یک مدیر بهخاطر حجم بالای کاری که دارد طبیعتا در معرض استرس و اضطراب بالایی قرار میگیرد. داشتن این استرس مخصوصا در جایگاه مدیر یک مجموعه، موضوعی کاملا طبیعی است. داشتن مقدار کمی از استرس در هر جایگاهی نهتنها بد نیست بلکه حتی بهعنوان نیرویی برای پیشرفت کردن لازم است. اما کنترل نکردن استرس در مدیران باعث میشود که بازدهی آن مدیر پایین بیاید و نتواند تصمیمات درستی را بگیرد و درنتیجه نتواند در سازمانش نقش مؤثری را ایفا کند. درعوض برخورداری از مهارت کنترل اضطراب در مدیران موجب میشود که آنها همواره برای هموار کردن مسیر خوشبین و امیدوار باشند و با روحیه جنگندگی بالا با هر مشکلی به مقابله بپردازند. احساسات و تفکرات همکاران خود را درک کنند و با بهبود ارتباطات خود بهترین و کارآمدترین نیروهای سازمان را نگه دارند.
پس ازآنجاییکه هم استرس در مدیران یک موضوع شایع است و هم مهارت کنترل کردن این استرس نقش مهمی در پیشرفت یک سازمان دارد، در این مقاله به مهارتهای کنترل استرس در مدیران میپردازیم:
چگونه در جایگاه مدیریت استرس و اضطراب خود را مدیریت کنیم؟
نکته حائز اهمیتی که باید در همین ابتدا به آن اشاره کنیم این است که نتایج پژوهشها نشان دادهاند به همان میزان که سمت و جایگاه شغلی شما در سازمان ارتقا پیدا میکند میزان استرس و اضطراب علیالخصوص استرس در مدیران افزایش مییابد. اما مدیران میتوانند با بهرهگیری از مهارتها و راهکارهایی هوشمندانه پیامدهای منفی و خطرات این استرس را تاحد زیادی کاهش دهند. اما چگونه؟
تفویض اختیار کنید
مدیر الف را تصور کنید که همیشه لیست بلند بالایی از کارهای انجام نشده دارد. این مدیر تمام کارهایی که باید در سازمان انجام شوند را برنامهریزی میکند، اما موقع تقسیم کار بین کارمندان، بیشازحد احتیاط میکند و چون میترسد کارمندانش آن کار را بهخوبی انجام ندهند، تصمیم میگیرد که بخش زیادی از کارها را خودش انجام دهد. ازطرفی مدیر ب موقع تقسیم کار از اینکه کارمندانش نتوانند آن کار را خوب انجام دهند نمیترسد و کارها را طوری تقسیم میکند که خودش بتواند تمرکز لازم روی مدیریت داشته باشد.
طبیعتا مدیر الف استرس زیادی را تجربه میکند. اما مدیرهایی شبیه به مدیر ب یاد گرفتهاند چطور کارها را تقسیم کنند و چطور به کارمندانشان آموزش دهند که دیگر لازم نباشد خودشان دنبال کارهایی خارج از حیطه مدیریتی بروند. این مدیران «خوب آموزش دادن» را یاد گرفتهاند و میدانند مشکل مدیرهای گروه الف، درواقع در «خوب آموزش ندادن به کارمندان» است. این امر باعث میگردد که آن کارمندان نتوانند وظایفشان را بهدرستی انجام دهند و درنتیجه مدیر آن سازمان تصمیم میگیرد خودش حجم زیادی از وظایف را بهدوش بکشد.
شما هم بهعنوان یک مدیر باید جایگاه خود را درک کنید و بدانید که شما بهعنوان مدیر وظیفهتان هدایت کردن کارمندان به سمت هدف سازمانتان است، نه صرفا انجام دادن کارها. ازطرفی شرح وظایف کارمندانتان را خیلی دقیق و واضح به آنها اموزش دهید و مطمئن شوید که بهخوبی شرح وظایفشان را متوجه شدهاند. حال میتوانید به تواناییهای کارمندانتان اعتماد کنید و تمرکزتان را روی مدیریت بگذارید و استرس کمتری را متحمل شوید.
