امروزه بسیاری از شرکتهای مطرح دنیا بر سلامت روانی کارمندان در محل کار بیشتر از قبل متمرکز شدهاند. در دنیای امروز و همهگیر شدن ویروس کرونا و تغییر و تحولات اوضاع اقتصادی بسیاری از شرکتها درتلاشند تا بتوانند با مدیریت درست، کارمندان خود را از استرس به دور نگه دارند. از این رو برای آنها حفظ سلامت روانی کارمندان بسیاری حائز اهمیت است.
وقتی کارکنان در سازمان سلامت روان داشته باشند، توانمندیها، احساسات، روابط اجتماعی، عقاید و مهارتهایشان در مواجهه با فشارها و چالشها و تغییرات زندگی در بهترین شکل ممکن است. درنتیجه سطح مطلوبی از رفاه روانی و احساس مفید بودن را در زندگی روزمرهی خود خواهند داشت.
اما طی سالهای گذشته تغییر و تحولات دنیا آنقدر زیاد بوده است که امروزه احتمالا رهبران با کارمندان افسرده، مضطرب، کمانرژی و با روحی آسیبدیده روبهرو هستند. عواملی مانند نوع شغل، مسئولیتهای فرزندپروری، خانواده و… میتوانند بر شدت استرس و اضطراب کارمندان تأثیرگذار باشند. برای مثال کارمندی که دارای فرزند است نسبت به فردی که فرزند ندارد از استرس بیشتری برخوردار است.
استرسها و افسردگیهای ناشی از تغییر و تحولات علاوهبر اینکه بر سلامت روانی فرد تأثیر میگذارد بر سازمانی که در آن فعالیت میکند نیز تأثیرگذار خواهد بود. اما از مدیران و رهبران چه کمکی برمیآید؟ چگونه میتوانند برای سلامت روانی کارمند خود کاری انجام دهند. در ادامه ما به ۵ روش کارآمد در این مقاله اشاره خواهیم کرد.
مدیران در سازمان برای افزایش سلامت روانی کارمندان چه کاری میتوانند انجام دهند؟
مدیران باید به یاد داشته باشند که در بیثباتترین زمانها، نقش رهبران به قوت خود باقی است. راهکارهای زیادی وجود دارند که میتوانید سطح استرس کارمندان خود را کاهش دهید. خبر خوب این است که بسیاری از ابزارهای مناسب برای حل این مشکلات، با ابزارهای لازم برای آنکه مدیر کارآمدی باشید، مشترک است.
خود را آسیب پذیر نشان دهید:
وقتی مدیران از بیان مسائل روحی خود نزد کارمندان ابایی نداشته باشند در نظر کارکنان فردی مسئولیتپذیر، شجاع و صادق به نظر میآیند. پژوهشها در این زمینه نشان داده است که این کار علاوهبر تأثیر بر سلامت روان و آرامش کارمندان، اعتماد و مشارکت آنان را نیز بهبود میبخشد.
رفتارهای سالم را الگو قرار دهید:
فقط به زبان نگویید که از سلامت روانی حمایت میکنید. باید خودتان نیز الگویی مناسب برای اعضای سازمانتان باشید. برای مثال بسیاری از مدیران خودشان ساعتهای طولانی را کار میکنند و به فکر آسایش و آرامش خود نیستند، شما به عنوان یک رهبر باید الگوی رفتاری سالمی داشته باشید و سپس از پرسنل خود بخواهید تا آنها نیز به سلامت روان خود اهمیت بدهند. مثلا میتوانید به کارمندان خود توضیح دهید که در میانهی روز کاری قدم میزنید و یا گاهی خود را از فضاهای مجازی دور نگه میدارید. با این کار شما به نوعی خودمراقبتی را در بین گروه خود الگو قرار میدهید و کاری میکنید تا آنها هم در توجه به خودشان و خودمراقبتی داشتن تداوم داشته باشند.
