حتما در طول زندگی برای یکبار هم که شده استرس شغلی را تجربه کردهاید و ممکن است تجربهی فشار کاری زیاد و روبهرو شدن با مسائل پیچیده در محیط کار به سلامتیتان آسیب وارد کرده باشد. در بسیاری از موارد استرس شغلی با چالشهای موجود در محیط کار اشتباه گرفته میشود. اما باید توجه کرد که چالشهای موجود در کار همیشه هم به لحاظ فیزیکی و روحی برای شما مضر و آسیبزا نیستند. چراکه باعث میشوند شما در حل مسائل پیش آمده مهارتها و خلاقیتتان را تقویت کنید. جالب اینجاست که این روند انگیزهبخش است. چون ازطرفی غلبه بر چالشها سبب میشود که حس رضایتبخشی را تجربه کنید. از سوی دیگر این نوع استرس به هیچ وجه مخرب نیست و باعث پیشرفت شما میشود. پس هرگز از این چالشها فرار نکنید و توانمندیهایتان را افزایش دهید.
اما استرس شغلی چیست و چه مفهومی دارد؟ اصلا به چه دلیلی به سراغ ما میآید؟ چه عواملی در تشدید این مسئله اثرگذار هستند؟ چه نشانههایی دارد؟ و راههای مقابله با آن چیست؟ آیا این مسئله شخصی و درونی است؟ یعنی هیچ ارتباطی به مدیران و محیط کار ندارد؟ خیلی وقتها محیطی که در آن کار میکنید را نمیتوانید کنترل کنید. بنابراین باید منعطف باشید و بتوانید خودتان را با شرایط موجود وفق دهید. باید بتوانید استرسهای ناشی از شغل را بهنحوی مدیریت کنید که کمترین آسیب را متحمل شوید.
منظور از استرس شغلی چیست؟
استرس شغلی به موقعیتی گفته میشود که شما به دلیل برخی وظایف دشوار درگیر فشار عصبی و استرس میشوید که این احساس ناخوشایند روند نامطلوبی را روی روان و جسمتان بهجای میگذارد. ممکن است این فرآیند در شما و همکارتان متغیر باشد. چون اگر خصوصیات و ویژگیهای شخصیتیتان را درنظر بگیرید متوجه خواهید شد که چقدر در مدیریت استرس شغلی ماهر هستید.
چه عواملی منجربه تشدید استرس شغلی میشوند؟
- مسئولیتهای دشواری که بیشتر از توان شما هستند.
- انجام مسئولیتهای متعدد
- ایجاد تعامل نامطلوب بین کارکنان
- طولانی بودن مدتزمان کار
- دستمزد کم
- عدم وجود شایستگیهای فنی
- همکاری نکردن نیروها
- تبعیض قائل شدن بین کارکنان
- سلطهگری مدیران
- شفاف نبودن شرح وظایف کارکنان
- شرایط فیزیکی نامناسب
- عدم وجود امکان توسعهی فردی در سازمان و نارضایتی کارکنان از این موضوع
نشانههای جسمی و روانی استرس شغلی
برخی از کسالتهای ناشی از استرس شغلی که بهراحتی قابل شناسایی هستند عبارتنداز: آشفتگیهای خلقوخو و خواب، حالت تهوع و سردردهای مزمن، روابط آشفته، بدخلقی، عدم رضایت شغلی و روحیه پایین که همگی علائم اولیه استرس شغلی محسوب میشوند.
مداومت استرس شغلی باعث به وجود آمدن مشکلات مزمن در سلامت انسان مانند: بیماریهای قلبی عروقی، اختلالات عضلانی اسکلتی، اختلالات روانی و… میشود. در کشورهایی مثل نیویورک، لس آنجلس و سایر شهرهای ایالات متحده، اگر پلیسی دچار مشکل قلبی شود، آن را جزء جراحت شغلی به حساب میآورند و به وی غرامت میدهند. البته ناگفته نماند اگر این فرد در پست افسری خود هم نباشد بازهم غرامت به او تعلق میگیرد. چراکه معتقدند این نوع اسنرس بهخاطر استرس شغلی او بوده است.
