در دنیای روابط انسانی، احساس امنیت عاطفی یکی از مهمترین عوامل موفقیت و پایداری است. احساس امنیت در رابطه، به افراد این امکان را میدهد که بدون نگرانی از قضاوت یا آسیب دیدن، احساسات و نیازهای خود را به اشتراک بگذارند و از طرف مقابل انتظار حمایت و درک داشته باشند. روابطی که بر پایه امنیت عاطفی بنا شدهاند، فضایی را فراهم میآورند که در آن طرفین میتوانند با اعتماد و آرامش بیشتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این حس امنیت به ویژه در مواقع سخت و چالشبرانگیز، نقش مهمی در تقویت رابطه و ایجاد حس نزدیکی و همدلی ایفا میکند. ما در این مقاله ضمن تعریف امنیت عاطفی، نشانههای احساس ناامنی در رابطه را بررسی میکنیم و چند مورد اقدام ضروری برای ایجاد احساس امنیت در رابطه ارائه میدهیم.
منظور از احساس امنیت در رابطه چیست؟
احساس امنیت در رابطه بهمعنای وجود یک محیط عاطفی پایدار و قابل اعتماد است که در آن افراد میتوانند بدون ترس از قضاوت شدن، طرد شدن یا آسیب دیدن، خود واقعیشان را ابراز کنند. این امنیت در رابطه به طرفین این امکان را میدهد که احساس کنند در کنار یکدیگر از حمایت و درک متقابل برخوردارند. وقتی احساس امنیت در رابطه برقرار باشد، هر فرد میداند که در صورت اشتباه، شریک زندگیاش او را قضاوت نکرده و از او حمایت خواهد کرد.
این امنیت به اعتماد متقابل در رابطه کمک میکند و افراد قادر خواهند بود در چنین روابطی مشکلات خود را با آرامش و بدون نگرانی از واکنشهای خصمانه یا انتقادی مطرح کنند. این حس امنیت به افراد این احساس را میدهد که در کنار همدیگر در مسیری مشترک حرکت میکنند که این به تقویت رابطه و پایداری آن نیز کمک مینماید. بهطور کلی، امنیت در رابطه باعث کاهش تنشهای روانی، استرس و اضطراب شده و به افراد کمک میکند تا برای روابط خود ارزش بیشتری قائل شوند و آن را سالمتر و مستحکمتر بسازند.
مطلب مرتبط: اضطراب در رابطه عاطفی چیست؟ از کجا میآید و روشهای درمان آن
۱۳ اقدام ضروری برای ایجاد احساس امنیت در رابطه
برقراری ارتباط شفاف
برای ایجاد احساس امنیت در رابطه یکی از مهمترین اصول، برقراری ارتباط شفاف و صادقانه است. زمانی که هر دو طرف بتوانند احساسات، نگرانیها و نیازهای خود را بهطور آزادانه و بدون ترس از قضاوت بیان کنند، این باعث ایجاد اطمینان و اعتماد میشود. این نوع ارتباط نهتنها باعث میشود که افراد احساس کنند که از سوی شریکشان شنیده میشوند، بلکه از بروز سوءتفاهمها جلوگیری کرده و به ایجاد فضایی امن در رابطه کمک میکند.
گوش دادن فعال
گوش دادن فعال بهمعنای توجه کامل به صحبتهای شریک زندگی و درک عمیق احساسات و نیازهای او است. وقتی فرد احساس میکند که به حرفهایش گوش داده شده و درک میشود، به راحتی میتواند خود را بیان کرده و ارتباط نزدیکتری برقرار نماید. این امر به طرف مقابل احساس احترام و ارزشمندی میدهد و به ایجاد احساس امنیت عاطفی کمک میکند، زیرا فرد نمیترسد که احساساتش نادیده گرفته شود.
