هوش هیجانی در رابطه عاطفی ما چه نقشی دارد؟ اصلا هوش هیجانی چیست و به چه کاری میآید؟
یک گیاهی وجود دارد به نام مهرگیاه. قدیمیها میگفتند بین زنوشوهرها محبت و عشق به وجود میآورد. شاید هم مهره مار بتواند معجزه کند و کاری کند که پارتنر شما یک دل نه صد دل عاشق شما بشود. شاید هم رمال و دعانویس و سر کتاب معجزه کنند. یک منار قدیمی به اسم چهل دخترون در اصفهان هست که به سده ۶ قمری برمیگردد. آنجا دخترها میرفتند گردو بشکنند که بختشان باز شود و خوشبخت شوند. هنوز هم این منار طرفدار دارد. دیدم که میگما، خیلیها هنوز هم در قرن حاضر برای بهبود روابطشان دنبال دعا و جادو و معجزه هستند. اما چند درصد این آدمها نتیجه گرفتند؟ اصلا راهی وجود دارد که بتواند آدمی را عاشق شما بکند؟ یا اینکه عشق شما را ماندگار و جاودان کند؟ این آدمهایی که کنار هم خوشبختند از فضا آمدند؟ چه مزیتی دارند که شما ندارید؟
اگر به فکر ازدواج یا بهبود روابط خودتان هستید این مقاله میتواند تحول عظیمی را در زندگی شما ایجاد کند. پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
هوش هیجانی چیست و در روابط ما چه نقشی دارد؟
هوش هیجانی یا همان EQ نوع دیگری از باهوش بودن است که به درک احساسات خود و دیگران برای تصمیمگیری مناسب در زندگی اشاره دارد. آگاهی از وضعیت هوش هیجانی آنچنان اهمیت دارد که توسعه آن میتواند تفاوت شکست و یا موفقیت در زندگی شخصی و شغلی شما را مشخص کند.
ریون بار-آن (Reuven Bar-on) روانشناس اروپایی و یکی از پیشگامان، نظریهپردازان و محققان هوش هیجانی است. او اولین فردی است که مفهوم هوش هیجانی یا EQ را برای سنجش شایستگیهای هیجانی-اجتماعی معرفی کرد.
اما هوش هیجانی در رابطه عاطفی ما چه نقشی دارد؟
میدانیم آنچه از ما سر میزند یک رفتار است و همه رفتارهایی که از ما سر میزنند معطوف به یک هدف هستند و هدف آنها ارضای نیازهای خود من است. هیچکسی تنها برای برآورده ساختن نیاز دیگری به دنیا نیامده است. حال پنج نیاز اساسی در همه افراد بشر وجود دارند شامل: نیاز به عشق، آزادی، میل به پیشرفت، تفریح و بقا.
البته میزان احتیاج به هر کدام از این نیازها در ما متفاوت است. ممکن است برای یک نفر نیاز به عشق از پنج نیاز دیگر مهمتر باشد و برای شخص دیگر نیاز به آزادی اولویت داشته باشد. نکته مهم این است که بدانید نیاز هیچکس را نمیتوان تغییر داد. بعضیها میگویند افراد وقتی متفاوت هستند همدیگر را تکمیل میکنند. اما این دیدگاه اشتباه است. اگر نیاز به بقای شما بالا باشد سعی در ذخیره کردن پول خواهید داشت. اما اگر میل به تفریح شما بالا باشد از خرج کردن پول لذت خواهید برد و قطعا بر سر خرج کردن یا پسانداز پول با یکدیگر به مشکل خواهید خورد. اختلافات در ازدواج از اختلاف در این پنج نیاز سرچشمه میگیرد. اگر دنبال یک ازدواج موفق و رابطه عاطفی عالی هستید باید بتوانید نیازهای خود و اولویتبندی آنها را بشناسید و نیازهای پارتنر خود و اولویتبندیهای آنها را بدانید. بدون شناخت کافی رابطه شما خواهد مرد. اما چگونه باید این نیازها را شناخت؟ و چگونه آنها را ارضا کنیم؟ هوش هیجانی در شناخت و ارضای این نیازها چه نقشی دارد؟
مطلب مرتبط: برای داشتن یک رابطه عاطفی خوب باید چهکار کنیم؟
استفاده از هوش هیجانی در رابطه عاطفی چطور موجب بهبود روابط میشود؟
هرکس با یک نفر دیگر برای پاسخ به نیازهای خودش ازدواج میکند. دو طرف یادشان میرود که طرف مقابل هم نیازهای خاص خودش دارد و تعارض ایجاد میشود. اینجاست که دست به کنترل بیرونی میزنیم. در فرد احساس گناه ایجاد میکنیم یا خشم و پرخاشگری و تهدید و حساب پس گرفتن، انتقاد و سرزنش و تنبیه را بهکار میبریم تا بتوانیم دیگری را زیرسلطه خود بیاوریم و این نقطه شروع مرگ تدریجی یک رابطه است.