بهواسطه ورود افراد جدید، یک فرهنگ ارتباطاتی تازه خلق کنید:
این روزها بررسی منظم افراد در سازمانتان بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. با توجه به تحقیقات انجام شده، ۴۰% از کارمندان جهان گفتهاند که هیچکس در شرکت از آنها نمیپرسد مشکلشان چیست و ۳۸% از آنها بیان کردهاند که سلامت روانشان برای شرکتها بیاهمیت است.
شاید از مدیران که بپرسید میگویند ما هر روز صبح از پرسنل خود حالشان را میپرسیم، اما باید فراتر بروید و درباره حمایتهایی که آنها از شما توقع دارند به طور خاصی سؤال کنید. صبر کنید تا کامل از خواستههایشان برایتان بگویند و به درستی به آنها گوش دهید و ترغیبشان کنید تا همه نگرانیهایشان را برای شما بازگو کنند. در این جا باید دقت کنید که به عنوان یک مدیر نباید مغرورانه رفتار کنید.
زمانی که کسی از چالشها و مشکلات خود صحبت میکند، شاید ندانید که باید چه حرفی را بیان کنید و چه کاری را انجام دهید. نکته مهم این است که فضایی را به وجود آورید که نحوه کارکردن کارمندان و میزان مشتاق بودن آنها را بشنوید. شاید کارمندان به گفتن جزئیات علاقهای نداشته باشند؛ هیچ اشکالی ندارد؛ اینکه بتوانند با شما صحبت کنند مهم است. چراکه مطرح کردن این مسائل ارتباط مستقیمی با میزان اعتمادسازی و رویکرد مدیریت شما در سازمان دارد.
بیشتر از آنچه که فکر میکنید لازم است، ارتباط برقرار کنید:
مطالعات نشان دهنده این است که کارمندانی که مدیرانی نداشتهاند که ارتباط برقرار کنند در طول کرونا، ۲۳% بیشتر دچار بیتوجهی سلامت روانی شدهاند. باید تمام اعضای سازمانتان از تغییرات و بهروزرسانیها در سازمان مطلع باشند. تغییرات و اصلاحات ساعات کاری را به آنها توضیح دهید.
اگر در سازمان امکاناتی را برای سلامت روانی کارمندان خود فراهم کردهاید به آنها اطلاع دهید و تشویقشان کنید تا بتوانند از آنها استفاده کنند.
۴۶٪ از کارمندان بیان کردهاند که شرکتشان این اطلاعات را با آنها به اشتراک نگذاشته است. اگر یک بار این اطلاعات را به اشتراک گذاشتهاید، دوباره این کار را انجام دهید و آگاه باشید که خجالت و بدبینی مانع از این میشود که بسیاری از کارمندان از مزایای بهداشت روان خود برای دریافت درمان استفاده کنند؛ پس استفاده از خدمات درمانی را به عادت تبدیل کنید.
اگرچه مدیران در خط مقدم رسیدگی به مسائل مربوط به بهداشت روان هستند، اما رهبران ارشد شرکت شما نیز میتوانند در این زمینه اقداماتی را انجام دهند.
روی آموزش سرمایهگذاری کنید:
با توجه به شرایط به وجود آمده در دنیا در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری باید آموزش سلامت روانی به رهبران، مدیران و کارمندان را در اولویت قرار دهید. هر چه کارمندان شما بیشتر با سلامت روانی درگیر شوند، بدبینی، استرس، افسردگی و… در سازمان شما کاهش مییابد.
مطلب مرتبط: ۱۰ تکنیک ساده برای ترغیب کارکنان به آموزش
از سنجشهای معتبر غافل نشوید:
اطمینان از مسئولیتپذیری افراد، الزاما نباید پروسه پیچیدهای باشد؛ با بررسی منظم، میتوان فهمید که افراد به چه کاری مشغول هستند. شرکت مدیریت سرمایهگذاری جهانی بلک راک (Black Rock)، یکی از چندین سازمانی است که از روش پالس برای شناخت نیاز و عوامل استرسزا در طول پاندمی کرونا استفاده کرده است. اطلاعات دریافتی از کارمندان، برنامههای جدیدی، ازجمله ایجاد مهارت مدیریت از راه دور برای مدیران، افزایش سلامت و رفاه برای کارمندان و افزایش انعطافپذیری کار و وقت مرخصی را به وجود آورده است.
