بدون شک استخدام کارکنان جدید هرگز کار سادهای نیست و از پرچالشترین وظایف هر مدیر و رئیسی انتخاب افراد مناسب برای سازمانش است. چراکه یکی از مهمترین کارکردهای مدیریت منابع انسانی، استخدام افراد شایسته و کاربلد است. بنابرابن تصمیمات استخدامی اگر صحیح و مناسب اتخاذ گردند، عملکرد بهتر سازمان را در پی خواهند داشت و اگر اشتباه انجام گیرند، هزینههای زیادی را به سازمان تحمیل خواهند کرد.
امروزه یکی از چالشها و مشکلات بزرگ سازمانها، یافتن افراد واجد صلاحیت برای استخدام است. استخدام صحیح و باکیفیت افراد، نیازمند یک پروسه طولانی و پرهزینه است و به سختی میتوان شخصیت متقاضیان را در بدو ورود شناخت. شاید با خود فکر نمایید که انتخاب مناسب کارکنان بر اساس چه مؤلفههایی باید صورت گیرد؟ یا بگویید برای جلوگیری از ایجاد اختلال در سازمان چه افرادی را استخدام نکنیم؟ و یا به عنوان مدیرعامل یک مجموعه جهت حل این مسائل باید چقدر هزینه کنیم؟
باید بدانید که استخدام افراد مناسب نیازمند توجه، تمرکز و تفکر زیاد است و نباید در این کار عجله نمایید. اگر واقعا میخواهید افراد شایسته و خوبی را استخدام کنید، باید وقت کافی به این کار اختصاص بدهید. بهتر است ابتدا قبل از استخدام افراد، رزومهی آنها را مورد بررسی قرار دهید و سپس به بررسی تیپ شخصیتی و الگوی رفتاری افراد بپردازید.
شما میتوانید از پرکاربردترین آزمونهای شخصیت شناسی در این زمینه همچون تست رفتارشناسی دیسک، تست شخصیت شناسی MBTI، تست رغبت شغلی هالند و … کمک بگیرید تا با این کار تصمیمگیری را برای خودتان آسان کرده و مانع از استخدامهای زیانبار در سازمانتان شوید. درنتیجه با توجه به شناخت تیپ شخصیتی، مدیران منابع انسانی میتوانند با توجه به نیاز سازمان افراد واجد شرایط را بپذیرند.
چه کسانی را بهتر است استخدام نکنیم؟
شاید بتوان انتخاب یک شخص مناسب و شایسته در هر سیستم را یکی از مهمترین کارها دانست. زیرا انتخاب اشتباه و استخدام یک فرد سمی در کوتاهمدت و یا بلندمدت میتواند هزینههای بسیاری را به سازمان و کسبوکار تحمیل نماید که شاید بخشی از آن نیز جبرانناپذیر باشد. درنتیجه اگر استخدام نیرو از همان ابتدا درست انجام نشود، در آینده تأثیرات منفی خود را در آن کسبوکار خواهد گذاشت. به همین علت این موضوع به دغدغه جدی برای سازمانها تبدیل شده است که ما در ادامه میخواهیم بگوییم که چه افرادی را در کسبوکارمان استخدام نکنیم.
فردی که خودخواه است.
افراد خودخواه معمولاً خود و اهدافشان را نسبت به اهداف شرکت و همکاران در اولویت قرار میدهند و خودشان را همیشه به شرکت و همکارانشان ترجیح میدهند. بدین سبب افراد خودخواه هرگز کارمندان خوب و تأثیرگذاری نخواهند بود، پس بهتر است این افراد را استخدام نکنیم. به عبارتی، اگر موقعیتی به وجود بیاید که فرد خودخواه بتواند از آن سود ببرد، درحالیکه به شرکت زیان میرسد، حتماً از آن موقعیت استفاده خواهد کرد.
بهتر است برای شناخت خودخواهی افراد، در حین مصاحبه از کارجو بپرسید که پس از اتمام یک پروژه بزرگ و رسیدن به موفقیت در آن چه کاری انجام میدهد و چه چیزی را جشن میگیرد؟ اگر بیشتر گفتههای او، پیرامون کارهایی بود که به تنهایی و بدون حضور اعضاء تیم انجام میدهد باید بدانید که با شخصی خودخواه طرف هستید. درنتیجه چنین افرادی میتوانند شرکت شما را در خطر بیندازند.
