مدیر فروش (Sales manager) کیست؟ توزیع محصولات و خدمات به مشتریان، یکی از مهمترین جنبههای موفقیت در هر کسبوکاری است. برنامهریزی، هماهنگی و انتقال محصولات یا خدمات به دست مشتری، نهتنها بر افزایش رضایت مشتریان تأثیر میگذارد، بلکه نقش حیاتی در بهبود عملکرد فروش و سودآوری شرکتها ایفا میکند. این فرآیند شامل اقداماتی مانند تعیین مناطق فروش، مشخص کردن سهمیهها و اهداف فروش و طراحی برنامههای آموزشی برای نمایندگان فروش است.
از سوی دیگر، تحلیل دقیق آمارهای فروش برای شناسایی پتانسیل بازار، پیشبینی نیازهای موجودی و درک بهتر ترجیحات مشتریان، یکی از کلیدیترین وظایف مدیران فروش به شمار میرود. مدیران فروش، در نقشهایی مانند مدیر فروش منطقهای، مدیر فروش ملی یا معاون فروش و بازاریابی وظیفه دارند که با بهرهگیری از دادهها و استراتژیهای هدفمند، سازمان را در مسیر دستیابی به اهداف تجاری هدایت کنند. در ادامه به بررسی اهمیت نقش مدیریت فروش، وظایف اصلی آن و مهارتهای کلیدی که مدیران فروش برای موفقیت نیاز دارند، میپردازیم و دیدگاه جامعی از نقش این افراد در موفقیت سازمانها ارائه میدهیم.
مدیر فروش کیست؟
مدیر فروش فردی است که مسئولیت هدایت و مدیریت تیم فروش یک سازمان را برعهده دارد. وظیفه اصلی او برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل فرآیند فروش برای دستیابی به اهداف تجاری تعیینشده است. مدیر فروش استراتژیهای فروش را طراحی میکند، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت را تعیین میکند و بر عملکرد تیم فروش نظارت دارد تا اطمینان حاصل شود که فعالیتها بهطور مؤثر و منطبق با برنامهها پیش میروند. علاوهبر این، مدیر فروش نقش مهمی در تحلیل بازار، شناسایی فرصتهای جدید، مدیریت روابط با مشتریان کلیدی و آموزش و انگیزش کارکنان فروش دارد. بهطور کلی، پل ارتباطی بین تیم فروش و مدیریت ارشد سازمان است و با تصمیمگیریهای استراتژیک به افزایش سودآوری و رشد کسبوکار کمک میکند.
اهمیت مدیریت فروش
مدیریت فروش یکی از مهمترین عوامل موفقیت در هر کسبوکار است، زیرا بهطور مستقیم بر درآمد و رشد سازمان تأثیر میگذارد. این فرآیند شامل برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای فروش است تا تیم فروش بتواند به اهداف تعیینشده دست یابد. مدیریت فروش کمک میکند تا استراتژیهای مناسب برای جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان فعلی و افزایش فروش پیادهسازی شود. همچنین با تحلیل دادههای فروش، شناسایی فرصتها و بهبود عملکرد تیم فروش، میتوان بهرهوری و سودآوری را به حداکثر رساند. بهطور خلاصه، مدیریت فروش نهتنها به افزایش درآمد کمک میکند، بلکه نقش کلیدی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان دارد.
اطلاعات شغلی ویژه
مدیر فروش با داشتن دانش و تجربه تخصصی، نقشی کلیدی در هدایت تیم فروش و دستیابی به اهداف تجاری سازمان ایفا میکند. این موقعیت شغلی شامل مجموعهای از مسئولیتها و وظایف متنوع است که هرکدام در موفقیت کسبوکار تأثیرگذار هستند. در ادامه، به بررسی مهمترین وظایف مدیر فروش میپردازیم.
شرح وظایف مدیر فروش
- هدایت و هماهنگی فعالیتهای مرتبط با فروش محصولات تولیدی، خدمات، کالاها، املاک و مستغلات یا سایر موارد مرتبط با فروش.
- حلوفصل شکایات مشتریان در مورد فروش و خدمات.
- بررسی سوابق عملیاتی و گزارشها برای پیشبینی میزان فروش و تعیین سودآوری.
- نظارت بر مدیران فروش منطقهای و محلی و کارکنان آنها.
- تعیین جدول زمانی قیمتها و نرخ تخفیفها.
- تهیه بودجه و تأیید هزینههای بودجه.
- نظارت بر ترجیحات مشتریان برای تعیین تمرکز فعالیتهای فروش.
