آیا من فرد وابسته‌ای هستم؟ چگونه به استقلال عاطفی برسم؟

دل‌بستگی به‌ دیگران ویژگی است که به‌طور طبیعی در همه افراد اتفاق می‌افتد و فردی‌ که توان دل‌بستگی به‌ دیگران را ندارد، از آسیب‌های جدی رنج می‌برد که می‌توان آن را در کودکی او جست‌وجو کرد. دل‌بستگی هم مانند هر ویژگی انسانی دیگری درصورتی‌که از حد معمول خود خارج شود، نشان از آسیب در فرد دارد. در این‌صورت، دیگر نام دل‌بستگی را نمی‌توان بر آن نهاد و به آن کلمه‌ی وابستگی عاطفی اطلاق می‌شود و درصورتی‌که این ویژگی عام و فراگیر باشد، به آن اختلال شخصیت وابسته می‌گوییم.

طبق تعریف منابع علمی روانشناختی، فردی که دارای اختلال شخصیت وابسته است نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن دارد که این نیاز در او منجربه سلطه‌پذیری، وابستگی و ترس از جدایی و از دست دادن می‌شود. آیا تابه‌حال این سؤال را از خود پرسیده‌اید که شما فرد وابسته‌ای هستید؟ افراد وابسته، اغلب احساس درماندگی و بی‌کفایتی می‌کنند. آن‌ها به‌شدت به دیگران وابسته هستند و خودشان را فردی ضعیف و بی‌کفایت می‌بینند. از تصمیم‌گیری درباره مسائل عمده در زندگی ناتوان هستند و به اطمینان‌جویی از سوی دیگران نیاز دارند.

آیا شما وابستگی عاطفی دارید؟

به سؤالات زیر بادقت و بدون اغراق یا انکار جواب بدهید. فقط خودتان از نتیجه آگاه می‌شوید و کسی به قضاوت شما ننشسته است. پس صادق باشید.

  • آیا ترجیح می‌دهید که دیگران برای شما تصمیم بگیرند؟
  • آیا برای تصمیمات روزانه نیاز به توصیه و راهنمایی دارید؟
  • آیا تابه‌حال در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌اید که به‌جای اینکه خودتان در مورد حوزه‌های مهم زندگی (شغل، روابط، دوستان یا موارد مشابه) تصمیم‌گیری کنید، دیگران برای شما تصمیم گرفته‌اند؟
  • آیا مخالفت با نزدیکانتان برای شما دشوار است؟ اگر در این شرایط قرار بگیرید چه رفتاری می‌کنید؟
  • آیا اغلب ترجیح می‌دهید با دیگران موافقت کنید؟ حتی اگر واقعا با آن‌ها مخالف هستید؟
  •  آیا اغلب برای شروع یک کار تازه به کمک دیگران نیاز دارید؟
  • آیا تابه‌حال داوطلب شده‌اید که علی‌رغم میلتان کاری برای دیگران انجام بدهید؟ آن‌هم به این دلیل که ممکن است زمانی شاید به آن‌ها نیاز داشته باشید؟
  • آیا زمانی‌که تنها هستید احساس ناراحتی می‌کنید؟ آیا از این می‌ترسید که نتوانید در این وضعیت از خودتان مراقبت کنید؟
  • آیا بعد از تمام شدن یک رابطه صمیمی به سرعت سعی می‌کنید فرد دیگری را جایگزین کنید تا از شما حمایت کند؟ حتی اگر این فرد برای شما مناسب نباشد؟
  • آیا نگران هستید که افراد مهم زندگیتان شما را تنها بگذارند؟

اگر به حداقل پنج سؤال بالا پاسخ مثبت داده‌اید یعنی به احتمال زیاد شما شخصیت وابسته هستید. اما چه کار باید کرد؟ راه‌حل چیست؟

وابستگی عاطفی یعنی چه؟ چه نشانه‌هایی دارد؟

افرادی که وابستگی عاطفی دارند باور دارند درصورتی‌که فردی مستقل باشند و ویژگی‌های یک فرد مستقل را از خود نشان دهند دیگران آن‌ها را ترک و طرد خواهند کرد. زیرا معتقد هستند که یک فرد یا وابسته به دیگران و تحت حمایت و مراقبت دیگری است و یا کاملاً مستقل و درنتیجه تنها.

