اخلاقیات در سازمانها بهعنوان سیستمی از ارزشها، بایدها و نبایدها تعریف شده است که بر اساس آن نیکوبدهای سازمان مشخص شده و عمل بد از خوب متمایز میگردد. امروزه در تجزیه و تحلیل رفتار سازمانها، پرداختن به اخلاق کاری یا وجدان کاری و ارزشهای اخلاقی یکی از الزامات است. نماد بیرونی هر سازمانی را رفتارهای اخلاقی آن تشکیل میدهد که حاصل جمع ارزشهای گوناگون اخلاقی بوده و در آن سازمان، تشکیل و بروز یافته است.
بهطورکلی انسانها در بعد فردی و شخصیتی دارای چندین ویژگی خاص اخلاقی هستند که پندار، گفتار، رفتار و کردار آنها را تشکیل میدهد. گاهی ممکن است همین افراد وقتی در یک جایگاه و محیط کاری قرار میگیرند عواملی باعث شود که گفتار و رفتار متفاوتی از بعد فردیشان سر بزند که این ویژگیها برروی میزان کارایی و اثربخشی سازمان تأثیر خواهد گذاشت. گاهی هم اخلاقی بودن یا نبودن رفتارها و عملکردها میتواند سبب بروز پیامدهای منفی یا مثبت در سطح سازمان شود.
امروزه چگونگی ایجاد بسترهای متناسب بـرای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفهها یکی از دغدغههای اصلی مدیران کارآمد در سطوح مختلف است تا آنها با ایجاد حس مسئولیت و تعهد به مسائل در جامعه و شغلشان پرداخته و اصول اخلاقی حاکم بر حرفه و شغل خود را رعایت کنند. زیرا مهمترین متغیر و اساسیترین اصول در موفقیت سازمان و ایجاد ارتباط سالم و اثرگذار با سایر افراد رعایت کردن و اهمیت دادن به اخلاق حرفهای است.
اصول اخلاق حرفهای چیست؟
اخلاق حرفهای به مجموعهای از صفات روحی و باطنی گفته میشود که بهصورت اعمال و رفتاری از خلقیات درونی انسانی بروز پیدا میکنند. این اصول به بررسی تکالیف اخلاقی در یک حرفه و مسائل اخلاقی آن میپردازد و درصدد ارائه شیوهها و دستورالعملهایی است که این تکالیف اخلاقی را برای اشخاص تعیین نماید. قطعا اخلاق حرفهای اصول و ارزشهای اخلاقی مربوط به رفتار کارکنان را در محیط کار فراهم میکند که نگرش کارکنان به شغلشان نیز وابسته به ارزشهای اخلاقی هر فرد نسبت به شغلش است. زیرا دامنه اخلاق در حد رفتارهای هر فردی در سطح جامعه یا نهادهای اجتماعی مشخص شده و شیوع مییابد که بهنوعی به اخلاق جمعی تبدیل شده و جامعه را میتوان با آن شناخت.
اما در اخلاق کاری یا وجدان کاری، اصول و استانداردهای سلوک بشری موردتوجه است که رفتار افراد و گروهها را تعیین میکند. درواقع میتوان گفت اخلاق حرفهای بهعنوان یک هنجار اجتماعی است که طی آن از کارکنان انتظار میرود تا کارشان را بهدرستی انجام دهند.
چرا باید اخلاق کاری را در سازمان رعایت کنیم؟
چگونه میتوان اخلاق حرفهای را در سازمان گسترش داد؟ چه عواملی بر رفتارهای اخلاقی انسانها بهعنوان یک کارمند، تأثیرگذار هستند؟ اخلاق کاری چگونه به پیشرفت و موفقیت فرد در مسیر شغلی کمک میکند؟ امروزه داشتن اصول اخلاقی خوب بهعنوان یک مزیت رقابتی و یکی از پیش شرطهای مدیریت استراتژیک خوب در سازمانها بهشمار میرود. از اینجهت حاکمیت اخلاق کاری حرفهای در سازمان میتواند بهمیزان بسیار چشمگیری سازمان را در جهت کاهش تنشها و موفقیت در تحقق هدفها یاری کرده و سازمان را پاسخگو بسازد.