- برنامهریزی و هدایت استخدام، آموزش و ارزیابی عملکرد برای توسعه و کنترل برنامههای فروش و خدمات.
- مدیریت، هماهنگی و بررسی حسابداری فروش و خدمات، همچنین فرآیندهای دریافت و ارسال کالا.
- هدایت کارکنان اداری برای ثبت مکاتبات صادراتی، درخواستهای مناقصه، جمعآوری اعتبار و بهروزرسانی اطلاعات در مورد تعرفهها، مجوزها و محدودیتها.
- ارائه مشاوره به نمایندگان و توزیعکنندگان در مورد سیاستها و رویههای عملیاتی برای اطمینان از اثربخشی عملکرد کسبوکار.
- مشورت و همکاری با رؤسای بخشها برای برنامهریزی خدمات تبلیغاتی و تأمین اطلاعات مربوط به تجهیزات و مشخصات مشتری.
- نمایندگی شرکت در جلسات انجمنهای تجاری برای تبلیغ محصولات.
- مشورت با مشتریان بالقوه در مورد نیازهای تجهیزاتی و ارائه مشاوره درخصوص انواع تجهیزات موردنیاز آنها.
- ارزیابی پتانسیل بازاریابی مکانهای جدید و موجود فروشگاهها با درنظر گرفتن آمار و هزینهها.
- بازدید از نمایندگیهای تحت قرارداد برای افزایش علاقه به ایجاد یا گسترش برنامههای اجارهای.
- مدیریت فروش خارجی و خدمات نمایندگیهای سازمان.
مهارتهای ضروری مدیر فروش
در دنیای امروز، مدیر فروش نهتنها باید از مهارتهای مدیریتی و ارتباطی برخوردار باشد، بلکه تسلط بر فناوریهای مرتبط با فروش نیز ضروری است. ابزارهای دیجیتال و نرمافزارهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، تحلیل دادهها و اتوماسیون فروش ازجمله فناوریهایی هستند که مدیر فروش باید به خوبی با آنها آشنا باشد. این مهارتها به مدیر فروش کمک میکنند تا فرآیندهای فروش را بهینه کند، تصمیمات مبتنی بر داده بگیرد و عملکرد تیم فروش را بهبود بخشد. در ادامه مهارتهای فناوری موردنیاز این نقش را معرفی خواهیم کرد:
- نرمافزار حسابداری — Sage 50 Accounting؛ نرمافزار مالیاتی
- نرمافزار تحلیلی یا علمی — IBM SPSS Statistics Minitab؛ SAS
- نرمافزار هوش تجاری و تحلیل دادهها — IBM Cognos Impromptu؛ Oracle Business Intelligence Enterprise Edition؛ Qlik Tech QlikView؛ Tableau
- نرمافزار تقویم و زمانبندی — نرمافزار مدیریت تماسها؛ نرمافزار زمانبندی
نرمافزار دسترسی و اشتراکگذاری دادهها مبتنی بر ابر — Dropbox؛ Google Drive؛ Microsoft SharePoint - نرمافزار مدیریت مبتنی بر ابر Splunk Enterprise
- نرمافزار طراحی به کمک کامپیوتر (CAD) — Bentley MicroStation
- نرمافزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) — Eden Sales Manager؛ HEAT Software GoldMine؛ Oracle Eloqua؛ Salesforce
- نرمافزار سیستم مدیریت پایگاه داده Teradata Database
- نرمافزار گزارشگیری پایگاه داده — SAP BusinessObjects Crystal Reports؛ SAP Crystal Reports
- نرمافزار رابط کاربری و جستوجوی پایگاه داده — Airtable؛ Microsoft SQL Server
- نرمافزار دادهکاوی Google Analytics
- نرمافزار ارتباطات دسکتاپی Eko
- نرمافزار نشر رومیزی Microsoft Publisher
- نرمافزار محیط توسعه Eclipse IDE
- نرمافزار مدیریت اسناد Adobe Acrobat
- نرمافزار ایمیل الکترونیکی — IBM Notes؛ Microsoft Exchange؛ Microsoft Outlook
- نرمافزار برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) — Microsoft Dynamics
- نرمافزار مدیریت سیستم سازمانی — نرمافزار IBM Power Systems
- نرمافزار تحلیل مالی — Delphi Discovery؛ Delphi Technology؛ Oracle E-Business Suite Financials
- سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) — نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)
- نرمافزار گرافیک یا تصویرسازی عکس Adobe Creative Cloud
