به نظر شما چه عواملی منجر به این میشوند که افراد تصمیم به مهاجرت بگیرند؟ آیا همهی افرادی که قصد مهاجرت دارند واقعا میدانند چه کسی هستند و چه میخواهند؟ آیا وجود تعارض بین ابعاد مختلف زندگی و شخصیت انسان دلیل مناسبی برای کوچ کردن است؟ آیا زندگی کردن در کشوری بیگانه الزاما از افراد، شخصیت قویتری میسازد؟ فکر میکنید کدام تیپهای شخصیتی در جریان مهاجرت بیشتر متحمل آسیبهای روانی میشوند؟ شما برای اقامت گرفتن در کشوری دیگر چه دلایلی دارید؟ آیا شما هم تصور میکنید که در اینجا قدر و ارزش شما را نمیدانند؟ در کشور خودتان فرصتی برای رشد و پیشرفت وجود ندارد؟ اهداف و ارزشهایتان با فرهنگ کشور مادری در مغایرت هستند؟
از قدیم گفتن «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی». آنچه از مفهوم این جمله برمیآید این است که اساسا یکی از مهمترین روشهای شناخت بهتر و عمیقتر شخصیت خودتان، سفر کردن است. اما مقولهی مهاجرت دیگر تنها محدود به چمدان بستن و رفتن به یک سفر چندروزه نیست. بیتردید زندگی کردن در کشوری غریب و ناآشنا و مواجهشدن با انواع مشکلات و کشف دنیای جدید از شما شخصیت تازهای میسازد.
اگر شما هم سودای مهاجرت در سر دارید یا در شرف ترک کشور و خانوادهی خود هستید. پیشنهاد میکنیم تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید. چراکه قرار متوجه شوید تیپ شخصیتی شما تا چه میزان توان تحمل سختیهای این انتخاب مهم و پر چالش را دارد؟
چگونه خودشناسی آمادگی شما را برای مهاجرت افزایش میدهد؟
بدیهی است زمانی که تصمیم به مهاجرت میگیرید. باید خودتان را برای پذیرش هر نوع تغییری آماده کنید. چهبسا برخی از مهاجرتها بر اساس میل و رغبت شخصی نیست. افراد به دلایل متعدد ممکن است ناچار به کوچ کردن شوند. شاید کمترین پیامد مقیم شدن در کشوری غریب، انتخاب شغلی با اعتبار و دستمزد کمتر نسبت به آنچه در کشور مادری خود داشتهاید، باشد.
حتی اگر فرد تحصیلکردهای هستید و رزومهی نسبتا درخشانی دارید امکان دارد مجبور شوید در سالهای ابتدایی به مشاغل سطح پایینتری روی بیاورید. همین سختیها و بودن در جایگاهی که شایستهی شما نیست. بستری را مهیا میکنند تا با جدیت بیشتری بتوانید به شناخت بهتر خود بپردازید. همچنین علاوه بر شناخت به دنبال یافتن روشهایی برای رشد و ارتقا خود باشید. نکتهی حائز اهمیتی که وجود دارد این است که پژوهشها نشان میدهند افرادی که مدتزمان طولانیتری در کشور دیگری اقامت دارند از خلاقیت بیشتری برخوردار هستند. شاید مهمترین دلیلش این باشد که اشخاص مجبور هستند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و نیازها و خواستههای خود را تأمین نمایند. به همین خاطر تلاش میکنند تا در موقعیتهای گوناگون به دنبال راهکارهایی برای حل مسئله باشند.
درواقع زندگی کردن در کشور مادری و در کنار خانواده و دوستان به جهت اینکه افراد در مواجهه با مشکلات تا حدی بر روی حمایت آنها حساب باز میکنند. ممکن است فرد را با چالش عجیبوغریبی مواجه نکند. اما اقامت در فرهنگی جدید و بهتنهایی منجر به این میشود که تمامقد مسئولیت انتخاب خود را بپذیرید و همهی تلاش و خلاقیتتان را برای رهایی از مشکلات بهکارگیرید.
افراد در زمان مهاجرت در معرض چه نوع آسیبهای روانی قرار میگیرند؟
اساسا هنگامیکه افراد بهقصد کوچ کردن کشور خود را ترک میکنند با سه مشکل مهم مواجه میشوند.
۱- اضطراب ناشی از جدا شدن از خانواده و گروه:
یکی از شایعترین دلایل ابتلا به افسردگی در مهاجران جدایی از خانواده و دوستان است. علیالخصوص آن دسته از اشخاصی که با میل و رضایت خود چنین تصمیمی نگرفتند و تنها به دلیل شرایط خانوادگی تن به این ماجرا دادهاند.