اصول اخلاقی با تمام ویژگیهایش ازجمله عقاید، مذهب و آداب و رسوم شکل میگیرد که در درون سازمان حالت اختصاصیتری به خود میگیرد و بهعنوان فرهنگ سازمانی متبلور میشود. در درون این سازمانها افراد شاغل دارای خرده فرهنگهای متفاوتی هستند که آنها را از دیگران متمایـز کرده و باعث میشود تا در بین این گروهها و سازمانها نوعی تعصب کاری خاصی شکل بگیرد که آن را اصول اخلاق حرفهای نیز مینامند. احترام گذاشتن به محیط کار و همکاران، اهمیت دادن به زمان و نظم سازمان ازجمله عناصر اولیه و مهم اخلاق حرفهای در سازمان هستند که اهمیت دادن به هر یک از این عناصر و تلاش برای رعایت آنها، فرد را مسئولیتپذیرتر کرده و عملکرد شغلی وی را ارتقا میدهد. درنتیجه میزان تعهد کاری و اخلاق حرفهای مدیران و کارکنان یکی از عوامل مهم و اساسی برای موفقیت و حاکمیت در سازمان است.
مطلب مرتبط: مدیریت رفتار سازمانی چه کمکی به سازمانها میکند؟
چگونه وجدان کاری کارمندان سازمان را به موفقیت میرساند؟
موفقیت در هر سازمانی ناشی از ایجاد و بهکارگیری اخلاق حرفهای در سازمان است که از اعتماد آفرینی شروع میگردد. هرچهقدر که اعتماد به سازمان، برنامهها، کارمندان و مدیران بیشتر باشد، میزان تعهد به سازمان و وظایف آن نیز بیشتر خواهد شد. هرگاه شخصی بیاموزد که در هر موقعیتی باید انتظار چه رفتاری را از دیگران داشته باشد بهراحتی میتواند واکنشی متناسب با رفتار دیگران نشان دهد.
یک مدیر دارای اخلاق حرفهای ابتدا در ارتباط با دیگران باید سعی در درک آنان داشته باشد و به کارمندان خود آموزش لازم را بدهد تا با دیگران بهنحوی رفتار کنند که مایل هستند با خودشان رفتار شود. درنتیجه اعتماد آفرینی برای پایبندی به اخلاق کاری در موفقیت سازمان بسیار ضروری است و منجربه افزایش توان سازمانی در پاسخدهی به نیازهای محیطی خواهد شد.
۱ـ مشخص کردن اهداف و آرمانها
اهداف و آرمانها باید قابل اندازهگیری باشند و یک بازه زمانی مشخص و دقیقی برایشان وجود داشته باشد که مهارتهای کارکنان را به چالش کشیده و درعینحال قابل دستیابی بوده و بتوانند قبل از اجرا توسط افراد بهخوبی پذیرفته شوند. بیشتر اوقات انجام کار بدون هدف مشخص برای کارمندان بسیار دشوار است و کارکنانی که دقیقا نمیدانند چه هدفی را باید دنبال کنند، اغلب نه عملکرد شغلی مطلوبی خواهند داشت و نه به اخلاق حرفهای سازمان اهمیت خواهند داد.
اخلاق کاری کارمندان هنگامی تقویت میشود که آنها از کاری که باید انجام دهند بهطورکامل آگاهی لازم را داشته باشند. مدیران و رهبران سازمانها باید قبل از شروع کارهای جدید حتما اهداف کوچک و بزرگ را بهصورت دقیق برای همه اعضا توضیح بدهند. صرفنظر از سابقه و تجربه کاری، کارکنان به هدفمندی نیاز دارند که مدیران باید آنها را با اهداف مشخص آشنا کنند. زمانیکه کارکنان بدانند دقیقا چه هدفی را دنبال خواهند کرد، به آن متعهد شده و به رعایت اصول و ارزشهای کاری اهمیت بیشتری خواهند داد.
