات را حفظ کنند. در این شرایط، ممکن است برخی از این مدیران از پذیرش تغییرات سریع و ایدههای نوین پرهیز کنند، زیرا آنها بر روی ساختار و ریسکهای شناختهشده تأکید دارند.
در مقابل، مدیرانی با تیپ شخصیتی P، مثل برخی از کارآفرینان و نوآوران، به سرعت به شرایط بحرانی واکنش نشان میدهند و به دنبال راهحلهای خلاقانه و غیرمتعارف میگردند. آنها ممکن است مدلهای کسبوکار جدیدی را بررسی کنند یا روشهای انعطافپذیرتری برای تطبیق با تغییرات اقتصادی ایجاد کنند. این مدیران به راحتی میتوانند با شرایط جدید سازگار شوند و تیمهای خود را به سمت نوآوری هدایت کنند که درنهایت میتواند منجر به فرصتهای جدید در شرایط دشوار شود.
مثال ۲: بحران پاندمی COVID-19
در طول پاندمی COVID-19، مدیرانی با تیپ شخصیتی J، مانند مدیران برخی از سازمانهای بزرگ، معمولاً رویکردی ساختاری و سازمانیافته داشتند. آنها پروتکلها و راهبردهای دقیقی برای حفظ سلامت کارکنان و ادامه فعالیتها تدوین کردند. این مدیران بر روی ایجاد برنامههای واضح و زمانبندیشده تمرکز داشتند و تلاش کردند از طریق مدیریت ریسک، به حداقل رساندن مشکلات بپردازند.
در مقابل، مدیران با تیپ شخصیتی P، مانند برخی استارتاپها، به سرعت در حال تغییر مدلهای کسبوکار خود بودند. آنها بجای پایبندی به رویکردهای سنتی، به سرعت به دیجیتالیسازی، نوآوری در خدمات و تغییرات در نحوه ارائه محصولات روی آوردند. این انعطافپذیری به آنها این امکان را داد که در شرایط بحرانی نهتنها بقا پیدا کنند، بلکه به رشد و موفقیتهای جدید نیز دست یابند. بهطور کلی، هر تیپ شخصیتی در بحرانها مزایا و معایب خود را دارند و ترکیب آنها میتواند به مدیریت مؤثرتر چالشها منجر شود.
مطلب مرتبط: به جای تعدیل نیرو در شرایط بحرانی چیکار کنیم؟
مدیران با تیپ شخصیتی J و P در شرایط مختلف چه رفتارهایی نشان میدهند؟
مدیران با تیپ شخصیتی J و P در شرایط مختلف اثربخشیهای متفاوتی از خود نشان میدهند. مدیران J در شرایطی که نیاز به برنامهریزی دقیق، ساختار و کنترل دارند، مانند بحرانهای اقتصادی یا زمانی که ریسکهای شناختهشده وجود دارد، به خوبی عمل میکنند. آنها با ایجاد رویههای منظم و تجزیهوتحلیل دادهها میتوانند تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند. در مقابل، مدیران P در شرایطی که نیاز به انعطافپذیری و نوآوری وجود دارد، مانند بحرانهای ناگهانی یا تغییرات سریع بازار، به بهترین نحو عمل میکنند.
آنها توانایی تطبیق با شرایط جدید و ایدهپردازی خلاقانه را دارند و میتوانند تیمهای خود را به سمت راهحلهای نوآورانه هدایت کنند. درمجموع، اثربخشی هر تیپ شخصیتی بستگی به ماهیت بحران و نیازهای خاص آن دارد و در بسیاری از مواقع، ترکیب هر دو رویکرد میتواند منجر به نتایج بهتری شود.
راهبردهای تقویت عملکرد مدیران در بحرانها
برای تقویت عملکرد مدیران در بحرانها، راهبردهای متعددی وجود دارد که میتواند به آنها کمک کند تا به بهترین نحو به چالشها پاسخ دهند. نخست، برنامهریزی و پیشبینی با شناسایی سناریوهای ممکن و ارزیابی ریسکها، مدیران را برای مواجهه با بحرانها آماده میکند. ایجاد فرهنگ بازخورد و ارتباطات مؤثر نیز به تیم این امکان را میدهد که نظرات و ایدههای خود را به راحتی بیان کنند و به تصمیمگیریهای آگاهانهتری منجر شود.
همچنین، انعطافپذیری و توانایی تغییر سریع، مدیران را قادر میسازد تا به سرعت به شرایط غیرمنتظره واکنش نشان دهند. تقویت روحیه و انگیزه تیم از طریق حمایت عاطفی و تشویق، اعتمادبهنفس اعضای تیم را افزایش میدهد و درنهایت، استفاده از تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال میتواند به بهینهسازی فرآیندها و تسهیل ارتباطات کمک کند. با اجرای این راهبردها، مدیران میتوانند در شرایط بحرانی به نتایج بهتری دست یابند و سازمان خود را به سمت موفقیت هدایت کنند.