چگونه عدم مدیریت استرس شغلی، شما را تا مرز اخراج شدن پیش میبرد؟
۱ـ بین ویژگیهای شخصیتی و استرس شغلی رابطهی معناداری وجود دارد.
اگر شما ،هم جزء این دسته از افراد هستید که برخی از ویژگیهای شخصیتیتان باعث میشوند که شما استرس و اضطراب بیشتری را تجربه کنید و تابهحال از این موضوع خبر نداشتهاید باید دیر یا زود فاتحهی شغلتان را بخوانید. احساس ناخوشایند استرس همراه با چاشنی زودرنجی توانایی شما را در مدیریت کردن این احساس ناخوشایند روانی کم میکند. بهطوری که بیشتر از سایر افراد تحریکپذیر میشوید و دیگر قادر نخواهید بود وظایفتان را بهدرستی انجام دهید.
بهطور مثال روانرنجوری بالا باعث میشود که استرس شدیدی را تجربه کنید و متعاقبا در مدیریت آن، عملکرد ضعیفی داشته باشید. داشتن شناخت ناکافی از این ویژگی توان شما را در حل مسائل و مقابله با چالشهای طبیعی بهشدت کم میکند. به دنبال آن نشخوارهای ذهنی عملا توان شما را قفل و هیجانتان را بیثبات میکند.
مطلب مرتبط: چه شخصیتهایی اضطراب بیشتری را تجربه میکنند؟
۲ـ اگر در انجام کارها اولویتبندی نداشته باشید استرس شغلی ناتوانتان میکند.
ممکن است در منزل خواب کافی نداشته باشید و همواره با تأخیر به محل کارتان برسید. با این حساب قطعا در برنامههای کاری نامنظم خواهید بود. همین بینظمی کافی است تا شما را فردی بیمسئولیت جلوه دهد. زمانیکه کارها را به تعویق میاندازید فشار کاری افزایش پیدا میکند. بنابراین قادر به اولویتبندی کارها نیستید و درنتیجه استرس کاری زیادی را تجربه خواهید کرد. برای مثال لیست منظمی از پروژههایی که باید انجام دهید ندارید و برنامهها را در تقویم علامتگذاری نمیکنید. زمانتان را مدیرت نمیکنید و همواره کارها را ناتمام میگذارید.
۳ـ هوش هیجانی پایین باعث میشود ارتباط مؤثری با همکاران برقرار نکنید و در پی آن استرس شغلی زیادی را تجربه کنید.
ضعف در هوش هیجانی توانایی مدیریت و تسلط داشتن در هیجانات و احساسات را کند میکند. برای مثال انتقادپذیری شما کم میشود و با هر انتقاد کوچکی از کوره درمیروید. قدرت درکتان از مسائل کاری کم و انگیزهتان نابود میشود. بنابراین تعامل مطلوبی با همکاران نخواهید داشت. زمانیکه مدیر ببیند روحیهی تیمی ندارید و حس همدلیتان بسیار پایین است به این نتیجه میرسد که شما هیچ فایدهای برای سازمان ندارید و با احترام اخراجتان میکند.
مطلب مرتبط: چرا تقویت هوش هیجانی شانس استخدام شما را بالاتر میبرد؟
۴ـ مسئولیتپذیری افراطی استرس شغلی را به اوج خودش میرساند.
نظم بیشازاندازه در به انجام رساندن کارها و بیوقفه کار کردن به شکل ناصحیح، بهرهوریتان را کم میکند. چراکه استرس بیشازحد اجازه نمیدهد وظایفتان را بهدرستی انجام دهید. توجه بیشازاندازه به جزئیات و سرزنش کردن خود به خاطر ناکافی بودن انعطافناپذیرتان میکند. واقعیت این است که حس وظیفهشناسی زیاد ناشی از بالا بودن ویژگی وجدانی بودن در شماست که میتوانید به کمک راهکارهایی آن را تعدیل کنید.
چراکه این وظیفهشناسی افراطی باعث میگردد که برای موفقیت و تحقق اهداف سازمان خودتان را هلاک کنید. این ویژگی افراطی گاها نوعی اختلال شخصیت محسوب میشود. چون اغلب برای جلب نظر مدیر به همکارانی که از لحاظ رتبه پایینتر از خودتان هستند زور میگویید. نه خودتان احساس امنیت میکنید نه همکارانتان. پس در چرخهی معیوبی گیر خواهید کرد که عاقبت خوبی ندارد.
