چرا بعضی شرکتها فرهنگ سازمانی سمی دارند؟ یا نسبت به توان بالقوه خود عملکرد ضعیفی دارند و درنهایت خیلی زود ازهم میپاشند؟ لازم نیست راه دوری بروید و به چیزی بیش از کیفیت تیم رهبری سازمانی آنها و داشتن مدیر نالایق فکر کنید. درحالیکه رهبران سازمانی باکفایت، سطوح بالایی از اعتماد، تعامل و بهرهوری را ایجاد میکنند، مدیر نالایق در سازمان منجر به ایجاد کارمندانی مضطرب و بیانگیزه میشود که رفتارهای کاری زیانبار انجام میدهند واین مدیر نالایق در سراسر سازمان جو سمی منتشر میکند.
مدیر سمی و ناکارآمد دلیل عمده سطح پایین مشارکت کارمندان است و از هر زاویهای که به مسئله نگاه کنید این مسئله تابعی است از اثرات مخربی که یک مدیر غیرحرفهای بر زیردستان، دنبالکنندگان و سازمان خود دارد.
خطر مدیر نالایق را جدی بگیرید!
چه کسی باید مسئول پیشبینی و کاهش نارساییها و نقصها در رهبران سازمان باشد؟ و درواقع چه کسانی مسئول انتخاب مدیران نالایق هستند؟
در یک دنیای ایده آل افرادی که مسئول بررسی نامزدها برای موقعیتهای مدیریت و رهبری سازمانی هستند چه در دنیای سیاست و چه در دنیای کسبوکار تلاش میکنند تا نشانههای بالقوه بیکفایتی و نارسایی را تشخیص دهند. فرهنگ سازمانی خوب باشد یا بد صرفا محصول ارزشها و رفتارهای رهبران ما در سازمان هستند. ازاینرو میتوان گفت بهترین راه برای ایجاد یک فرهنگ مثبت جلوگیری از ارتقای افراد فاقد اخلاق به ردههای بالاست. برای داشتن یک سازمان ایده آل نیازمند غربال مدیران نالایق و غیرحرفه ای هستیم. وگرنه مدیر غیرحرفهای مساوی است با کارمندان ناراضی و سازمانی ناموفق.
۱۰ نشانه مدیری که باید هرچه زودتر ترکش کنید!
اما در مورد مدیران و رؤسا، چه ویژگیهایی میتوانیم فهرست کنیم که دلالت بر راهبری ضعیف یا اصلا مناسب نبودن آنها برای این مسند داشته باشند؟! تاثیرات مدیریت ضعیف و داشتن مدیر نالایق به طور مشخص بر روی کارمندان و نحوه عملکرد کلی شرکت نمایان میشود. این یک اصل کاملا بدیهی در زمینه کسبوکار است. به هر حال هیچ سازمانی بدون مدیریت مطلوب توانایی دستیابی به موقعیت مناسب و اهداف مورد نظرش را ندارد. اما بریم سراغ مهمترین ویژگیهای مدیران سمی:
۱ـ خودشیفتگی در مدیریت:
برخلاف تصور رایج، بیشتر افراد از اعتمادبهنفس بیشازاندازه و بیجهت رنج میبرند تا کمبود اعتمادبهنفس. همچنین اینکه رهبران اعتمادبهنفس بالایی داشته باشند موجب بهتر شدن اوضاع نمیشود. اعتمادبهنفس (اینکه فکر میکنید چقدر خوب هستید) اساسا زمانی سودمند خواهد بود که با میزان شایستگیهای شما مطابقت داشته باشد (اینکه شما در واقعیت چقدر خوب هستید). با این حال تحقیقات زیادی نشان داده است افرادی که واقعا در انجام کاری بد هستند مهارتهای خودشان را به اندازه کسانی که واقعا در انجام آن ماهرند، خوب ارزیابی میکنند که علت عمده این مسئله فقدان خودآگاهی است. این موضوع به این معناست که ما به شکل واقعبینانه نمیتوانیم به ارزیابیهای صاحبان قدرت از توانمندیهای خود اعتماد کنیم.
مدیران خود شیفته مدیرانی خودخواه، از خود متشکر، خودبین، خودمحور و خودبزرگبین هستند؛ همچنین به خودشان زیاد اهمیت میدهند و نسبت به خودشان وسواس دارند. مدیر نالایق، مدیری است که اعتبار کار دیگران را به نام خودش میزند و بهخاطر ناکامیهای خود سایرین را سرزنش میکند. این مدیران بیکفایت اصرار دارند به اینکه همیشه حرف، حرف خودشان باشد چراکه خودشان همیشه درست میگویند. آنها همواره خودرأی و مستبد هستند.
