تاکنون بارها در مقالات اخیر به تفاوتهای شخصیتی و رفتاری زوجین پرداختیم. اینکه علت اصلی بسیاری از مشاجرات و تعارضهای زناشویی به عدم شناخت تیپ و ویژگیهای شخصیتی و الگوهای غالب رفتاری یکدیگر برمیگردد. اما این بار تصمیم گرفتیم از منظری جدید به ریشهیابی اختلافات زناشویی بپردازیم. ارتباط کلامی با همسر!
موضوعی که شاید در نگاه اول ساده و پیشپاافتاده به نظر آید. اما در واقعیت یکی از اصلیترین دلایل تعارضهای زوجین به شمار میرود. اعداد و ارقام به ما نشان میدهند که بیش از ۵۰ درصد طلاقها به علت درست صحبت نکردن و عدم توانایی و فقدان مهارت در زمینه ارتباط کلامی با همسر است.
جالب است بدانید که حتی جنبههای غیرکلامی گفتار و ارتباطی که با اجزای کلام شما دارند در ارائه مفاهیم بهطرف مقابل اثرگذار هستند. مواردی مانند آهنگ، لحن، کیفیت صدا، سرعت گفتگو، تأکید بر کلمات خاص، سن، جنس، موقعیت اجتماعی و بسیار موارد دیگری در نوع برداشتی که از کلام میشود مؤثر هستند. ارتباط کلامی با همسر زمانی حداکثر رضایتمندی را به دنبال خواهد داشت که علاوه بر استفاده از واژگان تأثیرگذار، کیفیت مناسب صدا، سرعت لازم، تأکید بهجا بر روی کلمات، مکث بهموقع و همراه با زبان بدنی متناسب باشد.
منظور از ارتباط کلامی چیست؟
ارتباط کلامی یک مفهوم مهم در زبانشناسی است که به رابطه و ارتباط بین کلمات و جملات در یک متن یا گفتار اشاره دارد. این ارتباطات بهطور گسترده از انواع مختلفی برخوردارند و در تدوین و فهم مفاهیم زبانی نقش حیاتی دارند. یکی از انواع ارتباطات کلامی، ارتباط معنایی است که به اتصال معنایی کلمات و جملات به یکدیگر میپردازد. در این حالت، کلمات و جملات به گونهای به هم متصل هستند که مفاهیم و اطلاعات به صورت منطقی و سلسله مراتبی ارائه شوند. علاوهبر این، ارتباط کلامی شامل عناصری نظیر رابطههای زمانی، علیتی، مقایسهای و توضیحی نیز میشود که در تدوین مؤثر و قابل فهم گفتارها نقش دارند.
در دنیای مدرن، با پیشرفت فناوری و تکنولوژی، ارتباط کلامی نهتنها در متون نوشتاری و گفتاری حائز اهمیت است، بلکه در سیستمهای هوش مصنوعی و پردازش زبان طبیعی نیز نقش مهمی ایفا میکند. الگوریتمهای مبتنی بر ارتباطات کلامی در پردازش زبان طبیعی برای درک و تولید متون به صورت زبانی نزدیکتر به انسان، ترجمه ماشینی بهتر و پاسخ به سؤالات مفهومیتر از اهمیت و کاربرد این ارتباطات هستند.
همچنین در حوزه مکالمات انسانی، ارتباط کلامی اصلی مهم در فهم نیازهای ارتباطی و اجتماعی است. توانایی ارتباط کلامی به طور مستقیم بر توانایی افراد در انتقال اطلاعات، بیان احساسات و حل مسائل تأثیر میگذارد. تسلط به ارتباطات کلامی مؤثر میتواند در تعاملات اجتماعی، تحصیلی و حتی حرفهای تأثیرگذار باشد و نقش اساسی در توسعه مهارتهای ارتباطی فرد دارد. بهطور کلی، درک و توسعه ارتباط کلامی از اهمیت بالایی برخوردار است و در زمینههای مختلف زندگی انسانی تأثیرگذار میباشد.
