همانطور که شما هم در اطرافتان زیاد دیدهاید، بعضی از مدیران انگار ذاتا ویژگی مدیر و مدبر بودن را درون خود دارند. اما درواقع یک مدیر موفق بودن لزوما ذاتی نیست و اگر احساس میکنید این ویژگیها را ندارید میتوانید با شناخت ویژگیهای شخصیتی مدیران موفق، آنها را درون خودتان پرورش دهید.
۱۵ ویژگی شخصیتی که شما را تبدیل به یک مدیر موفق میکند!
۱ـ آسیبپذیری کمتری دارند:
بعضی از آدمها در مواجهه با مشکلات اولین واکنشی که دارند استرس است. این افراد در صورت مواجهه با مشکلات به راحتی بهم میریزند و آسیب میبینند و نمیتوانند برای حل مشکلاتشان بهدرستی فکر کنند. برعکس، یک مدیر موفق در مواجهه با مشکلات اولین واکنشش پیدا کردن راهحل است. بنابراین در مواجهه با مشکلات سازمان میتواند با آرامش و ذهنی باز مشکلش را حل کند.
مطلب مرتبط: مدیران موفق چگونه اضطراب خود را مدیریت میکنند؟
۲ـ اعتمادبهنفس کافی دارند:
یکی از ویژگیهای شخصیتی مدیران موفق، اعتمادبهنفس کافی و به جای آنهاست. داشتن اعتمادبهنفس باعث میشود نسبت به خویش احساس شرمندگی نداشته باشند. ازطرفی وقتی یک مدیر نسبت به خودش و تصمیماتش اعتماد کافی دارد، باعث میشود کارکنان سازمان هم نسبت به او و تصمیماتش اعتماد داشته و به حرفهایش اطمینان کنند.
مطلب مرتبط: ۸ گام ضروری برای افزایش اعتمادبهنفس در مدیران زن
۳ـ قاطع و مصمم هستند:
یکی دیگر از ویژگیهای شخصیتی مدیران موفق، قاطع بودن آنهاست. این ویژگی باعث میشود کارکنانشان هم تحتتأثیر قاطعیت کلام آنها قرار بگیرند و بیشتر به حرفهایشان گوش دهند. البته یک مدیر موفق، متعصب نیست و با وجود اینکه انسان قاطعی است، اما ذهنش به روی ایدههای جدید بسته نیست و در جایی که لازم است، منعطف عمل میکند.
مطلب مرتبط: ۱۴ ویژگی مدیران قاطع؛ چگونه یک مدیر قاطع باشیم؟
۴ـ ذهن بازی نسبت به دیدگاههای نوین دارند:
شاید فکر کنید این ویژگی با ویژگی قاطع و مصمم بودن متضاد است. اما داشتن این دو ویژگی در کنار هم، خودش یکی از اصلیترین ویژگیهای شخصیتی مدیران موفق بهشمار میرود. به این صورت که مدیران موفق، بدون تعصب، دیدگاههای متفاوت را بررسی میکنند و نقطه قوتها و نقطه ضعفهایشان را بالا و پایین میکنند و درنهایت تصمیمشان را میگیرند، اما بعد از گرفتن تصمیمشان روی آن مصمم هستند. به عبارتی این مدیران سبک نگرششان آزاد اندیش است.
۵ـ تابع بقیه نیستند و پیشرو محسوب میشوند:
از دیگر ویژگیهای مدیران موفق، این است که بهعنوان یک رهبر بالقوه، تابع نظر بقیه و محیط و فرهنگ و … نیست و تصمیمی که خودش فکر میکند بهتر است را میگیرد و عواقب آن تصمیمها را هم میپذیرد. هرچند این ویژگی نباید باعث شود آن مدیر خودرأی و خودمحور شود. بلکه بالعکس در جای لازم از کسانی که میتوانند به او کمک کنند مشورت بگیرد.
مطلب مرتبط: مدیران خودشیفته چه بلایی بر سر کسبوکارشان میآورند؟
۶ـ وظیفهشناس و مسئولیتپذیر هستند:
هر که بامش بیش برفش بیشتر!