مطلب مرتبط: مدیران خودشیفته چه بلایی بر سر کسبوکارشان میآورند؟
۲ـ فقدان همدلی:
در بحثهای بسیار جدی و حیاتی مدیریتی نمایش همدلی یکی از سلاحهای مخفی محسوب میشود. نکته مهم درخصوص همدلی این است که مدیر نالایق ناتوانی زیادی در زمینه ارائه نمونه ساختگی همدلی را دارد. کارمندان به خوبی همدلی ساختگی را تشخیص میدهند، بنابراین به منظور استفاده از مزیتهای مدیریتی همدلی باید به طور واقعی باشد. این امر موجب اعتماد بیشتر کارمندان میشود.
همچنین در بسیاری از مواقع همدلی با کارمندان موجب دریافت نقطه نظرات مؤثرشان در زمینه بهبود عملکرد شرکت خواهد شد. نمایش آگاهی ما از دغدغههای کارمندان، توجه به آن و احساس درک عواطفشان در طول فعالیت در شرکت تأثیر انکارناپذیری بر روی بهبود عملکرد مدیریتی ما دارد. به این ترتیب پیش از تصمیمگیریهای مختلف ما وضعیت کارمندان را نیز درنظر خواهیم داشت. چنین رویکردی علاوهبر بهبود وضعیت مدیریتی، نقش سازندهای بر کیفیت عملکرد کارمندان نیز دارد.
مطلب مرتبط: چرا همدلی کردن یک مهارت ضروری برای مدیران منابع انسانی است؟
۳ـ عدم درک صحیح و احترام متقابل به کارمندان ویژگی اصلی مدیران نالایق است:
گاهی اوقات یک قدردانی ساده از کارمندان به خاطر ارائه عملکرد مناسب تاأیر روحی و روانی بسیار بالایی دارد. بدون تردید در اینجا فرآیند ترفیع درجه کارمندان بسیار مهم خواهد بود. در صورت مشاهده کارمندی با عملکرد عالی باید نسبت به ترفیع درجه وی در سلسه مراتب اداری اقدام کنیم. در غیر این صورت پس از گذشت اندک زمانی وی انگیزه خود را از دست خواهد داد. همچنین سایر کارمندان نیز با مشاهده وضعیت او دیگر انگیزه مناسب برای ادامه کار نخواهند داشت.
اگرچه در گذشته مدیران، کارمندان را به نوعی برده خود میدانستند، با این حال در عصر حاضر، چنین تفکری تنها به نابودی شما منجر خواهد شد. درواقع شما باید به تمامی افراد تیم خود احترام گذاشته و این اقدام را ضامن رفتار مشابه از جانب آنها بدانید. فراموش نکنید تا زمانی که رابطه محترمانه و صمیمی شکل نگرفته باشد، هیچ فعالیتی نتیجه بخش نخواهد بود. پس لطفا مدیر نالایقی نباشید.
مطلب مرتبط: بهترین زمان برای ارتقا شغلی کارمندان چه موقع است؟
۴ـ مخفی شدن پشت ویژگی کاریزماتیک بودن در مدیران، قویترین سم کشنده یک سازمان است.
برخی از بهترین مدیران در سراسر جهان به دلیل کاریزمای بالا مشهور شدهاند. نکته مهم در این میان دشواری تعریف و اندازهگیری کاریزماست. همچنین تأثیرگذاری از طریق کاریزما نیازمند تعامل رودررو با تمام کارمندان است. بدون تردید این امر برای شرکتهای کوچک امکانپذیر است، با این حال در مورد برندهای بزرگ و جهانی غیرممکن به نظر میرسد.
اتکای بیشازحد بر روی کاریزمای شخصی در زمینه مدیریت بیاعتمادی کارمندان را در پی خواهد داشت. از این بدتر، قویترین سم وقتی است که کاریزماتیک بودن با خودشیفتگی ترکیب شود، این امر موجب تنفر و بیزاری کارمندان از مدیران خواهد شد، بنابراین اگرچه کاریزما تاحدی نقش سازندهای در فرآیند مدیریت دارد، اما اتکای بیشازحد بر آن موجب کسب نتیجه معکوس میشود و این یکی از نشانههای مهم مدیرنالایق است.