اما ناجی روابط، هوش هیجانی بالاست. اگر شما هوش هیجانی بالایی داشته باشید بهراحتی نیازها و احساسات خود و فرد مقابل را تشخیص میدهید، در صورت ایجاد مشکل سریع حلمسئله میکنید، تحمل فشارهای روانی را دارید و بهطورکلی از تاب آوری بالاتری برخوردار هستید. مسئولیتپذیری و همدلی بالایی دارید. ازطرفی در روابط بینفردی و درونفردی خوب عمل میکنید.
به خودتان و طرف مقابلتان احترام میگذارید و به استقلال و خودشکوفایی میرسید. شما از خودآگاهی هیجانی و خودابرازی برخوردار هستید. وقتی گفتیم نیازهای شریک زندگیتان را میدانید نه اینکه علم غیب دارید. بلکه با خودابرازگری درست و بهموقع و حل مسئله و واقعگرایی و تحمل فشار روانی که از پارامترهای مهم هوش هیجانی هستند به این آگاهی میرسید که نیازهای خود و طرف مقابلتان را ببینید و ارضا کنید. اما شما میدانید از چه میزان هوش هیجانی برخوردار هستید؟ و یا پارتنر شما چه میزان هوش هیجانی دارد؟ و یا اینکه از میان زیرپارامترهای هوش هیجانی در کدام یک عالی و در کدام یک ضعیف هستید؟
نشانههای مثبت تأثیر هوش هیجانی بر رابطه عاطفی
همانطور که میدانید، هوش هیجانی به توانایی فهم و مدیریت هوشمندانهی احساسات خود و دیگران اطلاق میشود. این توانایی میتواند تأثیرات مثبت زیادی بر روابط عاطفی داشته باشد. در ادامه به تعدادی از نشانههای مثبت تأثیر هوش هیجانی بر روابط عاطفی اشاره خواهیم کرد:
افزایش کیفیت ارتباط عاطفی
هوش هیجانی افراد را به یک سطح بالاتر از فهم و مدیریت احساسات خود و دیگران میرساند که این مهارتها بهطور مستقیم به افزایش ارتباط عاطفی کمک میکنند. افراد با هوش هیجانی بالا معمولاً توانایی بهبود یافته در تشخیص و درک احساسات دیگران دارند که این توانایی به آنها کمک میکند تا با دقت بیشتری به نیازها و تجربیات دیگران پاسخ دهند. همچنین این افراد معمولاً توانمندی بیشتری در مدیریت و بیان احساسات خود دارند که میتواند به افزایش شفافیت در ارتباطات کمک کند. با افزایش توانایی در تفهیم نیازها، شعور بهتر و ارتباط بیشتر با احساسات همدیگر، این افراد ممکن است ارتباطات عاطفی معطوف به احترام متقابل و فهم عمیقتری با دیگران داشته باشند. بهطور کلی، هوش هیجانی نقش مهمی در تقویت ارتباطات عاطفی ایفا میکند، زیرا فرآیندهای هوش هیجانی باعث بهبود کیفیت و صمیمیت در ارتباطات میشود.
توانایی در مدیریت استرس
هوش هیجانی به فرد کمک میکند تا توانایی مدیریت استرس را بهبود بخشد. این مهارت شامل توانایی در فهم عوامل محرک استرس، تشخیص و درک احساسات شخصی و دیگران و اعمال استراتژیهای مؤثر برای مقابله با استرس میشود. افراد با هوش هیجانی بالا معمولاً مهارتهای فهم و تفسیر احساسات خود را تقویت کردهاند که این امر به آنها کمک میکند تا منابع استرس را به درستی شناسایی کنند. این افراد میتوانند با بهرهگیری از اطلاعات احساسی، استراتژیهای مؤثری برای مدیریت استرس را پیشنهاد دهند، ازجمله تمرینهای تنفسی، تفکر مثبت، یا تغییر الگوهای رفتاری. به علاوه، این افراد ممکن است بتوانند بهترین راهحلها را انتخاب کنند و با مهارتهای حل مسائل بهتری، مسائل و چالشهای زندگی را با مهارت مدیریت کنند. به این ترتیب، هوش هیجانی به فرد امکان میدهد که بهترین راهکارها را برای مواجهه با استرسهای زندگی انتخاب کرده و به شکل سالمتری با فشارها و چالشها روبهرو شود.