- نرمافزار منابع انسانی — نرمافزار مدیریت منابع انسانی (HRMS)؛ Oracle Taleo؛ نرمافزار مدیریت نیروی کار
- نرمافزار جستوجو یا بازیابی اطلاعات LexisNexis
- نرمافزار مرورگر اینترنت — نرمافزار مرورگر وب
- نرمافزار مدیریت موجودی
- نرمافزار توسعه شیءگرا یا مبتنی بر کامپوننت
- نرمافزار مجموعه اداری — نرمافزار Microsoft Office
- نرمافزار سیستمعامل Microsoft Windows
- نرمافزار ارائه — Apple Keynote؛ Google Slides؛ Microsoft PowerPoint
- نرمافزار طراحی و نقشهبرداری فرآیند Microsoft Visio
- نرمافزار مدیریت پروژه Microsoft Project ؛ Microsoft Teams Oracle Primavera Enterprise Project Portfolio Management
- نرمافزار فروش و بازاریابی — Google Ads؛ HubSpot Marketo Marketing Automation
- نرمافزار صفحهگسترده — Microsoft Excel تقاضای بالا؛ فناوری داغ
- نرمافزار امنیت تراکنش و حفاظت از ویروس — McAfee؛ NortonLifeLock Cybersecurity Software
- نرمافزار ویدئو کنفرانس — Google Meet؛ LogMeIn GoToMeeting؛ Zoom
- نرمافزار تولید و ویرایش ویدئو — YouTube
- نرمافزار طراحی و ویرایش صفحات وب — Facebook Google Sites؛ LinkedIn؛ سایتهای شبکههای اجتماعی
- نرمافزار توسعه پلتفرم وب Hypertext Markup Language (HTML)
- نرمافزار پردازش کلمات — Google Docs، Microsoft Word
الزامات شغلی مدیر فروش
مدیر فروش در راستای دستیابی به اهداف تجاری سازمان، با انجام مجموعهای از وظایف کلیدی به بهبود عملکرد تیم و افزایش فروش کمک میکند. این فرد باید با استفاده از تحلیلهای دقیق و استراتژیهای مؤثر، فرآیندهای فروش را بهینه کرده و تیم را در مسیر رشد هدایت کند. در ادامه، به تفصیل فعالیتهای کاری این نقش خواهیم پرداخت:
فعالیتهای کاری مدیر فروش
- فروش و تأثیرگذاری بر دیگران: متقاعد کردن دیگران برای خرید کالا یا تغییر ذهنیت یا اقدامات آنها.
- ارتباط با سرپرستان، همکاران یا زیردستان: ارائه اطلاعات به سرپرستان، همکاران و زیردستان از طریق تلفن، بهصورت کتبی، ایمیل یا حضوری.
- برقراری و حفظ روابط بینفردی: ایجاد روابط کاری سازنده و همکاریآمیز با دیگران و حفظ آنها در طول زمان.
- تفکر خلاقانه: توسعه، طراحی یا خلق کاربردها، ایدهها، روابط، سیستمها یا محصولات جدید، ازجمله مشارکتهای هنری.
- مربیگری و توسعه دیگران: شناسایی نیازهای توسعهای دیگران و کمک به آنها از طریق مربیگری، راهنمایی یا ارتقاء دانش و مهارتهایشان.
- سازماندهی، برنامهریزی و اولویتبندی کار: تعیین اهداف و برنامههای خاص برای اولویتبندی، سازماندهی و انجام کارها.
- کار با کامپیوتر: استفاده از کامپیوترها و سیستمهای کامپیوتری (شامل سختافزار و نرمافزار) برای برنامهنویسی، نوشتن نرمافزار، تنظیم عملکردها، ورود دادهها یا پردازش اطلاعات.
- توسعه و ساخت تیمها: تقویت و ایجاد اعتماد متقابل، احترام و همکاری میان اعضای تیم.
- آموزش و تدریس دیگران: شناسایی نیازهای آموزشی دیگران، توسعه برنامههای آموزشی رسمی یا کلاسها و آموزش یا راهنمایی آنها.
- ارتباط با افراد خارج از سازمان: برقراری ارتباط با افراد خارج از سازمان، نمایندگی سازمان در مقابل مشتریان، عموم مردم، دولت و سایر منابع خارجی. این ارتباط میتواند حضوری، کتبی یا از طریق تلفن یا ایمیل انجام شود.
- هدایت، راهنمایی و انگیزهبخشی به زیرمجموعهها: ارائه راهنمایی و جهتدهی به زیرمجموعهها، ازجمله تعیین استانداردهای عملکرد و نظارت بر عملکرد.
- هماهنگی کارها و فعالیتهای دیگران: گردهم آوردن اعضای یک گروه برای انجام کارها به صورت مشترک.