اهمیت یادگیری و بهکارگیری ارتباط کلامی
همانطور که گفته شد ارتباط کلامی یکی از عناصر اساسی زندگی انسانی است که تأثیر بسزایی بر همه جنبههای زندگی افراد دارد. این مهارت نهتنها در زمینههای اجتماعی و حرفهای بلکه در تمامی ابعاد زندگی اثرگذار است.
ارتباط اجتماعی
یادگیری و بهکارگیری مهارات ارتباط کلامی میتواند روابط اجتماعی را بهبود بخشد. توانایی در بیان افکار، احساسات و نیازها به زبان مناسب و کارآمد، ارتباطات انسانی را تسهیل میکند. این مهارت به افراد کمک میکند تا در مواقع گروهی یا فردی بهتر واکنش نشان دهند و بهبود یابند.
مهارتهای حرفهای
در محیط کار، توانایی برقراری ارتباط کلامی مهارتی اساسی است. افرادی که مهارتهای خوبی در ارتباط کلامی دارند، بهتر میتوانند اطلاعات را منتقل کنند، با همکاران خود هماهنگ شوند و در فرآیند تصمیمگیری بهتر عمل کنند. این مهارت بر توانایی مذاکره، مدیریت زمان و حل مسائل تأثیرگذار خواهد بود.
توسعه مهارتهای تدریس و یادگیری
در حوزه تدریس و یادگیری، ارتباط کلامی ابزاری قدرتمند است. افرادی که توانایی خوبی در انتقال اطلاعات و ایدهها به دیگران دارند، موفقیت بیشتری در فرآیند آموزش و یادگیری خواهند داشت. این مهارت به معلمان کمک میکند تا درسها را بهتر تدریس کنند و به دانشآموزان کمک کنند مطالب را بهتر درک کنند.
افزایش اعتمادبهنفس
یادگیری مهارتهای ارتباط کلامی، اعتمادبهنفس را نیز تقویت میکند. افرادی که قادر به بهاشتراکگذاری افکار و ایدههای خود با دیگران هستند، احساس قویتری نسبت به خود دارند و بهتر میتوانند در مواجهه با چالشها و موقعیتهای ناخواسته عمل کنند.
تداوم زندگی زناشویی
یادگیری و بهکار بردن مهارتهای ارتباط کلامی در زندگی زناشویی هم میتواند عاملی بر موفقیت و استمرار آن باشد. اینکه افراد بتوانند مفهوم درخواستها، صحبتها و حتی نیازهای خود را به بهترین حالت به شریک زندگی خود برسانند اهمیت زیادی در آرامش و عدم ایجاد کشمکش دارد. بهطور خلاصه، یادگیری و بهکارگیری ارتباط کلامی به عنوان یک مهارت اساسی در زندگی، تأثیرات بسیاری در بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. این مهارتها افراد را در مواجهه با چالشهای مختلف زندگی قوی میسازند و به آنها کمک میکنند تا در مسیر بهبود فردی و اجتماعی خود پیش بروند.
چرا باید ارتباط کلامی با همسر را یاد بگیریم؟
متأسفانه برخی از افراد بهواسطه ماهیت شغل خود که نیازمند مذاکره و ارتباط با مشتری است حاضرند میلیونها تومان برای آموزش و تقویت مهارت مذاکره و برقراری ارتباط کلامی و غیرکلامی مؤثر هزینه کنند. اما همینکه بحث خانواده و ارتباط کلامی با همسر و سایر اعضای خانواده به میان میآید. دیگر تصور میکنند که این قبیل مسائل نیازی به یادگیری ندارند. چراکه به عقیدهی آنها اینجور مسائل بهمرورزمان درست میشوند. غافل از اینکه همین نکات بهظاهر ساده و کماهمیت، ذرهذره به اختلافات بزرگ تبدیل میشوند و کمترین پیامدشان سرد شدن و طلاق عاطفی است.