امروزه مدیران به جهت بررسی و ارزیابی استرس شغلی از پرسشنامهای استفاده میکنند تحت عنوان پرسشنامه استرس شغلی اسپیو که هدف از این تست تعیین شدت و تفاوت شدت استرسهای ناشی از نقش شغلی در ابعاد مختلف است.
ورود به تست استرس شغلی اوسیپو
برای مدیریت استرس شغلی چیکار کنیم؟
از خودتان مراقبت کنید.
همانطورکه میدانید استرس شغلی میتواند بر روی سلامت شما تأثیر مستقیم بگذارد و به همین دلیل شما باید کارهایی را انجام دهید که به سلامتیتان کمک کند. برای مثال کارهایی از قبیل ورزش منظم، برنامهریزی ساعات خواب، خوردن غذاهای سالم و به مقدار کافی اما در وعدههای غذایی بیشتر و ایجاد روابط دوستانه.
اولویتبندی و سازماندهی داشته باشید.
زمانیکه استرس شغلی بسیار اذیتتان میکند، حتما با انجام کارهای ساده میتوانید حس کنترل بر اوضاع و کارتان داشته باشید. زمانیکه کنترل فردی داشته باشید، غالبا از سوی همکاران به خوبی درک میشوید و قطعا تعامل بهتری را در کارها تجربه خواهید کرد.
مطلب مرتبط: ۱۰ استراتژی اولویتبندی کارها در محیط کار
مدیریت زمان را جدی بگیرید.
زمان خود را به درستی برای کار و زندگی شخصی تقسیمبندی کنید و مدیریت درستی در برنامهها داشته باشید.
برای خودتان مسئولیت مازاد نتراشید.
تعهد بیشازحد برای خودتان ایجاد نکنید. چون مسئولیت بیاندازه بهرهوریتان را پایین میآورد.
بهموقع در محل کارتان حاضر شوید.
سعی کنید چند دقیقه زودتر به محل کار خود برسید. با این کار استرستان کم میشود.
برای خودتان اهداف کوتاهمدت و میانمدت درنظر بگیرید.
پروژههای خود را به پروژههای کوچک قابل انجام تبدیل کنید.
بهاندازهی کافی استراحت کنید.
در طول روز با یک برنامه منظم برای خود زمان استراحت تعیین کنید.
مطلب مرتبط: ۸ پیامد منفی کار زیاد که به قیمت جانتان تمام میشود!
در تقویت هوش هیجانی کوشا باشید.
نسبت به احساسات خود و دیگران آگاه باشید. سعی کنید همدلی مناسبی داشته باشید. درواقع با تقویت هوش هیجانی احساسات و هیجانات خود را تقویت کنید.
جمعبندی
هنگامیکه غرق در کارهای سازمان هستید، بهتدریج اعتمادبهنفس خود را از دست میدهید. به همین دلیل دچار استرس شغلی میشوید. بنابراین لازم است نشانههای استرس شغلی را شناسایی کنید و از خودتان مراقبت نمایید. اگر دائم نگران هستید و احساس فرسودگی میکنید و اغلب تمرکز کافی ندارید بهتر است به فکر حل این مسئله باشید. اگر دائما به این فکر باشید که حتما باید تمام کارها را بیعیب و نقص انجام دهید سخت در اشتباه هستید.
بخواهید یا نخواهید بالاخره یک روز خسته میشوید. استرس شغلی را جدی بگیرید و کارهای خارج از توانتان را برعهده نگیرید. مهارتهای ارتباطیتان را قوی کنید و روحیهی کار تیمی را در خود افزایش دهید. تعارضات همیشه در ارتباطات وجود دارد و فضای کاری هم از این موضوع مستثنی نیست. لازم است با تدبیر تعارضات پیش آمده را حل کنید. مدیریت استرس شغلی از آن جهت اهمیت دارد که باعث میشود عملکردتان به خطا نرود و سلامتیتان تهدید نشود. به خودتان انگیزه بدهید و دست از عادتهای منفی در محیط کار بردارید.