احترام به نیازهای دیگران
هوش هیجانی باعث ارتقاء درک و احترام به احتیاجات دیگران میشود. افراد با هوش هیجانی بالا توانایی فهم بهتری از احساسات و نیازهای افراد اطراف خود را دارند. این افراد معمولاً به شکل کاملتری درک میکنند که احترام به احتیاجات دیگران چقدر اساسی و مهم است و چگونه میتواند به بهبود کیفیت ارتباطات کمک کند. با توانایی در فهم بهتر احساسات دیگران، این افراد ممکن است به شکل مؤثری به نیازها و توقعات دیگران پاسخ دهند. همچنین حساسیت به احساسات و نیازهای دیگران میتواند به افراد کمک کند تا ارتباطات متقابل و مبتنی بر احترام و توجه به نیازهای همدیگر را برقرار کنند. به طور کلی، هوش هیجانی به عنوان یک عامل کلیدی در تحقق ارتباطات موثر و سالم با دیگران، از طریق درک و احترام به احتیاجات و احساسات آنها، عمل میکند.
توانایی در حل اختلافات
هوش هیجانی به طور مستقیم بر توانایی حل اختلافات تأثیر میگذارد. افراد با هوش هیجانی بالا معمولاً توانایی برقراری ارتباطات مؤثر و فهم عمیقتری از احساسات خود و دیگران را دارند. این مهارت به آنها کمک میکند تا در فرآیند حل اختلافات، بهترین راهکارها را شناسایی کرده و با دقت بیشتری به نیازها و احساسات طرفین توجه کنند. همچنین، افراد با هوش هیجانی بالا معمولاً بهترین روشهای ارتباطی را در مواجهه با اختلافات انتخاب میکنند و توانایی دارند تا با کمال مهارت و تعادل، جلوهای سازنده به اختلافات بدهند. همچنین، این افراد اغلب توانمندی در مدیریت احساسات خود و دیگران را دارند که این امر میتواند در پیشگیری از تشدید اختلافات و تسریع در فرآیند حل آنها مؤثر باشد. بهطور کلی، هوش هیجانی نقش بسیار مهمی در توانایی افراد برای حل اختلافات باکیفیت و مؤثر ایفا میکند.
توانایی در ارتقاء خودآگاهی
هوش هیجانی به شدت به ارتقاء خودآگاهی افراد کمک میکند. این نوع هوش، فرد را به توانایی فهم عمیقتر از احساسات و افکار شخصی خود میرساند. افراد با هوش هیجانی بالا به دقت به تجارب و احساسات خود توجه میکنند و این اطلاعات را به شکل مناسبی تحلیل میکنند. این مهارت به آنها کمک میکند تا دلایل رفتارهای خود را درک کنند و در مواجه با چالشها، مسائل را بهتر اداره کنند. همچنین، هوش هیجانی فرد را قادر میسازد تا الگوهای رفتاری خود را بشناسد و در صورت نیاز، آنها را بهبود بخشد. با افزایش خودآگاهی، افراد میتوانند بهتر با مواقع تنشزا و فشارهای زندگی برخورد کنند و به شکل بهتری به بهبود شخصیت و کارآیی خود بپردازند. به طور کلی، هوش هیجانی افراد را به سمت یک درک عمیقتر از خود و در نتیجه، به بهبود شخصیت و رشد شخصی هدایت میکند.
اهتمام به ارتباطات غیرکلامی
هوش هیجانی بهطور مستقیم به اهتمام به ارتباطات غیرکلامی و درک از مفهوم این ارتباطات کمک میکند. افراد با هوش هیجانی بالا معمولاً حساسیت بیشتری نسبت به علائم غیرکلامی نظیر ایمنی بدنی، حرکات صورتی و لحن صدا دارند. این حساسیت به آنها امکان میدهد که از زبان بدن و علائم غیرکلامی به شکل بهتری استفاده کنند و درک عمیقتری از احساسات و نیازهای دیگران داشته باشند. افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند ارتباطات غیرکلامی را به شکل مؤثری ترجمه کنند و این توانمندی به آنها امکان میدهد تا در مواقعی که کلام کمترین نقش را ایفا میکند، ارتباطات عمیقتری برقرار کنند. این مهارت موجب بیان مفاهیم دقیقتر، ارتباطات مؤثرتر و ارتقاء ارتباطات اجتماعی مثبتتر میشود. به طور کلی، هوش هیجانی افراد را به درک عمیقتر از زبان غیرکلامی هدایت میکند و این در ارتقاء ارتباطات غیرکلامی و برقراری ارتباطات موثر تأثیرگذار است.
