با کارمندان بیانگیزه در سازمان چهکار کنیم؟
۱ـ علت بیانگیزگی را ریشهیابی کنید
برای حل هر مشکلی اینکه بدانیم آن از کجا منشأ میگیرد امری ضروری است. بسیاری از کسانی که دچار بیانگیزگی میشوند به دلایل متفاوتی از بروز ناکامی و نگرانیهای درونی خود جلوگیری میکنند.
یک مدیر آگاه و دلسوز تلاش میکند تا به زمینههای یأس، در رفتارهای کارکنانش توجه ویژهای داشته باشد و عوامل نهفته در پشت رفتار کارمندش را بشناسد.
۲ـ نیازهای اساسی کارمندان را بشناسید
بهطورکلی میتوان به سه سطح از نیازهای اساسی که انسان به خاطر آنها تن به کار کردن میدهد، اشاره کرد:
- نیازهای اولیه
- منزلت اجتماعی
- خواستههای شخصی
این نیازها مانند زنجیری به هم وابسته بوده و محرک اصلی رفتارهای افراد هستند. سطح اول یا همان نیازهای اولیه شامل نیاز به خوردن و آشامیدن و… است که با کسب درآمد تأمین میشوند.
سطح دوم نیاز به منزلت اجتماعی است که همان پذیرش و مقبولیتی است که فرد از طرف دیگران دریافت میکند.
سطح سوم خواستههای شخصی است؛ مواردی که فرد دوست دارد در محیط کار از آنها بهرهمند شود؛ مثل تعیین ساعت کار هفتگی، اجازهی تماس تلفنی، مرخصی ساعتی و مساعدتهای عمومی چون برگزاری همایشهای دوستانه و صمیمانه به مناسبتهای مختلف یا معرفی کارمندان به باشگاهها و مراکز تفریحی، فرهنگی و ورزشی.
یکی از راههای انگیزه دادن به کارکنان، شناسایی اهمیت هر یک از این نیازها از منظر هر فرد و تلاش برای مرتفع سازی هر چه بیشتر آن نیاز متناسب با شخصیت کارمند است.
۳ـ مهمترین اصل انگیزه دادن به کارکنان در نظر گرفتن تناسب شغل و شخصیت است
همیشه مدرک تحصیلی یا سابقه کاری زیاد، موفقیت شغلی افراد را تضمین نمیکند. گاهی آن شغل مناسب آن فرد نیست چون ازنظر شخصیتی برای آن کار ساخته نشده است و باید انرژی بیشتری را برای تطبیق یافتن با آن جایگاه شغلی صرف کند و درنتیجه دیر یا زود دچار فرسودگی شغلی میشود.
امروزه ثابت شده است هیچچیز به اندازه وجود تناسب بین شغل و شخصیت رضایت شغلی را برای افراد به ارمغان نمیآورد. هماهنگی بین شغل، توانمندی و مهارتهای شغلی کارکنان دیگر بهتنهایی کافی نیست. عاملی که رضایت شغلی کارکنان را به بالاترین میزان ممکن میرساند و بیانگیزگی، نرخ خروج و جابهجایی را به حداقل میرساند چیزی نیست به جزء وجود تناسب بین شغل و شخصیت.
قرار گرفتن کارکنان در منصبی که کاملا با شخصیت منحصربهفرد آنها در تناسب است انگیزهی آنها را برای رشد و ارتقا شغلی دوچندان میکند و قادر خواهند بود در مدتزمان کوتاهی لذت کسب درآمد بیشتر و ترفیع شغلی را تجربه کنند. اما از چه طریقی میتوان وجود این تناسب و همخوانی را تشخیص داد؟
پیشنهاد ما به شما بهرهگیری از تست پنج عامل شخصیت نئو NEO و مدل رفتارشناسی دیسک DISC برای شناخت ویژگیهای شخصیتی و الگوی غالب رفتاری کارکنانتان است.
۴ـ حس غرور، سربلندی و ارزشمندی را در کارکنان ایجاد کنید
تلاش کنید تا افراد از کارشان لذت ببرند و از نظر روحی تقویت شوند تا با جانودل به فعالیتی که از آنها خواسته شده است بپردازند. برای ایجاد این لذت میتوانید به وظایفی که به آنها محول میکنید تنوع دهید و از خودشان مشورت بگیرید تا استعدادها و تواناییهای درونیشان شکوفا شود بهگونهای که فرد سازنده و مهم بودن جایگاه کاری خود را در سازمان متوجه شود و در خلوت خویش احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند.
