ارتباط نوشتاری
INFP ها ارتباطات نوشتاری را به کلامی ترجیح می دهند و ترجیح می دهند احساسات خود را به شکل مکتوب و نه کلامی مخابره کنند. دارای توانایی زیادی در اثر گذاری بر دیگران هستند و وقتی می خواهند دیگران را نسبت به مهم بودن ایده آل های خود مجاب کنند، بسیار مجاب کننده می شوند.
INFP ها آرام، راحت و تایید کننده هستند. آنها به ندرت احساسات خود را ابراز می کنند و اغلب آرام، کم صحبت و بی سروصدا می باشند. با این حال با افراد همفکر خود بسیار صمیمی و گرم هستند. این تیپ شخصیتی بسیار دوستانه است، اما از اجتماعی شدن های سطحی احتراز می کند. از این رو نکات مهم خود را با افراد کمی در میان می گذارد. آنان به اشخاصی علاقه مندند که هدفها و ارزشهایشان را درک کنند. INFP ها زندگی درونی قدرتمند و احساسات پیچیده دارند. گاه درک INFPها دشوار است، زیرا احساساتشان اغلب درونی است.
ایدهآل گرا
تیپ INFP بیش از سایر ایده آلیستها دغدغه بهبود دنیا را دارد، توجه و تمرکز این تیپ بر این است که دنیا را به مکان بهتری برای زندگی کردن تبدیل کنند. هدف غایی آنها این است که معنای نهفته در زندگیشان را پیدا کنند. آنها توجه زیادی را معطوف چیستی و کشف ماهیت اهداف خود در زندگی میکنند.
سوال اساسی آنها از خودشان این است که چگونه میتوان خدمتی به سایرین ارائه کرد؟
به دلیل این که INFPها افرادی کمالطلب و ایدهآلگرا هستند، در نتیجه همواره در تلاش و جستجوی دائمی برای رسیدن به اهدافی هستند که برای خود تعریف کردهاند.
به دنبال معنا و مفهوم در زندگی
این تیپ درک و دریافت بالایی نسبت به افراد دارند. آنها به میزان قابل توجهی به این درک و دریافت اعتماد میکنند و این مشاهدات و دریافتها را بطور پیوسته برای جستجوی معنا در زندگی خود بکار میبرند. آنها برای خود یک ماموریت دائمی و پایانناپذیر برای کشف حقیقت و معنای نهفته در امور قائل هستند.
هر مشاهده، از جمله کوچکترین اطلاعات بدست آمده از محیط پیرامون پیش از هر چیز باید از نظام ارزشی و احساسی INFPها به سلامت عبور کند. آنها موقع ارزیابی دادهها و اطلاعاتی که از محیط اطراف کسب کردهاند، به این فکر میکنند که آیا این اطلاعات و آگاهیها میتوانند INFPها را به مقصد و هدف نهاییشان که همان یکپارچگی و وحدت درونی است برسانند یا خیر.
آرزوی نهایی در انتهای مسیر برای INFPها همواره ثابت است و این همان چیزی است که INFPها از آن انگیزه میگیرند و خود را وقف آن میکنند: یاری رساندن به دیگران و تبدیل کردن دنیا به مکان بهتری برای زندگی کردن.
صبور و انعطافپذیر
افراد این تیپ در مجموع اشخاصی متفکر، باملاحظه و مراقب نسبت به احساسات دیگران هستند. این افراد شنوندگانی عالی هستند که دیگران نزد آنها احساس راحتی میکنند.
اگر چه در مواردی ممکن است این تیپ نسبت به عواطف شخصیاش بسیار خوددار بوده و احساساتش را به آسانی بروز ندهند، با این حال این افراد حس همدردی عمیقی نسبت به دیگران دارند و حقیقتا مشتاق فهمیدن آنها و احساساتشان هستند.
دیگران این میزان از صداقت و توجه در INFPها را درک میکنند و به این تیپ بعنوان یک دوست و همراه ارزشمند و یک راهنمای خوب مینگرند. این تیپ در برابر افرادی که آنها را به خوبی میشناسند بسیار گرم، صمیمی و خوش برخورد ظاهر میشوند.