- توسعه اهداف و استراتژیها: تعیین اهداف بلندمدت و مشخص کردن استراتژیها و اقدامات برای دستیابی به آنها.
- تصمیمگیری و حل مشکلات: تحلیل اطلاعات و ارزیابی نتایج برای انتخاب بهترین راهحل و رفع مشکلات.
- حل تعارضات و مذاکره با دیگران: رسیدگی به شکایات، حل اختلافات و تعارضات یا مذاکره با دیگران.
- ارائه مشاوره و راهنمایی به دیگران: ارائه راهنمایی و مشاوره تخصصی به مدیریت یا گروههای دیگر در موضوعات فنی، سیستمی یا فرآیندی.
- جمعآوری اطلاعات: مشاهده، دریافت و کسب اطلاعات از تمام منابع مرتبط.
- تحلیل دادهها یا اطلاعات: شناسایی اصول، دلایل یا واقعیتهای موجود در اطلاعات از طریق تجزیه اطلاعات یا دادهها به بخشهای جداگانه.
- بهروزرسانی و استفاده از دانش مرتبط: بهروز ماندن از نظر فنی و به کارگیری دانش جدید در کار.
- برنامهریزی کارها و فعالیتها: برنامهریزی رویدادها، برنامهها و فعالیتها، همچنین مدیریت کار دیگران.
- ارائه خدمات به مردم یا کار مستقیم با عموم مردم: ارائه خدمات به مشتریان در رستورانها و فروشگاهها یا پذیرش مراجعان و مهمانان.
- نظارت و کنترل منابع: نظارت و مدیریت منابع و نظارت بر هزینهها.
- پردازش اطلاعات: جمعآوری، کدنویسی، دستهبندی، محاسبه، جداسازی، حسابرسی یا بررسی اطلاعات یا دادهها.
- تفسیر اطلاعات برای دیگران: ترجمه یا توضیح اطلاعات و چگونگی استفاده از آن.
- شناسایی اشیاء، اقدامات و رویدادها: شناسایی اطلاعات از طریق دستهبندی، تخمین، تشخیص تفاوتها یا شباهتها و تشخیص تغییرات در شرایط یا رویدادها.
- تأمین نیروی انسانی برای واحدهای سازمانی: جذب، مصاحبه، انتخاب، استخدام و ارتقای کارمندان در یک سازمان.
- ارزیابی کیفیت اشیاء، خدمات یا افراد: ارزیابی ارزش، اهمیت یا کیفیت اشیاء یا افراد.
- ثبت و ضبط اطلاعات: ورود، رونویسی، ثبت، ذخیره یا نگهداری اطلاعات به صورت مکتوب یا الکترونیکی/مغناطیسی.
- تخمین ویژگیهای کمی محصولات، رویدادها یا اطلاعات: تخمین اندازهها، فواصل و مقادیر؛ یا تعیین زمان، هزینهها، منابع یا مواد موردنیاز برای انجام فعالیتهای کاری.
- انجام وظایف روزمره اداری: مانند نگهداری فایلهای اطلاعاتی و پردازش اسناد.
فعالیتهای کاری دقیق
- هدایت فعالیتهای فروش، بازاریابی یا خدمات مشتری.
- حل شکایات یا مشکلات مشتریان.
- ارائه مشاوره به مشتریان در مورد مسائل فنی یا رویهای.
- تحلیل سوابق یا گزارشهای مالی برای تعیین وضعیت عملیات.
- نظارت بر کارمندان
- تأیید هزینهها
- تعیین قیمتگذاری یا سیاستهای پولی
- آمادهسازی بودجههای عملیاتی
- انجام نظرسنجیهای دیدگاه یا ارزیابی نیازها
- ارزیابی پتانسیل محصولات، فناوریها یا منابع
- ارزیابی عملکرد کارکنان
- مدیریت فعالیتهای منابع انسانی
- ایجاد روابط تجاری بینفردی برای تسهیل فعالیتهای کاری
- مشاوره به دیگران در مورد مسائل تجاری یا عملیاتی
- گفتگو با اعضای سازمان برای انجام فعالیتهای کاری
- نمایندگی سازمان در روابط خارجی.
الزامات تجربه مدیر فروش
برای موفقیت در جایگاه مدیر فروش، علاوهبر مهارتها و تواناییهای فنی و مدیریتی، الزامات مشخصی در زمینه تحصیلات، تجربه کاری و آموزش حرفهای وجود دارد. این الزامات به مدیر فروش کمک میکنند تا درک عمیقتری از مسئولیتهای شغلی خود داشته باشد و بتواند با بهرهگیری از مهارتهای عملی و دانش تخصصی، عملکردی مؤثر در محیط کاری ارائه دهد. در ادامه، مثالی خواهیم زد و جزئیات مربوط به این الزامات شغلی را بررسی خواهیم کرد.