۲- اضطراب ناشی از مواجهشدن با شرایط جدید:
بدیهی است که روبهرو شدن با هر پدیدهی تازهای همواره توأم با اضطراب و استرس است. مقیم شدن در کشوری بیگانه و قرار گرفتن در فرهنگی ناآشنا پدیدهای غیرمنتظره و تنشزا است. اما رفتهرفته با افزایش میزان تعاملات و تلاش برای تطابق نهتنها سطح استرس به میزان چشمگیری کاهش مییابد. بلکه زندگی کردن با آدابورسوم جدید برای شما تبدیل به عادت میگردد.
۳- قرار گرفتن در چالش انتخاب بین آزادی و امنیت:
به همان اندازه که برخورداری از آزادی، قدرت انتخاب شما را افزایش میدهد. مسئولیت و اضطراب ناشی از پذیرفتن مسئولیتها نیز دوچندان میگردد. همیشه آزادی در تقابل با مسئولیت است و انسانها پیوسته از پذیرش مسئولیت اجتناب میکنند. بنابراین افرادی که مهاجرت میکنند. بسته به اینکه به چه دلیلی کوچ کردهاند، به میزان متفاوتی با این چالش دستوپنجه نرم میکنند.
سایر پیامدهای روانی مهاجرت
علاوه بر موارد ذکرشده فشارهایی که مهاجران به دلیل قرار گرفتن در شرایطی جدید متحمل میشوند. آنها را در معرض انواع تنشهای روانی همچون: اضطراب، افسردگی و حتی حملات پانیک قرار میدهند. درنتیجه به دلیل قرار گرفتن در شرایط فشار روانی آنها قادر به انتخاب و تصمیمگیری منطقی نیستند و چنین موضوعی نتیجهای جز گرفتار شدن در سیکل معیوبی از انتخابهای اشتباه نخواهد داشت.
- آشفتگی و سردرگمی ناشی از رویارویی با فرهنگ و زبان جدید
- داشتن نگرانی از قضاوت دیگران در مورد شما بهعنوان یک مهاجر
- اضطراب به دلیل فراهم نشدن شرایط مناسب برای رشد و پیشرفت
- ترس از دست دادن تمام سرمایه و پسانداز خود
- اضطراب ناشی از تجربه شکست و سرافکندگی و بازگشت اجباری به کشور خود
کدام تیپهای شخصیتی در مهاجرت آسیبپذیرتر هستند؟
چالشهای مهاجرت برای درونگراها
ازآنجاییکه درونگراها چندان میانهی خوبی با برقراری ارتباط و معاشرت ندارند. همین موضوع میتواند زمینهساز رویارویی با چالشهای متعدد شود. از سوی دیگر درونگرایان بهطور طبیعی گرایش دارند که به خود تکیه کنند و از عهدهی حل مشکلات بهتنهایی برآیند. بدیهی است بهمحض ورود به کشوری جدید شما بهعنوان فردی تازهوارد احتیاج به تعاملات متعددی دارید. برای آشنایی با فرهنگ، آدابورسوم و مقررات آن کشور برقراری ارتباط با سایر شهروندان ضروری است.
حتی ممکن است برای مدتی مجبور باشید در خانهای ساکن شوید که مشترک است و همخانه دارید. اما همهی این مسائل دلیل نمیشوند که از تصمیمتان صرفنظر کنید. مهمترین حسن درونگرایان این است که اصلیترین منبع آرامش و امنیت آنها، خودشان هستند. درنتیجه همین آرامش درونی میتواند تسکیندهندهی شما در آن روزهای سخت باشد. ضمن اینکه به شما پیشنهاد میکنیم تا میتوانید توانمندیهای خود را به دیگران نشان دهید. شک نکنید که درونگراها میتوانند کارمندانی مسئولیتپذیر و دوستانی وفادار و قابلاعتماد باشند.
چالشهای مهاجرت برای برونگراها
برونگراها بهواسطهی توانایی بالایی که در برقراری ارتباط با دیگران دارند. سریعتر و راحتتر میتوانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. آنها عاشق معاشرت هستند و به همین خاطر بهسرعت با فرهنگ و آداب و رسوم کشور جدید سازگاری پیدا میکنند. احتمالا در دوستیابی و کمک گرفتن از دیگران با چالش خاصی مواجه نشوند. اما همین برونگرایان مهاجر از تنها ماندن گریزان هستند. بدیهی است که روزها و ماههای اول مهاجرت برای آنها چندان خوشایند نباشد. دوری از خانواده و دوستان و از دست دادن دورهمیها و معاشرتهای گذشته برای آنها بهای سنگینی دارد. چنانچه نتوانند در مدتزمان کوتاهی دوستانی مورد اعتماد برای خود پیدا کنند بهسرعت دچار افسردگی و دلسردی میشوند.
بنابراین وجود برونگرایی منجر میشود که شما به دلیل از دست دادن شبکهی ارتباطیتان در مهاجرت هزینهی مادی و معنوی زیادی را متحمل شوید. اما همین برونگرایی به شما کمک میکند در فرهنگ جدید سریعتر برای ایجاد یک شبکهی ارتباطی نو تلاش کنید.