احترام به مرزهای شخصی
هر فرد در رابطه نیاز به فضای شخصی و مرزهای عاطفی خود دارد. احترام به این مرزها یعنی پذیرفتن و درک اینکه هر فرد باید در محیطی آزاد و بدون فشار احساس راحتی کند. این شامل احترام به زمانهای خصوصی، فعالیتهای شخصی و نیاز به فضا برای تفکر یا استراحت است. زمانی که مرزهای شخصی درک و محترم شمرده شوند، طرفین میتوانند بدون احساس تهدید یا کنترل شدن در رابطه زندگی کنند و این به ایجاد احساس امنیت و آرامش کمک میکند.
مطلب مرتبط: تحلیلی بر حدومرزهای سالم در روابط زناشویی؛ آیا داشتن حریم شخصی در ازدواج مهم است؟
وفاداری و صداقت
وفاداری و صداقت یکی از ارکان اصلی هر رابطه سالم بهحساب میآید. زمانی که هر طرف بهطور کامل و بدون پنهانکاری با شریک زندگی خود رفتار کند، اعتماد میان آنها تقویت میشود. وفاداری بهمعنای پایبندی به تعهدات و ارزشهای مشترک است و صداقت بهمعنای شفافیت در ارتباط است. این ویژگیها به طرفین احساس امنیت میدهند، زیرا آنها میدانند که هیچ چیزی از دید طرف مقابل پنهان نخواهد ماند و میتوانند به یکدیگر اعتماد کنند.
پشتیبانی عاطفی
در روابط سالم، هر فرد نیاز به پشتیبانی عاطفی در مواقع سختی دارد. این پشتیبانی میتواند بهصورت کلامی یا عملی باشد، مثلاً از طریق گوش دادن به مشکلات شریک زندگی یا همراهی در حل مسائل. زمانی که یک فرد احساس میکند که در سختترین لحظات زندگی از طرف شریکش حمایت میشود، احساس امنیت و آرامش بیشتری مینماید. پشتیبانی عاطفی باعث میشود که فرد احساس کند در رابطه تنها نیست و از طرف مقابل خود مورد پشتیبانی قرار میگیرد.
حل منصفانه مشکلات
در هر رابطهای ممکن است مشکلاتی پیش آید، اما نحوه برخورد با آنها بسیار مهم است. حل منصفانه مشکلات یعنی احترام به نظرات و احساسات طرف مقابل و تلاش برای پیدا کردن راهحلهایی که به نفع هر دو طرف باشد. درگیریها نباید به شکل حمله به شخصیت طرف مقابل یا استفاده از زبان تحقیرآمیز باشند. وقتی افراد میدانند که در زمان بروز اختلافات، قرار نیست موردحمله یا سرزنش قرار بگیرند، احساس امنیت بیشتری خواهند داشت.
مطلب مرتبط: قهر در رابطه عاشقانه؛ تفاوت قهر سالم و قهر ناسالم
ارزیابی و تصدیق احساسات طرف مقابل
یکی از مهمترین بخشهای ایجاد احساس امنیت در رابطه، تصدیق احساسات طرف مقابل است. به این معنا که وقتی شریک زندگی شما احساسات خود را بیان میکند، شما بجای رد یا نادیده گرفتن آنها، احساساتش را معتبر و مهم میشمارید. این کار به ایجاد فضایی از درک و احترام متقابل کمک میکند و طرف مقابل احساس مینماید که ارزشهای او و احساساتش برای شما مهم است و به این ترتیب، امنیت عاطفی در رابطه تقویت میشود.
ایجاد فضای آرام برای گفتوگو
در روابط سالم، زمانهایی برای گفتوگوهای مهم و عاطفی باید فراهم شود. این فضا باید بدون استرس و حواسپرتی باشد تا طرفین بتوانند بهطور کامل و صادقانه احساسات خود را بیان کنند. ایجاد چنین فضایی به طرفین این اطمینان را میدهد که میتوانند در هر زمانی که نیاز به گفتوگو دارند، از حمایت یکدیگر برخوردار شوند و این باعث میشود که از ایجاد سوءتفاهمها و نگرانیهای بیدلیل جلوگیری گردد.