مطلب مرتبط: تحلیلی بر تقسیم کار در سازمان؛ ضرورت، مزایا و معایب آن
تا میتوانید هوش هیجانی را در خودتان تقویت کنید
افزایش هوش هیجانی مهارتی است که برای هر انسانی کاربردی است. یکی از مهمترین فواید هوش هیجانی بالا کنترل استرس در مدیران است. بر اساس سخن دانیل گیلمن، یک قسمت از تعریف هوش هیجانی «جلوگیری از غلبهی استرس بر قدرت فکر کردن» است. حال میبینید به علت شایع بودن استرس در مدیران، یادگیری تقویت هوش هیجانی برای کنترل استرس کاربردیتر میشود. بهطورمثال افزایش هوش هیجانی در مدیران منجربه این میشود که آنها بدانند چه افکار و هیجاناتی دارند؟ حضور کدامیک از این افکار و هیجان به نفعشان است و کدامیک به ضررشان؟ چه ارزشهایی دارند؟ و در هر موقعیتی بهترین واکنشی که میتوانند از خود نشان دهند چیست؟
راههای زیادی برای افزایش هوش هیجانی وجود دارند. چند تا از راهکارهایی که میتوانید از آنها استفاده کنید عبارتنداز:
نفس عمیق بکشید:
همین اقدام ساده تأثیر فوقالعادهای بر روی کنترل استرس شما خواهد داشت. هروقت احساس کردید دچار اضطراب شدید سعی کنید در یک محیط آرام چند دقیقه نفس عمیق بکشید. میتوانید همزمان از تکنیکهای مدیتیشن هم استفاده کنید تا به نتایج بهتری دست پیدا کنید.
زمان خاصی از روزتان را از تکنولوژی فاصله بگیرید:
دنیای امروز به سمتی پیش رفته که خیلی کم پیش میآید که از تکنولوژی جدا باشیم. شاید به خاطر شغلتان حتی نیاز داشته باشید زمان بیشتری را با تکنولوژی بگذرانید و از گوشی یا لپتاپ استفاده کنید. پژوهشها ثابت کردهاند استفاده کردن بیشازحد از تکنولوژی باعث میشود هوش هیجانیمان افت پیدا کند. چون باعث میشود ارتباطمان با دنیای واقعی قطع شود.
چه برای تفریح چه برای کار، باید سعی کنید زمانی را هرچند کوتاه از تکنولوژی فاصله بگیرید و کمی استراحت کنید. میتوانید این زمان را با افراد دوست داشتنی زندگیتان بگذرانید یا زمانی را در طبیعت سپری کنید و یا حتی ورزش کنید. هر سه این فعالیتها باعث افزایش هوش هیجانی شما میشوند. دراینصورت شما فعالیتی را که باعث کم شدن هوش هیجانی شما شده را با یک فعالیتی که هوش هیجانیتان را افزایش میدهد جایگزین کردهاید و با یک تیر دو نشان زدهاید.
مطلب مرتبط: با کارمندان موبایل به دست چیکار کنیم؟ ۷ راهکار برای مدیریت اتلاف وقت در محیط کار
افزایش خود آگاهی و تمرین ذهن آگاهی:
برای افزایش هوش هیجانی بهمنظور کنترل استرس در مدیران خیلی مهم است که از احساسات و احوال خود به صورت خیلی جزئی آگاه باشید. هر اتفاقی که میفتد با خودتان بگویید: این اتفاق در من چه حسی را ایجاد کرد؟
شاید با خودتان بگویید که چرا باید این سؤال را از خودمان بپرسیم؟
خیلی اوقات ما انسانها از احساساتمان فرار میکنیم و تلاش میکنیم آنها را نادیده بگیریم. پرسیدن این سؤالات باعث میشود احساساتمان را انکار نکنیم. بسیاری اوقات ما استرس داریم اما نمیخواهیم قبول کنیم که استرس و اضطراب بندبند وجودمان را فراگرفته است. پس هیج اقدامی برای رفع آن نمیکنیم. بنابراین فایده پرسیدن این سؤالات از خودتان این است که بهجای صرف انرژی برای انکار کردن استرس و اضطرابتان، برای کم کردن اضطرابتان انرژی میگذارید.
حال وقتی شما این پروسه را طی کردید میتوانید موقعیتهایی که به شما استرس میدهند را بشناسید و برای کم کردن استرستان در آن موقعیت خاص از قبل راهحل تعیین و از آنها استفاده کنید. مثلا مدیر الف میداند که برنامهریزی کردن بهصورت جزئی و ریز باعث میشود که احساس کنترل بیشتری روی اتفاقات داشته باشد و اینطور استرس کمتری را تجربه کند. اما یک مدیر دیگر میبیند که اینگونه برنامهریزی کردننه تنها استرسش را کم نمیکند. بلکه به او استرس بیشتری را منتقل مینماید و در چنین شرایطی برنامهریزیهای کلی را بیشتر ترجیح میدهد. بهعبارتی یکی از دهها فواید خودآگاهی این است که مسیر شخصی خود را برای کنترل استرستان پیدا میکنید.
اوضاع هوش هیجانی شما چطوره؟
ورود به تست هوش هیجانی بار-ان Bar-On
از تجربیات دیگران بهرهمند شوید
یکی از راههای کنترل استرس در مدیران و حتی سایر افراد شاغل در حوزههای دیگر، این است که راهحلهای بیشتری را برای حل مشکلاتتان بدانید و این امر جز با آموزش دیدن و استفاده از تجربههای دیگران، امکانپذیر نیست. بسیار مهم است که بدانید هر چقدر در یک حوزه زمان بگذارید و آموزش ببینید بازهم چیزهای زیادی است که نمیدانید. برای همین لازم است همیشه در حال آموزش دیدن باشید.