عنوان: منطقه شغلی چهار: نیاز به آمادهسازی قابلتوجه
تحصیلات: بیشتر این مشاغل به مدرک کارشناسی چهارساله نیاز دارند، اما برخی از آنها به این مدرک نیاز ندارند.
تجربه مرتبط: برای این مشاغل به مقدار قابلتوجهی مهارت، دانش یا تجربه مرتبط با کار نیاز است. بهعنوان مثال، یک حسابدار باید چهار سال تحصیلات دانشگاهی را تکمیل کند و چندین سال در حوزه حسابداری کار کند تا واجد شرایط درنظر گرفته شود.
آموزش شغلی: افرادی که در این مشاغل مشغول به کار هستند، معمولاً به چندین سال تجربه مرتبط، آموزش حین کار و/یا آموزش حرفهای نیاز دارند.
نمونههایی از منطقه شغلی: بسیاری از این مشاغل شامل هماهنگی، نظارت، مدیریت یا آموزش دیگران میشوند. نمونههایی از این مشاغل عبارتنداز: کارگزاران املاک، مدیران فروش، مدیران پایگاه داده، طراحان گرافیک، دانشمندان حفاظت از منابع، کارگردانان هنری و برآوردکنندگان هزینه.
فرصتهای کارآموزی
مهارتها
فرصتهای کارآموزی در حوزه مدیریت فروش، بستری مناسب برای یادگیری و تقویت مهارتهای موردنیاز این شغل را فراهم میکنند. این فرصتها به افراد امکان میدهند تا در محیطهای کاری واقعی، تواناییهایی مانند مذاکره، مدیریت زمان، هماهنگی با تیم و حل مسائل پیچیده را تجربه و تمرین کنند. همچنین، کارآموزی فرصتی است تا مهارتهای ارتباطی و تحلیلی در کنار درک عملی از فرآیندها و چالشهای این حرفه توسعه یابد. در ادامه، به مهارتهای کلیدی که از طریق این فرصتها میتوان به دست آورد، خواهیم پرداخت.
- متقاعدسازی: متقاعد کردن دیگران برای تغییر ذهنیت یا رفتارشان.
- گوش دادن فعال: توجه کامل به صحبتهای دیگران، صرف زمان برای درک نکات مطرحشده، پرسیدن سؤالات مناسب و خودداری از قطع کردن صحبتها در زمان نامناسب.
- صحبت کردن: انتقال مؤثر اطلاعات به دیگران.
- هماهنگی: تطبیق اقدامات باتوجه به عملکرد دیگران.
- تفکر انتقادی: استفاده از منطق و استدلال برای شناسایی نقاط قوت و ضعف راهحلها، نتیجهگیریها یا رویکردهای جایگزین برای مشکلات.
- مذاکره: گردهم آوردن افراد و تلاش برای حل اختلافات.
- درک مطلب: فهم جملات و پاراگرافهای نوشتهشده در اسناد کاری.
- گرایش به خدمترسانی: بهطور فعال به دنبال راههایی برای کمک به دیگران بودن.
- آگاهی اجتماعی: شناخت واکنشهای دیگران و درک دلایل واکنش آنها.
- یادگیری فعال: درک پیامدهای اطلاعات جدید برای حل مشکلات و تصمیمگیریهای فعلی و آینده.
- حل مشکلات پیچیده: شناسایی مشکلات پیچیده و بررسی اطلاعات مرتبط برای توسعه و ارزیابی گزینهها و اجرای راهحلها.
- قضاوت و تصمیمگیری: بررسی هزینهها و منافع نسبی اقدامات بالقوه برای انتخاب مناسبترین گزینه.
- مدیریت منابع انسانی: انگیزه دادن، توسعه و هدایت افراد در حین کار و شناسایی بهترین افراد برای انجام کار.
- نظارت: ارزیابی عملکرد خود، دیگران یا سازمانها برای ایجاد بهبود یا انجام اقدامات اصلاحی.
- آموزش: آموزش دادن به دیگران درباره نحوه انجام کارها.
- تحلیل سیستمها: تعیین نحوه عملکرد یک سیستم و تأثیر تغییرات در شرایط، عملیات و محیط بر نتایج.
- ارزیابی سیستمها: شناسایی معیارها یا شاخصهای عملکرد سیستم و اقدامات لازم برای بهبود یا اصلاح عملکرد، نسبت به اهداف سیستم.