هوش هیجانی پایین چه بلایی بر سر روابطمان میآورد؟
هوش هیجانی به توانایی شناخت، مدیریت و استفاده از احساسات خود و دیگران اطلاق میشود. این نوع هوش میتواند تأثیر زیادی بر روابط عاطفی داشته باشد. در صورت کم بودن یا ناکافی بودن هوش هیجانی ممکن است نشانههای منفی در روابط عاطفی ظاهر شود. در زیر چند نشانه از این تأثیرات منفی آورده شدهاند:
ناتوانی در شناخت احساسات خود و دیگران
ناتوانی در شناخت احساسات خود و دیگران به عنوان یک نشانه منفی هوش هیجانی میتواند تأثیر زیادی بر روابط عاطفی داشته باشد. افرادی که قادر به شناخت احساسات خود و دیگران نیستند، ممکن است در فهم درستی از وضعیتهای احساسی خود و اطرافیانشان دچار کمبود شوند. این کمبود میتواند باعث عدم توانایی در بیان درست احساسات و نیازها شود که درنهایت به مشکلات ارتباطی و کاستی در تبادل احساسات و نیازها منجر میشود. از طرف دیگر، این ناتوانی ممکن است باعث نفهمیدن نیازها و احساسات دیگران شود که میتواند منجربه سوءتفاهمات و کاهش ارتباط عاطفی شود. درنتیجه افراد ممکن است در مواجهه با این نقص هوش هیجانی، به تدریج از ارتباطات عاطفی کمتری برخوردار شده و روابط آنها با دیگران متأثر شود.
ناتوانی در مدیریت احساسات
ناتوانی در مدیریت احساسات خود میتواند تأثیر عمیقی بر روابط عاطفی داشته باشد. افرادی که دچار این نقص هستند، ممکن است در مواجهه با استرس یا احساسات منفی نتوانند به درستی با آنها برخورد کنند. این ممکن است منجر به واکنشهای ناپایدار و ناسازگار شود که درنهایت به افزایش تنش و مشکلات در روابط عاطفی منتهی میشود. عدم توانایی در مدیریت احساسات میتواند باعث افزایش خسارات در ارتباطات شود و در دیگران احساس کنونی و پایداری در ارتباط با فرد را نسبت به آینده پنهان کند. در طولانیمدت، این نقص ممکن است باعث افت قابل توجه در کیفیت روابط عاطفی شود و به تدریج منجر به از دست دادن اعتماد و پایداری در این روابط گردد.
کمبود ارتباط عاطفی
کمبود ارتباط عاطفی به عنوان یک نشانه منفی هوش هیجانی میتواند به شدت بر روابط عاطفی تأثیر بگذارد. ارتباط عاطفی اساسیترین عنصر در ایجاد و حفظ روابط مثبت و سالم است. اگر فردی نتواند احساسات خود را باز کند یا به درستی واکنش نشان دهد، این ممکن است باعث فاصلهگیری از دیگران و ایجاد دیوارهای احساسی شود. کمبود ارتباط عاطفی ممکن است باعث کاهش احترام متقابل، تبعیض و عدم درک نیازها و احساسات دیگران شود. این مسئله میتواند به تضعیف ارتباطات واقعی، کاهش احساس امنیت در رابطه و حتی منجر به انزوا و تنهایی فرد شود. درمجموع، کمبود ارتباط عاطفی میتواند باعث ناراحتی و ناکامی در روابط عاطفی گردد و به تدریج به از دست دادن معنای این روابط منتهی شود.