به قول اروین یالوم انسانها از رابطه به وجود میآیند، در رابطه رشد میکنند، در رابطه آسیب میبینند و در رابطه ترمیم میشوند. همهچیز به رابطهها مربوط است. ازآنجاییکه رکن اصلی روابط، ارتباط کلامی است و بین ارتباط کلامی با همسر به شکلی سازنده و مطلوب و رضایت زناشویی رابطهای مستقیم وجود دارد. بنابراین میتوان با اطمینان گفت که اگر به دنبال تجربه صمیمیت و تفاهم هستید باید خودتان را به آموزش و تقویت این مهارت ملزم کنید.
مطلب مرتبط: ۱۰ دلیل اهمیت هوش کلامی برای موفقیت در زندگی شخصی و کار
فقدان ارتباط کلامی با همسر چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟
در زندگی انسانها هیچ رفتاری در زمینه برقراری ارتباط بهاندازه ارتباط کلامی وسعت و اثرگذاری ندارد. روان شناسان معتقدند که اساسا انسانها از طریق زبان و گفتگو دچار تغییر و تحول میشوند. یکی از مهمترین عوامل ایجادکنندهی تنشهای خانوادگی، فقدان ارتباط کلامی با همسر در طول زندگی مشترک است که تبعاتی همچون کمحرفی و ترجیح دادن سکوت، عدم درک متقابل، افزایش پنهانکاری، خیانت، انتقادهای فراوان، غیرقابلحل ماندن مشکلات و طلاق عاطفی خواهد بود.
ارتباط کلامی با همسر موجب میشود تا نیازها، خواستهها و علایق یکدیگر را بهدرستی درک کنید و عشق، دوستی، محبت و صمیمیت در بین شما جریان پیدا میکند. نتایج پژوهشها نشان میدهند که احتمال طلاق در روابطی که هر دو طرف رفتارهای تبادلی مخرب از خود نشان میدهند، بالاتر است. از طرفی بهبود مهارتهای ارتباطی منجر به حل موفقیتآمیز تعارضهای زناشویی و سازگاری زناشویی میگردد.
۸ گام مؤثر برای تقویت ارتباط کلامی با همسر
۱ـ ارتباط چشمی را چاشنی ارتباط کلامی با همسرتان کنید.
این واقعیت غیرقابلانکار است که از طریق نگاه کردن میتوان با طرف مقابل صحبت کرد. شما با نگاهتان میتوانید تمایلات عاطفی خود را بهسادگی منتقل کنید. تصور کنید لحظهای را که شاید دهها بار تجربه کردید. ولی هرگز به عمق آن توجه نکردهاید. همسر شما در حال تعریف کردن موضوعی برای شماست. شاید هم دارد در خصوص مشکلات فرزندتان با شما سخن میگوید یا حتی قصد دارد خواسته و نیازش را با شما در میان بگذارد. اما شما در حال تماشا تلویزیون یا چک کردن پیامهای واتس اپ و تلگرام خود هستید. بعد از پایان صحبتش تازه از او میپرسید: «چی گفتی؟» یا از این بدتر به او میگویید «چی شده که دوباره داری غر میزنی؟» البته گاهی اوقات وخامت اوضاع در این حد نیست.
به صحبتهای همسرتان گوش میدهید. اما کمترین ارتباط چشمی با او برقرار نمیکنید. برخی اوقات یک نگاه ساده میتواند جای هزاران کلمه را بگیرد. خوب است بدانید که چشمها نسبت به سایر اجزای چهره در فرآیند برقراری ارتباط مؤثر از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. چشمان شما توانایی پاسخگویی به ۵/۱ میلیون پیام همزمان را دارد. پس چرا آنها را از همسرتان دریغ میکنید؟ ارتباط کلامی با همسر زمانی پیام اصلی خودش را به پارتنرتان منتقل میکند که همزمان با ارتباط چشمی باشد.
مطلب مرتبط: ارتباط چشمی و هر آنچه باید درباره اهمیت آن در مذاکره بدانید
۲ـ در زمان برقراری ارتباط کلامی با همسر همهچیز را زیر سؤال نبرید.