- نوشتن: برقراری ارتباط مؤثر به صورت نوشتاری متناسب با نیازهای مخاطب.
- مدیریت زمان: مدیریت زمان خود و دیگران.
- استراتژیهای یادگیری: انتخاب و استفاده از روشها و فرآیندهای آموزشی متناسب با موقعیت در هنگام یادگیری یا آموزش مطالب جدید.
- مدیریت منابع مالی: تعیین نحوه هزینهکرد منابع مالی برای انجام کار و حسابداری این هزینهها.
- ریاضیات: استفاده از ریاضیات برای حل مشکلات.
دانش موردنیاز مدیر فروش
یک مدیر فروش برای موفقیت در نقش خود باید به دانشهای متعددی در حوزههای مختلف مسلط باشد. این دانشها شامل اصول فروش و بازاریابی، مدیریت منابع انسانی، خدمات مشتری و حتی فناوریهای رایانهای و ریاضیات است. آگاهی از این حوزهها نهتنها به مدیر فروش در تصمیمگیریهای استراتژیک کمک میکند، بلکه توانایی او را در ارائه راهحلهای مؤثر برای مشتریان و تیمهای کاری افزایش میدهد. در ادامه، به تفصیل به این دانشها و اهمیت هر یک در موفقیت مدیر فروش خواهیم پرداخت.
فروش و بازاریابی:
آگاهی از اصول و روشهای نمایش، ترویج و فروش محصولات یا خدمات، که شامل استراتژیها و تاکتیکهای بازاریابی، نمایش محصول، تکنیکهای فروش و سیستمهای کنترل فروش میشود.
خدمات مشتری و شخصی:
آگاهی از اصول و فرآیندهای ارائه خدمات به مشتریان و افراد، شامل ارزیابی نیازهای مشتری، رعایت استانداردهای کیفی خدمات و ارزیابی میزان رضایت مشتری.
زبان انگلیسی:
آگاهی از ساختار و محتوای زبان انگلیسی، ازجمله معنی و املای کلمات، قوانین نگارش و دستور زبان.
مدیریت و اداره:
آگاهی از اصول و روشهای مدیریت و کسبوکار، شامل برنامهریزی استراتژیک، تخصیص منابع، مدلسازی منابع انسانی، تکنیکهای رهبری، روشهای تولید و هماهنگی افراد و منابع.
آموزش و تربیت:
آگاهی از اصول و روشهای طراحی برنامه درسی و آموزشی، آموزش افراد و گروهها و سنجش تأثیرات آموزشی.
ارتباطات و رسانه:
آگاهی از روشها و تکنیکهای تولید رسانه، ارتباطات و توزیع اطلاعات. این شامل روشهای مختلف اطلاعرسانی و سرگرم کردن از طریق رسانههای نوشتاری، شفاهی و تصویری است.
رایانه و الکترونیک:
آگاهی از بردهای مدار، پردازندهها، تراشهها، تجهیزات الکترونیکی و سختافزار و نرمافزارهای رایانهای، ازجمله برنامهها و کدنویسی.
ریاضیات:
آگاهی از حساب، جبر، هندسه، حساب دیفرانسیل و انتگرال، آمار و کاربردهای آنها.
منابع انسانی و نیروی کار:
آگاهی از اصول و روشهای استخدام، انتخاب، آموزش، جبران خدمت و مزایا، روابط کاری و مذاکره و سیستمهای اطلاعاتی نیروی کار.
ویژگیهای شخصیتی و تواناییهای مدیر فروش
مدیر فروش نقش کلیدی در هدایت تیم و دستیابی به اهداف سازمانی دارد. این نقش نیازمند ویژگیها و توانمندیهای خاصی است که به او کمک میکند وظایف خود را با بالاترین کیفیت انجام دهد. در ادامه، مجموعهای از این تواناییها که برای موفقیت در این جایگاه ضروری هستند، معرفی خواهند شد. هرکدام از این تواناییها بهطور مستقل نقش مهمی در ارتباطات، تصمیمگیری و مدیریت فرآیندهای فروش ایفا میکنند.
- درک شنیداری (Oral Comprehension) — توانایی گوش دادن و فهم اطلاعات و ایدههایی که از طریق کلمات و جملات گفته شده ارائه میشوند.
- بیان شفاهی (Oral Expression) — توانایی انتقال اطلاعات و ایدهها به صورت شفاهی به گونهای که دیگران آن را درک کنند.
- درک نوشتاری (Written Comprehension) — توانایی خواندن و فهم اطلاعات و ایدههایی که به صورت نوشتاری ارائه میشوند.