ابزارهای بسیار زیادی برای سنجش تواناییهای فعلی افراد وجود دارد برای مثال امروزه میتوانید از تستهای حوزه منابع انسانی مانند تست مدل رفتاری دیسک، تست هوش هیجانی بار-ان، تست نئو و… استفاده نمایید و کارمندان خود را مورد سنجش قرار دهید.
مهربان و مشفق بودن کارمندان را در محیط کار تشویق کنید:
در این مورد خود شما باید یک الگوی تمام و کمال باشید به این صورت که خودتان هم در محیط کار مهربانانه و مسئولانه عمل کنید. مشارکتهای کارکنان را تشخیص دهید و به آنها توجه داشته باشید. برنامه ها و جشنهایی برای قدردانی از کارمندان فراهم کنید. کارمندان را به انجام کارهای داوطلبانهی اجتماعی و خیرخواهانه تشویق کنید و از کارکنان در مواقع اضطراری حمایت نمایید.
ورزش کردن را در بین کارمندان ترویج دهید:
همهی ما میدانیم که چقدر ورزش کردن به بهبود سلامت روان افراد کمک میکند. فعالیت بدنی منظم چرخهی تفکر منفی را میشکند. زیرا در این حالت ذهن بر چالشهای جسمی متمرکز میشود نه عوامل استرسزای ذهنی. پژوهشها نشان دادهاند که ورزش کردن میتواند علائم اضطراب و افسردگی را کاهش دهد، حالت روحی را بهبود بخشد و بهزیستی روانی کلی را افزایش دهد. وقتی انسانها به فعالیتهایی چون پیادهروی یا شرکت در ورزشهای گروهی میپردازند در بدن آنها «اندورفینها» که به هورمونهای «احساس خوب» معروف هستند ترشح میشوند. دراین حالت روحیهی مثبت در آنان تقویت میشود، بهطور قابل توجهی نشخوار فکریشان کاهش مییاید و فعالیتهای عصبی مرتبط با اختلالات سلامت روانی در آنان کاهش مییابد. پس این خیلی مهم است که در محیط کاری که کارمندان ساعتها پشت میز مینشینند ورزش را ترویج دهیم. اما یک مدیر چگونه میتواند این کار را انجام دهد؟
این کار در مرتبهی اول باید به گونهای انجام شود که ورزش کردن به نوعی با فرهنگ سازمانی ادغام شود و کارمندان از روی اجبار آن را انجام ندهند. مدیر میتواند در قدم بعدی امکانات و برنامههای ورزشی برای کارکنان فراهم کند. یعنی دسترسی آنان را به سالنهای ورزشی را آسان کند حال یا محیطی این چنینی در سازمان ساخته شود و یا عضویتهایی یارانهای در سالنهای ورزشی محلی فراهم گردد.
اقدام بعدی که مدیر در این راستا میتواند انجام دهد درنظر گرفتن استراحتهای فعال در بین تایمهای کاری و ترغیب به این کار است. این هدف چه از طریق یک پیادهروی سریع در اطراف ساختمان سازمان باشد و چه دادن اجازهی چند حرکت کششی ساده در همان اتاق کار، تغییراتی کوچک است و میتواند تأثیرات قابل توجهی بر بهزیستی و سلامت روانی کارمندان داشته باشد. در آخر اینکه مدیران با انعطافپذیرتر کردن برنامههای زمانی کاری و حمایت از آن کارمندان را از فشار کار میرهانند و به آنها اجازه میدهند تا زمانی را برای خودشان داشته باشند و به سلامت خود توجه کنند.