مطلب مرتبط: ۸ گام مؤثر برای تقویت ارتباط کلامی با همسر
گذراندن زمان باکیفیت
یکی از روشهای ایجاد احساس امنیت عاطفی، گذراندن زمان با کیفیت و پرمعنا با شریک زندگی است. این زمان میتواند شامل فعالیتهای مشترک، سفر یا حتی وقتگذرانیهای ساده در کنارهم باشد. در این زمانها، طرفین میتوانند ارتباط خود را تقویت کنند، از یکدیگر حمایت نمایند و احساس نزدیکی بیشتری بیابند. این احساس نزدیکی باعث میشود که افراد از یکدیگر حمایت عاطفی بیشتری دریافت کنند و درنتیجه رابطه مستحکمتری شکل بگیرد.
پذیرش اشتباهات
در هر رابطهای، اشتباهات رخ میدهند، اما مهم این است که چگونه با این اشتباهات برخورد میشود. پذیرش اشتباهات بهمعنای قبول مسئولیت و تلاش برای اصلاح آنها است، نه پنهانکاری یا انکار آنها. وقتی افراد از اشتباهات خود درس میگیرند و از شریکشان معذرتخواهی میکنند، این عمل به تقویت اعتماد و ایجاد احساس امنیت کمک میکند. زیرا طرفین میدانند که رابطهشان بر پایه صداقت و پذیرش واقعیت استوار است.
تقویت عزت نفس شریک زندگی
برای ایجاد احساس امنیت در رابطه، بسیار مهم است که طرفین به یکدیگر احساس ارزشمندی بدهند. این کار میتواند از طریق تشویق، تحسین و تأکید بر ویژگیهای مثبت طرف مقابل صورت بگیرد. وقتی فرد احساس کند که شریک زندگیاش او را بهطور مثبت میبیند و از او حمایت میکند، عزت نفس او تقویت شده و احساس امنیت بیشتری در رابطه پیدا مینماید. این تقویت اعتمادبهنفس میتواند باعث رشد شخصی و مشترک در رابطه شود.
حفظ فضای خصوصی و استقلال
در رابطههای سالم هر فرد نیاز دارد که فضای خصوصی خود را حفظ کند و به استقلال شخصیاش احترام گذاشته شود. این بدان معناست که هر طرف باید زمانی برای انجام فعالیتهای شخصی و پیگیری علایق خود داشته باشد، بدون اینکه احساس نماید که از سمت طرف مقابل تحت فشار قرار دارد. حفظ این فضا به افراد این امکان را میدهد که خود را رشد دهند و رابطهای سالمتر و پایدارتر داشته باشند.
حمایت در برابر انتقادهای بیرونی
در روابط ممکن است فشارها و انتقادهای بیرونی وجود داشته باشد. حمایت از شریک زندگی در برابر این انتقادها بسیار مهم است. این حمایت به فرد این احساس را منتقل میکند که در رابطه خود تنها نیست و میتواند به شریک زندگیاش تکیه نماید. این نوع حمایت به ایجاد فضای امن در رابطه کمک میکند، زیرا فرد میداند که از طرف شریکش در برابر مشکلات بیرونی حمایت میشود و در رابطهاش احساس امنیت بیشتری خواهد کرد.
احساس ناامنی در رابطه
احساس ناامنی در رابطه به وضعیتی اطلاق میشود که فرد در آن احساس میکند که مورد حمایت، درک یا احترام قرار نمیگیرد و ممکن است در معرض طرد یا آسیب قرار داشته باشد. این احساس میتواند ناشی از رفتارهای منفی، سوءتفاهمها یا عدم برقراری ارتباط مؤثر باشد که باعث میشود طرفین رابطه احساس بیاطمینانی و ترس از آینده رابطه داشته باشند. در چنین شرایطی، افراد ممکن است نگرانیهای زیادی از قضاوت شدن، خیانت یا عدم توجه طرف مقابل داشته باشند که میتواند به اضطراب، استرس و ایجاد فاصلههای عاطفی منجر شود. احساس ناامنی میتواند کیفیت رابطه را تحت تأثیر قرار داده و موجب کاهش اعتماد متقابل، تضعیف ارتباطات و حتی بروز مشکلات جدی در رابطه گردد. این وضعیت نیاز به توجه و رسیدگی دارد تا رابطه به مسیر سالم و پایداری برگردد.