آن‌ها به‌دلیل ترس از دست دادن دیگران از هرگونه تضاد و اختلاف با دیگران اجتناب می‌کنند. زیرا می‌ترسند که رابطه خود را بدین طریق به‌خطر بیندازند و آن‌ها در این دنیای پیچیده و ترسناک تنها بمانند.این گروه از افراد بسیاری از مواقع سعی می‌کنند مشکلات رابطه و مشکلات فرد مقابل را نبینند و به‌عبارت دیگر، چشم خود را بر مسائل و حواشی طرف مقابل می‌بندند (خیانت، بی‌توجهی و …) و به این دلیل آن‌ها کمتر آشکارا اعتراض می‌کنند.

احتمال بروز افسردگی، اضطراب، فوبیا و حملات وحشت در میان افراد دارای اختلال شخصیت وابسته یا افرادی که وابستگی عاطفی دارند بیشتر است. دلیل این موضوع آن است که آن‌ها باور دارند برای بقا و زنده ماندن نیازمند حمایت دیگری هستند. بنابراین همواره اضطراب از دست دادن رابطه را دارند و غم از دست دادن و یا سردی رابطه برای آن‌ها بسیار طاقت‌فرسا بوده و منجربه افسردگی در آن‌ها می‌گردد. از سویی دیگر، زمانی‌که به آن‌ها مسئولیت جدیدی واگذار شود و یا وارد حوزه جدیدی می‌گردند ازآنجایی‌که باور دارند از عهده آن برنمی‌آیند، دچار حمله وحشت می‌گردند.

افراد دارای اختلال شخصیت وابسته یا مدل خفیف‌تر آن یعنی کسانی که وابستگی دارند نشانه‌های بیشتری از مشکلات روان‌تنی مانند سردرد، معده درد و… را از خود نشان می‌دهند. مشکلات روان‌تنی یا شبه جسمی در آن‌ها به‌دلیل جلب‌ توجه و تأیید و مراقبت گرفتن از دیگران است. به این طریق آن‌ها خود را ضعیف و نیازمند مراقبت از طرف دیگران نشان می‌دهند تا حمایت دیگران را کسب کنند.

مطلب مرتبط: بلوغ عاطفی یعنی چه؟  ۹ نشانه بلوغ عاطفی در افراد

افراد وابسته عزت‌نفس پایینی دارند و خودانتقادگری در آن‌ها زیاد است.

آن‌ها معمولاً به‌دنبال دلایل خوشحالی در بیرون از خود می‌گردند و خوشحالی خود را منتسب به اتفاقات بیرونی می‌دانند. به‌طورمثال (همسرم امروز با من مهربان‌تر بود، بنابراین من خوشحالم). افراد دارای وابستگی عاطفی ملاکشان برای سنجش خوبی و یا بدی عملکرد خود، نظر و باور دیگران است و خودشان ملاکی به‌غیراز نظر دیگران برای تأیید و تشویق خود ندارند. بنابراین همواره نظر دیگران برای آن‌ها اولویت دارد.

مطلب مرتبط: چطور خودم را دوست داشته باشم؟ ۷ گام مؤثر برای افزایش عزت‌نفس

افرادی که وابستگی عاطفی دارند مهارت حل‌مسئله کمتری از خود نشان می‌دهند.

در هنگام مواجهه با یک مشکل، تمایل به اجتناب و فرار از مشکل را دارند و ترجیح می‌دهند تا با موضوع مواجه نشوند. آن‌ها مشکل را نه یک فرصت جهت رشد و پیشرفت، بلکه دردسری تلقی می‌کنند که باید همواره از آن اجتناب کرد. خود را در مواجهه با دنیا و مسائل آن ناتوان می‌بینند و باور دارند که آن‌ها توانایی و مهارت مواجهه با دنیا را ندارند. راه‌حل آن‌ها برای مواجهه با این دنیای پیچیده و ترسناک، پیدا کردن کسی است که بتواند از آن‌ها مراقبت کرده و کارهایشان را انجام دهد و برای آن‌ها تصمیم‌گیری کند. این گروه از افراد در عوض حاضر هستند آرزوها و تمایلات خود را در قبال دیگران زیرپا گذاشته و همواره گوش به‌ فرمان باشند.