سازمانهایی که توجه و ارزش کافی را برای کارکنان قائل نیستند و بهسادگی نیروهای نوپا و کمتجربه را جایگزین آنها میکنند حس عدم امنیت و بیانگیزگی را به سازمان تزریق میکنند.
۵ـ به کارمندان خود آزادی عمل بیشتری دهید
مسلما اگر فردی بداند که موفقیت و نتیجهی کار در گرو تلاش خودش است و مسئولیت کار را باید بهطور کامل بر عهده بگیرد، به نحو دیگری به کارش نگاه خواهد کرد.
دادن دستورهای پیدرپی و چک کردنهای بیشازحد فقط خلاقیت فرد را نشانه میگیرد و دلسردش میکند. بهجای این کار بهتر است برای انگیزه دادن به کارکنان آزادی عمل بیشتری به آنها داده و اجازه دهید تا از شیوههای شخصی خودشان استفاده کنند و حتی روشی منحصربهفرد طراحی نمایند. دیدگاه و نظرات کارشناسی آنها را دستکم نگیرید و مسئولیت تصمیمگیریهای کوچک را به آنها محول کنید.
البته بسیار مهم است که قبل از عمل به این مورد افراد را از منظر میزان وظیفهشناسی بهخوبی بشناسید و طبقهبندی کنید و متناسب با آن به آنها مسئولیت دهید تا از بروز هرجومرج جلوگیری کنید.
۶ـ به نحوهی عملکرد آنها فیدبک دهید
یکی از تکنیکهایی که میتوان برای انگیزه دادن به کارکنان به کار برد این است که از همان ابتدا استانداردها و معیارهای مطلوب کاری را که قرار است از آنها تحویل بگیرید بهطور شفاف مشخص کنید تا آنها با آگاهی، تجربهها و آموختههای خودشان را به کار ببندند و خود را به معیارهای مطلوب شما برسانند. البته بهتر است از معیارهای کمال گرایانه و ناممکن دوریکنید.
حتما با ترتیب دادن جلسات کاری بهطور مرتب آنها را در جریان نتیجهی کارشان قرار دهید تا از مشورتهایتان استفاده کنند و بتوانند نقاط ضعفشان را قبل از اینکه دیر شود اصلاح نمایند.
۷ـ کارکنانتان را توانمند سازید
از دیگر دلایل بیانگیزگی کارکنان میتوان به عدم صلاحیت و نداشتن شایستگیهای لازم متناسب با آن حرفه اشاره کرد که میتوان با علائمی چون کاهش کیفیت عملکرد، پایین آمدن تابآوری و تردید در قبول مسئولیتها متوجه آن شد.
شما بهعنوان مدیر سازمان میتوانید برای ارتقا توانایی و صلاحیت کارکنانتان از طرق مختلفی چون برگزاری کلاسهای آموزشی، آموزش عملی و انتقال تجربیات خود به آنان برنامهریزی کنید.
۸ـ فضای محیط کار را بهبود دهید
ایجاد فضای آرامشبخش در انگیزه دادن به کارکنان بسیار مؤثر است. برای این منظور اقداماتی چون تمیز و تزیین کردن دیوارها و هرازگاهی نوسازی ساختمانها یا استفاده از رنگهای اصلی چون قرمز، سبز و زرد در دکوراسیون، برای تقویت روحیهی کارکنان اثر به سزایی دارد.
میتوانید روزنامهها و مجلات تخصصی مرتبط با حوزه کاری خود را در معرض دید کارکنان قرار دهید تا هم با مهارتهای بیشتری آشنا شوند و هم از اخبار و رویدادهای اخیر حوزهی کسبوکارشان مطلع گردند.
۹ـ کارمندان خود را هوشمندانه تشویق کنید
هر فردی در مقابل فعالیتهای دلسوزانهی خود انتظار تشویق و قدردانی دارد و با انجام گرفتن آن، بدون شک بر تلاشش میافزاید و آن رفتار مثبت در او نیز تقویت میشود. لطفا فرآیند پاداش و تنبیه را همچون تشکیلات نظامی اعمال نکنید که «تشویق برای یک نفر؛ تنبیه برای همه». سازمان شما پادگان نظامی نیست که این قبیل استراتژیها نتیجهبخش باشند. تشویق کردن نیز آدابی دارد که خوب است به چند مورد آن اشاره کنیم:
- از تشویقهای مبهم و کلی خودداری کنید. بگذارید تا فرد آگاه باشد که دقیقا به خاطر کدام کارش و به چه دلیلی تشویق میشود.