دلایل احساس ناامنی در رابطه
بیاعتمادی یا خیانت گذشته
یکی از رایجترین دلایل احساس ناامنی در رابطه، تجربه خیانت یا بیوفایی در گذشته است. اگر یکی از طرفین به دلایل مختلف به دیگری وفادار نبوده باشد، این مسئله میتواند به شکستن اعتماد و ایجاد تردید و نگرانی در رابطه منجر شود.
مطلب مرتبط: چگونه رابطهی عاطفی خود را بازسازی کنیم؟
ارتباط ضعیف
نداشتن ارتباط شفاف، مؤثر و منظم میتواند باعث سوءتفاهمها و عدم درک متقابل شود. زمانی که افراد نتوانند به راحتی احساسات، نیازها و نگرانیهای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، ممکن است احساس کنند که از طرف مقابل پشتیبانی نمیشوند و یا رابطهشان در خطر است.
رفتارهای کنترلکننده یا محدودکننده
اگر یکی از طرفین در رابطه رفتارهای کنترلکننده یا سرزنشآمیز داشته باشد، فرد دیگر ممکن است احساس کند که آزادی و استقلالش تهدید شده است. این رفتارها میتوانند به احساس ناامنی و اضطراب در رابطه منجر شوند.
ترس از طرد شدن
افرادی که در روابط خود ترس از طرد شدن دارند، معمولاً احساس ناامنی میکنند. این ترس ممکن است ناشی از تجربیات گذشته یا کمبود اعتمادبهنفس باشد و میتواند باعث شود که فرد بهطور مداوم در پی نشانههایی از بیعلاقگی یا عدم توجه باشد.
عدم پشتیبانی عاطفی
در روابطی که پشتیبانی عاطفی وجود ندارد، افراد احساس میکنند که تنها هستند و نمیتوانند به شریک خود تکیه کنند. این مسئله میتواند احساس ناامنی را تشدید کند، بهویژه زمانی که نیاز به توجه، درک یا حمایت احساس میشود.
تفاوتهای ارزشها و انتظارات
زمانی که دو طرف در مورد مسائل اساسی زندگی مانند خانواده، شغل یا اولویتهای شخصی اختلافنظر دارند، ممکن است احساس کنند که ارتباطشان بیثبات است و درنتیجه احساس ناامنی به سراغشان بیاید. این عوامل میتوانند به تنهایی یا بهطور همزمان باعث ایجاد احساس ناامنی در رابطه شوند. برای مقابله با این احساس، مهم است که طرفین رابطه بهطور شفاف و صادقانه در مورد نگرانیهای خود صحبت کنند و در تلاش برای تقویت اعتماد و ایجاد محیطی امن برای رشد و پیشرفت رابطه باشند.
مطلب مرتبط: چگونه ارزشهای فردی خودم را پیدا کنم؟
نیازهای متفاوت زنان و مردان در رابطه
نیازهای زنان و مردان در رابطه میتواند بهطورکلی مشابه باشد، اما تفاوتهایی در نحوه ابراز و ترجیحات آنها وجود دارد. درک و توجه به این نیازها میتواند به تقویت روابط و ایجاد تفاهم بیشتر بین طرفین کمک کند. در اینجا به برخی از مهمترین نیازها اشاره میشود:
نیازهای زنان در رابطه
- عشق و توجه عاطفی: بسیاری از زنان به احساس محبت و توجه عاطفی در رابطه اهمیت زیادی میدهند. نیاز به ابراز احساسات، نشانههای محبت مانند در آغوش گرفتن، کلمات محبتآمیز و نشان دادن مراقبت از سوی شریک زندگی برای بسیاری از زنان امری حیاتی است.
- اعتماد و امنیت: زنان به شدت نیاز دارند که در رابطه خود احساس امنیت عاطفی و اعتماد داشته باشند. این شامل وفاداری، صداقت و اطمینان از اینکه شریک زندگیشان از نظر عاطفی در کنارشان است، میشود.