بنابراین احساس عدم کفایت در این افراد منجربه وابستگی عاطفی به دیگران می‌گردد. این امر باعث می‌شود که آن‌ها هر روز به توانایی‌ها و مهارت‌های خود بیشتر بی‌اعتماد شوند و درعین‌حال، به‌جهت آنکه همیشه به دیگران متکی بوده‌اند، مهارت‌های زندگی مستقلانه (خوداظهارگری، حل مسئله، قدرت تصمیم‌گیری) را فرا نمی‌گیرند؛ زیرا هیچ زمان خود را در معرض تجربه یادگیری مهارت‌ها قرار نمی‌دهند. گروهی از این افراد به‌دلیل آنکه این مهارت‌های خود را به‌کار نگرفته‌اند، به وجود آن‌ها در خود باور ندارند.

افراد دارای اختلال شخصیت وابسته درباره انجام کارهای خود دائماً از دیگران پرس‌وجو می‌کنند. به‌طورمداوم درباره نحوه انجام کارهای جدید اطمینان‌جویی می‌کنند و درباره تصمیمات خود، تأییدطلبی می‌نمایند. از تنهایی سفر کردن حذر می‌کنند. از مدیریت مالی خود ناتوان هستند و از پذیرش مسئولیت‌های اضافی (ارتقا شغلی) و وظایف جدید امتناع می‌ورزند.

مطلب مرتبط: گام‌های مؤثر برای تقویت مهارت حل مسئله در محیط کار

چگونه به استقلال عاطفی برسیم؟

باید بگوییم کار سختی در پیش دارید. اما وابستگی عاطفی قابل‌حل است. فقط باید با اراده قوی و عزمی راسخ قدم در راه بگذارید. اما اولین قدم چیست؟

مهم‌ترین مرحله داشتن بینش است. اول باید از مشکل خود آگاه باشید. کسانی‌که در اوج وابستگی می‌گویند من وابسته نیستم و فقط خیلی احساساتی هستم هنوز برای قدم اول درمان آماده نیستند. گفتم درمان چون باید بدانید وابستگی می‌تواند تبدیل به بیماری خطرناک و فلج کننده‌ای شود. اگر به‌موقع شناسایی نشود و با آن مقابله نکنید می‌تواند منجربه افسردگی، اضطراب و مشکلات دیگری در حوزه سلامت روان گردد. پس حتما اقدامات لازم و به‌موقع را انجام دهید.

قدم دوم برای رهایی از وابستگی عاطفی شناخت کامل خود است. شاید بهتر بود می‌گفتیم قدم اول. چون همان‌طورکه می‌دانید اگر فرد شناخت کاملی از خود نداشته باشد قطعا به مشکل خود پی نخواهد برد و طبیعتا به بینش هم نخواهد رسید. اما راه‌حل چیست؟

لطفا خودتان را بشناسید.

مهم‌ترین دانش هر انسانی خودشناسی است. در جامعه مدرن به‌راحتی می‌توانید به شناخت خود برسید. چون علم به‌خصوص علم روانشناسی در این زمینه پیشرفت‌های بسیاری کرده است. شما به‌راحتی و از داخل منزل می‌توانید با انجام چند تست ساده به خودشناسی برسید. نمی‌دانید چگونه و با چه تست‌هایی؟

خب ما اینجا هستیم که پاسخ تمام سؤال‌های شما را بدهیم. کافی است کمی صبور باشید. قبل از ادامه مقاله لطفا تست شخصیت شناسی رایگان MBTI را در سایت قطبینو انجام بدهید. با انجام این تست به تیپ شخصیتی خود پی می‌برید و متوجه می‌شوید که درونگرا یا برونگرا هستید؟ احساسی هستید یا منطقی؟ شهودی یا حسی؟ و بسیاری از جزئیات شخصیت و ابعاد شخصیتتان برای شما آشکار می‌شود.

ورود به تست شخصیت شناسی MBTI

به نظر شما یک فرد درونگرا بیشتر وابسته می‌شود یا یک فرد برونگرا؟ یا اینکه امکان وابستگی یک فرد منطقی بالاتر است یا یک فرد احساسی؟ اگر تست را انجام دادید و نتیجه برای شما جالب بود و دنبال تست جامع دیگری هستید که علاوه‌بر شخصیت بتوانید الگوی رفتاری و علت رفتارهای تکرارشونده نادرست خود را نیز بشناسید تست رفتارشناسی دیسک DISC را هم می‌توانید انجام دهید. حالا اگر شما هم وابستگی عاطفی دارید موارد زیر می‌توانند به شما کمک کنند.

ورود به تست رفتارشناسی دیسک DISC

۱۲ گام برای رسیدن به استقلال عاطفی

۱ـ روابط اجتماعی‌تان را گسترش بدهید.