مطلب مرتبط: رهبران کاریزماتیک چه ویژگیهایی دارند؟
۵ـ نادیده گرفتن کارمندان که بزرگترین سرمایه سازمان هستند:
عدم آگاهی مدیر نالایق از وضعیت برندش در بیتوجهیاش نسبت به وضعیت کارمندان نمود پیدا میکند. چنین عادت نامناسبی به طور کامل در تضاد با ویژگیهای مدیران موفق قرار دارد. به منظور موفقیت در عرصه مدیریت باید توجه کافی به کارمندان را مدنظر داشته باشید. مدیران موفق همیشه علاوهبر آینده برندشان به فکر آینده کارمندان خود نیز هستند. این امر تأثیر روانی قابل توجهی بر روی کارمندان دارد.
به این ترتیب انگیزه آنها برای ادامه فعالیت در شرکت افزایش خواهد یافت. کارمندانی که احساس پیشرفت مداوم در یک شرکت را دارند، همیشه تمایل بیشتری به ادامه کار نشان میدهند. درست به همین خاطر کارمندان برندهای بزرگ سابقه طولانی کار در بخشهای مختلف آن مجموعهها را دارند. در صورت ناتوانی تیم مدیریتی در زمینه فراهمسازی فرصت پیشرفت و توسعه تواناییهای فردی برای کارمندان باید به زودی شاهد نیاز به استخدام نیروی کار تازه باشید. به هر حال هرچه محیط کاری یک شرکت فعالتر باشد، انگیزه کارمندان برای فعالیت بهتر و ادامه همکاری با برند موردنظر بیشتر خواهد بود. این توانمندی است که مدیرنالایق فاقد آن است.
۶ـ عدم حضور فکری در سازمان:
وقتی مدیران ارتباط مؤثری با تیمهای شرکت ندارند، مفهوم عدم حضور فکری آنها مطرح میشود. به این ترتیب شاید مدیر نالایق از لحاظ فیزیکی در شرکت باشد، اما فکر و اندیشه او به طور کامل درگیر مسئلهای دیگر خواهد بود. از نقطه نظر کارشناسی چنین مدیرانی موجب کاهش سطح توجه و دقت کارمندان نیز میشوند. به هر حال روحیه بهترین کارمندان نیز در صورت مشاهده مدیری بیتوجه و سمی بهشدت خدشهدار خواهد شد.
مطلب مرتبط: با ۱۰ نشانه محیط کار سمی و راهکارهای مقابله با آن آشنا شوید.
۷ـ عدم شناخت صحیح توانمندیهای کارکنان:
یک مدیر لایق فردی است که شناخت لازم را از تیم خود داشته باشد. در این رابطه بهتر است تا بیشتر بر روی نقاط قوت تیم خود تمرکز کنید. این امر باعث خواهد شد تا روحیه تیم حفظ شده و آنها به سمتی حرکت کنند که عملا نقاط ضعف کاملا کمرنگ شوند. این امر در حالی است که اگر بخواهید برای کاهش نقاط ضعف مستقیما آنها را هدف قرار دهید، بدون شک با مشکلات زیادی مواجه خواهید شد.
این امر تیم شما را نیز به افرادی ناراضی تبدیل میکند. درواقع یک مدیر موفق، باید همواره به دنبال بهترین تصمیم ممکن باشد. درنهایت با شناخت استعدادها و پتانسیلهای هر یک از افراد تیم خود، امکان مدیریت صحیح آنها فراهم میشود. به همین خاطر ضروری است تا قدرت تحت تأثیر قرار دادن سایرین را در خود افزایش داده و دقیقا بدانید که تا چه حد باید به تیم خود فشار بیاورید.
۸ـ مدیران ترسو و نالایق از پیشرفت کارکنان خود میترسند:
در ژاپن ضربالمثلی دارند که میگوید اگر جایگاه کسی را میخواهید او را به بالا هل بدهید. اما متأسفانه در ایران زیر پای یکدیگر را خالی میکنند تا شغل یکدیگر را تصاحب کنند. پس طبیعی است که مدیر نالایق و بیکفایت از ارتقای کارکنان خود بترسد. بسیاری از مدیران از قدرت دادن به تیم خود ترسی بی دلیل را داشته و تصور میکنند که این امر باعث کاهش قدرت آنها خواهد شد.
این امر در حالی است که شما باید تیم خود را به سطح ایده آل برسانید. در غیر این صورت حتی بهترین تصمیمات نیز با ضعف در اجرا مواجه خواهد شد. مدیران قدرتمند هرگز نمیترسند. در این رابطه توصیه میشود تا به تیم خود وظایف مهمی را محول کرده و اختیار عمل کافی برای اتخاذ تصمیمات مرتبط با حوزه کار خودشان را بدهید. درنهایت هیچگاه از مشورت گرفتن از تیم شرکت خودداری نکرده و از خودرأی بودن فاصله بگیرید. این امر شما را به فردی محبوب در شرکت تبدیل کرده و در کارمندان حس ارزشمندی را به علت توجه ویژه شما ایجاد خواهد کرد. در این صورت دیگر شما به عنوان مدیری نالایق شناخته نمیشوید.
