ملاکهای دیگر در یک ازدواج موفق
جذابیت:
در یک ازدواج موفق بهتر است طرفین ۷۰ تا ۸۰ درصد در خصوصیات رفتاری اشتراک داشته باشند و برای مدیریت ۲۰ تا ۳۰ درصد اختلافنظر یا خصوصیاتی که مدنظر دیگری نیست لازم است به صحبت و بررسی و درنتیجه حل مسائل بپردازند.
اولین فاکتور برای دو فردی که میخواهند زیر یک سقف بروند جذابیت است. باید از کسی که میخواهید با او زندگی کنید خوشتان بیاید. اینکه دو نفر چطور جذب هم میشوند و از چه چیز هم خوششان میآید گاها معلوم نیست البته جنبههای جنسی نیز دخیل هستند. برخی اوقات نیز جنبههای رفتاری و اخلاقی نقش بسزایی در جذب افراد به یکدیگر دارند و این موضوع بیشتر به سلیقههای شخصی افراد بر میگردد.
مطلب مرتبط: مقاله چگونه پسر جذابی برای خانمها باشیم؟
دختر جذاب چه ویژگیهایی دارد؟
خصوصیات ظاهری:
این طرز فکر که عشق بعد از مدتی ایجاد میشود و جذابیت در زندگی مشترک شکل میگیرد نسخههایی است که بعضا در گذشته از سوی برخی بزرگترها تجویز میشد. حداقل در زندگی امروز دیگر جوابگو نیستند.
اگر برای کسی یک سری از خصوصیات در همسر آیندهاش، حتی ویژگیهای ظاهری که به دور از واقعبینی نیست، مهم است، قطعا افراط جایز نیست. اما نباید از خصوصیات مورد نظر خود چشم پوشی کنید و حتی به سلایق جنسیتان نیز بیتوجه نباشید.
فرد در همان جلسه اول آشنایی باید حداقل جذابیت را برای شما داشته باشد. البته تا زمانیکه یک نفر برخی آمادگیها را در خود رشد و پرورش ندهد لزوماً با یافتن فردی که دارای تمام ملاکهای مورد نظرش است، نمیتواند ارتباط پایداری داشته باشد. وقتی آمادگیها نباشند، تنشها شروع خواهد شند، دو طرف حرف هم را نخواهند فهمید، درگیریها بیشتر خواهند شد و روزبهروز طرفین از هم دورتر میشوند.
تعهد و مسئولیتپذیری:
بحث تعهد و مسئولیتپذیری در ازدواج بسیار مهم است. فقط هم به این معنا نیست که دوطرف بهم خیانت نکنند. بلکه باید بدانند در ازدواج تعهدات و مسئولیتهای متفاوتی تعریف میشود. این را درک کنید که دیگر همان فرد دوران مجردی نیستید و در مقابل فرد و زندگی دیگری نیز مسئولید.
بسیاری از زندگیهایی که دچار فروپاشی میشوند به این دلیل است که یکی از طرفین یا هردو این مسئله را درک نکردهاند. فرد باید این مفهوم را درک کند که قالب زندگیاش از حالت مجردی خارج شده است؛ بنابراین در همان تعاملات پیش از ازدواج میزان مسئولیتپذیری طرف مقابل را بررسی کنید.
شایستگی:
شایستگی موردی نیست که برایش یک نسخه واحد بپیچیم. از نظر هرکس درآمد، تحصیلات، تمکن مالی، جایگاه اجتماعی و … ارزشهای متفاوتی دارند. فردی دوست دارد همسرش موقعیت اجتماعی بالایی داشته باشد و فردی دیگر به دنبال همسری است که مستقل یا دارای خصوصیات ویژهای مثل مهارت یا هنر خاصی است.
پس مهم است فردی که بررسی میکنید چقدر از ویژگیهایی را که همیشه برای همسر آیندهتان در ذهن داشتهاید دارد. این مسائل به ظاهر ساده ممکن است در آینده گرفتاریهای زیادی را برای شما ایجاد کند.
اشتراکپذیری:
ازدواج یعنی پذیرش همیشگی فردی که کاملا از شما متفاوت است. شخصی با روحیات و علایق متفاوت که در شرایط متفاوتی رشد و پرورش یافته است. بنابراین اگر فردیتتان خیلی پررنگ است یا عادت ندارید، سازهای مخالف را بشنوید، هنوز آماده ازدواج نیستید.
