چند سالی است که معضلی تحت عنوان مدیر بیکفایت دامنگیر سازمانها شده است. متأسفانه آمار این مدیران روزبهروز در حال افزایش است. شاید از خودتان بپرسید که بهراحتی میتوان مدیران لایق را از افراد بیکفایت تشخیص داد. پس چطور این افراد هنوز بر سر کار هستند؟ باید به شما بگوییم که شناخت مدیران بیکفایت بهراحتی بیان آن نیست! این دسته از مدیران میتوانند همان مدیران همیشه فعال یا مهربان و متواضعی باشند که میشناسید. اما شما زمانی متوجه بیکفایتی این افراد میشوید که کار از کار گذشته باشد.
در این مقاله سعی داریم نشانههای شناخت مدیران بیکفایت را بررسی نماییم تا شما بتوانید بهراحتی این مدیران را تشخیص دهید.
مدیران بیکفایت و سلطهپذیر چه کسانی هستند؟
مدیرانی را تصور کنید که هیچگونه درگیری با شما نداشته و همواره به حرفتان گوش میدهند. این مدیران شاید بسیار ایدهآل به نظر برسند اما واقعیت امر این است که دارای شخصیتی سلطهپذیر هستند. آنها نمیتوانند از شما دفاع کنند و حقوقتان را مطالبه نمایند. تصمیمگیریهای درستی نداشته و دائما به فکر جلب رضایت مدیران ارشد خود هستند. درنتیجه زیر دستان خود را فراموش کرده و برای خشنودی آنها هیچ کاری انجام نمیدهند. اینگونه است که مشخص میشود این مدیران بیکفایت و سلطهپذیر هستند. بهطوردقیقتر برای شناخت این دسته از مدیران باید از تستهای شخصیت شناسی کمک گرفت. یکی از بهترین تستها در این راه، تست پنج عامل شخصیت نئو NEO است.
بر اساس تست پنج عامل شخصیت نئو، مدیران بیکفایت چه نشانههایی دارند؟
تست نئو شخصیت افراد را به پنج بعد متفاوت تقسیم کرده و به تحلیل آنها میپردازد. شما میتوانید از این تست برای تشخیص ویژگیهای مناسب مدیریتی در افراد استفاده کرده و بهراحتی مدیران بیکفایت را شناسایی نمایید. در ادامه مقاله، پنج عامل اصلی تست نئو و زیرشاخصهای آنان را بررسی نموده و در خلال آن، ویژگیهای مدیران بیکفایت و سلطهپذیر را نیز عنوان میکنیم.
ورود به تست پنج عامل شخصیت نئو NEO
روان آزردگی (N)
رواننژندی یا روان آزردگی احساسات و هیجانات منفی را در فرد نشان میدهد. مدیران عصبی که همیشه در حال دادوفریاد هستند، نمره بالایی در این شاخص دارند. مسلما کار کردن کنار مدیری که لبریز از احساس خشم بوده و استرس شغلی فراوانی را به شما القا میکند، سخت و طاقت فرسا است. این مدیران در رده اول مدیران بیکفایت قرار گرفته و اصلا شایسته مدیریت نیستند. اولین شاخص شخصیتی در تست نئو خود به ۵ زیرشاخص تقسیم میشود که به شرح زیر هستند:
اضطراب:
مدیرانی که اضطراب بالایی دارند، همیشه عصبی و وحشتزده هستند. چنانچه شرایط مطابق میل آنها پیش نرود، دچار تنش شده و شروع به ناسازگاری میکنند. این دسته از مدیران، مدیرانی بیکفایت لقب میگیرند.
خشم:
شما حتما مدیرانی با خشم و پرخاشگری بالا را در محیطهای کاری دیدهاید. همان مدیرانی که با بروز هر مشکلی کنترل خود را از دست داده و خشمگین میشوند. عدم کنترل خشم در این افراد به دفعات اتفاق افتاده و کار کردن را در کنارشان سخت و دشوار میکند.
مطلب مرتبط: ۱۶ تکنیک ضروری برای مهار و کنترل خشم در محیط کار
افسردگی:
مدیرانی سرخورده و ناامید که نمیتوانند کاری را بهتنهایی انجام دهند نیز جزء مدیران بیکفایت هستند. این مدیران شورواشتیاق را از محیطهای کاری گرفته و کارمندان را دلسرد میکنند.