۲ـ تبدیل بازخورد دادن مداوم به فرهنگ سازمانی
چگونه میتوان چنین فرهنگی را در سازمان ایجاد کرد؟ بازخورد مستمر بخش مهم و اساسی از چرخه ارتباطات اعضای سازمان است که نقش حیاتی در پیشبرد اهداف سازمان و گسترش وجدان کاری در سازمان ایفا میکند. برای پیشرفت عملکرد شغلی و فرهنگسازی بهبود مستمر در یک سازمان، بازخورد صادقانه و سازنده یکی از موارد بسیار لازم و ضروری است. با فراهم کردن گفتگوهای آزاد میتوانید فرهنگ کاری را شفافیت ببخشید. میتوانید با ایجاد پیشنهادات، تبادل ایدهها و اطلاعات، فیدبک و بازخورد را تسهیل کرده و هنجارهای سازمان را با جدیدترین گرایشها بهروز کنید تا هر فردی بهراحتی بتواند عملکرد خود و دیگران را نظاره کرده و نظرش را آزادانه بیان کند.
مطلب مرتبط: ۱۲ روش ارائه بازخورد مؤثر به کارکنان برای افزایش بهرهوری آنها
۳ـ وظیفهشناسی
وظیفهشناسی یعنی نظارت وجدان بهمنظور انجام صحیح کارهای فردی است که افراد میتوانند با توانایی کنترل تمایلات و بهکارگیری طرح و برنامه برای رسیدن به اهداف به انجام آن بپردازند. برای افراد موفق و حرفهای چندان مهم نیست که چه وظیفهای برعهده دارند. آنها سعی دارند تا هر کاری را که عهدهدارش هستند، به نحواحسن انجام بدهند. فرقی ندارد که کار و وظایف سبک یا سنگینی پیشرو دارند، همهچیز تحت نظارت دقیق و برنامهریزی آنها است و میکوشند تا همیشه بهترین عملکرد را از خودشان نشان دهند.
کارکنانی که نمرات بالایی در این شاخص بهدست می آورند به اصول اخلاقی خود و وظیفهشناسی بسیار پایبند بوده و به تعهدات نیز پایبند هستند. اما کارکنانی که نمرات پایینی در این شاخص بهدست می آورند آسانتر از دیگران با مسائل اخلاقی و وظیفهشناسی برخورد میکنند که ممکن است تا حدودی غیرمسئول و بیثباتتر بهنظر برسند. گاهی بالاتر و پایینتر بودن نمره وظیفهشناسی نسبت به نمره نرمال میتواند با ویژگیهای منفی و مثبت شخصیتی همراه باشد که پس از انجام تست نئو و در گزارش حاصل از نتیجه آن، به فرد ارائه خواهد شد.
ورود به تست پنج عامل شخصیت نئو
۴ـ منضبط بودن
نظم و انضباط بهعنوان عاملی برای ساماندهی و برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت در زندگی شخصی و شغلی شناخته میشود و اخلاق کاری یک پل ارتباطی بین اهداف و موفقیتهای آتی است. وقتی مدیران بتوانند به الگوی وقتشناسی در سازمان تبدیل شوند، میتوانند اهمیت آن را به کارمندانشان نشان دهند. زمانیکه نظم به یکی از عناصر فرهنگ سازمانی تبدیل شود کارکنان وقتشناس کمتر دچار بینظمی شده و کارها و عملکردهایشان را بهطور مثبت سامان خواهند داد.
کارکنانی که نمرات بالایی در این شاخص کسب میکنند افرادی بسیار مرتب و با برنامه هستند که تمام وسایل خود را در محل مناسب قرار داده و برروی این منظم بودن خیلی حساسیت دارند. اما کارکنانی که نمرات پایینی در این شاخص دارند فاقد برنامهریزی و منظم بودن هستند که در زندگی شخصی و شغلی خود تمام وسایلشان را درنهایت نامرتبی و بینظمی نگهداری میکنند. بنابراین ایجاد نظم و انضباط در سازمان علاوهبر افزایش بهرهوری میتواند شرایط لازم برای کار گروهی بهمنظور رسیدن به اهداف را نیز فراهم کند.