مطلب مرتبط: ۱۴ راهکار هوشمندانه برای مقابله با همکار زیرآب زن
فردی که بیشازحد سختکوش است.
استخدام فردی که تحت هرگونه شرایطی به خوبی کار میکند، میتواند فرهنگ سختکوشی را در سازمان و شرکت شما ترویج دهد. این نوع افراد همیشه میل به رقابت دارند و در مواقعی که باید به صورت تیمی فعالیت نمایند، روند کار را همچون زمین مسابقه دیده و سایر اعضای تیم را فراری میدهند و درنتیجه فرهنگ رقابتی مخربی را در سازمان به وجود میآورند.
قطعاً داشتن کارمندی سختکوش اتفاقی خوشایند است، ولی هنگامی که چنین فردی بیشازحد بر سختکوشی خودش پافشاری مینماید، فرهنگ سازمانی شما با مشکل روبهرو میگردد. بنابراین اشخاصی که بیشازحد سختکوش هستند و همیشه میخواهند بهترین باشند، اهداف سازمانی و سلامت خودشان را به خطر میاندازند، به همین دلیل بهتر است افراد بیشازحد سختکوش را استخدام نکنیم.
مطلب مرتبط: نشانههای اعتیاد به کار چیست و چگونه از آنها رهایی یابیم؟
فردی که بیشازحد کنجکاو است.
چرا فردی که بیشازحد کنجکاو است، را باید استخدام نکنیم؟ فردی که بهشدت کنجکاو است، همیشه علاقه دارد از همه امور شرکت باخبر گردد و حتی گاهی ممکن است در مسائل شخصی افراد نیز دخالت نماید. این افراد ممکن است مشکلات احساسی بسیاری را در سازمان و برای دیگران به وجود بیاورند. چراکه این اشخاص بهقدری کنجکاو هستند که بر روی حواشی متمرکز میشوند و گاهی امکان دارد اعضای تیم را علیه یکدیگر تحریک کنند. حتی در اغلب موارد فرد کنجکاو بر وظایفش نیز تمرکز نمیکند و اهداف سازمانی را دچار اختلال مینماید.
کسی که همیشه بهانهگیری میکند.
افرادی که بهانهگیری میکنند، به ندرت پروژهای را یک نفره پیش میبرند. چراکه در صورت عدم موفقیت پروژه، بار مسئولیت بر عهده وی است. بدین سبب ترجیح میدهند تا در موقعیتی باشند که بتوانند تقصیرات را بر گردن شخص دیگری بیندازند. علاوهبر آن، این افراد از هیچگونه بازخوردی برای بهتر شدن کار استفاده نمیکنند. آنها ترجیح میدهند به جای شناسایی نواقص کارشان، کمبودها را به دیگران نسبت بدهند.
بدون شک نشانه گرفتن انگشت اتهام به مراتب آسانتر از رفع نواقص شخصی است. تشخیص افراد بهانهگیر در مصاحبه کار دشواری خواهد بود. بنابراین شما باید از کار قبلی آنها سؤال بپرسید تا بتوانید بهانههایشان را پیدا نمایید. اگر از پروژهها و تیم قبلی او پرسیدید و متوجه شدید که همه تقصیرات را بر گردن دیگر افراد میاندازد، بدانید که با فردی بهانهگیر روبهرو هستید. این افراد هیچوقت مسئولیت کارهای خودشان را برعهده نمیگیرند و قطعاً برای محیط کاریتان همانند سم هستند، پس بهتر است این اشخاص را استخدام نکنیم.
مطلب مرتبط: با این ۱۳ روش کارمندان خود را مسئولیتپذیر کنید!
فردی که قدرت تفکر انتقادی ندارد.
استخدام افراد با روابط اجتماعی بالا بسیار خوب است، ولی اگر آن شخص مهارت تفکر انتقادی نداشته باشد با مشکل بزرگی مواجه خواهید شد. بهطوریکه ممکن است متقاضی شما رزومه خوب و اثربخشی داشته باشد، اما در مهارت تفکر انتقادی ماهر نیست.