اگر شما همواره اینگونه تصور کنید که کارتان را خوب بلدید، حتی اگر دنبال یاد گرفتن هم بروید چیز زیادی یاد نخواهید گرفت. باید تشنه یاد گرفتن باشید. دراینصورت خیلی بهتر تجربههای دیگران و اطلاعاتی که میگیرید را بهخاطر خواهید سپرد. مدیری که همیشه در حال آموزش دیدن و استفاده کردن از تجربه دیگران است، طبیعتا راههای بیشتری برای حل یک مشکل درنظر خواهد داشت نسبت به مدیری که فقط یک راه را امتحان کرده و دیگر دنبال یاد گرفتن راههای دیگر نیست. حال در مواجهه با یک مشکل، به نظرتان کدامیک استرس کمتری را تحمل خواهند کرد؟
اهداف منطقی و قابل دسترسی را برای خودتان تعیین کنید
برای بهتر کنار آمدن با استرس در مدیران، لازم است یک هدف خوب داشته باشید که بدانید هدفتان ارزش تحمل کردن آن استرسها را دارد یا خیر؟ وقتی یک هدف خوب برای خودتان دارید، تاب آوری بیشتری خواهید داشت و درنتیجه در مواجهه با مشکلات به وجود آمده در سازمانتان هر چند استرس خواهید گرفت اما اینبار ذهنتان بیشتر از آنکه بخواهد درگیر استرس و حس بد شود، برای پیدا کردن راهحل و مؤثر واقع شدن تلاش میکند. این دقیقا فرق بین یک آدم موفق و یک آدم بازنده است: تمرکز بر روی پیدا کردن راهحل برای یک مشکل، یا تمرکز بر روی مشکل!
مطلب مرتبط: ۱۰ استراتژی اولویتبندی کارها در محیط کار
از استرس کارمندانتان کم کنید
شاید در نگاه اول این مورد یک راهکار دورازذهن و غیرمنطقی باشد. اما شما بهعنوان یک مدیر وقتی کاری کنید که محیطتتان آرام و بدون تنش باشد خودتان هم آرامتر خواهید بود. برای این کار باید کاری کنید که کارمندانتان حس بهتری نسبت به کارشان داشته باشند و رضایت شغلی قابل قبولی را تجربه کنند. یکی از راهکارها این است که روابط خوبی با کارمندانتان داشته باشید. هرچند نمیتوانید بهعنوان یک مدیر رابطه بسیار دوستانهای با کارمندانتان داشته باشید، اما خیلی مهم است که بتوانید آنها را صمیمانه درک کنید و حس خوبی به کارمندانتان منتقل نمایید.
از کارهای دیگری که میتوانید انجام دهید این است که مطمئن شوید زمان استراحت کارمندانتان بهخوبی میگذرد. میتوانید برنامهای برای زمان استراحتشان درنظر بگیرید تا در آن زمان حس بهتری بگیرند. برای مثال چون تحرک بدنی و ورزش تأثیر خیلی خوبی روی روحیه و همچنین کم کردن استرس دارد، میتوانید محیطی را فراهم کنید که در زمان استراحت، کارمندانتان یک ورزش کوتاه داشته باشند تا هم بازدهیشان بالاتر برود و هم استرسشان کمتر شود. هرچقدر استرس کارمندانتان کمتر شود رضایتمندیشان نیز بیشتر خواهد بود و بازدهیشان هم بالاتر خواهد رفت و طبیعتا دراینصورت بخش بزرگی از استرستان راجعبه کیفیت عملکرد کارمندانتان از بین خواهد رفت.
مطلب مرتبط: با هیجانات منفی چیکار کنیم؟
جمعبندی:
شما به خاطر حجم بالای استرس در مدیران، نیاز دارید زمانی برای خودتان بگذارید که یاد بگیرید چگونه استرستان را مدیریت کنید. شما میتوانید با افزایش هوش هیجانیتان و داشتن یک هدف خوب در مسیرتان استرس کمتری را تجربه نمایید. همینطور با آموزش دیدن و استفاده از تجربه دیگران و استفاده از تکنیکهای مدیریتی همچون تفویض اختیار، تجربه بهتری در مدیریتتان خواهید داشت و طبیعتا این باعث میشود که کمتر در معرض استرس قرار بگیرید. درعینحال فراموش نکنید بهعنوان یک مدیر باید نیازهای کارمندانتان هم درنظر گرفته و محیطی آرام و بدون تنش برایشان فراهم نمایید. در این صورت شک نکنید که خودتان هم تنش کمتری را تجربه خواهید کرد.