مطلب مرتبط: ۱۵ راهکار ساده برای رسیدن به انضباط شخصی
۵ـ برقراری ارتباط مؤثر با مشتریان
مهمترین عامل موفقیت و منابع تزریق درآمد به سازمانها بهدست آوردن و نگهداشتن مشتری است که شامل انواع روشهای بازاریابی و فروش میشود. تقویت شایستگی مشتریمداری و تمرکز برروی برقراری ارتباط با مشتری یکی از اصلیترین انتظارات از افراد حرفهای است. این افراد باید اصول احترام به محرمانه بودن اطلاعات سازمانی، اطلاعات شخصی افراد، اشتیاق به خدمتگرایی و عمل را همراه با صداقت و وفاداری در قبال مسائل مشتری به نحواحسن انجام بدهند. یک شرکت با برقراری ارتباط با مشتریان و پرسیدن سؤال از آنها بهتر میتواند وفاداری مشتری را توسعه داده و رقیبانش را از صحنه دور نگهدارد.
فروش و بازاریابی مؤثر با پرسش از مشتریان در مورد نیازهایشان آغاز میشود، بنابراین در ارتباط با مشتریان بهتر است که به آنها همان چیزی را بدهیم که نیاز دارند، نه آن چیزی که خودمان میخواهیم به فروش برسانیم.
مطلب مرتبط: ۱۰ سؤال هدفمند برای شناخت نیاز مشتری در کمترین زمان ممکن
۶ـ شایستگی و خویشتنداری
خویشتنداری یعنی وقتی فردی کاری را آغاز میکند باوجود تمام سختیها و مشکلات در مسیر آن را به پایان رسانده و کارها را نصفه و نیمه رها نمیکند. افراد حرفهای مسئولیت اشتباهاتی که در نظرات، صحبتها و اقداماتشان انجام میدهند را میپذیرند. با مسئولیتپذیری به تعهداتشان عمل میکنند و مواقعی که قولی را به مدیر، همکاران یا مشتریان میدهند، پایبند هستند.
اگر شرایطی به وجود بیاید که آنها نسبت به تعهداتشان عقب بمانند سعی میکنند که انتظارات را با توجه به اولویتها انتخاب کرده و با در نظر گرفتن شرایط بهترین اقدام را انجام دهند. افراد دارای اخلاق حرفهای هیچگاه بهانه و توجیه نیاورده و همیشه بهدنبال حل مسائل هستند. شایستگی و خویشتنداری در احساس افراد به تواناییها، عقل و تدبیر و تأثیرگذاری آنها برروی محیط کارشان مرتبط است. افرادی که مهارت بالایی در این شاخص بهدست میآورند برای رویارویی با مسائل و مشکلات زندگی و کاری آمادگی کافی را دارند و برای انجام کارهای ساده خود نیازی به کمک دیگران ندارند. اما افرادی که نمرات پایینی در این شاخص بهدست میآورند برای انجام کارهای روزانه خود از تواناییهای لازم برخوردار نیستند و این تواناییها را منفی ارزیابی کرده و نمیتوانند در برابر مشکلات راهکارهای لازم را ارئه دهند.
ورود به تست پنج عامل شخصیت نئو
سخن نهایی
هرگاه مدیر و رهبر اخلاق کاری یا وجدان کاری داشته باشد، افراد داخل و خارج از سازمان اعتمادی راسخ و اصیل نسبت به مدیر و سازمان پیدا خواهند کرد. بهدلیل حاکم شدن اخلاق حرفهای، انگیزشی درونی و پایدار در بین کارکنان تحت امر ایجاد خواهد شد که کارایی و بهرهوری مجموعه ارتقا مییابد و ضمن تبدیل تهدیدها به فرصتها در رشد و تعالی سازمان تأثیرات مثبتی نیز ایجاد خواهد شد. درنتیجه هرگاه اخلاق حرفهای در تمام سطوح سازمانی و شغلی وارد گردد میتواند تأثیر مثبتی برروی ارتقاء کیفیت خدمت و افزایش رضایت کارکنان و ارباب رجوع داشته باشد.