دوری از اختلاف و ناهماهنگی
افراد با تیپ INFP از درگیری، تعارض و کشمکش بیزارند و تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا با آن مواجه نشوند. اما درصورتیکه به اجبار پای آنها به یک درگیری یا اختلاف کشیده شود بیشتر از منظر احساسات خود با مسئله برخورد خواهند کرد. در چنین شرایطی INFP ها فارغ از اینکه خود را در یک درگیری صاحب حق بدانند یا خیر، به این فکر میکنند که چه احساسی به آنها دست داده و نسبت به تعارضِ به وجود آمده چه احساسی دارند.
نکته حائز اهمیت برای این تیپ این است که در تعارضِ پیش آمده نمیخواهند «احساس بدی» داشته باشند و دوست ندارند عذاب وجدان را تجربه کنند. این خلق و خوی آنها در اختلافات ممکن است INFPها را افرادی بیمنطق و بیتوجه به واقعیتهای مسئله جلوه دهد.
از سویی دیگر این ویژگی از INFP ها میانجیگرهایی عالی میسازد. آنها بطور معمول واسطههای خوبی هستند که میتوانند اختلافات و تعارضات میان افراد را به خوبی و خوشی برطرف کنند و میان دیگران صلح و آشتی ایجاد کنند.
ارزشهای شخصی ریشهدار
INFP ها با کمک بینش قدرتمندی که نسبت به افراد دارند و با استفاده از فهم بالای خود از دیدگاهها و احساساتِ دیگران، به خوبی میتوانند به درک و دریافت صحیحی از موقعیت برسند و اختلافات را از میان بردارند. این کاری است که INFP ها مشتاقانه به دنبال انجام آن هستند.
افراد با تیپ INFP تا زمانیکه نظام ارزشیشان توسط دیگران خدشهدار نشود، افرادی منعطف، انطباقپذیر و فارغالبال هستند. اما در صورتی که نظام باورها و ارزشهای آنها مورد تهدید و تعرض قرار گیرد واکنشهای به شدت تدافعی و پرخاشگرانه از خود بروز خواهند داد.
آنها در چنین شرایطی به طرزی پرشور و احساسی به جنگ و جدال بر سر مواضع خود خواهند پرداخت. پروژههای شخصی و نیز شغلی که INFP به آن علاقه داشته باشد نیز در زمره «مواضع» این تیپ به شمار میآید. گرچه آنها خود را درگیر جزئیات امور نمیکنند اما وقتی پای «مواضعشان» در میان باشد به خوبی و با عزمی راسخ تمامی جزئیات محتمل را از نظر میگذرانند و پوشش میدهند.
شخصیسازی مسائل
افراد با این تیپ شخصیتی به جزئیات و مسائلی که به امور روزمره و این جهانی مربوط میشود اغلب کمتر توجه میکنند، از این رو ممکن است -به عنوان مثال- تا مدتها متوجه وجود لکه روی فرش منزل خود نشوند اما در عین حال کوچکترین نشانی از گرد و غبار را به سرعت از روی جزوات یا کتاب های درسی یا کاری خود –که برایشان مهم است- پاک میکنند.
افراد با تیپ INFP تمایل چندانی به منطق و واقعیات خشک و رسمی ندارند. توجه این تیپ به عواطف شخصی و رویکرد خاصی که به مسائل و موضوعات انسانها و سرنوشت نوع بشر دارند، باعث میشود که در اکثر مواقع با مسائل و موضوعات به طور شخصی و بر اساس ارزشهای درونیشان برخورد کنند.
همین برخورد شخصی با موضوعات امکان تصمیمگیری بر اساس منطق را برای آنها دشوار میسازد. بنابراین لازم است این تیپ در این زمینه به تعادل لازم دست پیدا کند و با رشد مهارتهای تحلیلی از اشتباهات احتمالی جلوگیری کند. INFP ها در قضاوتهای خود به این توجه دارند که چه چیز از نظر خودشان درست است و برای قضاوتهای غیر شخصی ارزش چندانی قائل نیستند.