طبیعی است که یک مدیر به خاطر مقام بالایش در یک سازمان، از قدرت بیشتری هم برخوردار است و تصمیمگیریهای زیادی در آن سازمان برعهده اوست، اما همین باعث میشود که مسئولیت بیشتری هم بر گردن او باشد. یک سری از آدمها ترجیح میدهند مسئولیت کمتری برعهده داشته باشند، حتی به قیمت اینکه مجبور باشند از بقیه تبعیت کنند. اما یک مدیر بالقوه حاضر است سختی مسئولیتها را برعهده بگیرد اما تابع کسی نباشد.
۷ـ اهداف بزرگی دارند و برای رسیدن به آنها بسیار تلاش میکنند:
یک مدیر موفق به شدت آرمانگراست. اما دنبال یک آرمان نشدنی و غیرواقعبینانه نیست، بلکه دنبال یک آرمان دست یافتنی است. ازطرفی یک انرژی درونی زیادی هم برای دنبال کردن آرمانها و هدفهایشان دارند که باعث میشود در سختیها و فرازونشیبهای رسیدن به آن آرمان، احساس خستگی نکنند و جا نزنند.
۸ـ نظم درونی دارند:
داشتن نظم درونی و پیگیری افکار و ایدهها به صورت خودجوش هم از ویژگیهای یک مدیر موفق است. مدیرهای موفق به خاطر این نظم درونیشان، ایدهها و پروژههایشان را نصفه نیمه رها نمیکنند و تمام انرژیشان را میگذارند تا آن کارها را به اتمام برسانند و حتی فکر نیمهکاره گذاشتن یک ایده یا پروژه، اذیتشان میکند.
مطلب مرتبط: ۸ شایستگی مدیریتی که شما را از مدیران معمولی متمایز میکند!
۹ـ در بحرانها انعطافپذیرند:
از ویژگیهای مدیران موفق مدیریت بحران آنهاست. مدیران موفق در بحرانها نهتنها دستوپای خود را گم نمیکنند و مضطرب نمیشوند، بلکه استاد مدیریت بحران میشوند! آنها در بحرانها و موقعیتهای از پیش تعیین نشده، میتوانند سریعا تصمیمگیری کنند و بهترین راهکارها را برای سازمان ارائه دهند. طبق تست پنج عامل شخصیت نئو این مدیران سبک کنترل محرک هدایت شده دارند.
۱۰ـ از تعاملات کاری با کارکنانشان لذت میبرند:
مدیران موفق از تعاملات اجتماعی زیادی که مجبورند در محیط کاری داشته باشند، خسته نمیشوند و از اهمیت ساختن شبکه ارتباطی خود بین کارکنان آگاه هستند.
مطلب مرتبط: چرا همدلی کردن یک مهارت ضروری برای مدیران است؟
۱۱ـ وقتشناس هستند:
یک مدیر موفق چون وظیفهشناس است برای وقتش هم ارزش زیادی قائل است. ازطرفی میداند که نتیجه وقتشناس بودن و آن تایم بودنش، فقط این نیست که کارهایش سروقت انجام شوند. بلکه نتیجه مهمتری هم دارد و آن این است که کارکنان هم وقتشناسی را از مدیر یاد میگیرند و میفهمند که در این سازمان، وقتشناسی خیلی مهم است و آنها هم مجبور میشوند سروقت در محل کار حاضر شوند.
۱۲ـ برای انتقاداتی که به آنها میشود ارزش قائل هستند:
چون مدیران موفق گشودگی نسبت به دیدگاهها و عقایدشان بالاست و انعطافپذیرند، پس با آغوش باز از انتقادات مثبتی که به آنها میشود هم استقبال میکنند. آنها میدانند که ارزش یک انتقاد خوب صدها برابر از یک تعریف بالاتر است. چون این انتقادها هستند که باعث پیشرفت آنها میشوند. پس سعی میکنند از این انتقادات استفاده کنند و رفتارهایشان را بهبود بخشند.
مطلب مرتبط: چرا مدیران انتقادپذیر نیستند؟
۱۳ـ انگیزهبخش کارکنان هستند:
شاید فکر کنید که یک مدیر فقط وظیفه سازماندهی و مدیریت سازمانش را برعهده دارد، اما وظیفه یک مدیر چیزی فراتر از اینهاست. از ویژگیهای شخصیتی مدیران موفق، توانایی الهامبخشی و انگیزهبخشی آنهاست. آنها با این ویژگی خود باعث میشوند که کارکنانشان دلیل کارهایشان را بهتر بدانند و بتوانند با روحیه بهتری کار کنند.