امروزه داشتن مهارت تفکر انتقادی یکی از مهمترین ویژگیهایی است که به موفقیت شغلی منجر میگردد. درغیراین صورت، وظایف و کارهایی که برایتان آشکار و واضح است، برای کارمندان شما مبهم، دشوار و غیرقابل اجرا خواهند بود. به همین علت باید هر بار دادهها و شرایط را بررسی کرده، آنها را از فیلتر تفکر انتقادی بگذرانید و یک تصمیم قطعی اتخاذ نمایید و نتیجه را به عنوان یک دستور به این کارمند اعلام کنید. بنابراین استخدام افرادی که نمیتوانند به تنهایی تصمیمگیری کنند، تنها موجب هدر رفتن انرژی تیم شما خواهد شد.
مطلب مرتبط: تفکر انتقادی چیست؟ چگونه آن را در خودمان ارزیابی کنیم؟
فردی که انگیزه درستی ندارد.
چرا فردی که انگیزه درستی برای کار ندارد را استخدام نکنیم؟ افرادی که انگیزه درستی برای کار ندارند، قطعاً سازمان و اهدافش را دچار اختلال خواهند کرد. باید مسئولین استخدام به این موضوع توجه بسیاری داشته باشند تا انگیزههای متقاضیان شغلی را بررسی نمایند. زیرا بعضی از پرسنل با انگیزههای شخصی و غیرایدهآل کار میکنند. بدین سبب با توجه به انگیزهی کارکنان میتوانید آنها را در جایگاهی مناسب در سازمان قرار بدهید.
به عنوان مثال شخصی که به کسب درآمد اهمیت بیشتری میدهد، در تیم فروش مشکلی ایجاد نخواهد کرد. انگیزههای متقاضیان شغلی بسیار حائز اهمیت هستند. چراکه اشخاص تنها با کمک انگیزهها انرژی خود را صرف یک کار مینمایند.
فردی که پرمدعا است.
معمولاً افراد پرمدعا رزومه قابل توجهی دارند و در نگاه اول بسیار تأثیرگذار هستند. افراد پرمدعا معمولاً در یک مصاحبه ۴۵ دقیقهای با یک کارشناس جذب معمولی بسیار خوب عمل مینمایند. بدین حال با کمی دقت متوجه خواهید شد که این افراد تقریباً هیج نتیجهای برای سازمان شما نخواهند داشت، پس برای کاهش مشکلات باید این افراد را استخدام نکنیم. وقتی که از آنها درباره نتیجه کار میپرسید، پاسخهایی مبهم و ناواضح خواهید شنید.
برای اینکه بتوانید افراد پرمدعا را در مصاحبه تشخیص دهید، سعی کنید از جزئیات سوابق کار آنها بپرسید. از این افراد بخواهید دستاوردهای خودشان را با جزئیات توضیح دهند. زیرا چنین کاری باعث خواهد شد که به شناخت بهتری نسبت به نوع شخصیت این افراد دست یابید.
مطلب مرتبط: ۷ اصل ضروری برای نگهداشتن و مدیریت کارمندان باهوشتر از خودتان!
فردی که پرتنش است.
شما با توجه به وضعیت شرکت یا سازمان خود باید ببینید که افراد پرتنش کارایی لازم برای سازمان شما را خواهند داشت یا نه؟ شخصی که پرتنش است وظیفهاش را به سرعت و به درستی انجام میدهد و به ارتقاء کار تیمی کمک مینماید، اما همیشه روحیهای رقابتی دارد.
این افراد معمولاً به تنهایی از پس کارها برمیآیند و در شرایطی که در یک تیم قرار میگیرند، میان اعضاء تیم رقابت ایجاد میکنند. البته باید این نکته را مجدد یادآوری کرد که استخدام کارمندهای سختکوش در سازمان بسیار عالی است. زیرا آنها به وظایف خودشان اهمیت بسیاری میدهند. اما کارکنانی که با هیجان افراطی و عدم ثبات هیجانی به کار خود میپردازند، در بلندمدت به فرهنگ شرکت لطمه خواهند زد.
مطلب مرتبط: ۱۶ تکنیک ضروری برای مهار و کنترل خشم در محیط کار
فردی که صلاحیت کمتری نسبت به شما دارد.