شرم:
مدیران بیکفایت و سلطهپذیر همواره احساس شرم و خجالت کرده و از بیان احساسات و نظرات خود عاجز هستند. آنها معمولا نمیتوانند یک سخنران خوب برای مجالس رسمی باشند چراکه دائما در حال معذرت خواهی هستند. در اینجا مشخص میشود که این مدیران نمره بالایی در شاخص شرم تست نئو دارند.
تکانشوری:
یکی از نشانههای مهم مدیران لایق، کنترل امیال و هوسهای درونی آنان است. درست برعکس مدیران بیکفایت که هیچ کنترلی روی خود نداشته و بندهی امیالشان هستند.
آسیبپذیری به استرس:
محیطهای کاری خود عامل ایجاد استرس در افراد هستند. اگر فردی با استرس بالا نیز بهعنوان مدیر شما انتخاب شود، آشفتگی را چندبرابر خواهد کرد. این دسته از مدیران بیکفایت، همیشه متوسل به مدیران بالادست یا حتی کارمندان سلطهطلب خود بوده و اکثرا پریشان و آشفته هستند. مسلما کار کردن با چنین مدیرانی، کارایی افراد را پایین آورده و کل سیستم را زیر سؤال میبرند.
مطلب مرتبط: ۱۰ راهکار ساده برای خنثی کردن رفتارهای یک رئیس بد
برونگرایی (E)
مدیران با طیف وسیعی از افراد برخورد میکنند. وجود حد بالایی از شاخص برونگرایی به آنها کمک میکند تا بهخوبی با دیگران برخورد کرده و ارتباطات را شکل دهند. مسلما کار کردن با مدیرانی خونگرم و صمیمی بسیار لذتبخشتر است. زیرشاخصهای برونگرایی به شرح زیر هستند:
صمیمیت:
اگر نگاهی دقیق به سازمانهای موفق داشته باشید، به این امر پی میبرید که صمیمیتی مثال زدنی میان کارمندان و مدیران آنها وجود دارد. این ارتباطات دوستانه فضایی آرامشبخش ایجاد کرده و کارایی کارمندان را بالا میبرد.
جمعگرایی:
مدیریت تنها نشستن پشت میز و فرمان صادر کردن نیست. مدیران باید در جمع حضور داشته و با کارمندان خود تعامل برقرار نمایند. مدیران بیکفایت افرادی هستند که از محیط سازمان دوری کرده و حضور در اتاق خود را ترجیح میدهند.
مطلب مرتبط: ۱۲ راهکار پیشنهادی برای ارتباط مدیر و کارمند
قاطعیت:
شما هیچگاه قاطعیت و جسارت را در صحبتهای یک مدیر بیکفایت و سلطهپذیر نخواهید دید. آنها شخصیت متزلزلی داشته و طبق نظر دیگران رفتار میکنند که این امر نشاندهنده نمره پایین شاخص قاطعیت در این مدیران است.
فعالیت:
افرادی که نمره بالاتری در شاخص فعالیت دارند، جنبوجوش بیشتری داشته و پرانرژیتر ظاهر میشوند. البته نمره پایین در این شاخص نشانهی تنبلی یا سهل انگاری افراد نیست. یک مدیر لایق درعینحال که به امور سازمان رسیدگی میکند، میتواند شخصیتی آرام و یا پرانرژی داشته باشد.
گشودگی (O)
از شاخص گشودگی بهعنوان شاخص باز بودن ذهن به تجربه نیز یاد میشود. افرادی با شاخص گشودگی بالا از کسب تجربیات جدید لذت برده و از کنجکاوی در این حوزه غافل نمیشوند. بالا بودن این شاخص محدود بودن و محافظه کار بودن فرد را نشان میدهد. البته ارزش شاخص گشودگی با توجه به موقعیت و شرایط پیش آمده مشخص میشود. زیرشاخصهای باز بودن ذهن به شرح زیر هستند:
تخیل:
مدیریت بهمعنای رویارویی با مسائل و مشکلات جدید است. افرادی که دارای تخیل بالا هستند، راحتتر با شرایط جدید روبهرو شده و راهحل آن را مییابند. در مقابل مدیرانی که تخیل پایینتری دارند، بر روی وظایف روزانهی خود تمرکز میکنند.
