خلاقیت در سازمان یکی از مواردی است که درحالحاضر همهی کسبوکارها به آن نیاز دارند. این موضوع زمانی مؤثر واقع میشود که مدیران بتوانند برای پرورش خلاقیت کارمندان اقداماتی انجام دهند. ازآنجاییکه رشد و موفقیت یک سازمان بستگی به عوامل مختلفی دارد، شایسته است که مدیران به درونی کردن خلاقیت در سازمان اهمیت دهند. چراکه بدون بهره جستن از خلاقیت، سازمان رنگ یکنواختی به خود خواهد گرفت. امروزه بسیاری از شرکتها و سازمانها برای پیشرفت، اقدامات خلاقانهای انجام میدهند.
خلاقیت در سازمان یکی از نکات مهمی است که باعث میشود تصمیمات اتخاذ شده در سازمان بهنحوی نوآورانه اجرا شوند. استخدام نیروهای متعهد و متخصص و تناسبِ هر نقش با شخصیت منحصربهفردی که دارد نشاندهندهی بهکارگیریِ استراتژی قوی است که مدیران میتوانند بهکار بگیرند. درواقع اگر نقشی به فردی داده شود که متناسب با روحیات و توانمندیهایش نباشد، انتظارِ خلاقیت از این کارمندان چندان درست و کارآمد نیست.
هرچه شایستگی و توانمندیِ مدیران بیشتر باشد، بالطبع خلاقیت و نوآوری در سازمانشان در بین همهی کارمندان بهوضوح دیده میشود. درواقع میزان شکوفایی و تبلور خلاقیتِ کارمندان نشاندهندهی این است که دانش و آگاهیِ مدیران بهروز است و نسبت به اهمیت و اثرگذاری این امر کاملا واقف هستند. هراندازه که نیروهای یک سازمان خلاق و پویاتر باشند، شانس موفقیت و برنده شدنشان بیشتر خواهد بود.
اما آیا سبک رهبریِ شما در بروز خلاقیت بین کارکنان تأثیر دارد؟ چه فاکتورهایی لازم است تا عناصر خلاقیت به مرحلهی اجرا برسند؟ و چه مواردی خلاقیت در سازمان را به نابودی میکشاند؟ متأسفانه در بعضی از سازمانها بهدلیل اینکه مدیران، شایستگی لازم را کسب نکردهاند و یا اینکه بهدنبال آموزش نیستند خلاقیت در سازمان در بین کارکنان کمرنگ میشود. حالا چرا مدیران به نوآوری در سازمان اهمیتی نمیدهند؟ آیا تصور میکنند که ایدههای خلاقانه کارمندان قابلیت اجرا شدن ندارد؟ یا اختصاص دادن منابع سازمان برای پیادهسازی ایدههای خلاقانه را تنها اتلاف منابع قلمداد میکنند؟
مدیران خلاق چگونه رفتار میکنند؟
درواقع این مدیران از چالشها اجتناب نمیکنند و از حل مسائل پیچیده لذت میبرند. مدیران خلاق، انگیزه بسیار بالایی دارند و همواره قاطع و محکم پای ارزشهای خویش میایستند. نسبت به تصمیماتشان ثابتقدم و مستقل عمل میکنند. درواقع در بحرانیترین حالت، آرامش خود را برای حل مسائل حفظ مینمایند. به زاویهی دیدِ کارکنان و نظرات متفاوت آنها توجه میکنند. مدیر خلاق، شرایط را برای افراد سازمان فراهم میکند تا ایدهها و نظرات خود را بدون ترس بیان کنند. ایدههایی که از نظر مدیران دیگر غیرمنطقی بهنظر میرسند برای مدیران خلاق هیجانانگیز هستند.
این افراد نه از آموزشِ خود غافل میشوند و نه از آموزشِ افرادِ سازمان. خلاقیت در سازمان برای این مدیران بسیار اهمیت دارد. چراکه راههای جدیدی را برای حل چالشهای موجود پیدا میکنند. این مدیران برای اینکه تیم قدرتمندی بسازند همواره از آموزشهای خلاقانه استقبال میکنند. ازآنجاییکه شناخت مناسبی از کارمندان خود دارند به آنها اعتماد میکنند و زمینهی توسعهی فردی را برای تکتک این افراد مهیا خواهند کرد. از نظراتِ بزرگ استقبال میکنند و از تعامل با افرادی که خواهانِ چالشهای فکری هستند لذت میبرند.