اگرچه INFP ها میتوانند با رشد دادن این بخش از تیپشان، افرادی کاملا تحلیلی و منطقی باشند اما اکثر آنها موضوعات را از دریچه ارزشهای شخصی تحلیل میکنند که این امر معمولا فرصت ارزیابی منطقی مسائل را از آنها میگیرد.
ایجاد تعادل در «کمالگرایی»
تحت شرایط استرسزا، INFP ها دقیقا در نقطه مقابل چنین خصلتی قرار می گیرند و ممکن است در گرماگرم خشم و عصبانیتشان دلایلی که از نظر خودشان کاملا منطقی میآید-اما به احتمال زیاد نادرست است- را یکی پس از دیگری به سمت دیگران پرتاب کنند. افراد با تیپ INFP استانداردهای بالایی برای خود تعریف میکنند. آنها معمولا کمالطلب هستند و به همین دلیل برای موفقیتهای جزئی و کوچک خود قدر و ارزش چندانی قائل نمیشوند.
یکی دیگر از مشکلات بالقوه برای INFP ها شرکت در کار گروهی است. زیرا معمولا توقعات و انتظارات آنها بسیار بالاتر از سایر اعضای گروه میباشد و این مسئله کار با دیگران را برای آنها سخت میکند.
علاوه بر این آنها با کنترل شدن و تحت امر و نظارت شخصی دیگر قرار گرفتن مشکل دارند. افراد با این تیپ باید سعی کنند بین استانداردها و خواستههای خود، با نیازهای گروه و همچنین با واقعیات موجود در دنیای بیرون تعادل مناسبی برقرار کنند. در صورتی که چنین مشکلی در آنها حل نشده باقی بماند، INFP ها نسبت به زندگی خود احساس نارضایتی خواهند داشت و در مورد اینکه دقیقا باید با زندگیشان چه کار بکنند سردرگم میشوند. در چنین شرایطی این تیپ دچار سردرگمی و پریشانی افکار میشود.
مهارت بالا در «بیان» احساسات و عواطف به صورت نوشتاری
افراد با این تیپ اکثرا مهارتهای نوشتاری بالایی دارند و استعداد خاصی در نویسندگی دارند. برای INFPها واگویی احساسات درونیشان به طور شفاهی و کلامی یک کابوس واقعی است و ممکن است در این کار چندان خوب عمل نکنند. اما مهارت شگفتانگیز این تیپ در نوشتار به آنها کمک میکند تا توصیف دقیقی از حالات، احساسات و عواطف خود را روی کاغذ بیاورند.
افراد با این تیپ بطور چشمگیری در مشاغلی که رفاه عمومی در آنها مطرح است از جمله مشاوره و معلمی دیده میشوند. بهترین مشاغل برای آنها مشاغلی است که بتوانند در آن از قابلیت خود برای کمک به دیگران استفاده نموده و در عین حال به چارچوبها و قوانین خشک و دست و پاگیر تن ندهند تا استقلالشان حفظ شود.
افرادی با تیپ INFP که در لایههای رشد یافته شخصیتی خود زندگی میکنند و از مواهبی که مختص تیپ آنهاست به خوبی بهره میگیرند، میتوانند از دستاوردهای خود در زندگی لذت ببرند-اگرچه اغلب به دلیل کمالطلبیشان برای این دستاوردها اعتباری قائل نیستند- توجه کنیم که برخی از بزرگترین افرادی که بانی تغییرات مثبت انسانی شدهاند از تیپ INFP بودهاند.
ترجیح اصلی تیپ شخصیتی INFP احساسی درونگرایانه است به این معنی که آنها با موضوعات بر اساس ارزشهای شخصی خود و اینکه چه احساسی نسبت به وقایع دارند برخورد میکنند و این احساس را درونریزی میکنند. کارکرد کمکی آنها نیز شهود برونگرایانه است. آنها از طریق دریافت باطنی و نگاه کلنگر خود اطلاعات محیط پیرامون را گردآوری میکنند و به تصویر بزرگتر توجه دارند و درگیر جزئیات مسائل نمیشوند.