- پشتیبانی و درک: زنان معمولاً نیاز به احساس پشتیبانی و درک از سوی شریک زندگی خود دارند. این نیاز بهویژه در مواقع سختی یا مشکلات بیشتر از هر زمان دیگری برجسته میشود.
- ارتباط مؤثر: زنان معمولاً به برقراری ارتباط شفاف و مؤثر در رابطه اهمیت زیادی میدهند. شنیده شدن و درک احساسات و نیازهایشان برای آنها اهمیت زیادی دارد.
- همکاری و مشارکت در تصمیمگیریها: زنان تمایل دارند که در تصمیمگیریهای مهم زندگی، بهویژه در امور خانواده، بهطور مشترک با شریک زندگیشان همکاری کنند.
نیازهای مردان در رابطه
- احساس احترام و تحسین: مردان بهویژه به احساس احترام و تحسین از طرف شریک زندگیشان نیاز دارند. تحسین کردن دستاوردهای آنان و ارزیابی مثبت تلاشهایشان میتواند موجب تقویت اعتمادبهنفس و احساس ارزشمند بودن شود.
- فضای استقلال و آزادی: مردان معمولاً به فضای شخصی و استقلال در رابطه نیاز دارند. این بهمعنای داشتن زمان برای خود و امکان انجام فعالیتهای مستقل است، بدون اینکه احساس کنند تحت فشار یا محدودیت قرار دارند.
- رضایت جنسی: برای بسیاری از مردان، نیاز به رضایت جنسی یکی از جنبههای مهم رابطه است. این موضوع بهطور مستقیم به احساس ارضاء شدن و ارتباط عاطفی نیز مرتبط است.
- پشتیبانی و اعتماد به توانمندیها: مردان نیز نیاز دارند که شریک زندگیشان به آنها اعتماد داشته باشد و توانمندیهایشان را مورد تأکید قرار دهد. آنها دوست دارند احساس کنند که از سوی شریک خود حمایت میشوند و توانایی انجام کارهای مهم را دارند.
- برقراری ارتباط در شرایط سخت: مردان ممکن است بیشتر از زنان تمایل داشته باشند که مشکلات خود را بهطور مستقل حل کنند، اما زمانی که نیاز به مشورت یا حمایت دارند، علاقهمند هستند که شریک زندگیشان بهطور غیرمستقیم آماده شنیدن و کمک به حل مسائل باشد.
درنهایت، نیازهای زنان و مردان در رابطه بهطور فردی و باتوجه به شخصیت، تجربهها و باورهایشان میتواند متفاوت باشد. اما درک متقابل و احترام به این نیازها، کلید موفقیت در هر رابطه محسوب میگردد. مهم است که هر دو طرف به نیازهای یکدیگر توجه کرده و با همدلی و همکاری، روابط خود را تقویت نمایند.
بررسی احساس امنیت در رابطه بر اساس نیازهای اساسی گلاسر
ویلیام گلاسر، روانشناس و بنیانگذار نظریه انتخاب و درمان واقعگرا، پنج نیاز اساسی انسانی را شناسایی کرده است که بر پایه آنها رفتارهای انسانها در روابط و زندگی اجتماعی شکل میگیرد. این نیازها شامل نیاز به بقا، نیاز به عشق و تعلق، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی و نیاز به تفریح است. هر یک از این نیازها در ایجاد احساس امنیت در رابطه تأثیرات مهمی دارند.
نیاز به بقا:
در روابط انسانی، نیاز به بقا بهمعنای احساس امنیت فیزیکی و محافظت از یکدیگر است. وقتی فرد در رابطه احساس کند که شریک زندگیاش از او در برابر خطرات فیزیکی یا بحرانها محافظت میکند، حس امنیت بیشتری پیدا مینماید. این بهمعنای داشتن محیطی امن از لحاظ جسمانی، مثلاً احساس محافظت در برابر تهدیدات یا شرایط سخت است. این احساس امنیت اولیه میتواند زمینهساز سایر نیازها و احساسات عاطفی باشد.