۱۴ـ درک بالایی نسبت به کارکنانشان دارند:
همانطور که گفته شد یکی از ویژگیهای یک مدیر موفق، روحیهبخشی اوست. از دیگر ویژگیهای یک مدیر موفق که با این ویژگی رابطه تنگاتنگی دارد، درک وضعیت زندگی کارکنانشان است. آنها میدانند که برای تحت تأثیر قرار دادن کارکنانشان و برای روحیه بخشی بهتر به آنها، باید بتوانند خودشان را جای کارکنانشان بگذارند و وضعیت زندگی آنها را درک کنند. این ویژگی باعث میشود بهتر بر کارکنانشان تأثیر بگذارند و بهتر بتوانند به آنها انگیزه ببخشند.
مطلب مرتبط: با این ۱۰ روش به کارکنانتان احساس ارزشمندی دهید!
۱۵ـ به تواناییهای کارکنانشان اعتماد دارند:
یک مدیر موفق میداند باید نگرش مثبت به کارکنانش و آینده سازمانش داشته باشد. این ویژگی باعث میشود کارکنان هم احساس مسئولیت بیشتری کرده و تلاش کنند که این اعتماد را بدون پاسخ نگذارند. از طرف دیگر این اعتماد و نگرش مثبت باعث میشود کارکنان هم نسبت به آینده سازمان حس مثبتی داشته باشند و با روحیه بیشتری کار کنند.
پیشنهاد: تمام ویژگیهای مطرح شده در این مقاله جزء شاخصهای اصلی و فرعی تست پنج عامل شخصیت نئو هستند. برای سنجش دقیق آنها در خودتان هیچ ابزاری بهاندازه تست پنج عامل شخصیت نئو نمیتواند کمککننده باشد.
ورود به تست پنج عامل شخصیت نئو
۵ مهارت مدیران موفق
۱ـ مدیریت تیم
مدیریت تیم یکی از مهارتهای بسیار مهم برای مدیران موفق بهحساب میآید. مدیران موفق توانایی این را دارند تا تیمهایی مؤثر را سازماندهی و رهبری کنند که به هماهنگی، همکاری و ارتقاء مشترک جهت دستیابی به اهداف سازمانی منجر گردد. آنها از مهارتهای ارتباطی، انگیزشی و رهبری استفاده میکنند تا فضایی را فراهم نمایند که اعضای تیم بتوانند بهصورت کارآمد و مؤثر با یکدیگر همکاری کنند.
این شامل تعیین اهداف مشترک، توزیع وظایف، حل اختلافات، ایجاد انگیزه، اعتماد درون تیمی و ارائه بازخورد سازنده به اعضای تیم است. مدیران موفق با مدیریت تیم میتوانند از توانمندیها و مهارتهای مختلف اعضای تیم به بهترین شکل ممکن استفاده نمایند و براساس نیازها و شرایط متغیر، استراتژیهای مدیریتی خودشان را تطبیق دهند. این نوع مدیریت تیم منجربه ایجاد فضایی پویا، خلاق و هماهنگ میشود که توانایی متصل شدن اعضای تیم به همدیگر و دستیابی به اهداف مشترک را تقویت میکند.
۲ـ مهارتهای تصمیمگیری
مهارتهای تصمیمگیری یکی از ارکان اساسی در پروسه مدیریت و رهبری است که برای مدیران موفق بسیار امری حیاتی است. این مهارتها شامل توانایی تحلیل دقیق و جمعآوری اطلاعات، ارزیابی موقعیتهای مختلف، تصمیمگیری مؤثر و اتخاذ تصمیمهای استراتژیک و بازدهمحور میشود. مدیران موفق قادر هستند باتوجه به اهداف سازمانی و شرایط محیطی متغیر، تصمیماتی را اتخاذ کنند که منجربه بهبود عملکرد، کاهش ریسکها و بهرهوری بیشتر در سازمان شوند.
آنها با استفاده از روشهای تحلیلی، میتوانند مدیریت پیشبینی و بهرهگیری از تجربیات گذشته، توانایی تصمیمگیری در شرایط دشوار و پیچیده را نشان دهند. همچنین، مدیران موفق آگاهی دقیقی از موقعیتهای بازاری و رقبای خود دارند که این اطلاعات به آنها کمک مینماید تا تصمیمات استراتژیک و هدفمندتری اتخاذ کرده و سازمان را به سمت موفقیت و رشد هدایت کنند.