معنادار کردن شغل برای کارمندان:
وقتی کارکنان احساس کنند که کاری که انجام میدهند معنادار است، چندین تأثیر مثبت بر سلامت روانیشان دارد:
افزایش انگیزه و تعهد
وقتی افراد به کاری که انجام میدهند اعتقاد داشته باشند، انگیزه و تعهد بیشتری را از خود نشان میدهند.
کاهش استرس و اضطراب
معنادار بودن کار باعث میشود افراد احساس کنند که زندگیشان دارای هدف و معناست، که این احساس میتواند استرس و اضطراب را کاهش دهد.
بهبود روحیه و رضایت شغلی
کار معنادار میتواند رضایت شغلی را افزایش داده و احساس خوشبختی کلی را تقویت کند.
تعاملات مثبتتر
افرادی که به کارشان علاقه دارند، معمولاً تعاملات بهتری با همکارانشان دارند و این ارتباطات مثبت میتواند سلامت روانی را تقویت کند.
پیشگیری از فرسودگی شغلی
احساس معناداری در کار میتواند از فرسودگی شغلی و احساس خستگی جلوگیری کند.
اما مدیر در اینجا چگونه میتواند مفید باشد؟
مأموریت و ارزشهای سازمان را تشریح کند.
به این صورت کارمند میتواند بین اهداف سازمان و کار روزمرهاش ارتباطی را بیاید و آن را بیهوده نپندارد.
استعداد افراد را شناسایی و از آن استفادهی درست بکند.
وقتی وظایفی متناسب با علاقهها و استعدادهای هر کارمند به او داده شود احساس ارزشمندی میکند و حال بهتری در محیط کاری خواهد داشت.
فضایی برای خلاقیت و نوآوری در محیط کار درنظر بگیرد.
وقتی مدیر از ارائهی ایدههای جدید حمایت میکند و پشتیبان نوآوری کارکنان است معناداری شغل برای آنان افزایش مییابد.
به موضوع تبعیض و رفع آن در سازمان توجه ویژهای داشته باشید.
مسلما در سازمانی که تبعیض در آن چیزی عادی است پرداختن به سلامت روانی کارکنان شوخی بیهودهای بیش نیست. وقتی کارمند تلاشهایش دیده نمیشود سرخورده میشود و انواع اضطرابها و افسردگیها به سراغش خواهند آمد. حال اگر فردی باشد که همهی هیجانات فردی را درون خودش میریزد و آنها را ابراز نمیکند اوضاع بدتر هم خواهد شد و سلامت روانی کارمندان از این طریق تهدید خواهد شد. یک مدیر باید کارکنان را تشویق کند تا هرگونه تبعیض و آزار و اذیتی را گزارش دهند. در سازمان خود از کمپینهای ملی و جهانی که انگهای مربوط به مشکلات جسمی و روانی را زیرسؤال میبرند حمایت کند. فضایی برابر ایجاد کند و حتی در برنامههای مربوط به مسائل روانی و حفظ آن نیز مانند دیگر مسائل مثل مسائل مالی، نژادی و جنسیتی عدالت را در سازمان برقرار نماید.
مطلب مرتبط: ۸ پیامد منفی تبعیض در محیط کار؛ چگونه با تبعیض در سازمان مقابله کنیم؟
سخن آخر
در محیطهای کاری پر از چالشهای امروزی، توجه به سلامت روانی کارکنان نهتنها یک مسئولیت اخلاقی، بلکه عاملی کلیدی برای موفقیت سازمانها است. اجرای راهکارهای مطرح شده میتواند به ایجاد محیطی مثبت و حمایتکننده منجر شود که در آن کارکنان احساس ارزشمندی و تعادل بیشتری داشته باشند. به یاد داشته باشیم که سلامت روانی کارکنان، پایهای برای افزایش بهرهوری، انگیزه و رضایت شغلی است. بیایید باهم به سوی ایجاد فضایی حرکت کنیم که در آن هر فرد بتواند به بهترین نسخه از خود تبدیل شود.