مطلب مرتبط: چرا خلاقیت مهمترین مهارت برای موفقیت کسبوکارهاست؟
در سازمانهای خلاق چه میگذرد؟
در سازمانهای خلاق همهی افراد امکان رشد و پیشرفت و توسعهی فردی را دارند. شرکتهای خلاق از کمبودها هراسی ندارند و ازنظر آنها همیشه راهی برای رفع نواقص وجود دارد. در محیطی که کارمندان کار میکنند امنیت شغلی و آزادی بیان جزء ارزشهای اصلی بهشمار میروند. عزت نفسِ کارمندان محترم شمرده و به ایدههایشان اهمیت داده میشود. مدیران همواره حواسشان به همهی کارکنان هست و تعاملِ دوسویه بین آنها همواره برقرار است.
مشخص است که در چنین سازمانی رقابتها سالم و همگی تلاش میکنند بهنوعی پیشرفت کنند. سازمانهای خلاق به امور مشتریان رسیدگی و از نظرات، پیشنهادات و انتقادها استقبال میکنند. در این سازمانها نقشها باتوجه به شایستگیهای فنی و رفتاری تعریف میشود. اگر کارمندی نقش خود را بهخوبی ایفا کرد، صددرصد مدیر به ارتقای شغلی او فکر خواهد کرد. سازمانهای خلاق با انسجامی که دارند مشارکتِ تیم را در یک چارچوب منظم پیش میبرند. کارمندان در این سازمانها احساس تعهد و تعلق میکنند. البته که این وفاداری باید دوطرفه و عمیق باشد.
کارمندان در سازمانهای خلاق با هرچالشی تغییر مثبتی میکنند و همین تغییرات فرصت رشد تکتک اعضا را فراهم مینماید. در این سازمانها، مدیران، تیمسازی را پررنگ نشان میدهند و از سلطهگری و کنترلگریهای بیجا حذر میکنند. کارکنان بهاندازهای آزادی دارند که از بروز خلاقیتشان هیچ واهمهای نداشته باشند و از تغییرات در جهت بهتر شدن استقبال میکنند.
۷ گام برای نابودی خلاقیت در سازمان
۱ـ کنترلگری وسرکوب ایدهها
مدیری که بهصورت افراطی نسبت به کلام و رفتار کارکنان کنترلگری دارد، درواقع دارد تیشه به ریشه خلاقیت در سازمان میزند. اگر شما مدیری هستید که اجازه نمیدهید کارمندان آزمونوخطا داشته باشند و مدام ایدههایشان را سرکوب میکنید پس باید دیریازود منتظر عواقب ناخوشایند رفتارتان باشید.
برای مثال کارمندتان ایدههای نو و ساده خود را به شما ارائه میدهد. بهجای اینکه تشویقش کنید شروع به انتقاد و قضاوت کردنِ خلاقیتِ او میکنید. بهتر است بهجای پیشداوری و قضاوتهای نابجا ایدهها را بررسی کنید و در جهت حمایت و تشویق کارکنان، برای پختهتر شدن ایدههای مطرحشده به بحث و تبادلنظر بپردازید. اگر بهعنوان یک مدیر نقش سازندهای در رابطه با پذیرش و تکمیل ایدههای جدید نداشته باشید، رشد و بقاء سازمان امری غیرممکن خواهد بود.
۲ـ آزادی بیان را از کارکنان بگیرید
اگر کارمندان از شما میترسند درحدی که حتی جسارت بیان سادهترین نظرات خود را ندارند هرگز به سیستم مدیریتی خود افتخار نکنید. زمانیکه کارکنان، نگرانِ ارائهی ایدهها باشند و ترس داشته باشند که از شما بازخورد مطلوبی نگیرند، کمکم ایدههایشان خاموش میشود. البته بعضی از کارمندان بنا به مدل رفتاریشان، سلطهپذیر هستند. این افراد با سلطهگری مشکلی ندارند. درواقع میتوان با قاطعیت گفت ترس به خودیخود واکنش بدی نیست و چهبسا موتور محرکهای است که باعث میشود کارمندان برای اهداف سازمان بیشتر تلاش کنند.