۳ـ مهارتهای حل مسئله
مهارتهای حل مسئله به عنوان یکی از مهارتهای برجسته مدیران موفق، نقش بسیار مهمی در رهبری و مدیریت اثربخش دارند. این مهارتها شامل توانایی تحلیل دقیق مسائل، شناسایی ریشههای مشکلات، ارزیابی گزینههای مختلف و انتخاب راهحلهای مؤثر و کارآمد است. مدیران موفق با استفاده از ابزارهای مختلفی مانند تحلیل SWOT، نمودارهای چشمانداز و تکنیکهای مدیریتی به شناسایی و حل مسائل پیچیده و متنوع در سازمان میپردازند. آنها از تجربیات گذشته، دانش فنی و ارتباطات مؤثر با اعضای تیم خود بهره میبرند تا بهصورت خلاقانه و کارآمد به حل مسائل پیچیده پرداخته و به بهبود عملکرد و رشد سازمانی کمک نمایند. علاوهبر این، مدیران موفق توانایی مدیریت اختلافات و انتقادات را دارند و با بهرهگیری از روابط مثبت و فرآیندهای کاری مناسب، مسائل را بهطور مؤثر و بهینه حل میکنند. بدین ترتیب، مهارتهای حل مسئله نقش بسیار مهمی در پیشرفت و موفقیت سازمانها تحت رهبری مدیران موفق ایفا میکنند.
۴ـ توانایی مدیریت تغییر
توانایی مدیریت تغییر یکی از مهارتهای حیاتی برای مدیران موفق بهشمار میآید که در مواجه شدن با محیط کسبوکار پویا و متغیر، اهمیت بیشتری پیدا میکند. مدیران موفق قادرند به شناسایی نیازهای تغییر و رهبری فرآیند تغییرات در سازمان بپردازند تا سازمان را به سمت اهداف واقعی و استراتژیهای جدید هدایت نمایند. آنها با ایجاد محیطی ارتقاءدهنده، انگیزشی و همراه با انعطافپذیری و توانایی مدیریت مقاومت، اعضای تیم را برای پذیرش و همکاری در فرآیند تغییرات ترغیب میکنند.
همچنین، مدیران موفق با استفاده از ارتباطات مؤثر، اطمینان میدهند که اهداف و اهداف تغییر به درستی توضیح داده شده و همه اعضا از راهنمایی و پشتیبانی مناسب برخوردار هستند. آنها همچنین مسئولیت مداوم بررسی و ارزیابی اثربخشی تغییرات و توانایی اصلاح و بهبود استراتژیهای تغییر را دارند تا سازمان بتواند با موفقیت واکنش نشان دهد و تطابق با محیط کسبوکار را حفظ نماید.
۵ـ مدیریت زمان و منابع
مدیریت زمان و منابع یکی از مهارتهای برجسته مدیران موفق محسوب میگردد که نقش بسیار حیاتی در دستیابی به اهداف سازمانی دارد. این مهارت شامل توانایی برنامهریزی مؤثر، تخصیص منابع بهینه، اولویتبندی و اداره زمان و وظایف به بهترین شکل ممکن میشود. مدیران موفق میتوانند با توجه به اهداف و مسیرهای استراتژیک سازمان، برنامههای عملیاتی مؤثری را تدوین و اجرا کنند که به تحقق این اهداف کمک کنند.
آنها با توانایی تخصیص منابع بهطور هوشمندانه و مدیریت بهینه زمان به بهرهوری بیشتر و بهبود عملکرد سازمانی دست مییابند. همچنین، مدیران موفق قادر خواهند بود تا با تعیین اولویتهای مناسب و ترکیب منابع مختلف به حل مسائل و مواجهه با چالشها بهصورت مؤثری بپردازند. این مهارت به آنها کمک میکند تا به عنوان رهبران موفق، سازمان را به سمت رشد و پیشرفت هدایت کرده و در مسیر موفقیت و پایداری حرکت نمایند.
مطلب مرتبط: با ۱۲ مورد از مهمترین مهارتهای مدیران موفق آشنا شوید.