ممکن است شما یا همسرتان در طول چندین سال زندگی مشترک مرتکب اشتباهاتی شوید. همسر شما بهواسطه عادت رفتاری نادرستی که دارد باوجوداینکه به او تذکر دادهاید، اما بازهم بهطور عمد یا غیر عمد موجب آزردگی خاطر شما شده است. بهتر است در چنین مواردی تا جایی که امکان دارد از کلمات «همیشه و هرگز» برای ابراز ناراحتی خود استفاده نکنید. بهطور مثال جملاتی مانند: «تو هیچوقت به حرفها و خواستههای من گوش نمیدی!» «تو هرگز برای آرامش و خوشحالی من قدمی برنداشتی.» «تو همیشه از زیر بار هر مسئولیتی شونه خالی میکنی.» باور کنید استفاده از چنین عباراتی نهتنها موجب تقویت ارتباط کلامی با همسرتان نمیگردد. بلکه بدون اینکه بخواهید پارتنرتان را عصبانی کرده و او را در موضع دفاعی قرار میدهید.
پیشنهاد میکنیم دلیل ناراحتی خود را بدون تعمیم دادن به تمام موقعیتها و زیر سؤال بردن رابطهی چندین و چندساله خود مطرح کنید. نقش و سهم مسئولیتتان را نسبت به اتفاق پیشآمده نشان دهید و با ارائه پیشنهاداتی از پارتنرتان بخواهید پس از پذیرش اشتباهش آنطور که دلخواه شماست برایتان جبران کند.
۳ـ گوش دادن فعال از ارکان اصلی ارتباط کلامی با همسر است.
پارتنر شما چه درونگرا باشد چه برونگرا هیچ تفاوتی ندارد. بههرحال هر فردی در زمان صحبت کردن تمایل دارد طرف مقابلش با جانودل به صحبتهایش گوش دهد. با پریدن میان کلام همسرتان، سر تکان دادن بدون کمترین توجهی به عمق صحبتها و مفهوم و منظور او، محو تماشای تلویزیون بودن و چک کردن پیدرپی تلفن همراه کمترین پیامی که به او منتقل میکنید عدم ارزشمندی خودش و صحبتهایش است.
یادتان باشد هنگامیکه مدتزمان مشخصی را برای شنیدن خواستهها و حرفهایش اختصاص ندهید، نمیتوانید قضاوتی منصفانه و منطقی در رابطه با نگرش و احساس او داشته باشید. سعی کنید پس از اتمام صحبتهایش، حرفهای او را به زبان خودتان خلاصه کنید. همچنین میتوانید با مطرح کردن پرسشهایی مطمئن شوید که منظور او را بهدرستی متوجه شدهاید.
مطلب مرتبط: مهارت گوش دادن فعال چیست؟
۴ـ هرگز از همسرتان انتظار ذهنخوانی نداشته باشید.
متأسفانه یکی از باورهای ناکارآمد موجود در بین زوجین این است که مدام از یکدیگر انتظار دارند یکدیگر را حدس بزنند. شک نکنید که توقع ذهنخوانی یکی از مهمترین خطاهای ارتباطی در ارتباط کلامی با همسر است. جملاتی از قبیل اینکه: «تو خودت باید میفهمیدی»، «یعنی بعدازاین همهسال هنوز نمیدونی!» بیان کردن چنین عباراتی کمترین کمکی به بهبود رابطه شما نمیکنند. اگر موضوع حائز اهمیتی برایتان وجود دارد و تمایل دارید که پارتنرتان شما را درک کند.
بنابراین باید خودتان را برای انجام یک گفتگوی بالغانه آماده کنید. این موضوع میتواند جنبهی دیگری نیز داشته باشد. یعنی شما یا طرف مقابل بدون در نظر گرفتن قصد و نیت یکدیگر به قضاوت بپردازید. «تو میخواستی مرا در عمل انجامشده قرار بدی». «تو همیشه این بازی را راه میندازی که به من عذاب وجدان بدی». «همیشه حرفهای مرا آنطور که دلت میخواهد برداشت میکنی». میبینید! جملات آشنایی که همگی ناشی از قضاوت عجولانه و عدم تلاش برای درک احساسات طرف مقابل است.