نیاز به عشق و تعلق:
انسانها به عشق و تعلق نیاز دارند و این نیاز بهویژه در رابطهها از اهمیت زیادی برخوردار است. احساس تعلق به شریک زندگی باعث میشود فرد احساس نماید که در یک محیط امن و حمایتی زندگی میکند. وقتی افراد در رابطه خود احساس محبت، پذیرش و درک میکنند، احساس امنیت عاطفی در آنها تقویت میشود. این نیاز به عشق بهمعنای رابطهای است که در آن هر فرد احساس کند که از طرف شریکش درک میشود و مورد محبت قرار میگیرد.
نیاز به قدرت:
افراد نیاز دارند احساس کنند که در زندگی خود موفق هستند و توانایی برآورده کردن اهداف و آرزوهای خود را دارند. در یک رابطه، این نیاز از طریق حمایت و تأسیس فضایی برای رشد فردی و حرفهای تأمین میشود. وقتی شریک زندگی به فرد در رسیدن به اهدافش کمک میکند و او را تشویق مینماید، احساس امنیت در رابطه تقویت میشود. این حمایت به فرد این احساس را میدهد که شریکش به توانمندیهای او اعتقاد دارد و او را در مسیر موفقیت همراهی میکند.
نیاز به آزادی:
انسانها نیاز دارند که بخشی از هویت خود را در فضای خصوصی و مستقل حفظ کنند. در روابط سالم، هر فرد باید آزادی فردی خود را داشته باشد و بتواند بدون ترس از کنترل یا محدودیتهای افراطی، خود را بیان کند. وقتی شریک زندگی به استقلال و حریم شخصی طرف مقابل احترام میگذارد، این احساس آزادی به ایجاد امنیت عاطفی و روانی کمک میکند. به همین ترتیب، طرفین میتوانند با داشتن فضای شخصی رشد کنند و در عین حال روابط سالم و پایداری داشته باشند.
نیاز به تفریح:
انسانها نیاز به سرگرمی، تفریح و لحظات لذتبخش دارند که میتواند در روابط نیز نقش مهمی ایفا نماید. زمانی که افراد در یک رابطه به تفریح و خوشگذرانیهای مشترک میپردازند، این تجربههای مثبت به تقویت پیوند عاطفی و احساس امنیت در رابطه کمک میکند. لذت بردن از فعالیتهای مشترک، بازیگوشی و لحظات شادی در کنار یکدیگر موجب میشود که طرفین به رابطه خود احساس رضایت داشته باشند و از آن به عنوان یک فضای امن و لذتبخش یاد کنند.
درنهایت، ایجاد احساس امنیت در رابطه به تأمین این نیازهای اساسی بستگی دارد. وقتی هر فرد در رابطه احساس کند که نیازهای فیزیکی، عاطفی، فردی و اجتماعیاش برآورده میشود، این باعث ایجاد فضایی امن و پایدار در رابطه میشود که در آن هر دو طرف میتوانند خود را بهطور کامل ابراز کنند و از حمایت و درک یکدیگر بهرهمند شوند.
سخن نهایی
احساس امنیت در رابطه، نهتنها به تقویت اعتماد و ارتباط میان افراد کمک میکند، بلکه به ایجاد فضایی سالم و حمایتی برای رشد و توسعه شخصی و مشترک هر طرف منجر میشود. زمانی که افراد در یک رابطه احساس امنیت کنند، میتوانند خود را بدون ترس از قضاوت یا آسیب نشان دهند و با اطمینان بیشتری با یکدیگر تعامل نمایند. این امر باعث میشود که رابطه عمیقتر، صادقانهتر و پایدارتر شود. بنابراین، ایجاد و حفظ امنیت در روابط مختلف باید در اولویت قرار بگیرد تا افراد بتوانند در محیطی آرام و حمایتگر به شکوفایی خود ادامه دهند و روابطشان را در مسیر سلامت و موفقیت نگه دارند.