رفتار مدیران موفق با کارمندانشان چگونه است؟
برقراری ارتباط مؤثر
مؤلفه ارتباط مؤثر، میان مدیران و کارمندان اساسیترین عنصری است که تأثیر بسزایی بر عملکرد و موفقیت سازمانی دارد. مدیران موفق باید توانایی برقراری ارتباطاتی فعال و مثبت با کارمندان خودشان را داشته باشند تا ارتباطی دوسویه را رهبری کنند که بر پایه احترام متقابل، شفافیت و انعطافپذیری بنا شده است. این ارتباطات باید فضایی را فراهم نمایند که کارمندان احساس کنند نظراتشان موردتوجه است و میتوانند با اطمینان از اعتبارشان به مدیران خود گزارش دهند.
مدیران موفق باید بهطور فعال به نظرات و نیازهای کارمندان گوش دهند، اعتماد و انگیزه آنها را تقویت کنند و با ایجاد فضایی متقابل برای گفتوگو، همکاری و توسعه حرفهای به ارتقای روحیه کاری و بهبود عملکرد تیم خودشان کمک بسزایی داشته باشند. درنتیجه، ارتباط اثربخش میان مدیران و کارمندان نقش حیاتی در ایجاد محیط کاری سالم، پویا و موفق دارد.
تشویق و تقدیر
تشویق و تقدیر ازجمله عناصر اساسی در رفتار موفق مدیران با کارمندان است که نقش بسزایی در ایجاد محیط کاری مثبت و افزایش انگیزه و عملکرد کارمندان دارد. مدیران موفق بهصورت منظم از کارمندان خود تقدیر کرده و از تلاشها و دستاوردهایشان تشکر میکنند. این تشویقات و تقدیرها نهتنها احساس ارزشمندی و انگیزه را در کارمندان به ارمغان میآورند، بلکه ارتباط بین مدیر و کارمند را تقویت کرده و احساس داشتن رابطهی نزدیکتر و مفیدتری را ایجاد مینماید. این اقدامات نشان میدهد که مدیران به ارزش و تلاشهای کارمندان اهمیت میدهند و آنها را به ادامه تلاش و بهبود عملکرد تشویق میکنند. همچنین، تشویق و تقدیر میتواند باعث تقویت روحیه کاری، افزایش رضایت شغلی و حتی کاهش نرخ انتقال کارمندان گردد که همه اینها به بهبود عملکرد و موفقیت سازمانی کمک مینماید.
گوش دادن فعال
گوش دادن فعال یکی از مهمترین ویژگیهای رفتار موفق مدیران با کارمندان است. مدیران موفق نهتنها بهصورت سطحی گوش نمیدهند، بلکه بهصورت فعال و با تمرکز به نظرات، انتقادات و پیشنهادات کارمندان خود گوش میدهند. آنها تلاش میکنند تا فضایی را فراهم آورند که کارمندان احساس نمایند نظراتشان ارزشمند هستند و میتوانند بهطور آزادانه از آنها برای بهبودهای لازم استفاده کنند. این نوع گوش دادن سبب تقویت ارتباطات میان مدیران و کارمندان میشود و احساس ارتباط نزدیکتر و دوسویه را تقویت میکند. همچنین، با فعالیت در ارتباطات دوسویه، مدیران میتوانند بهترین راهحلها را برای مسائلی که ممکن است برای کارمندان پیش آید، پیدا نموده و بر این اساس به بهبود عملکرد و رضایت کارمندان کمک نمایند.
توانایی مدیریت تغییر
توانایی مدیریت تغییر یکی از مهمترین مهارتهایی است که مدیران موفق باید به آن دست یابند. در محیط کاری پویا و متغیر، توانایی ایجاد و مدیریت تغییرات اساسی برای تطابق با نیازها و شرایط جدید، امری ضروری است. مدیران موفق توانایی ارائه راهنمایی و پشتیبانی در فرآیند تغییر را دارند و به کارمندان اطمینان میدهند که با تغییرات موجود، مهارتهای جدید یاد خواهند گرفت و با نوآوری مواجه خواهند شد.
آنها از ابزارهای ارتباطی متنوعی استفاده میکنند تا اهداف و دلایل پشت تغییرات را به کارمندان توضیح دهند و با راهنمایی و تشویق، آنها را در این مسیر همراهی نمایند. علاوهبر آن، مدیران موفق از تجارب گذشته و یادگیری از شکستها به عنوان فرصتهایی جهت بهبود فرآیندهای تغییر استفاده میکنند. این نهتنها به کارمندان اعتمادبهنفس بیشتری میدهد، بلکه سازمان را برای موفقیت در مقابل چالشهای آینده آماده مینماید.