- از تشکرهای خشکوخالی در خارج از محیط کاری اجتناب کنید.
- بدون هیچ چشمداشت و منتی تنها برای انگیزه دادن به کارکنان آنها را تشویق کنید.
- هنگام تشویق، به ضعفها و ناتوانیهای فرد اشارهای نداشته باشید؛ چراکه بهجای شیرینی تشویق، تلخیِ انتقاد شنیدن در ذهن فرد باقی میماند و او را مأیوس کرده و مطلوبیت کارش را پایین میآورد.
مطلب مرتبط: چگونه جبران خدمات کارمندان بهرهوری سازمان را افزایش میدهد؟
۱۰ـ بر اثرگذاری متقابل همکاران بر یکدیگر نظارت داشته باشید
اگر میخواهید از تلاشهایتان برای انگیزه دادن به کارکنان محافظت کنید، به رفتارهای آنها توجه ویژهای داشته باشید. چراکه منفیبافیهای افراد سمی بهسرعت مانند ویروسی در محیط کارتان پخش میشود و ذهن پرنشاط سایرین را نیز آلوده میکند. چنانچه آن فرد اصلاحناپذیر بود از کار کردن با او اجتناب کنید و برعکس، افرادی که محرک انگیزه و روحیهی مثبت کاری هستند را جذب نمایید.
مطلب مرتبط: ۱۰ ویژگی آدمهای سمی؛ چگونه نقش آنها را در زندگیتان خنثی کنید؟
۱۱ـ هنگام ترفیع دادن دقت لازم را داشته باشید
یکی دیگر از مسائل مرتبط با ترغیب کارکنان به کار بهتر، شیوه ترفیع شغلی و سازمانی است که اگر بر مبنای ملاحظاتی غیر از شایستگی فردی و توانایی آنها باشد میتواند به انگیزهی باقی کارکنان صدمه وارد کند. زیرا آنها نتیجهی تلاشهای خود را بیسرانجام دانسته و از ادامهی آن خودداری میکنند.
۱۲ـ امنیت شغلی کارکنان را تضمین کنید
یک کارمند اگر بداند قرار نیست هر ثانیه نگران از دست دادن شغل خود باشد، میتواند نظراتش را بدون ترس بیان کند. با خودمحوری و همهچیزدانی مدیران روبهرو نمیشود و در عوض همدلی و احترام دریافت میکند، احساس امنیت و اعتماد را تجربه میکند و انگیزهاش برای پرقدرت ادامه دادن کار شارژ میشود.
۱۳ـ روابط را جایگزین شایستهسالاری نکنید
متأسفانه این موضوع بهکرات در سازمانها مشاهده میشود که افراد باسابقه و توانمندی پایینتر به دلایلی نظیر نسبت خانوادگی با مدیران ارشد یا تملق و چاپلوسی به مناصب مدیریتی میرسند. دانش و غیرمتخصص بودن این اشخاص نهتنها سازمان را از مسیر پیشرفت خود خارج میکند بلکه به بیانگیزه شدن کارمندان باسابقه و متخصص دامن میزند.
۱۴ـ حمایت منصفانه از کارکنان کلید انگیزه دادن به آنهاست
درست است که رابطهی شما با کارمندانتان رسمی و در چارچوب مشخصی است. اما بیتوجهی به مشکلات شخصی افراد و سر در لاک فرو بردن مدیران، حس بیاهمیتی و دیده نشدن را به کارمندان القا میکند. بهتر است به کارمندانتان دیدی متفاوت از دستگاهها و میز و صندلی موجود در محیط کار داشته باشید. دغدغهها و احساسات آنها را جدی بگیرید.
سعی کنید رابطهای قوی و حمایتی بین خود و کارکنانتان برقرار کنید و همواره گوش شنوایی برای آنها باشید. هرگز قدرت حس خوب مورد حمایت واقعشدن را دستکم نگیرید.
پیشنهاد: نشانههای ضعف در مدیریت و چگونگی تبدیل آنها به نقاط قوت