منتها زمانی که ترسها دستوپاگیر شوند و مدیریت همچنان به رفتار اشتباه خود ادامه دهد، ذهن کارمندان برای ایجاد خلاقیت در سازمان بسته میشود. اگر تعمدا بهنحوی رفتار میکنید که نیروها از شما بترسند و بهنوعی حساب کار دستشان بیاید، بهتر است بدانید ابزار خوبی را برای مدیریت انتخاب نکردهاید. پس برای برقراری امنیت روانی و ایجاد خلاقیت در سازمان باید تمهیداتی بیندیشید.
حتی ممکن است این ترس کارمندان ناشی از مواجهه با شکست باشد. بنابراین از جوانب مختلف بررسی کنید که چرا ایدهپردازی برایشان سخت است. بهتر است به آنها توضیح دهید که بسیاری از افراد موفقِ دنیا بارها و بارها ایدههایشان با شکست روبهرو شده، اما هرگز دست از تلاش برنداشتند.
مطلب مرتبط: چرا کارمندان توانمند را از دست میدهیم؟
۳ـ قضاوت زودهنگام ریشهی خلاقیت در سازمان را میخشکاند
خلاقیت در سازمان زمانی از بین میرود که ایدهی کارمندان را خیلی زود قضاوت میکنید. بعضی از کارمندان بعد از بیان و یا انجام ایدههایشان بلافاصله مورد قضاوت نابجا قرار میگیرند. شاید برخی از ایدهها بهدلیل اینکه ساده و ابتدایی هستند، قابلیت اجرا شدن را نداشته باشند. اما خوب است که بهجای پیشداوری، کارمندتان را تشویق کنید تا زمان بیشتری را برای تکمیل کردن ایده خود اختصاص دهد.
در چنین مواقعی نیاز است که نواقصِ ایده با مشارکت سایر افراد موردبررسی قرار گیرد. پس با تعاملِ درست، ضعفها را به او بگویید تا با رفع آنها، ایده مطرحشده سروشکل مناسبی بهخود بگیرد. با این کار کارمندانتان شناخت خوبی نسبت به ضعفهایشان پیدا خواهند کرد، چراکه برای موفق شدن نیاز است که یک ایده بارها و بارها از زوایای گوناگون مورد ارزیابی قرار گیرد تا نقاط ضعفش تاحد امکان برطرف گردند.
۴ـ مقایسه کردن توانمندیهای کارمندان با یکدیگر
اگر شناخت درستی از شخصیت و توانمندیِ کارمندتان نداشته باشید، مدام همه را باهم مقایسه میکنید. قرار است بهعنوان یک رهبر به نیروها انگیزهی رشد کردن بدهید. نهاینکه با مقایسه کردنهای غیرمنطقی بین آنها رقابت ناسالم ایجاد کنید. بهنظر شما چرا کارمندان ایدههایشان را بیان نمیکنند؟ زمانیکه به هر دلیل درستونادرستی توانمندی و ویژگیهای شخصیتی نیروها را باهم مقایسه میکنید تا درنهایت به این نتیجه برسید که برخی از نیروهای شما همواره شایسته و لایق تشویق و دریافت پاداش هستند و برخی دیگر تنها کاری که میکنند اتلاف منابع است. شک نکنید که دیگر کارمندان رغبتی برای بیانِ ایدههای خویش ندارند.
گاهی با تشویقهای افراطی یک نفر ناخواسته خلاقیت را در بقیه کور میکنید. بهیاد داشته باشید که خلاقیت در سازمان زمانی رشد میکند که بدانید هرکدام از کارمندان، نقاط قوتوضعف متفاوتی دارند و انتظارات شما باید بر اساس این شناختها باشد.