توجه به تعادل بین کار و زندگی
توجه به تعادل بین کار و زندگی یکی از موارد حیاتی در رفتار موفق مدیران با کارمندان است. مدیران موفق توانایی مدیریت زمان و منابع را دارند تا فضایی را فراهم نمایند که کارمندان بتوانند عملکرد حرفهای خودشان را بهبود ببخشند و درعین حال از زمان و انرژی لازم برای زندگی شخصی و خانوادگیشان نیز بهرهمند شوند. آنها از راهکارهای انعطافپذیری مثل ارائه فرصتهای تلفیق کار و خانواده، ارتباطات باز با کارمندان برای شنیدن نیازها و ارائه گزینههایی مناسب برای توازن بین کار و زندگی استفاده میکنند.
این رویکردها نهتنها به عملکرد بهتر کارمندان کمک مینمایند، بلکه احساس مسئولیت اجتماعی و ارتباط نزدیکتری با مدیران را ایجاد خواهند کرد. ازاینرو، توجه به تعادل بین کار و زندگی نهتنها به بهبود رضایت و خوشبختی کارمندان کمک میکند، بلکه به رشد پایدار و موفقیت سازمانی نیز میافزاید.
ظاهر یک مدیر موفق
بدون شک ظاهر یک مدیر موفق نقش بسیار مهمی در ایجاد اعتماد و ارتباط مثبت با تیم و همچنین ایجاد تأثیر مثبت بر اعضای سازمان دارد. یک مدیر موفق باید از یک ظاهر حرفهای و منسجم برخوردار باشد. او باید به نحوی لباس بپوشد که اعتمادبهنفس و قدرت رهبری او را نشان دهد. علاوهبر این، تمیزی و مرتب بودن در ظاهر مدیر نشاندهنده انضباط شخصی و توانایی مدیریتی اوست.
مدیران موفق باید همچنین به شیوه برخورد و رفتار خود نیز توجه داشته باشند. بهطوری که باید با دلسوزی و احترام با اعضای تیم خود برخورد کرده و همواره از قوانین و اخلاق حرفهای پیروی نمایند. این رفتارها نشان از رهبری اثربخش و قدرت اجتماعی مدیر میدهد که موجب تقویت اعتماد و همبستگی در سازمان میشود و به دستیابی اهداف مشترک کمک میکند. همچنین، یک مدیر موفق نباید فقط به ظاهر بپردازد، بلکه باید از مهارتهای ارتباطی برجسته نیز برخوردار باشد.
او باید بتواند با اعضای تیم و سایر افراد سازمان بهطور مؤثری ارتباط برقرار کند. زیرا مهارت در ارتباط با مخاطبان بهخصوص مخاطبان خارجی و مشتریان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. یک مدیر موفق باید بتواند با اطلاعات بهدست آمده از مشتریان و بازار، تصمیمات بهتری برای رشد و توسعه سازمان اتخاذ نماید. درنهایت، یک ظاهر حرفهای به همراه مهارتهای ارتباطی عالی، نقش بسیار مهمی در ایجاد تصویری مثبت از مدیر در ذهن اعضای تیم و سایر افراد سازمان دارد و به تقویت اعتماد و همکاری در محیط کاری کمک میکند.
حرف آخر
یک مدیر موفق یک شبه تبدیل به یک مدیر موفق نشده است. هرچند استعداد درونی مدیر بودن شاید بتواند این روند را سریعتر پیش ببرد. اما بازهم نیاز به تمرین و استمرار و تلاش برای پیشرفت هرروزه دارد. پس شاید بتوان گفت مهمترین ویژگی یک مدیر موفق، پشتکار و خستگیناپذیر بودن اوست. همه مدیرهای موفق یک روز با کمترین تجربه شروع به مدیریت تیمشان کردهاند و در طی سالها توانستهاند این ویژگیها را درون خودشان تقویت کنند. شما هم میتوانید از این ویژگیها استفاده کنید و تلاش کنید هرروز بیشتر از دیروز باعث درخشش سازمانتان شوید.
۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
نکات جالبی بود
سپاس از توجه و نظر ارزشمند شما