- استدلال قیاسی (Deductive Reasoning) — توانایی اعمال قوانین کلی به مسائل خاص برای دستیابی به پاسخهایی که منطقی باشند.
- وضوح گفتار (Speech Clarity) — توانایی صحبت کردن واضح به گونهای که دیگران درک کنند.
- تشخیص گفتار (Speech Recognition) — توانایی شناسایی و فهم گفتار شخص دیگر.
- بیان نوشتاری (Written Expression) — توانایی انتقال اطلاعات و ایدهها به صورت نوشتاری به گونهای که دیگران آن را درک کنند.
- روان بودن ایدهها (Fluency of Ideas) — توانایی ارائه تعداد زیادی ایده درباره یک موضوع .
- استدلال استقرایی (Inductive Reasoning) — توانایی ترکیب اطلاعات برای ایجاد قوانین کلی یا نتیجهگیری (شامل پیدا کردن رابطه بین رویدادهای ظاهراً نامرتبط).
- حساسیت به مشکل (Problem Sensitivity) — توانایی تشخیص زمانی که مشکلی وجود دارد یا احتمالاً به وجود خواهد آمد. این توانایی شامل حل مشکل نیست، بلکه فقط شناسایی وجود مشکل است.
- ابتکار (Originality) — توانایی ارائه ایدههای غیرمعمول یا خلاقانه درباره یک موضوع یا موقعیت خاص، یا یافتن راههای خلاقانه برای حل یک مشکل.
- ترتیبدهی اطلاعات (Information Ordering) — توانایی مرتب کردن چیزها یا اقدامات در یک ترتیب یا الگوی خاص بر اساس یک قانون یا مجموعهای از قوانین (مانند الگوهای اعداد، حروف، کلمات، تصاویر یا عملیات ریاضی).
- انعطافپذیری دستهبندی (Category Flexibility) — توانایی ایجاد یا استفاده از مجموعههای مختلف قوانین برای ترکیب یا گروهبندی چیزها به روشهای مختلف.
- دید نزدیک (Near Vision) — توانایی دیدن جزئیات در فاصله نزدیک (در چند قدمی ناظر).
- استدلال ریاضی (Mathematical Reasoning) — توانایی انتخاب روشها یا فرمولهای ریاضی مناسب برای حل یک مسئله.
- مهارت عددی (Number Facility) — توانایی جمع، تفریق، ضرب یا تقسیم سریع و صحیح.
- حفظ کردن (Memorization) — توانایی به خاطر سپردن اطلاعاتی مانند کلمات، اعداد، تصاویر و روشها.
رغبتهای شغلی
تست هالند یکی از شناختهشدهترین ابزارهای ارزیابی رغبتهای شغلی و تطبیق آنها با مسیرهای حرفهای مختلف است. این تست بر اساس نظریهی جان هالند طراحی شده و باور دارد که افراد با توجه به ویژگیهای شخصیتی، استعدادها و علایقشان به محیطهای شغلی خاصی گرایش دارند. این محیطها به شش دسته اصلی تقسیم میشوند: واقعگرا (Realistic)، جستجوگر (Investigative)، هنری (Artistic)، اجتماعی (Social)، کارآفرین یا متهور (Enterprising) و قراردادی (Conventional). هدف این تست، کمک به افراد در شناخت بهتر خود و تطبیق این شناخت با مسیر شغلی مناسب است.
تست هالند با شناسایی رغبتهای شغلی افراد، به آنها در انتخاب حرفهای که با ارزشهای شخصی و سبک کاری آنها سازگار است، کمک میکند. بهعنوان مثال، فردی که در دستهی کارآفرین (Enterprising) قرار میگیرد، اغلب به مشاغلی علاقه دارد که شامل رهبری، مذاکره و مدیریت است. این تست همچنین ارزشهای کاری مانند خلاقیت، نظم یا تعامل با دیگران را درنظر میگیرد و بهترین محیط شغلی را برای رشد افراد پیشنهاد میدهد.
در ادامه، این موارد را به طور خاص برای شغل مدیر فروش بررسی خواهیم کرد و نشان میدهیم که چگونه رغبتهای شغلی و سبکهای کاری در این موقعیت کلیدی تأثیرگذار هستند.
رغبتهای شغلی مدیر فروش
متهور یا کارآفرینی (Enterprising):
این تیپ شخصیتی شامل مدیریت، مذاکره، بازاریابی و فروش است که معمولاً در محیطهای تجاری انجام میشود یا شامل هدایت و مشاوره افراد در موقعیتهای سیاسی و حقوقی است. مشاغل مرتبط با کارآفرینی معمولاً با ابتکارات تجاری، فروش، بازاریابی/تبلیغات، امور مالی، مدیریت/اداره، مشاوره حرفهای، سخنرانی عمومی، سیاست یا حقوق ارتباط دارند.