احساسات:
شاید مهمترین تفاوت مدیران لایق و بیکفایت، در کنترل و مدیریت احساسات و درک آنها از این موضوع باشد. مدیران بیکفایت در شناخت احساسات خود درماندهاند و حتی نمیدانند در موقعیتهای مختلف چه واکنشی نشان دهند. آنها درکی از حالات هیجانی دیگر افراد نیز نداشته و در ارتباطات خود نیز دچار مشکل اساسی میشوند.
اعمال:
بهترین و کارآمدترین مدیران، در برابر تغییرات انعطاف به خرج داده و خود را با شرایط وفق میدهند. در مقابل مدیران بیکفایت در برابر تغییرات پیش آمده، مقاومت کرده و ترجیح میدهند امور پیشین خود را تکرار کنند. اما کاملا واضح است که در دنیای متغیر امروزی، سکون و عدم تغییر حکم شکست را برای سازمانها دارد.
عقاید:
شاید با مدیرانی که تنها عقاید و نظرات خود را قبول دارند، برخورد کرده باشید. این دسته از مدیران بیکفایت تنها به چند موضوع خاص علاقهمند بوده و عقاید جدید را درک نمیکنند. وجود چنین افرادی در رأس هر سازمان، راه را برای پیشرفت آن سازمان خواهند بست.
ارزشها:
هر فرد دارای ارزشهای سیاسی، مذهبی و اجتماعی است. اما افرادی با ذهن بسته، نسبت به این موارد مقاومت نشان داده و متعصبانه رفتار میکنند. وجود این ویژگی در مدیران، آنان را با مشکلات ارتباطی مواجه کرده و حتی ممکن است کل سازمان را با مشکل روبهرو نماید. به همین دلیل یکی از ویژگیهای مدیران بیکفایت، کسب نمره پایین در شاخص ارزشهای تست نئو است.
توافقپذیری (A)
این شاخص بر ارتباطات بین فردی مدیران اشاره دارد. افراد دارای شاخص توافقپذیری بالا نوع دوست بوده و با دیگران ابراز همدردی میکنند. اما افرادی که نمرهی پایینی در این شاخص کسب میکنند، خودمحور بوده و به قصد و نیت دیگران مشکوک هستند. حتما توجه داشته باشید که کسب نمره بسیار پایین در این شاخص، ممکن است نشان دهنده اختلالات پارانوئید و شخصیتی ضداجتماعی و خودشیفته در افراد باشد. زیر شاخصهای توافقپذیری شامل موارد زیر هستند:
اعتماد:
نمره بالا در این شاخص حس نیت افراد را نشان میدهد. مدیرانی که نمره بالایی در این شاخص کسب میکنند، بهراحتی به دیگران اعتماد کرده و همه افراد را پاک و مبرا میدانند. در مقابل مدیرانی که نمرهی پایینی در این شاخص دارند، به دیگران مظنون و بدگمان بوده و به آسانی اعتماد نمیکنند. حد اعتدال این شاخص، نهایت لیاقت یک مدیر را آشکار میکند. چراکه اعتماد یا عدم اعتماد به افراد، باید با توجه به شرایط پیش آمده و ذکاوت مدیران صورت گیرد.
رک گویی:
روشنترین خصوصیت مدیران بیکفایت و سلطهپذیر، عدم توانایی نه گفتن در آنها است. این دسته از مدیران دائما در حال طفره رفتن هستند و نمیتوانند نظرات خود را رک و بیپرده بیان کنند. مسلم است که این ضعف آشکار شخصیتی از آنان مدیرانی فاقد مهارتهای اجتماعی و به اصطلاح هالو میسازد.
نوع دوستی:
همانطور که مدیران از کارمندان خود انتظار دارند که نهایت سعی خود را برای پیشرفت سازمان بهکار گیرند، کارمندان نیز انتظار دارند مدیران مشکلات آنان را حلوفصل نمایند. مدیران بیکفایت، افرادی هستند که وقت خود را برای حل مشکلات دیگران تلف نمیکنند. چراکه تصور میکنند وقت آنان باید برای پیشرفت خودشان صرف شود. چنین مدیرانی، محبوب کارمندان نبوده و حتی باعث کاهش بهرهوری آنان میشوند.
همراهی:
مدیران بیکفایت و سلطهپذیر، از بروز هرگونه تعارض با کارمندان و مدیران خود گریزانند. به همین دلیل سعی میکنند از هرگونه برخوردی جلوگیری نمایند. این ویژگی از آنان مدیران مطیع میسازد که توانی برای رقابت و جنگیدن ندارند.
