با توجه به اینکه بخش زیادی از روز افراد در محل کارشان میگذرد، همانطور که یک محیط مثبت میتواند تأثیر به سزایی در ارتقای سلامت روان در محیط کار ایفا کند، محیطهای کاری منفی نیز ممکن است منجر به بیماریهای بسیاری خصوصا از منظر روانی شوند.
ما در این مقاله تلاش کردیم تا راهکارهایی را برای ارتقای سلامت روان در محیط کار ارائه دهیم. راهکارهایی که باید مدیران به آنها توجه کنند و کارمندانی که میتوانند با به کار بستن آنها قدمی برای بهبود سلامت روان خود بردارند.
۳ پیشنهاد ویژه برای ارتقا سلامت روان در محیط کار (ویژه مدیران)
۱ـ مصاحبههای استخدامی را جدی بگیرید
همیشه شنیدهایم که پیشگیری بهتر از درمان است. در زمینهی مسائل کاری و توجه به سلامت روان در محیط کار باید به مصاحبههای استخدامی توجه ویژهای داشته باشید. در آنجاست که شما متوجه سابقهی بیماریهای جسمی و روانی افراد میشوید و میتوانید تصمیم بگیرید که با توجه به استرسی که از شغل خودتان سراغ دارید آیا این فرد توانایی روبهرو شدن با چالشهای موجود در این جایگاه شغلی را دارد یا نه؟
این یک بُرد دوطرفه است. زیرا هم شما کارمند مناسب با هدفهای سازمان را استخدام خواهید کرد و هم جلوی آسیبهای احتمالی که آن فرد ممکن است در آینده ببیند را میگیرید. البته حرف ما به این معنا نیست که نباید بههیچوجه افرادی را که سابقهی بیماریهای نوروتیکی چون اضطراب و افسردگی دارند را استخدام کنید. شاید اگر این گروه از افراد شغلی داشته باشند از نظر سلامت روانی اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنند و بتوانند تواناییهای نهفته خود را شکوفا کنند.
اما حرف ما بیشتر در مورد آن دسته از اختلالات روانی چون اختلالات شخصیت است که فرد وجود هرگونه بیماری را در مصاحبه انکار میکند. درحالیکه بعدها در محل کار به مشکلات بسیاری برمیخورد. استفاده از تستهای شخصیت شناسی و نیز چکابهای روانی دورهای احتمال بروز مشکلات احتمالی را به میزان چشمگیری کاهش میدهد.
مطلب مرتبط: ۳ دلیل استفاده از تستهای استخدامی جهت استخدام افراد در سازمان
۲ـ مشکلات موجود در محیط کار را هوشمندانه حلوفصل نمایید
نمیتوان چنین انتظار داشت که هرگز تنش و استرسی در طول همکاری شما و کارکنانتان به وجود نیاید. اما میتوان با بهکارگیری استراتژیهایی این تنشها را به حداقل رساند. درست است که ایجاد نظم و سختگیریهای بهموقع میتواند به پیش بردن اهداف سازمان کمک شایانی کند. ولی اعمال سختگیریهایی که باعث شود افراد دچار استرس روانی شوند و تمرکزشان را از دست دهند مسلما دارای ضرر زیادی است. از سوی دیگر واگذاری چندین وظیفه به کارمندان یا از آن بدتر سپردن مسئولیتهایی که در حد توانشان نیست میتواند بهشدت آنها را دچار استرس شغلی کند و دیر یا زود کارمندانتان را با پدیدهای به نام فرسودگی شغلی مواجه کنید.
همچنین بهجای فشار روانی بیمورد به افراد با سپردن چندین وظیفه به آنها یا وظایفی که در حد توانشان نیست میشود که بهطور شفاف در این موارد با آنها گفتگو کرد.
۳ـ تأثیرات منفی فرسودگی شغلی را دستکم نگیرید
فرسودگی شغلی با خستگیهای سادهای که با استراحت حل میشوند متفاوت است و در اثر انجام کارهای یکنواخت و طولانی بهصورت مزمن درآمده است و بهنوعی انگار قوای روانی فرد تحلیل رفته است.
شاید بتوان بهعنوان یکی از دلایل مهم فرسودگی شغلی به سبک مدیریتی مدیران بیملاحظه اشاره کرد. سازمانهایی که مدیرانی خشک و رسمی دارند بیشتر کارمندان خود را در معرض فرسودگی شغلی قرار میدهند.
۷ توصیه مهم برای جلوگیری از فرسودگی شغلی کارمندان:
۱ـ میزان فرسودگی شغلی کارمندانتان را بسنجید.
۲ـ به کارکنان خود نشان دهید که به یاد آنها هستید و از مناسبتها بهترین بهرهی لازم را ببرید.
۳ـ از وجود تناسب بین شغل و شخصیت کارکنان، غافل نشوید.
۴ـ مهارتهای افراد را به کمک دورههای آموزشی متنوع بالا ببرید تا به خاطر کمبود اعتمادبهنفس دچار استرس شغلی نشوند.
۵ـ شبکهی ارتباطی خودتان را با آنها تقویت کنید تا آنها در فضایی امن و مورد اعتماد به بیان شکایتها و انتقادهای خود بپردازند.
۶ـ با جبران خدمات و اختصاص دادن پاداش به بهانههای مختلف انگیزه آنها را بالا نگه دارید.
۷ـ از قرار دادن شیفتهای کاری طولانی و مأموریتهای بیشازحد برای آنان اجتناب کنید.