قراردادی (Conventional):
این تیپ شخصیتی شامل پیروی از رویهها و مقررات برای سازماندهی اطلاعات یا دادهها است که معمولاً در محیطهای تجاری انجام میشود. مشاغل مرتبط با این حوزه اغلب شامل کارهای دفتری، حسابداری، ریاضیات/آمار، فناوری اطلاعات، امور مالی یا منابع انسانی هستند.
سبکهای کاری
- ابتکار عمل (Initiative): این شغل نیازمند تمایل به پذیرفتن مسئولیتها و چالشها است.
- صداقت (Integrity): این شغل نیازمند صداقت و رفتار اخلاقی است.
- انعطافپذیری/سازگاری (Adaptability/Flexibility): این شغل نیازمند باز بودن ذهن نسبت به تغییرات (مثبت یا منفی) و پذیرش تنوع قابل توجه در محیط کار است.
- قابل اعتماد بودن (Dependability): این شغل نیازمند قابل اعتماد، مسئولیتپذیر و متعهد بودن به انجام وظایف است.
- رهبری (Leadership): این شغل نیازمند تمایل به رهبری، مدیریت، ارائه نظرات و جهتدهی است.
- تحمل استرس (Stress Tolerance): این شغل نیازمند پذیرش انتقادات و مدیریت آرام و مؤثر موقعیتهای پراسترس است.
- پایداری (Persistence): این سمت شغلی نیازمند پایداری در مواجهه با موانع است.
- دستیابی/تلاش (Achievement/Effort): مدیر فروش نیازمند تعیین و حفظ اهداف شخصی چالشبرانگیز و تلاش برای تسلط بر وظایف است.
- همکاری (Cooperation): این شغل نیازمند برخورد خوشایند با دیگران در محل کار و نمایش نگرشی خوشطبع و همکاریجویانه است.
- استقلال (Independence): این جایگاه شغلی نیازمند ایجاد روشهای شخصی برای انجام کارها، هدایت خود بدون نظارت زیاد و اتکا به خود برای انجام وظایف است.
- خویشتنداری (Self-Control): مدیر فروش نیازمند حفظ آرامش، کنترل احساسات، مهار خشم و اجتناب از رفتار تهاجمی حتی در شرایط بسیار دشوار است.
- تفکر تحلیلی (Analytical Thinking): این شغل نیازمند تحلیل اطلاعات و استفاده از منطق برای حل مسائل و مشکلات کاری است.
- نوآوری (Innovation): سمت مدیر فروش نیازمند خلاقیت و تفکر جایگزین برای توسعه ایدههای جدید و راهحلهایی برای مشکلات کاری است.
- توجه به جزئیات (Attention to Detail): این شغل نیازمند دقت به جزئیات و انجام کامل وظایف کاری است.
- گرایش اجتماعی (Social Orientation): این شغل نیازمند ترجیح کار با دیگران بجای کار به تنهایی و ایجاد ارتباط شخصی با دیگران در محل کار است.
- توجه به دیگران (Concern for Others): شغل مدیر فروش نیازمند حساس بودن به نیازها و احساسات دیگران و ارائه کمک و درک متقابل در محل کار است.
مشاغل مرتبط
سمت مدیر فروش یکی از مشاغل کلیدی در سازمانهاست که نیازمند ترکیبی از مهارتها و تواناییهای متنوع است. در ادامه، قصد داریم مشاغل مرتبط با این سمت را نام ببریم تا مشخص شود چگونه مهارتها، ویژگیها و ارزشهای شغلی مشابه میتوانند در نقشهای متفاوت مورد استفاده قرار گیرند. این تحلیل به ما کمک میکند تا تصویر روشنتری از الزامات و فرصتهای موجود برای مدیران فروش در صنایع مختلف ارائه دهیم.
- مدیران تبلیغات و ترویج
- نمایندگان فروش تبلیغات
- سرپرستان مستقیم کارکنان فروش عمده فروشی
- سرپرستان مستقیم کارکنان فروش خردهفروشی
- مدیران عمومی و عملیاتی
- تحلیلگران تحقیقات بازار و متخصصان بازاریابی
- مدیران بازاریابی
- مدیران خرید
- نمایندگان فروش خدمات، بهجز تبلیغات، بیمه، خدمات مالی و سفر
- خریداران عمدهفروشی و خردهفروشی، بهجز محصولات کشاورزی