هرگز در زمان گوش دادن به حرفهای پارتنرتان به دنبال آماده کردن جواب بهمنظور نشان دادن برتری خود نباشید. زندگی مشترک را با میدان مسابقهای برای اثبات اینکه چه کسی باهوشتر، عاقلتر، توانمندتر، محقتر و … است، اشتباه نگیرید.
۵ـ مهارت انتقاد کردن را بیاموزید.
شاید یکی از دلایل مهمی که ارتباط کلامی با همسر را درنهایت به ورطه طلاق عاطفی میکشاند، عدم یادگیری مهارت انتقاد کردن است. انتقال هر حرف درست و نادرستی به همراه لحنی مملو از طعنه و کنایه و هرگز به معنای انتقاد نیست. شاید دلیل این حجم از مقاومت در برابر شنیدن نقد، اشتباه گرفتن آن با توهین و بیاحترامی است. بدیهی است که هیچکس تمایل ندارد عملکرد و رفتارش در معرض انتقاد قرار بگیرد. اما فراموش نکنید که یکی از مهمترین رسالتهای بودن در رابطه عاطفی، تبدیلشدن به ورژن بهتری از خودتان است.
پیشنهاد میکنیم در چنین مواقعی از بخش روان رنجور و پرخاشگر روانتان مراقبت کنید. تا بدون تفکر و تأمل واکنش نشان ندهید. از عذرخواهی کردن فرار نکنید. مسئولیت رفتار اشتباهتان را بپذیرید. بحث را از موضوع اصلی منحرف نکنید. سعی نکنید با مطرح کردن نقدی تندوتیز و مخرب طرف مقابل را خلع سلاح کنید. اگر گلایهای دارید آن را با ذکر جزئیات و با تکیهبر منطق و استدلال و با انتخاب کلمات مناسب و غیر مغرضانه توأم با لحن مناسب بیان کنید. بنابراین چنانچه قدری خودتان را بهزحمت بیندازید و این بعد از ارتباط کلامی با همسر را بیاموزید میتوانید منتظر تغییرات شگرفی در زندگی فردی و مشترک خود نیز باشید.
مطلب مرتبط: چگونه به شیوهای مؤثر به انتقاد دیگران پاسخ دهیم؟
۶ـ بهجای طعنه زدن به دنبال حل مسئله باشید.
یکی دیگر از مهارتهای ضروری در ارتباط کلامی با همسر، حل مسئله است. کنایه زدن و طفره رفتن از پذیرش مسئولیت حل مشکلات تنها شدت و پیچیدگی آنها را بیشتر میکنند. بهتر است بهجای اینکه مدام دنبال این باشید که چه کسی بیشتر مقصر است؟ دست از سرزنش یکدیگر بردارید، موقعیت پیشآمده را با تمام سختی که به زندگی مشترکتان تحمیل کرده بپذیرید و برای علتیابی و تلاش برای حل مشکلتان اقدام کنید.
۷ـ با قدرشناسی و تشکر ارتباط کلامی با همسرتان را تقویت کنید.
زمانی که همهچیز بر وفق مراد است طرفین ترجیح میدهند سکوت کنند. اما امان از روزی که کوچکترین خطایی از کسی سر بزند. دیگر فریاد اعتراض و عیبجویی سر به فلک میکشد. شما میتوانید بهراحتی با استفاده از قدرشناسی کلامی نسبت به کارهای کوچک و بزرگ پارتنرتان حس ارزشمندی و عزتنفس او را تقویت کنید. ضمن اینکه این رفتار منجر به شناخت هر چهبهتر نقاط قوت یکدیگر شده و میتوانید برای تقویت آنها از نظرات همدیگر مطلع شوید.