۹ـ مدیران بیکفایت اعتماد نمیکنند و هوش هیجانی پایینی دارند:
این امر که به کارمندان خود اعتماد داشته باشید باعث خواهد شد تا آنها از زیر ذرهبین بودن فاصله گرفته و آرامش لازم را داشته باشند، با این حال در این رابطه نباید بیشازحد افراطی باشید. درواقع همواره باید احتمالها را نیز مدنظر قرار داد. این امر اگرچه ابدا ساده نیست، با این حال مزیتهای فوقالعاده ای را به همراه دارد. اینکه مرز بین اعتماد و ساده لوحی را تشخیص دهید از توانمندیهای هوش هیجانی شماست. هوش هیجانی بالا یکی از نشانههای مدیران موفق و حرفهای است که متأسفانه مدیران نالایق فاقد آن هستند.
مطلب مرتبط: نشانههای هوش هیجانی رهبران کسبوکار
۱۰ـ مدیر نالایق آیندهنگر نیست و قدرت حل مسئله ندارد:
در جهان بهترین مدیران آنهایی هستند که برای چندین سال آینده نیز برنامهای دقیق دارند. به همین خاطر تفاوتی ندارد که در چه مرحلهای به سر میبرید و شرایط شرکت شما به چه شکلی است. اگر به آینده توجه نداشته باشید، بدون شک محکوم به نابودی خواهید بود. در ضمن یک مدیر خوب از توانایی حل مسئله بالایی نیز برخوردار است و در هر شرایطی بهترین تصمیم را خواهد گرفت.
چگونه مدیر نالایق را از مدیر لایق تشخیص دهیم؟
اگر شما میخواهید افراد نالایق کمتری در نقشهای مدیریت و رهبری سازمانی داشته باشید، لازم است افرادی که مسئول کارشناسی نامزدها هستند، توانایی خود برای تمایز شایستگی ازخودشیفتگی را در خود ارتقا دهند. خوشبختانه مدتی است که روشهای ارزیابی علمی معتبری برای پیشبینی و پیشگیری از بیکفایتیهای مدیریتی و رهبری سازمانی ایجاد شده است. افراد در نحوه ارائه خود، تفاوتهای فردی قاعدهمندی دارند که این تفاوتها سبک رهبری سازمانی و میزان شایستگی آنها را پیشبینی میکند.
وقتی شما بتوانید هزاران رهبر سازمانی را در معرض پرسشنامههای یکسانی قرار دهید و پاسخهای آنان را با سبک رهبری سازمانی، عملکرد و تأثیرگذاریشان مرتبط کنید، خواهید توانست الگوهای کلیدی را در آنان شناسایی کنید که رهبران سازمانی خوب و بد را مشخص میکنند. اما متأسفانه بهرغم در دسترس بودن چنین ابزارهایی تعداد معدودی از سازمانها از آنها استفاده میکنند.
تستهایی مثل تست پنج عامل شخصیت نئو، تست رفتارشناسی دیسک، تست سبک رهبری سالزمن و تست هوش هیجانی بار-آن ابزارهای قدرتمندی برای غربال مدیران لایق از نالایق هستند.
سخن آخر
بدون تردید در بسیاری از موارد مدیر نالایق از قصد در تلاش برای اعمال شیوههای مدیریتی نامناسب نیست. او فقط به صورت نادرست در مقام بالای مدیریتی قرار دارد. شاید در یک مرتبه یا جایگاه دیگر همین مدیران ضعیف کیفیت بسیار عالی از خود نشان دهند. در نظر داشته باشید که تأثیر اقتصادی دوری کردن از یک کارمند سمی دوبرابر بیشتر از استخدام یک کارمند با عملکرد عالی است.
پس روشهای ارزیابی علمی معتبری که به راحتی و با صرف وقت و هزینه بسیار اندکی در دسترس شما هستند را نادیده نگیرید. شما با یک ارزیابی ساده در مراحل استخدامی میتوانید جلوی ضررهای کلان بعدی را بگیرید. به خاطر داشته باشید سایت قطبینو سالهاست به طور تخصصی این ابزارهای ارزیابی را در اختیار سازمانها قرار میدهد. ما برای هرگونه مشاوره و راهنمایی در این حیطه کنار شما هستیم.