۳ توصیه مهم برای ارتقا سلامت روان در محیط کار (ویژه کارمندان)
۱ـ پیامهای دستوری که روانتان برایتان تجویز میکند را کشف و مدیریت کنید
همهی ما توصیههایی را در کودکی شنیدهایم که شاید مناسب آن دوران بوده باشند. اما ادامهی آنها در بزرگسالی باعث ایجاد وضعیتی ظالمانه علیه خودمان میشوند و فشارهای روانی زیادی را بر ما وارد میکنند. به این پیامها ( سوقدهندهها) یا ( پیامهای دستوری) میگویند.
جملههایی همچون:
- کامل باش!
- مردمدار باش!
- قوی باش!
- عجله کن!
- سختکوش باش!
گاهی ممکن است از بین این پنج پیام برخی از آنها را بهصورت ترکیبی و دوتادوتا به خورد روان خودمان دهیم.
شناخت این پیامها و طرحوارهها و آگاه شدن از شدت اثرگذاری منفی آنها باعث میشود که به این واقعیت برسیم که در بسیاری از موارد این خودمانیم که روانمان را تحتفشار قرار میدهیم و باید به کمک منابع متنوع و نیز متخصصان یاد بگیریم با خودمان مهربانتر باشیم تا از سطح بالاتری از سلامت روان در محیط کار و بهطورکلی در زندگی بهرهمند گردیم.
۲ـ برای رسیدن به آرامش و کارایی بیشتر استرس خود را مدیریت کنید
اولین ترفند برای مدیریت استرس این است که واکنشهای فیزیولوژیکی بدنتان مثل تپش قلب، گرفتگی عضلانی و .. را مهار کنید که برای این کار روشهای گوناگونی چون تکنیک تنفس، تن آرامی یا همان ریلکس کردن و یوگا پیشنهاد میشود. همچنین تأثیر ترشح هورمونها در هنگام فعالیت بدنی را دستکم نگیرید. پس اگر زمان کافی برای ورزش کردن دارید برای آن برنامهریزی کنید و اگر زمان کافی ندارید تکنیکها و نرمشهای نشسته را به کار بندید و هرچند وقت یکبار از سر جای خود بلند شوید و چند قدمی راه بروید.
دومین قدم برای مدیریت استرس کار کردن روی افکارتان است:
میدانیم که بسیاری از اوقات نه خود اتفاق بلکه آن تفسیر ما از رخداد باعث تشدید استرس میشود که این برداشت معمولا یا چیزی است که از آن هراس داریم و یا عادت کردهایم که به مسائل اینگونه نگاه کنیم.
شناخت افکار ناخودآگاه، به چالش کشیدن افکار منفی، تعمیم ندادن مسائل به همهچیز، همهچیز را به خود ربط ندادن و جایگزینی افکار مثبت بهجای افکار منفی ازجمله راههایی است که میتوانید با آنها روی افکارتان کنترل بیشتری داشته باشید.
کار کردن روی رفتار سومین قدم برای مدیریت استرس است:
نظم شخصی را دستکم نگیرید و این را بدانید که هرچه کاری را که به شما محول شده است بیشتر به تعویق بیندازید احتمال بالا رفتن احساس گناه و درنتیجه استرس بیشتر میشود. بنابراین بهتر است مهارتهای مدیریت زمان را در خودتان پرورش دهید.
مطلب مرتبط: با استرس شغلی در محیط کار چه کار کنیم؟
۳ـ روابطتان را بهواسطهی مهارت ابراز وجود بهبود دهید
چه بخواهیم و چه نخواهیم بخش اعظمی از سلامت روان در محیط کار بهواسطهی برقراری ارتباط درست با دیگران شکل میگیرد.
افراد در روابط خود رفتارهای متفاوتی را در پیش میگیرند. برخی بسیار منفعل هستند و تمایل زیادی به فرار از موقعیتهای استرسزا دارند. برخی خیلی تهاجمی و پرخاشگرانه رفتار میکنند. گروهی رفتاری تصنعی و فریبکارانه دارند و گروه چهارم افرادی هستند که مهارت ابراز وجود دارند.
نمیتوان گفت که کدامیک از سه رفتار اول بر دیگری برتری دارند و متناسب با موقعیت میشود که هر یک از آنها را به کار برد. اما هدف ما پرورش مهارت ابراز وجود است که در اینجا به برخی از راهکارهای کسب آن اشاره میکنیم:
- شناسایی کنید که چه چیزی بازدارندهی شماست که خود را ابراز کنید.
- افکار بازدارنده را به افکار مثبت تبدیل کنید.
- فوتوفن کارها و حوزههای مختلف را یاد بگیرید.
- یاد بگیرید که چطور انتقاد کنید و هنگامیکه موردانتقاد واقع میشوید چگونه به آن پاسخ دهید.
- یاد بگیرید که چگونه از دیگران تعریف کنید و هنگام تعریف شنیدن از جانب آنها چه واکنشی از خود نشان دهید.
سخن آخر
هر یک از مدیران و کارمندان عضوی از جامعه هستند و هرکدام خانوادهای دارند و اگر در محیط کار خود دچار بیماری یا آسیبهای روانی شوند بهآرامی اثرات آن در سایر بخشهای جامعه نفوذ میکند و والدین، فرزندان و همسران این افراد هم دچار مشکلاتی میشوند.
تلاش ما در این مقاله این بود که بار ایجاد سلامت روان در محیط کار را فقط بر روی دوش کارمند یا مدیر نیندازیم. هر دو طرف باید مسئولیت تأمین بهداشت روانی خود و همکارانشان را بر عهده بگیرند.