تواضع:
شاید شما مدیران بیکفایت و سلطهپذیر را مدیرانی متواضع و صبور بدانید. اما واقعیت امر چیز دیگری است. این دسته از مدیران خود را از دیگران پایینتر میبینند و به همین دلیل است که نظرات و عقاید خود را بروز نمیدهند. آنها از وجود چنین ضعف شخصیتی ناراحت هستند اما توانایی مقابله با آن را در خود نمیبینند.
دلرحمی:
شاخص دلرحمی نیز مانند شاخصهای دیگر شخصیتی، با توجه به شرایط تعیین میشود. گاهی لازم است مدیران جنبههای انسانی را مدنظر قرار دهند و بهاصطلاح با کارمندان خود راه بیایند. گاهی نیز باید سرسخت بوده و منطقی تصمیم بگیرند. توجه به مرز باریک بین این دو رفتار، مدیران بیکفایت و لایق را مشخص میکند.
وجدانی بودن (c)
این شاخص تمایل افراد به موفقیت را نشان میدهد. افراد در روند رشد خود میآموزند که چگونه غرایز و نیازهای خود را کنترل نمایند. یکی از موضوعات مهمی که در نظریههای شخصیت شناسی در رابطه با مدیران ذکر شده است، موضوع کنترل تمایلات فردی است. درحقیقت، زیر شاخصهای وجدانی بودن مشخص میکنند که فردی توانایی مدیریت را دارد یا خیر؟
کفایت:
مدیران لایق، افرادی هستند که کفایت و شایستگی مدیریت را در خود میبینند. درست برعکس مدیران بیکفایت که توانایی رویارویی با مشکلات را نداشته و برای انجام امور خود نیز به دیگران وابسته هستند. درواقع این مدیران عزت نفس و اعتمادبهنفس پایینی داشته و خود را لایق مدیریت نمیدانند.
نظموترتیب:
یکی از ویژگیهای لازم برای مدیریت، نظموترتیب است. مدیران باید بتوانند برنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت انجام داده و اهداف سازمان را مشخص کنند. مدیران بیکفایت نمره پایینی در شاخص نظموترتیب کسب کرده و نمیتوانند امور سازمان را بر روی قاعده و قانون خاص خود پیش ببرند.
وظیفهشناسی:
وظیفهشناسی برای پیشرفت در هر سمتی لازم است. اما وجود این ویژگی برای مدیران یک امر حیاتی است. مدیران علاوهبر مسئولیتهای خود، مسئولیت کل کارمندان سازمان را نیز برعهده دارند. مشخص است که برای پیشرفت خود و سازمان باید از شاخص وظیفهشناسی قابل قبولی بهرهمند باشند. مدیران بیکفایت افرادی هستند که نمره پایینی در این شاخص کسب کرده و به مدیرانی بیثبات و بیمسئولیت مشهور هستند.
مطلب مرتبط: با این ۱۳ روش کارمندان خود را مسئولیتپذیر کنید
تلاش برای موفقیت:
مدیران بیکفایت مدیرانی بیحال و احتمالا تنبل هستند که برای موفقیت هیچ تلاشی نمیکنند. این افراد دائما در حال بهانهتراشی بوده و زمین و زمان را مقصر میدانند. در مقابل مدیران لایق همواره در حال تلاش برای موفقیت خود و سازمان بوده و در این راه از هیچ کاری فروگذار نیستند.
مطلب مرتبط: ۱۵ راهکار ساده برای رسیدن به انضباط شخصی
خویشتنداری:
مدیران با مسائل و مشکلات بسیاری روبهرو میشوند. مدیران بیکفایت همان دسته از افرادی هستند که با بروز اولین مشکل پا پس کشیده و از زیر مسئولیتهای خود شانه خالی میکنند. شاخص خویشتنداری پایین این افراد باعث میشود تا کارها را نصفهونیمه رها کرده و به آسانی ناامید شوند.
احتیاط در تصمیمگیری:
این دسته از مدیران حتی در تصمیمگیریهای مهم و حیاتی نیز دچار مشکل میشوند. چراکه نمیتوانند بهتنهایی تصمیم گرفته و آن را عملی سازند. این مدیران عزتنفس و اعتمادبهنفس پایینی داشته و برای تصمیمگیری به افراد دیگری وابسته هستند.
پیشنهاد: نشانههای ضعف در مدیریت و چگونگی تبدیل آنها به نقاط قوت