افسانهها و ضرب المثلهای عامیانه را کنار بگذارید، اینکه «من و تو باید ما شویم» یا «من و تو یک روح هستیم در دو بدن» به درد ارتباط عاطفی طولانی مدت نمیخورند و میتوانند به رابطه آسیب هم برسانند.
وقتی طرفین رابطه «فردیت» خود را به نفع «رابطه» کنار بگذارند، نهتنها بهبودی در رابطه ایجاد نمیشود، بلکه پس از مدتی نارضایتی از رابطه شروع میشود و اختلافها به شکل شدیدتری دیده میشوند، تا کی میتوان خود را نادیده گرفت؟
در رابطه عاطفی سالم، طرفین فردیت دیگری را به رسمیت میشناسند، علایق و نیازهای او را میپذیرند. اشکال کار از جایی آغاز میشود که شما توانایی کنار آمدن با تفاوتهای طرف مقابلتان را نداشته و سعی میکنید که او را شبیه به خود کنید، ارتباط عاطفی طولانی مدت، نیازمند «سازگاری» و «پذیرش» است. پس به جای جنگ برای تغییر دیگری، پذیرشتان را بالا ببرید.
سازگاری:
هرگز نمیتوانید یک ازدواج موفق داشته باشید مگر اینکه از مهارت سازگاری برخوردار باشید. در شرایط سخت، آدمها معمولاً یا خودخواه میشوند و فقط به خودشان فکر میکنند و یا ازخودگذشته میشوند و فقط به طرف مقابلشان فکر میکنند. اگر از نوع اول هستید، هنوز آمادگی ازدواج را پیدا نکردهاید.
استقلال:
جنین تا زمانی که در رحم مادر است، نیاز به بند نافی دارد و تمام زندگیاش را از آن میگیرد و درست بعد از تولد، همان چیزی که تمام زندگیاش بود، قطع میشود تا بتواند خودش را با شرایط جدید سازگار کند و بهگونهای دیگر زندگی کند. تا یک جایی از رشد، انسانها نیاز به حمایت روانی خانواده نیز دارند، این همان «بند ناف روانی» است که ما برای رشد به آن نیازمندیم، حمایت همه جانبه. ولی درست مثل «بند ناف جسمانی»، از یک جایی به بعد باید «بند ناف روانی» را هم قطع کرد، چراکه برای رشد روانی، نیاز به استقلال از خانواده داریم.
مخصوصاً برای برقراری ارتباط عاطفی، بهتر است برخی وابستگیها به خانواده مانند وابستگیهای مالی، عاطفی و حمایتی برطرف شده باشد. پس قبل از برقراری ارتباط عاطفی با دیگری، مطمئن شوید که از خانواده مستقل شدهاید.
لذت از زندگی:
شاید شعاری به نظر برسد؛ اما واقعیت محض است. اگر شما در دوران مجردی احساس شادی نمیکنید و از زندگی لذت نمیبرید، احتمالاً با برقراری ارتباط عاطفی نیز اتفاق خاصی نخواهد افتاد. خوشبختی و خوشحالی واقعی چیزی است که از درون به وجود میآید و اتفاقها و افراد بیرونی لزوماً نمیتوانند شما را شاد کنند. اگر شما در دوران مجردی و تنهایی به اندازه کافی نیرومند هستید که با مشکلات و اتفاقها و ویژگیهای خودتان کنار بیایید و از زندگی لذت ببرید با برقراری ارتباط عاطفی نیز قدرت انجام آن را دارید.
حریم دو نفره:
در این تردیدی نیست که «حریم خصوصی» مهم است، ولی باید این آمادگی را داشته باشید که اجازه دهید شخص دیگری در زندگی روزمره شما وارد شود و برای او زمان بگذارید. درواقع «ارتباط عاطفی» پلی بین زندگیهای طرفین است. وقتی افراد به جای کشیدن پل، «دیوار» بین زندگیهای شخصی خود بکشند، احتمالاً باید منتظر تنشهای جدید باشند.
مطلب مرتبط: تحلیلی بر حدومرزهای سالم در روابط زناشویی
اعتماد:
در آخر بهتر است بدانید اعتماد از ضروریترین فاکتورهای ازدواج است. بعضی فکر میکنند که نمیتوان بهطور کامل به هیچکس اعتماد کرد و همسر آینده هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر از این دسته افراد هستید خود را برای یک رابطه و ازدواج پردغدغه آماده کنید. اعتماد باور داشتن به اتحاد فرد مقابل با شماست. هیچ رابطهای بدون اعتماد باقی نمیماند!