ناتوانی در تعامل اجتماعی
ناتوانی در تعامل اجتماعی به عنوان یک جنبه از نقصهای هوش هیجانی میتواند تأثیر قابلتوجهی بر روابط عاطفی داشته باشد. افرادی که مشکلاتی در تعامل اجتماعی دارند، ممکن است دچار مشکلات در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی شوند. این ناتوانی میتواند باعث ایجاد فاصله بین فرد و جامعه شود و این امر میتواند منجر به احساس تنهایی و عزلت درونی گردد. همچنین، ناتوانی در تعامل میتواند به نقص در مهارت ارتباطی و اجتماعی منجر شود که این موضوع میتواند باعث سختی در برقراری و حفظ روابط عاطفی گردد. افرادی که با چنین نقصی روبهرو هستند، ممکن است دچار مشکلات در درک نیازها و احساسات دیگران شوند که این موضوع به تضعیف ارتباطات عاطفی و کاهش احساس همبستگی در روابط آنها منجر میشود. درنهایت، ناتوانی در تعامل اجتماعی میتواند به تحلیل اجتماعی و عدم موفقیت در حیطههای مختلف زندگی فردی منجر گردد.
اختلال در ارتباطات بینفردی
اختلال در ارتباطات بینفردی به عنوان یک علامت از نقص هوش هیجانی میتواند تأثیر عمیقی بر روابط عاطفی افراد بگذارد. ارتباطات فعال و مؤثر اساسیترین عامل در ایجاد و حفظ روابط عاطفی است. اگر فردی اختلالاتی در ارتباطات بینفردی داشته باشد، ممکن است با مشکلاتی در انتقال اطلاعات، بیان نیازها و حتی در فهم درست از احساسات دیگران روبهرو شود. این اختلال میتواند باعث مواجهه با سوءتفاهمات، کاهش کیفیت ارتباطات و حتی ایجاد تردید و عدم اعتماد در روابط عاطفی شود. افراد ممکن است در برخورد با این اختلال، دچار مشکلات در برقراری اتصال عاطفی، ابراز احساسات و نیازها و حل اختلافات شوند. این مسائل میتوانند به تدریج به فاصلهگیری از روابط و حتی به تضعیف ارتباطات دلالت کنند که ممکن است به شکست روابط عاطفی منتهی شوند.
هوش هیجانی شامل چه پارامترهایی است و چه مواردی را میسنجد؟
هوش هیجانی پنج مورد اصلی را میسنجد که خود به زیر گروههایی تقسیم میشوند.
۱ـ خلق کلی که شامل (میزان شادمانی فرد و میزان خوشبینی اوست).
۲ـ سازگاری که شامل (واقعگرایی، انعطافپذیری و حل مسئله است).
۳ـ کنترل احساسات که شامل (تحمل فشار روانی و کنترل تکانش است).
۴ـ مهارتهای بینفردی که شامل (مسئولیتپذیری، همدلی و روابط بین فردی است).
۵ـ مهارتهای درونفردی که شامل (احترام به خود، استقلال، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی و خود ابرازی است).
همانطور که میبینید با انجام یک تست ساده هوش هیجانی بار-ان Bar-On به اطلاعات جامع و شگفتانگیزی درباره خود و پارتنرتان میرسید و نکته جالب دیگر این است که در تفسیر تست برای بهبود قسمتهایی از هوش هیجانی که در رتبه پایینی قرار گرفته است راهکارهای مفیدی به شما پیشنهاد میشود. مثلا اگر همدلی پایینی دارید چه کارهایی به بهبود همدلی در شما کمک می کند. اما اگر هوش هیجانی بسیار پایینی داشتید نگران نباشید. خوشبختانه هوش هیجانی قابلیت رشد و بهبود را دارد. تکنیکهای زیر را بخوانید و هوش هیجانی خود را افزایش دهید.
مطلب مرتبط: هوش هیجانی چیست؟ ۴ راهکار تقویت آن
۹ راهکار هوشمندانه تقویت هوش هیجانی در رابطه عاطفی
اصولی که اگر رعایت کنید نیازهای هر دو طرف برآورده میشود:
۱ـ شما و همسرتان یک تیم هستید:
ارضای نیازهای خودتان به شیوهای مسئولانه وظیفه شما و پارتنرتان در رابطه است پس بنشینید و با همتیمی خود همفکری کنید که چه کاری انجام دهید تا نیازهای هر دو طرف ارضا شوند. به همتیمی خود حمله نکنید. بلکه او را به همفکری فرا بخوانید.
۲ـ داشتن رفتار مناسب با استفاده از هوش هیجانی در رابطه عاطفی:
احساسات و هیجانات مختلف را بشناس. متأسفانه بسیاری از افراد با طیف وسیعی از هیجانات مثبت و منفی آشنا نیستند. شناخت انواع احساسات به شما کمک میکند تا در هر موقعیتی مناسبترین واکنش را از خود نشان دهید. با همسرت بهگونهای رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کند.