چالشهای مهاجرت برای تیپ شخصیتی INFP
اشخاصی که از این تیپ شخصیتی برخوردار هستند کمالگرا بوده و ایده آلهای بسیار زیادی برای خود در سر دارند. بیتردید در جریان مهاجرت آنها با چالشهای بزرگی مواجه خواهند شد. از صفر شروع کردن و کنار آمدن با برخی فقدانها و کمبودها برای آنها بسیار دشوار است. همچنین تمایلات کمال طلبانه آنها ممکن است منجر به این شود که آنان ارزشی برای تلاش و عملکرد خود قائل نباشند. اگر بخواهید با همین حد از کمالگرایی مهاجرت کنید دیر یا زود متوجه خواهید شد که همهچیز آنطور که فکرش را میکردید، نیست. درنهایت روزبهروز افسردهتر و دلسردتر میشوید.
چالشهای مهاجرت برای تیپ شخصیتی INTJ
این تیپ شخصیتی از کار کردن در محیطهای تکراری و فاقد خلاقیت بیزار هستند. اگر در محیطی قرار نگیرند که استقلال و اختیار فراوان داشته باشند و در آنجا شرایطی برای ارتقا توانمندی و مهارتها مهیا نباشد. بهسرعت آنها دچار دلزدگی و ناامیدی میشوند. ترجیح آنها همواره مستقل کار کردن است. اصلا تمایل ندارند کسی در کار آنها دخالت کنند. تحمل کوچکترین بینظمی و ناکارآمدی را ندارند.
درحالیکه ممکن است در سالهای اولیه مجبور باشند. در جایگاه یک کارمند ساده مشغول به کار شوند که قدرت اختیار و اعمالنظر زیادی ندارد. از سوی دیگر آنها مایلاند تنها باشند و در تصمیمگیریهای خود از تجربیات دیگران استفاده نمیکنند. همین امر میتواند زمینهساز ایجاد مشکلات عدیدهای در زندگی شخصی و زندگی شغلی آنها گردد.
چالشهای مهاجرت برای تیپ شخصیتی ENFJ
این دسته از افراد زمانی که شرایط به شکل دلخواه آنها پیش نمیرود. بسیار کلافه و ناامید میشوند. حتی ممکن است شدت این موضوع در حدی باشد که آنها بهطور کل از مهاجرت عقبنشینی کنند. آنها افرادی بسیار اجتماعی و اهل معاشرت هستند. به تحسین و تمجید دیگران بیشازاندازه بها میدهند. داشتن چنین خصیصهای ممکن است در کشوری غریبه برای شما دردسرساز شود. زیرا امکان دارد تا مدتها قادر نباشید با دیگران با همان کیفیتی که در کشور خود تجربه کردید، ارتباط برقرار کنید. بنابراین بهتر است خیلی به تأیید دیگران وابسته نباشید.
چالشهای مهاجرت برای تیپ شخصیتی ISTJ
مشخصهی بارز این تیپ شخصیتی این است که آنها بهشدت باثبات هستند. چندان از تغییرات استقبال نمیکنند. درنتیجه تصور کنید مهاجرت که اساسا ذات آن بیثباتی و تجربهی اتفاقات غیرقابلپیشبینی است تا چه حد ممکن است آنها را تحتفشار روانی قرار دهد. این گروه تحتفشار روانی و استرس شرایط دشواری را تجربه میکنند. چراکه توجهشان بر روی جنبههای منفی متمرکزشده و هرلحظه انتظار وقوع فاجعه را دارند. ازآنجاییکه در پروسهی مهاجرت افراد ممکن است بارها و بارها با شرایط دشوار و غیرقابلانتظار روبهرو شوند. تیپ شخصیتی ISTJ در چنین وضعی از آرامش طبیعی خود فاصله گرفته و بهشدت مستعد افسردگی هستند.
تیپ شخصیتی شما تا چه حد در مقابل مهاجرت آسیبپذیر است؟
موارد مطرحشده تنها تعداد محدودی از انواع تیپهای شخصیتی مدل MBTI هستند. حال اگر تمایل که بدانید چه تیپ شخصیتی دارید و شما تا چه حد در پروسهی مهاجرت ممکن است متحمل آسیب و فشارهای روانی شوید. به شما پیشنهاد میکنیم با ورود به تست شخصیت شناسی MBTI و انجام آن به شناخت دقیقتری نسبت به شخصیت خود برسید. ضمن اینکه راهکارهای ارائهشده در نتایج این تست به شما کمک خواهند کرد که با غلبه بر نقاط ضعف و آسیبپذیرتان با روحیهی قویتر و آمادگی بیشتری برای مهاجرت تصمیمگیری کنید.