 ۲ـ مسئولیت احساساتتان را به‌عهده بگیرید و به‌دوش دیگران نیندازید.

۳ـ روی احساس ارزشمندیتان کار کنید.

۴ـ دیگران را کنترل نکنید.

۵ـ هویت خودتان را بشناسید و آن را تقویت کنید.

۶ـ یک لیست از نقاط قوتی که دارید بنویسید.

۷ـ ترس از تنهایی را کم‌کم مدیریت کنید و تنهایی‌تان را در آغوش بگیرید.

۸ـ از سلامت روان خودتان مراقبت کنید.

۹ـ با خودتان بیشتر وقت بگذرانید و سعی کنید بیشتر با خودتان صمیمی شوید.

۱۰ـ به یک مشاور توانمند و یا روان‌درمانگر حاذق مراجعه کنید تا الگوهای آسیب‌رسان رفتاریتان را شناسایی کنید و برای یافتن راه‌حل‌هایی به‌منظور شکستن این چرخه‌های معیوب با وی هم‌فکری نمایید.

۱۱ـ وابسته بودن، سالم نیست. اما انزوای احساسی هم خوب نیست. به‌دنبال افراد سالم از نظر عاطفی باشید تا با آن‌ها وقت بگذرانید. راه‌حل‌هایی که گفته شد را بررسی کنید و با آگاهی بیشتر روابط مبتنی بر احترام متقابل، صداقت و همدلی و نه صرفا رفع «نیاز » را شروع کنید.

۱۲ـ سعی کنید توانایی حل‌مسئله‌تان را بالا ببرید. لازمه کسب این مهارت هوش هیجانی بالاست. نگران نباشید هوش هیجانی قابلیت ارتقا و افزایش را دارد. می‌دانید وضعیت هوش هیجانی شما چطور است؟ آیا از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستید یا خیر؟ اگر هوش هیجانی بالایی داشته باشید می‌توانید قدرت حل مسئله بالایی هم داشته باشید.

ورود به تست هوش هیجانی Bar-On

جمع‌بندی

آن‌ها معمولا از خطای شناختی تفکر دو قطبی ( یعنی ۰ یا ۱۰۰ دیدن یک چیز مثلا مادر من یا خوب است و یا بد است. مادر من نمی‌تواند حد وسط باشد و گاهی خوب و گاهی بد باشد. من یا با همه‌چیز موافقت می‌کنم یا تنها می‌شوم. نمی‌توان مخالف بود و دوست داشته شد. آن‌ها باور دارند که یا کاملاً وابسته و ناتوان هستند و یا کاملاً مستقل و تنها. آن‌ها قائل به حد وسطی بین این دو نیستند.) و خطای شناختی فاجعه‌سازی (وای اگر من مخالفت کنم برای همیشه طرد می‌شوم) استفاده می‌کنند. اگر کسی (به‌ویژه فردی که آن‌ها با او رابطه عاطفی داشته و به او تکیه می‌کنند) با او دچار اختلاف اندکی بشود، فرد وابسته بدترین اتفاق‌ها را در ذهن خود مجسم می‌سازد؛ درحالی‌که این اختلافات می‌تواند در هر رابطه‌ای وجود داشته باشد.

او پس از بروز هر مشکل جزئی، بدترین حالت ممکن را به ذهن خود می‌آورد. از سویی دیگر در فاجعه‌سازی فرد باور دارد که در قبال این واقعه کاری از دست او ساخته نیست. در ذهن فرد وابسته افکاری مانند: من نمی‌توانم. من هرگز قادر نیستم این کار را بکنم. من ضعیف‌تر از آن هستم که از عهده این کار برآیم، وجود دارند. افرادی که وابستگی عاطفی دارند ایثارگری بسیاری برای دیگران نیز دارند. این ایثار آن‌ها نه از ویژگی‌های خوب اخلاقی در آن‌هاست، بلکه ناشی از آن است تا دیگران در مقابل ایثارگری‌شان، آن‌ها را ترک نکرده و مسئولیت زندگی آن‌ها را برعهده بگیرند.

افراد وابسته باور به (من خوب نیستم، تو خوب هستی (I am not ok but you are ok) دارند.) آن‌ها شخص مقابل را توانا، دانا و پرقدرت فرض می‌کنند و از او ابر انسان در ذهن خود خلق می‌نمایند و در مقابل، خود را ضعیف، ناتوان و محتاج مراقبت می‌دانند.

دسته بندی : توسعه فردی و یادگیری

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.