۸ـ تفاوتهای رفتاری یکدیگر را بشناسید.
پیشنهاد میکنیم این بخش را با تمام دقت و تمرکزی که در خودتان سراغ دارید، مطالعه کنید. شاید بتوان با قاطعیت گفت که علت به وصال نرسیدن بسیاری از ارتباطات کلامی بین همسران سو برداشتها و سوءتعبیرهایی است که از رفتارها میشوند. الزاما متفاوت بودن الگوهای رفتاری شما با پارتنرتان به معنای درست بودن رفتار شما و نادرست بودن رفتار او نیست. از طرفی گاهی اوقات اشخاص در تشخیص رفتار بد دچار اشتباه میشوند. بهطور مثال رفتار متفاوت را بد تلقی میکنند و در عوض در برابر بیاحترامیها و نامهربانیها رفتار خوبی نشان میدهند. غافل از اینکه فرد خاطی با دیدن چنین بازخوردی برای انجام مجدد آن رفتار نادرست تقویت میشود. در چنین شرایطی شما باید خودتان را به ابزار شناخت مجهز کنید.
شناخت الگوی غالب رفتاری پارتنرتان به میزان چشمگیری موجب بهبود ارتباط کلامی با او میگردد. اگر او به شما نمیگوید «دوستت دارم» به معنای از بین رفتن عشق و علاقهاش نسبت به شما و زندگی مشترکش نیست. احتمالا در چنین حالتی مدل رفتاری شریک عاطفی شما D یا (Dominance) است. آنها تمام تلاش خود را برای آرامش و رفاه همسرشان انجام میدهند. اما در ارتباط کلامی با پارتنرشان دچار مشکل میشوند. بهتر است بهجای بحث کردنهای مکرر و سرزنش یکدیگر نسبت به مدل رفتاری خودتان و همسرتان آگاه شوید.
مدل رفتارشناسی دیسک DISC به شما کمک میکند تا با شناخت الگوهای رفتاری تکرارشونده همسرتان بتوانید رفتار او را بهدرستی در موقعیتهای گوناگون پیشبینی کنید تا درنهایت بدون درگیری و کشمکش بهترین واکنش و مناسبترین عبارتها را به کار ببرید.
حرف آخر
نتایج بررسیها نشان میدهد زنان توانمندی بیشتری در ارتباط کلامی با همسر خود دارند. اما این قبیل گزارشها هرگز بیانکننده این موضوع نیستند که مردان قادر به آموختن مهارت ارتباط کلامی نیستند و از آن مهمتر آن را در راستای بهبود و تحکیم رابطه عاطفی خود به کار گیرند. بنابراین همانطور که در این مقاله گفته شد تأیید و تمجید همسر، گوش دادن فعال و با کمال میل به صحبتهای او، پرهیز از پیشداوری و قضاوتهای عجولانه، تبیین و علتیابی مشکلات، داشتن انتظارات واقعبینانه، عدم کنترل گری در گفتگو و اجتناب از سرزنش کردن، افزایش ظرفیت انتقادپذیری و آموزش مهارت نقد کردن منصفانه و فارغ از هرگونه طعنه و کنایه، پذیرش احساسات و هیجانات، رها کردن اشتباهات گذشته، نگرانیها و ترسهای پارتنرتان با همان کیفیتی که هستند و بسیار موارد دیگر ازجمله مهمترین راهکارها بهمنظور برقراری ارتباط کلامی مؤثر با همسر هستند.
در پایان گفتگو و مهارت ارتباط کلامی با همسر چیزی نیست که در ذات شما نهفته باشد. برای کسب این مهارت باید بهاندازه کافی زمان بگذارید و تمرین کنید. تمام عادتهای مثبت ذکرشده تنها بخش کوچکی از دایره مهارتهای ارتباطی به شمار میروند. با تمرین و تلاش بهمرورزمان توانمندی شما در بیان آنچه در ذهن دارید و گوش سپردن به هر آنچه شریک زندگیتان در ذهن دارد، تقویت میشود.