مطلب مرتبط: بحران در سازمان و روشهای مدیریت بحران در سازمان کداماند؟
راهبردهای تقویت عملکرد مدیران در بحرانها را میتوان به موارد زیر تقسیم بندی کرد:
۱ـ برنامهریزی و پیشبینی:
برنامهریزی و پیشبینی یکی از راهبردهای کلیدی برای تقویت عملکرد مدیران در بحرانها است. این فرآیند شامل شناسایی و تحلیل سناریوهای مختلف و ارزیابی ریسکها و فرصتها است. مدیران با ایجاد برنامههای جامع و مشخص میتوانند از قبل برای بحرانهای احتمالی آماده شوند و اقدامات لازم را درنظر بگیرند. این آمادگی نهتنها به کاهش عدم قطعیت کمک میکند بلکه به تیم این امکان را میدهد که با دیدی روشنتر و با اعتمادبهنفس بیشتری به مواجهه با چالشها بپردازند.
۲ـ ایجاد فرهنگ بازخورد و ارتباطات مؤثر:
ایجاد فرهنگ بازخورد و ارتباطات مؤثر در سازمان میتواند به مدیران کمک کند تا در بحرانها سریعتر و مؤثرتر عمل کنند. با تشویق اعضای تیم به بیان نظرات و ایدهها، مدیران میتوانند به اطلاعات و دیدگاههای مختلف دسترسی پیدا کنند و تصمیمگیریهای آگاهانهتری داشته باشند. این فرهنگ موجب میشود تا اعضای تیم احساس ارزشمندی کنند و در مواقع بحرانی، بیشتر به مشارکت و همکاری بپردازند.
۳ـ انعطافپذیری و توانایی تغییر سریع:
مدیران باید توانایی انعطافپذیری و تغییر سریع را در خود تقویت کنند. این به آنها اجازه میدهد تا در مواجهه با شرایط غیرمنتظره به سرعت واکنش نشان دهند و راهحلهای جدیدی پیدا کنند. توانایی تغییر استراتژیها و رویکردها در پاسخ به وضعیتهای متغیر میتواند به حفظ ثبات و پیشرفت سازمان در شرایط بحرانی کمک کند. همچنین، این ویژگی به تیم این پیام را منتقل میکند که تغییرات طبیعی هستند و میتوانند با چالشها سازگار شوند.
۴ـ تقویت روحیه و انگیزه تیم:
تقویت روحیه و انگیزه تیم در زمان بحران اهمیت زیادی دارد. مدیران باید با ارائه حمایت عاطفی و تشویق، اعتمادبهنفس اعضای تیم را افزایش دهند. برگزاری جلسات مشاوره و ایجاد فضایی مثبت میتواند به کاهش استرس و افزایش مشارکت اعضای تیم کمک کند. این انگیزه میتواند موجب بهبود عملکرد و افزایش خلاقیت در پیدا کردن راهحلهای نوآورانه شود، که درنهایت به موفقیت سازمان در بحرانها منجر میشود.
مطلب مرتبط: ۱۴ گام مؤثر برای ایجاد انگیزه در کارکنان
۵ـ استفاده از تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال:
استفاده از تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال به مدیران کمک میکند تا به سرعت اطلاعات را جمعآوری و تحلیل کنند و تصمیمگیریهای بهتری داشته باشند. این ابزارها همچنین میتوانند به تسهیل ارتباطات و همکاری درون تیم کمک کنند، به ویژه در شرایطی که اعضای تیم در مکانهای مختلف قرار دارند. با بهرهگیری از تکنولوژی، مدیران میتوانند فرآیندها را بهینه کنند و به دنبال نوآوریهای جدید برای مقابله با چالشها باشند.
نتیجهگیری
شناخت تیپهای شخصیتی و تأثیر آنها بر مدل تصمیمگیری مدیران، از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا این شناخت به مدیران کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و به شیوههای مؤثرتری در شرایط مختلف عمل کنند. هر تیپ شخصیتی، ویژگیها و تمایلات خاصی دارد که میتواند بر نحوه تحلیل مسائل، تعامل با تیم و انتخاب استراتژیها تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، مدیران با تیپ J تمایل به ساختاردهی و برنامهریزی دارند و در بحرانها بر روی فرآیندهای منظم تمرکز میکنند، درحالی که مدیران با تیپ P بیشتر به انعطافپذیری و نوآوری توجه دارند و در مواجهه با تغییرات سریع، ایدههای خلاقانهتری ارائه میدهند. بنابراین، شناخت این تیپها نهتنها به مدیران در بهینهسازی فرآیند تصمیمگیری کمک میکند، بلکه میتواند به بهبود عملکرد تیمها و افزایش کارایی سازمان نیز منجر شود.
هیچ تیپ شخصیتی بهطور مطلق در شرایط بحران بهتر نیست و هر کدام از آنها ویژگیهای خاص خود را دارند که میتواند در موقعیتهای مختلف به کار آید. مدیران با تیپهای شخصیتی مختلف، مانند J و P، هرکدام مزایا و معایب خود را دارند و موفقیت آنها در بحرانها به تطابق ویژگیهای شخصیتی با شرایط خاص بستگی دارد. به همین دلیل، هر مدیر میتواند با شناخت دقیق از تیپ شخصیتی خود و استفاده از نقاط قوت و همچنین کار بر روی نقاط ضعف خود، عملکرد خود را بهبود بخشد. این به معنای بهرهبرداری از انعطافپذیری برای مدیران P و همچنین استفاده از ساختار و برنامهریزی برای مدیران J است. درنهایت، توانایی هر مدیر در یادگیری و تطبیق با چالشها، مهمترین عامل در موفقیت آنها در شرایط بحرانی است.