افرادی که صلاحیتشان کمتر از ما است را باید استخدام نکنیم. مدیران حرفهای کارکنانی بهتر از خودشان استخدام میکنند، ولی سایر مدیران افرادی را به کار میگیرند که از خودشان مهارتها و توانمندی کمتری داشته باشند تا برتر از آنها به نظر نرسند.
بسیاری از مدیران از به کار گرفتن اشخاصی که دارای اعتمادبهنفس بالا و استعداد بیشتری از خودشان هستند، هراس دارند. چراکه احساس میکنند که آن فرد تهدیدی جدی برای جایگاه خودشان خواهد بود. اما مدیران باهوش میدانند که به افراد توانا نیازمند هستند تا ایدههای خود را با آنها مطرح نمایند و توانمندیهایشان را در گروه به کار بگیرند. با اینکه استخدام افرادی که از شما بهتر هستند، میتواند موجب بالا رفتن مهارتهای خود شما شده و درنهایت کسبوکار شما پیشرفت نماید، اما درصورت عدم مدیریت درست میتواند مشکلات و تهدید جدی و زیانبار برای سازمان و جایگاهتان به دنبال داشته باشد.
مطلب مرتبط: چرا کارمندان توانمند را از دست میدهیم؟
با پارتی بازی و فامیل بازی استخدام نکنیم.
به هیچ عنوان فامیل و یا دوستان نزدیک را در محیط کاریتان استخدام نکنید. به عبارتی هرگز افرادی که دوست دارید تا سالهای سال با آنها در ارتباط باشید را استخدام نکنید. زیرا به احتمال زیاد یا آنها را و یا کسبوکارتان را از دست خواهید داد. بهطوریکه هر مشکلی که در روابط خانوادگی و دوستانه ایجاد گردد، حتماً کسبوکارتان را هم تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. و یا برعکس، اختلافات و حاشیههای جزئی در کسبوکارتان نیز میتواند مشکلات جدی در روابط خانوادگی و دوستانه ایجاد نماید.
معمولاً در اینگونه موارد یکی از افراد مجبور خواهد شد که کمکاری فرد دیگر را جبران کند. بدین سبب اگر همکارانتان در محل کار شما با هم آشنا هستند، بهتر است یکی از آنها را استخدام نکنید.
پیشنهاد: استخدام بد؛ ۹ اقدامی که منجربه بدترین استخدام عمرتان میشود!
سخن نهایی
بدون شک در مشاغل امروزی یکی از دغدغههای اصلی مدیران این است که چه کسانی را برای شرکتمان استخدام نکنیم؟ زیرا پر کردن یک موقعیت باز هیچگاه آسان نبوده است و بسیاری از مدیران راه دیگری ندارند و مجبور هستند به فرآیند استخدام تکیه کنند. در فرآیند جذب و استخدام نیروی انسانی، عدم پذیرش تقاضای شغل، یک مسئله عادی و روتین به حساب میآید. اما نحوه اطلاعرسانی صحیح این موضوع به متقاضیان کار، باعث خواهد شد تا آنها نسبت به یک سازمان و فرهنگ موجود در آن احساس بهتری پیدا نمایند.
بدین حال، این فرآیند حتی با بیشترین تلاش نیز کارساز نخواهد بود. بهطوریکه گاهاً فردی که در مصاحبه به بهترین نحو رفتار میکند، با فردی که در اولین روز کاری ظاهر میشود، تفاوت بسیاری دارد. بدین سبب خالی ماندن یک موقعیت در شرکت یا سازمان هزینهبر بوده، ولی هزینهی استخدام بد بهمراتب سرسامآورتر است.
جدا از هزینههای مالی، استخدام بد تأثیر مخربی بر اهداف سازمانی، پویایی تیم، بهرهوری و روابط با مشتری هم خواهد داشت. علاوهبر این موارد، سازمان یا شرکت شما تأثیرات استخدام بد را پس از رفع مشکل نیز احساس خواهد نمود. پس بهترین کاری که میتوانید انجام دهید، این است که در طول فرآیند استخدام به هشدارها توجه و به غریزه خودتان اعتماد نمایید تا بدانید که چه کسانی را استخدام نکنید.