۳ـ دست از کنترل کردن افراد بردارید:
همیشه بهیاد داشته باشید تنها کسیکه میتوانید کنترل کنید خودتان هستید. شما هرگز نمیتوانید فرد دیگری را وادار کنید تا طوری رفتار کند که دلخواه شما است. یادتان باشد هر کجا پای کنترل به میان بیایید رضایتمندی کاهش مییابد. هرچه کمتر در کنترل دیگران بکوشیم آنها بیشتر کارهایی که شما میخواهید را انجام میدهند.
۴ـ کنترل درونی داشته باشید:
تنها میتوانم خودم را کنترل کنم و سعی کنم ببینم در هر اتفاقی که ایجاد میشود سهم و مسئولیت من چقدر است؟
۵ـ رابطه عاطفی، جادهای دوطرفه است:
پس هرگز فراموش نکن که اگر نیاز طرف مقابل را نادیده بگیری یک روز ترکت خواهد کرد. باید هر دو نفر در رابطه محترم و باکرامت باشند. پس برای ارضای نیازهای طرف مقابل نیازهای خودت را فدا مکن. بلکه راهکاری برای ارضای نیازهای هر دو طرف پیدا کن. هوش هیجانی در رابطه عاطفی به شما کمک میکند تا بهموقع و به شکلی درست خواستهها و نیازهای طرف مقابل را بشناسید.
۶ـ وقایع دردناک گذشته را مرور نکن:
مرور گذشته تلخ نوعی استمنای ذهنی است و هیچ دستاوردی جز ناراحتی برای شما ندارد. یکبار برای همیشه گذشته را مورد بازنگری قرار دهید و از آن درس بگیرید.
۷ـ ناتوانی در مدیریت هیجانات منفی و تعارضات همیشه باعث تخریب کیفیت رابطه میشود:
در هر رابطهای درگیری و تعارض به وجود خواهد آمد. اما باید توانایی حل اینگونه تعارضات را داشته باشید. هوش هیجانی در رابطه عاطفی به کمک شما میآید تا بهجای مهار یا سرکوب هیجانات منفی، آنها را به همان گونه هستند بپذیرید و بهنحوی درست با آنها کنار بیایید. پس بهتر است که از کلاسها و مشاورههای روانشناسی که در مراکز روانشناسی برگزار میشوند برای افزایش مهارتهای ارتباطی، گوش دادن فعال، برقراری ارتباط چشمی مؤثر، تصمیمگیری هوشمندانه، حلمسئله و ….کمک بگیرید و تا میتوانید در این مورد کتاب بخوانید.
۸ـ ادراک متفاوت از نیازهای متفاوت میآید:
افراد مختلف، جهان را بهشیوهای متفاوت ادراک میکنند. این ادراک متفاوت بر اساس نیازهایشان است. یکی بستنی میخواهد دیگری غذا نخورده. یکی دیگر همین که زنده بماند برایش کافی است. پس با صحبت کردن و وقت گذراندن با یکدیگر نیازهای یکدیگر و بهترین شیوهی پاسخدهی به آنها را بشناسید.
۹ـ برداشت ما از واقعیت متفاوت است:
چون طرحوارههای متفاوتی داریم. تابهحال به دختر زیبایی گفتهاید که بسیار زیباست و او بگوید نه من زشتترین دختر زمین هستم؟ میبینید واقعیت نیست که مهم است. بلکه برداشت ما از واقعیت است که اهمیت دارد. برداشت ما از طرحوارههای ما شکل میگیرند. سعی کنید طرحوارههای یکدیگر را بشناسید. کتابها و کارگاههای مناسبی در این زمینه وجود دارند.
سخن آخر
همانطور که با خواندن این مقاله متوجه شدید هوش هیجانی در رابطه عاطفی و موفقیت آن بسیار با اهمیت است و نمیتوان نقش آن را نادیده گرفت. هوش هیجانی همان مهره ماری است که بسیاری دنبال او بودهاند. همان رمز موفقیت زوجهای خوشبخت. توصیهی ما به شما در قدم اول انجام تست هوش هیجانی برای خود و پارتنرتان است و در مرحله دوم کار کردن و بهبود بخشیدن نقاطی از هوش هیجانی که در آنها ضعیف هستید.
ورود به تست هوش هیجانی بار-آن Bar-On