مطلب مرتبط: آیا ایجاد رقابت بین کارکنان سازمان را به موفقیت نزدیک میکند؟
۵ـ تحمل ابهام پایینی داشته باشید
اگر شمایی که مدیر هستید قدرت پذیرش ابهام را نداشته باشید، عملاً این احساس ناخوشایند را به کارمندان منتقل میکنید که پیوسته نگران باشند. کارمندان فکر میکنند اقدامشان مؤثر نیست و از ادامه دادن مسیر صرفنظر میکنند. بسیاری از مدیران اجازه میدهند کارمندشان ایدهی خود را ابراز کند. اما وقتی با سخت یا پیچیده بودن ایده مواجه میشوند، دیگر تحمل پذیرشِ آن را ندارند.
لازمهی گسترش خلاقیت در سازمان این است که خودتان و نیروهایتان از اشتباه کردن هراسی نداشته باشید. در دل همین پیچیدگیهاست که راهحلها و ایدههای متفاوتِ دیگری خلق میشوند. پس هرگز کارمندان را تحتفشار قرار ندهید که چرا ایدهشان هنوز مؤثر واقع نشده، بلکه خلق ایده و اثرگذاری آن نیازمند زمان است.
۶ـ اعتمادبهنفس کارمندان را تضعیف کنید
هر ایدهایی که توسط کارمندان مطرح میشود خیلی طبیعی است که در ابتدای راه نسبت به نتیجه آن تردید داشته باشند. حال اگر شما نیز به این تردیدها دامن بزنید، نیروها نسبت به عملکرد و توانمندیهایشان حس منفی مضاعفی پیدا خواهند کرد. عدمتوجه شما و ندادنِ بازخورد مناسب و بهموقع، خلاقیت در سازمان را ضعیف میکند. پس به کارمندان و تواناییهایشان ایمان داشته باشید و تشویقشان کنید تا بتوانند با اعتمادبهنفس بالا، چالشهای پیشرو را حل کنند.
۷ـ تمرکز وسواسگونه روی یک موضوع ایجاد خلاقیت در سازمان را دچار اختلال میکند
ممکن است کارمندان بهدلیل بارش اطلاعاتیِ زیاد دچار فلج تحلیلی شوند. چون زمانیکه ایدهها مطرح میشوند بسیاری از چالشها ناشناخته هستند و خیلی نمیتوان اطمینان داشت که قرار است چه اتفاقی بیفتد. کارمندان خلاق جزءنگر هستند و نیاز دارند مسائل را کامل و دقیق بررسی کنند. بنابراین دورازانتظار نیست که افراد مضطربی باشند. قرار نیست بهخاطر مطرح کردن ایدهها، کارمندتان دچار اضطراب شود، چهبسا که اضطراب با ایجاد خلاقیت منافات دارد. شاید علت فلج تحلیلیِ کارمندان، شما مدیر عزیز باشید. همانموقعکه با کمالگراییِ خود، اضطراب را به نیروهایتان منتقل کردید.
پس باید با حمایت و بهتدریج این احساس ناخوشایند را از کارمندان دور کنید و از آنها بخواهید بابت تصمیماتی که برای ایدههایشان میگیرند، نگران نباشند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. همینکه تصمیم بگیرند بااعتمادبهنفس تصمیماتشان را عملی کنند، قدم مثبتی برای دور شدن از این معضل برداشتهاند.
جمعبندی:
گسترش خلاقیت در سازمان به بهبود و رشد کارمندان کمک میکند. اگر اهمیتی به توانمندسازی نیروها ندهید، خلاقیت را از ابتدا در سازمان نابود خواهید کرد. بهتر است کارمندان در تصمیمگیریها حق اظهارنظر داشته و دستشان برای مطرح کردن ایدهها باز باشد. ایدهها هرقدر کوچک و ساده هم که باشند نیاز به توجه و تشویق دارند. هر چقدر کارمندان حس کنند ایدهشان موردتوجه قرار گرفته با اشتیاق بیشتری ایدههای خلاقانه متفاوتتری ارائه میکنند که قابلیت اجرا شدن را دارند. یادتان نرود هر چقدر اعتمادبهنفسِ رویارویی با چالشها بیشتر باشد، ایدهها سریعتر رشد میکنند و به تکامل میرسند.